پول بیت‌المال چگونه در سینما هدر می‌رود؟ حقوق ماهانه 80 میلیونی فرخ نژاد!
حتما بخوانید: از حقوق ماهانه 80 میلیونی فرخ نژاد، تا فیلم دو میلیاردی حوزه که در چند اتاق می گذرد و فیلمی که برای به سود رسیدن باید 18 میلیارد بفروشد! یک میزگرد تهیه کنندگان درباره سینمای نفتی فاخر.
آسیب شناسی تولید پروژه های فاخر با حضور ابوالحسن داودی، محسن علی اکبری ، مرتضی شایسته و غلامرضا موسوی برگزار شد.

استرداد به عنوان نمونه مصداقی مورد بحث این میزگرد است. برخی حرف‌های این میزگرد عمق فاجعه‌ای را نشان می‌دهد که پول‌ها بیت المال چگونه به هدر می‌رود و صرف ساخت آثاری سفارشی و بی مصرف می‌گردد.

ابولحسن داوودی: جناب آقای علی اکبری بنده فیلم «استرداد» را ندیدم .نمی‌توانم اصلا قضاوت کنم، اما فرض می کنیم فیلم استرداد فیلم خوبی است. با این فرض، سئوالم از شما این است آیا با دستمزدهای نجومى پرداخت شده به بازیگری که به هرحال سوپر استاربه معنای جهانی نیست، توازن در هزینه تولید را بر هم نزده اید؟. من سئوالم این است فیلمی هایی از این دست که ساخته می شود گرچه ممکن است اهدافی فراتراز سینما داشته باشد ، ملی ، میهنی یا ایدئولوژیک باشد، اما آیا هدف، هر وسیله اى را توجیه مى كند؟ آیا چنین پرداخت هایی لطمه ای اساسی به چرخه تولید در سینما نمی‌زند؟.. با این شرایط اگر قرار باشد سینما در بخش خصوصی یا دولتی به حیات خویش ادامه دهد ، آیا بااین تورم افسار گسیخته ای که شما موجباتش در سینما را فراهم آورده اید امکان تولید با هزینه معقول فراهم خواهد شد ؟

علی اکبری : فرخ نژاد ماهی 120 میلیون تومان گرفته بود ما 80 میلیون تومان به ایشان دادیم .

داوودی : شما بودجه دولتی در اختیار داشتید؟ آقای شایسته، آقای موسوی، شماچنین پول هایی را حاضرید به بازیگرانتان بدهید؟

موسوى: .. به هیچ وجه!

علی اکبری : در حال حاضر ما نقش اول زیر 80 میلیون تومان نداریم .ما چنین کاری نکردیم که سبب افزایش دستمزدها شویم. 3 الی 4 سالی است که رقم دستمزدها به این میزان رسیده است .

داوودی : شما با چنین تولیداتی این شرایط را بوجود آوردید !..

جناب آقای علی اکبری این چرخه تزریق دستمزدها روی سایر عوامل اعم از مدیر تولید ، فیلمبردار ، صدا بردار و سایر عوامل تاثیر می گذارد عده‌ای اعتقاد دارند دولت با صرف این هزینه هادر تولیداتی به اسم فاخر، بخش خصوصی امکان کارکردن با عوامل حرفه ای و تراز رااز دست می دهد و دستمزد های غیرمعمول به چرخه اقتصادی سینما صدمه می زند. در نتیجه عوامل حرفه ای به طور قطع از همکاری با بخش خصوصی سرباز خواهند زد و برخی اعتقاد دارند این شیوه ای سیاسی است که در چهار سال گذشته سدی بود. برای مقابله خلاقیت مولدی که برخواسته از بخش خصوصی است؟

داوودی : به نظر من هم شگردی سیاسی است.باز بر می گردم به فیلم خودم . من فیلمم را در سه کشور و در مدت دو سال تولید کردم. یعنی 65 روز فیلمبرداری در تهران و قشم داشتیم. به جز سكانس فینال فیلم كه یك سال قبل از فیلمبردارى به مدت یك هفته در قشم فیلمبردارى كردم، دوهفته در آلمان و یك هفته در دوبی، و باسه گروه كامل فیلمبردارى و صدابردارى و تولید كه در سه كشور مختلف داشتم..

به سبك فیلم هاى فاخر اگر مى خواستم هزینه كنم باید شش میلیارد هزینه مى كردم!.، اما گردش مالی طی دو سال تولید در مجموع ریالى و ارزى، كه همه هزینه هاى خارج از كشور راهم با ارز آزاد پرداخت كردیم ، كلّا به 620 میلیون تومان رسید

البته آقای علی اکبری هم فیلم را با دلار 1000 تومانی ساختند .

