تلویزیون خبری را که مردم عادی فکر میکرد، مهم است، زیرنویس نکرد تا حواس مردم از بحث مهم پزشکی - که برای سلامت خودشان خوب است - پرت نشود. اما بالأخره یواشکی و خیلی زیرپوستی - طوری که حواس کسی پرت نشود - یک جمله دربارهی گفتوگوی تلفنی روحانی و اوباما زیرنویس شد.
طنز روز
آیا روحانی و اوباما