داوودی: منم وقتى شروع کردم دلار 1000 تومان بود، باهمین قیمت هم برآورد بودجه شد، اما در زمان تولید قیمت دلاررسید به 1500 تومان.در همان شرایط هم فیلم را ساختم ، زادبوم در دولت آقای احمدی نژاد جایزه نگاه ملی را گرفت و عجیب اینكه فیلم را در همان دولت ، آقای شمقدری و دوستانشان توقیف کردند! من 4 سال است به دنبال دلیل این توقیف هستم. اما کسی دلیلش را به من نگفت. وقتی می گویم داستان سویه ای سیاسی دارد قطعا با این مثال مصداقی، شما را به اشتباه نخواهم انداخت . زادبوم از همان ابتدا ممنوع شد كه در ردیف بودجه فاخر قرار بگیرد و تنها با امکانات و بودجه محدود و باخرج كردن همه اعتبار كارى ام ساخته شد.

در این شرایط دوستان عزیزكرده تر درحوزه هنری که سرمایه گذار شریك همین فیلم هم هست ، فیلمی را در چند اتاق و باچند بازیگر محدود، با هزینه دو میلیارد تومان ساختند. مدیران ارشاد چهار سال در مورد زادبوم سکوت کردند و حتی یک کلمه راجع به مشکل فیلم چیزی به من نگفتند. درحالیكه بارها توقیف فیلم را كتمان كردند وسعى كردند نقش من را به عنوان كارگردان و تهیه كننده ندیده بگیرند ومشكل فیلم را مشكل سرمایه گذار و تهیه كننده جلوه دهند . درحالیكه در حوزه هنرى، بالاترین رده رئیس سازمان تبلیغات اسلامى هم فیلمنامه را خوانده بودند و فیلم ساخته شده را هم دیده بودند و تأئید كرده بودند... اما واقعامشکل فیلم من چه بود ؟. من جز عداوت و كینه شخصى و گروهى چیزى ندیدم .

بعدا در شرایطی که بودجه های میلیاردی به آدمهای ناشناخته می دادند هر چه من نگاه کردم دو تا اسم آشنا از اهالی سینما نمی دیدم .

یکی کارگردانش ناشناخته بود یکی تهیه کننده اش ، واقعا تعجب می کردم در این شرایط چرا این اتفاق می افتد؟ فیلمی که با 600 میلیون تومان ساخته شده و 2 سرمایه گذار شریك دارد، آن وقت سه سال بعد از توقیف فیلم، مدیر تولید جدید حوزه، به جاى دفاع از فیلم و یا حتى دفاع ازبودجه اى كه از بیت المال در همان نهادخرج شده، به گفته خودش به دلیل اینکه مدیریت جدید حوزه نمی خواهد فیلم توقیفی داشته باشد برای سهم سرمایه گذارى 400 میلیونی خود نامه مى نویسد به فارابی و حاضر مى شود 150 میلیون تومان سهم خود را بفروشد ،از طرفی فارابی هم بازبه گفته مدیرش به دنبال این است که سهم خود را ارزانتر به حوزه بفروشد . من گفتم شما كه به این راحتى به ماحاصل فعالیت هنری بنده ،چوب حراج می زنید ، خودم می خرم .

همین الان اینجا اعلام می کنم اگر آقایان می خواهند سهمشان را اینجوری حاتم بخشی کنند خودم آنرامی خرم . من زنگ زدم آقای میرعلایی که شما چنین حرفی در مورد سهم خود زده اید ؟ شما به چه حقی این مسئله را قبول کردید .ایشان می دانید چه گفت؟.. آقا حوزه می خواست این فیلم را از سر خودش باز کند و نمی خواست با این داستان فیلم هاى تحریمى فیلم توقیفی داشته باشند ما به ایشان گفتیم سهمان را کمتر می فروشیم شما بیایید بخرید گفتم خیلی ممنون، شما خیلی راحت به حاصل عمر افراد چوب حراج می زنید ،بابت اینکه فقط می خواهید به دعوای خودتان فیصله دهید. من تهیه کننده فیلم هستم، دوستان در چرخه بده بستان مدیریتی شان، كوچكترین احترامی برای منی که برای زادبوم پنج سال عمرمم را صرف کردم، قائل نشدند، با این اوصاف تعریف سرمایه گذار چیست؟ حوزه و فارابی به عنوان دو سرمایه گذار دعوا می کنند که فیلم را از سر خود باز کنند .

در میان دولتمردان آقای خاموشی اولین نفری بود که این فیلم را قبل از نمایش عمومى دید و ازفیلم كاملا هم راضى بود و حالا در جواب اینكه چرااینجورى چوب حراج به آثار فرهنگى مى زنید آقایان مسئله واگذاری سهمشان در فیلم را به ثمن بخس، گردن آقایان مومنی و خاموشی می اندازند!.. اول بگویند مشکل فیلم چیست؟ چه اتفاقی دارد می افتد؟. چگونه امکان دارد درشرایطی ایزوله ، پروژه هایی به این سرنوشت دچار شوند و پروژه های دیگری که در دو تا اتاق و دوتا بازیگر وچند تا لوكیشن شهرى ساخته شده اند به اسم فیلم فاخر میلیاردها تومان بودجه بگیرند. من بحثی ندارم، اصلا قضاوت نمی کنم ، اصلا بیائید فرض كنیم استرداد کار درخشانی است، اما واقعیتى كه انكار نشدنى است اینست، الان که دارم تولید می کنم با هر بازیگر درجه 3 که هم می خواهم صحبت کنم درخواست دستمزدش از من كارگردان وتهیه كننده بیشتر است .

علی اکبری : تورمی جاری در جامعه افزایش یافته و مسئله افزایش در هزینه تولید طبیعی است ....

داوودی : تورم جامعه نسبتی دارد، همچنانكه در سینما هم بودجه خرج شده باید نسبتى با نتیجه داشته باشد، تصور می کنید فیلم استرداد به عنوان فیلمی که برای مخاطب ساخته شده است چند میلیارد باید بفروشد که بتواند بودجه اولیه خود را باز گرداند؟

موسوی : هجده میلیارد!

علی اکبری : نگاه به فیلم فاخر این نیست که بفروشد! مگر روز واقعه چقدر فروخت؟ اما درتاریخ می ماند !

داوودی : اما تولید روز واقعه سبب نشد مثلادستمزد آقای انتظامی از ایکس تومان به مرز دو ایکس تومان برسد .به هر حال خود من از ابتدایی که فارابی تاسیس شده در سینما حضور داشتیم و تا آنجایى كه فهمیدم ماموریت این بنیاد تخریب جریان تولید و بالا بردن تورم چند برابرى در سینما نبود، كارى كه فكر مى كنم این نهاد دراین چند ساله اخیر به آن دامن زد .

جناب موسوی شما فرایند تولید سینمایی و تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم فارابی را چگونه ارزیابی می کنید؟

موسوی : اساسا دخالت دولت مخل فعالیت است ، در تمام دنیا فرآیندی اقتصادی وجود دارد به اسم وام بانکی ، سود وام بانکی در تمام دنیا 3 تا 5 درصد است . بنابر این تهیه کننده می رود پروژه اش را به بانک معرفی می کند و از بانک وام می گیرد و بازگشت سرمایه را خودش باید تضمین کند. بسیارفرآیند ساده ای است .در ایران، بانک ها با 25 درصد به بالا وام می دهند.

شایسته : به جریان فیلمسازی و سینما این وام تعلق نمی گیرد.

موسوی : دقیقا. چون فرآیند صنعتی در سینما را نمی شناسند و وام نمی دهند. من بارها به دوستان تهیه کننده و کارگردان توصیه کرده ام با وام بانکی نمی توانید شاهکار بسازید و مردم برای دیدنش صف بکشند. تن به این کارها ندهیدچون خطرناک است، برای اینکه تولید فیلم به دلایلی عقب بیفتد هزینه تولید دو برابر می شود.یاد مرحوم اعلامی بخیر و روانش شاد، به ایشان توصیه کردم اینکار را نکن. رفت خانه اش را گرو وام گذاشت ،فیلم ساخت، بعد هم مجبور شد خانه اش را بفروشد. بنابراین آمدند وام را تعریف کردند،گفتند وام بر اساس تبصره 3 داده می شود. بعد برای اینکه شان تهیه کننده حفظ شود گفتند این پول را یکجا در اختیار بنیاد فارابی قرار می دهیم.منتی هم بر سر فیلمسازان نیست ، وقتی می روید ساختمان می سازید از بانک وام می گیرد. بانک مگر بر سر شما منت می گذارد به شما وام می دهد؟ سودش را می گیرد.سوء تفاهم ایجاد نشود، سیستم فلج و خراب اقتصادی ما باعث شده که دولت خودش بگوید چنین روشی را در فارابی پیاده کنید تا شان هنرمند حفظ شود. آقای برادر بزرگوار علی اکبری درباره پیاده کردن شیوه از «بک‌فیلم» و سیستم دولتی شوروی سابق که می خواهد چه بسازد یا نسازد ،مشکلی ندارم ، چرا سینمای ترکیه را مثال نمی زنید ،سینمای ترکیه سینمایی دولتی نیست .

علی اکبری : آقای کاج قائم مقامTRT به خود بنده گفت در ترکیه 30 درصد پروژه را شهرداری می دهد ، 30 درصد را TRT و 40 درصد سرمایه گذاری مربوط به بخش خصوصی می شود ،بدین صورت 60 درصد تولید سینمای ترکیه پیش خرید می شود .

موسوی :کانال فرانسه هم پول می گذارد اما به حساب دولت گذاشته می شود با این تفاوت که در ترکیه می گویند اگر بیست درصد را از خارج کشور بیاورید طبق اسناد به شما پول می دهند ، اصلا نمی پرسند سناریو چیست، کافیست بسازید .مدلی خاص که در شیوه جذب توریسم موثر است و با این حربه ها ترکیه به اندازه درآمدهای نفتی ما ،توریسم جذب می کند .ساز و کار سینمای دولتی است بازگشت سرمایه ندارد وبه برگشت هزینه تولید منجر نمی شود . تلویزیون می تواند در این زمینه فعال باشد و بودجه خیلی خوبی هم در اختیار دارد.

در چهار سال گذشته چون مدیران تلویزیونی سر از سینمادرآورند با نگرش کارمندی به سیاق صنعتی سینما می نگریستند .شیوه های تولید در سینما با نگرش های کارمندی کاملا در تضاد است . با این توضیحات من شوخی فیلم فاخر را نمی فهمم . فیلم یا خوب است یا بد . فیلم خوبی ماندگار است که دوزار درآمد داشته باشد. ما میلیارد ها به پای یک پروژه می ریزیم فکر می کنیم به میزان فخرمان در تولیدمان افزوده می شود .

فیلم فاخر را هنرمند فاخر می سازد، نه پول . شما بررسی کنید تمام فیلم های خوب سینمای ایران توسط بودجه های معقول ساخته شده است. با توجه به این شعار ها و حواشی که پشت واژه فاخر پنهان شده است فکر می کنم این سیستم بودار است و آنچنان معقول و دلچسب نیست. در سیستم تولید فاخر آدمهایی دارند از این قصه سوء استفاده می کنند.شما ببیند فیلم هایی که جشنواره رفته و جایزه گرفته اند ، فیلمهایی هستند که در مملکت خودمان مورد اقبال واقع شده اند و ماندگارند .این فیلم ها با چه بودجه هایی ساخته شده اند؟ هیچکدام بودجه های وحشتناک نداشته اند ! من با شنیدن واژه فاخر واقعا کهیر می زنم .

علی اکبری : جناب موسوی پس موضوعات خاص را کجا کار کنیم ؟

موسوی : در تلویزیون که به گمانم مخاطب بیشتری هم خواهد داشت .

علی اکبری : در سینما چطور؟

موسوی : بخش خصوصی این امکان را ندارد ، دولت می تواند برای خودش سیستمی داشته باشد و این سیستم دارای ساز و کار معقول و بدون مفسده ای باشد .

علی اکبری : آنوقت چه اسمی برای این تولیدات می توان برگزید ؟

موسوی : اسمش را می توانیم بگذاریم فیلم های ویژه ، فاخر به گمان من یعنی کلاهبرداری!

علی اکبری : اگر نام این این مجموعه تولیدات را ازفاخر به ویژه تغییر دهیم مشکلات حل می شود؟

موسوی :ما داریم پشت واژه فاخر پول دولت را خرج اعطینا می کنیم بعد چه کسی باید در مورد یک فیلم تصمیم بگیرد که سطح تولید ظاهرا فاخرش مطلوب است یا خیر ؟

جناب موسوی سازندگان این آثار بیشتر با داعیه اینکه فیلم های فاخر باید بازگشت معنوی داشته باشند آثاری از این دست را تولید می کنند اما بلاتشبیه تولیدی مثل روز واقعه واقعا تراز و فاخر است .

علی اکبری : صد بار سیما این فیلم را پخش کرده است .

نگذاشتید سئوال من تمام شود جناب علی اکبری . در تمام دوران و در سیل آثار فاخر ،تنها دو اثر در خور بازمانده (سیف اله داد ) و روز واقعه (شهرام اسدی ) را داشته ایم .این دو فیلم که مربوط به دوره مدیریتی رفقای شما نیست و شما مدام روی روز واقعه تاکید دارید . جناب موسوی سئوالم را دوباره تکرار می کنم با دستمایه قرار دادن بازگشت معنوی که برخی مدام بروی آن تاکید می کنند می تواند نسبتی میان پروسه تولید و استقبال مردمی بوجود آورد؟

موسوی : بر خلاف نظر برخی از دوستان اعتقاد دارم فیلمی را که مردم نمی بینند فیلم خوبی نیست . بنابراین اینکه شما بخواهید توجیه کنید فیلم خوبی تولید کرده ایم و مردم نمی روند آنرا ببیند به نوعی کلاهبرداری در تولید اتفاق افتاده است ، پشت این تولیدات ،کلاهبرداری با عنوان کردن همین واژه ها مثل بازگشت معنوی اتفاق می افتد. من اینجا یکسری شعارهای ارزشی می دهم ،بعد آثاری را تولید می کنم که با اقبال مردمی مواجه نمی شود .

یکی از دوستان رفته درباره لبنان فیلمی را ساخته است که به اندازه تمام سیاه لشگرهای فیلمش مخاطب نداشته است . 2الی 3 میلیارد هزینه کرده است.بعد ادعا های عجیب و غریب می کنند من دوست فیلمسازمان را خیلی دوست دارم ، اما ایراد از این دوستمان است، مردم گناهکار نیستند که فیلمش را نرفتند ببیند .

ادعای جالب سازندگان فاخر فیلم مد نظر این است که بزرگان نظام روی این فیلم و امثالهم صحه گذاشته اند..

شایسته : چنین ادعایی متقلبانه است . خیلی از بزرگان این فیلم را اصلا ندیده اندو خیلی ای دیگر چنین فیلم هایی را نمی بینند!

موسوی : بزرگان عادت دارند روی سر آدم های کوچولو و ریز دستی از سر بزرگی دستی بکشند . این ادعاها به این معنی نیست كه تولید ارائه شده توسط بزرگان دیده و تائید شده. خیلی مواقع به این خاطر است که احترامی بگذارند . بزرگان تصور می کنند این بابا همینجوری از بین رفته و هپلی است، بگذارند کمی رشد کند .من واقعا ماندم فلان فیلم را آوردند 3 میلیارد هزینه کردند به اندازه سیاهی لشگر های فیلم مخاطب نداشت .

علی اکبری : جناب موسوی بالاخره جنگ 33 روزه لبنان باید جایی ثبت بشود یا باید بیخیال این موضوعات شویم به این دلیل که مردم استقبال نمی کنند!

موسوی : آدمی این فیلم را باید بسازد که فیلمسازی بلد باشد .من مشکلی با ساخت فیلم برای جنگ 33 روز ندارم . تو رفیق آقای شورجه هستی و شراکتی هم دارید ، برادر من، آقای شورجه اینکاره نیست . ایشان فیلمسازی بلد نیست .آدمی باید سراغ کاری برود که فنونش را بلد است ، شما با این فیلم جنگ 33 روزه را از سکه انداختید .

علی اکبری :آه .... کسی نمی رفت این فیلم را بسازد .

موسوی : چرا نمی ساخت این دیگه از آن حرفهاست .

علی اکبری : با نگاه روشنفکرانه نمی شود از این فیلم ها ساخت .

موسوی : این بهانه های شما به هیچ وجه پذیرفتی نیست .شما یکدفعه به من گفتید کسی حاضر نبود فیلم استرداد را بسازد من رفتم ساختم .شاهدش هم علی روئین تن بود .

آقای علی اكبری شما دارید به اهالی محترم سینمای ایران اتهام می زنید .مجبورم دفاع کنم . یعنی در میان اهالی محترم سینمای ایران کسی حاضر نشد پا در رکاب برای ساخت فیلم 33 روز بگذارد ؟

علی اکبری : خیلی ها سئوال می کنند اصلا چرا فیلم راجع به لبنان می سازید .خیلی ها به همین صورت اعتقاد دارند نباید برای لبنان کمک های مالی بفرستیم ،اما در عوض گروه دیگری اعتقاد دارند برای مقاومت حتی باید به لبنان رفت.

از اهالی محترم سینمای ایران کسی نمی آید فیلم درباره لبنان بسازد ! شما که اینهمه هزینه می کنید چرا یک کارگردان عرب متخصص نیاوردید ؟چرا اصرار دارید همه سوژه های مهم را میان خودتان تقسیم کنید ؟ کارگردان متخصص عربی که با فضای بومی مقاومت و لبنان آشنا باشند می تواند فیلم خوبی راجع به جنگ 33 روزه بسازد ، نه اینکه طرف با گرایشات زمخت آبکی فیلمفارسی برود در حوزه کلان سیاسی فیلم بسازد که دیدن افسر اسرائیلی سبب خنده تماشاگر شود!

موسوی:
کاملا حرف کارشناسی و درستی است ،ضمن اینکه هستند کارگردانان شریف ایرانی که بیایند چنین فیلمهایی بسازنند .

شایسته : اگر چنین کاری بکنند، چه کسی رانت ها را تقسیم کند؟

داوودی : آقای علی اکبری من سئوالم را بدون زوایه می پرسم. بابت سعه صدر شما در این میزگرد هم تشکر می کنم . من فکر می کنم که شاید در سیاست های کلان فرهنگی کشوری این الزام وجود داشته باشد آثاری از این دست ساخته شود .اما به هر حال نظریات آقای موسوی به نظرم یک چیزی را کم داشت .بحث واژه نیست، وقتی می آییم می گوییم فیلم فاخر و بعد فیلمی راجع به لبنان ساخته می شود غیر از تاثیراتی منفی که روی تمام اقتصاد سینما می گذارد و سینمای بخش خصوصی را فشل می کند،دستمزدها را افزایش می دهد و اثرات مخربی دارد ، سئوال من واقعا این است ،این فیلم چه حاصلی برای حاکمیت در بر دارد؟یعنی در ازای هزینه های کلان چه چیزی را بدست می آورند ؟

تعریف سینما درون واژه خودش مستتر است. سینمایعنی فیلمی ساخته می شود برای اینکه گروهی از مخاطبان فیلم را ببیند و ازآن تاثیر بگیرند . وقتی که به قول آقای موسوی گروه مخاطبی که می روند فیلم را تماشا می کنند از تعدادهای کاراکترهای درون فیلم کمتر است ،اگر این رویه استمرار پیدا کند نباید درآن تجدید نظر کرد ؟ سئوال دیگری مطرح می کنم ،ممکن است حاکمیت به جایی برسد که بگوید برای فیلمی می خواهم صد میلیارد هزینه کنم، به نظرم آیامسئولی غیر از متولی ساخت، در خودحاکمیت وظیفه ندارد این موضوع را دنبال کند که عاقبت پول بیت المالی که صرف بودجه های اینچنینی شده، چه مى شود؟. چه هدفی را دنبال می کند و چه سودی در جهت منافع ملی ما دارد؟. نمی گویم همه چیز در سود مادی خلاصه می شود .

من برمی گردم به سئوال آقای پورصباغ که اشاره به بازگشت معنوی آثار اشاره کردند .اصلا فرض کنید اهدافی که برای ساخت فیلم 33 روز در نظر گرفته شده کاملا مقدس است، سود معنوی مورد اشاره چگونه حاصل می شود؟

علی اکبری : بخش عمده ای از صهیونیست موجود در سیستم هالیوود، برای اسرائیل کار می کند .لبنان توان ساخت فیلم را ندارد. ما وظیفه داریم برایشان فیلم بسازیم. کسی حاضر نیست در جنوب لبنان فیلم بسازد آنهم در دل جنگ....

داودی : عذر بدتر از گناه است. برای صهیونیست ها امثال اسپیلبرگ و افراد متخصص هم کار می کنند و «فهرست شیندلر» مى سازند .

موسوی : آقای علی اکبری چیزهایی که می گویی همه شعار است این هم مثل همان استدلال های همیشگی شماست که آقای علی اکبری گفت: استرداد را حاضر نبود کسی بسازد من رفتم ساختم.

موسوی :(روبه شایسته) استرداد را به شما پیشنهاد دادند؛ نپذیرفتی؟

داودی : استدلال شما عذر بدتر از گناه است .در مورد تولیدات هالیوودی اگر صرف یهودی بودن افراد اینست كه فکر کنیم كه همه آنها صهیونیست هستند واین نظریه افراطی را بپذیریم ، باید آگاه باشیم متخصصانی یهودی مثل استیون اسپیلرگ ،جی جی آبرامز، ریدلی اسکات هم در آنجا فیلم می سازنند.

3آقای علی اكبری آیا این درست است كه می گویند: لبنانی هایی که شما این فیلم را برایشان ساختید، از فارابی 500 هزار دلار گرفتند برای اینکه همین فیلم را یک هفته در سینماهایشان نمایش دهند. رسالت نهاد دولتی مثل فارابی اکران جهانی فیلم های سینمای ایران است. فارابی حتی این قدرت را ندارد که درکشورهای عرب متحد منطقه همین فیلم را نمایش دهد ؟

شایسته : اولا اینکه آقای داوودی فرمودند حاکمیت با این فیلم ها به آن هدفی که می خواهد می رسد یا نمی رسد!

موسوی : نمی رسد .

شایسته : من در جواب آقای داوودی صورت مسئله ای که آقای پورصباغ به صورت عام مطرح کرد را تکمیل می کنم می‌گویم حاکمیت چنین فیلم هایی را قبول ندارد، شما اگر بروید سراغ مسئولین و بزرگان، از دفتر مقام معظم رهبری ،نهاد ریاست جمهوری ،قوه قضائیه و ... این فیلم را نشان بدهید فکر می کنم بزرگان نظام قطعا نظر مثبتی به این فیلم نخواهند داشت .

علی اکبری: منظورت 33 روز است؟

شایسته: بنده نظرم مجموع فیلم های فاخر ساخته شده در چند سال اخیر است .

موسوی: منظورشان فیلم هایی از این دست است ، مثلا استرداد ....

شایسته: در نظر داشته باشید صحبت های ما صرفا محدود به چند فیلم از جمله استردادشد.چهل الی پنجاه فیلم در فارابی ساخته شده است . برای بسیاری از تولیداتی مثل «فرزند چهارم» کتابچه چاپ کردند، خرج های حاشیه ای فیلم گاهی بخش اعظمی از هزینه تولید را در بر می گرفت .این فیلم ها را اگر بررسی کنیم فاجعه است . بنیاد سینمایی فارابی و مرکز گسترش سینمای تجربی ( که هم اکنون آقای شفیع آقا محمدیان مشغول تولید لاله هستند ایشان گفتند من مسئولیت شرعی دارم باید این فیلم را تهیه کنم .به ایشان گفتم شما تهیه کننده هستی ؟ گفتند: بله بنده تهیه کننده هستم) و سایر نهادهایی مثل موسسه رسانه های تصویری ،شهرداری تهران حوزه هنری ،این ارگانها نباید فیلم بسازنند . در همه فیلمی هایی که ساختند بخور بخور وجود دارد . تولیدات این ارگانها را اگر مرور کنید 2 الی 3 تهیه کننده ای هستند که با آنها ارتباط دارند، همان تعداد مشخص را مامور ساخت فیلم می کنند .

حوزه هنری چرا سراغ امثال آقای موسوی نمی آید یا به آقایان دیگر مراجعه نمی کند. این نهادها تهیه کننده مشخصی دارند که ساخت فیلمهایشان را به همان نفر واگذار کرده اند .شهرداری تهران ساخت فیلمهایش را به همین فرد واگذار می کند . این ارگانها نباید فیلم بسازنند ،فیلمهایی را که ساختند مرور کنید تا عمق فاجعه را دریابید .

علی اکبری: آقای شایسته منظورتان این است که مدیریت شود نه اینکه ساخته نشود و تمرکز در تولید بوجود آید.

شایسته: نظر قاطعم این است که ارگانهای دولتی فیلم نسازنند .

علی اکبری: چنین نگرشی به نظرم کلا اشتباه است .

شایسته: فارابی به جای دخالت در تولید مستقیم موضوعات مد نظر خود اعم از ارزشهای انقلابی،ارزشهای اسلامی ،حجاب و عفاف ،راستگویی و ... را مطرح کند و هیات پنج نفره ای را تشکیل دهد . این گروه فیلم ها را مرور کنند وقتی دیدند مفاهیم مد نظر در فیلم های مورد نظر وجود دارد 150 میلیون تومان بلاعوض به این فیلم ها کمک کنند ،شهرداری هم و سایر ارگانها به همین صورت .

علی اکبری: این قضیه که شما اشاره کردید یکی از راهکارهای جدید سازمان سینمایی است .اداره کل حمایت ها 200 الی 300 میلیون تومان بلاعوض به فیلم ها کمک می کند .

شایسته: چه اشکالی دارد همانطوری که آقای موسوی اشاره کردند مثل سازو کار تولید در فرانسه و ترکیه ، مبلغی در تولید کمک می کنند ، اشکال این است آقایان میر علایی و نجاریان عنوان مدیریتی خود را با عنوان تهیه کنندگی اشتباه گرفته اند و در این مدت بالای سر پروژه ها می نشستند و مدیریت می کردند .

3برخی از مسؤولان فارابی نظرشان در «مورد فرزند‌چهارم» این بود که مثلا در این فیلم هلال احمر ایران را در سومالی نشان دادیم ، هلال احمر ایرانی را به خود ایرانی ها نشان دادند .این نقل قول توجیه ساخت «فرزند چهارم» به شمار می‌رود .

علی اکبری: بحث سیاستگذاری کلان است که در این میزگرد فرصتی برای مطرح کردنش نیست .

3آقای علی اکبری چرا راجع به این سیاست گذاری کلان ،شما و چند نفر محدود اجازه اظهار نظر دارید ؟
علی اکبری: مطمئن باشید 4 سال دیگر همین وضعیت اتفاق می افتد. در همین حالت، شش نفر دیگر گرد هم جمع می شوند و عملکرد مدیران فعلی را، چهار سال بعد زیر سئوال خواهند برد .اگر بخواهیم فقط نقد کنیم و برخی فعالیت های مثبت را نادیده بگیریم به نتیجه ای نخواهیم رسید.جناب شایسته با استدلال هایی که آوردند اثبات کردند که فیلمسازی دولتی در ابعادی چنین گسترده فساد می آورد .من فیلمسازی دولتی را قبول ندارم اما به هیچ وجه من با نظرات آقای موسوی موافق نیستم .ضمنا من نمی خواستم در دوره آقای شمقدری فیلم بسازم ،به آقای شمقدری هم بارها گفته بودم ماموریت ساخت فیلمی را به من واگذار نکن .

شایسته: البته اشاره کنم آقای علی اکبری تنها استرداد را در این چهار سال نساخت ،فیلمهای بسیاری ساختند .

علی اکبری: قرار نبود فیلم بسازم، من تصمیم داشتم بروم شهرک سینمایی بسازم ،بحث مفسده اقتصادی سیستم بود، ماندم. اگر سالم بود من دنبال شهرک سازی می رفتم.من تمام تلاش خود را بکار بستم تا شهرک سینمایی ساخته شود .

شایسته: «لاله» را هم دادند به آقای علی اکبری ،ایشان تعارف کرد .

علی اکبری : از این حاشیه عبور کنیم ،بحث این است که گرد هم آمده ایم در این میزگرد بگوییم راهکارهای تازه ای به مدیران جدیدی که بر سر کار آمده اند ،نشان دهیم تا اشتباهاتی که در گذشته انجام شده است را انجام ندهند.

نقاط ضعف و قوت را بدون جهت گیری بررسی کنیم اگر با این نگاه پیش برویم ،قطعا جواب خواهیم گرفت . اگر بخواهیم ایکس و ایگرگ را محکوم کنیم و قطب نمای دزدیابی را روشن کنیم به جایی نخواهیم رسید . باید راجع به این موضوع صحبت کنیم که برای چهار سال بعد قرار است چه کاری انجام بدهیم ،پیشنهادهایمان را ارائه کنیم .نظر دوستان این است که فیلم فاخر نسازیم، بنده قاطعانه اعتقاد دارم فیلم فاخر باید ساخته شود .

فیلم هایی با مضامین انقلاب ، دفاع مقدس ، مقامت ، افتخارات ملی، تاریخ معاصر ،خسران دوران پهلوی، تاریخ صدر اسلام نیازهای تولید به شمار می رود و ساخت این فیلم ها وظیفه دولت است .ضمن اینکه اشاره کنم من همچنان پای استرداد ایستاده ام و فکر می کنم هفت کارگردان(داوران جشنواره) به فیلم ،جایزه دادند . من بهروز افخمی را به عنوان فیلمساز مولف قبول دارم چون بیست و پنج سال پیش بنده در کلاس ایشان به عنوان شاگرد نشسته ام. بهروز به من گفت محسن اگر به من بود چهارده تا سیمرغ را به فیلم تو می دادیم. هفت کارگردان مطرح و مولف این فیلم را نامزد 14 رشته کردند و چهار سیمرغ گرفت .



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: banifilm.ir



مطالب پیشنهادی:
انتخاب مجدد اسكارلت جوهانسون به عنوان زیباترین و جذاب‌ترین زن جهان + عکس
عکسهای جدید نازنین بیاتی و حمید فرخ‌نژاد در یک فیلم سینمایی
ده زوج عشقی هالیوود در فیلم های ماندگار + تصاویر
عکسهایی از سریال کلاه پهلوی که می‌گویند بی‌حیا و بی‌شرمانه است!!
گزارش تصویری: دختران زیبای ایرانی، یهود و ارمنی در دوره قاجار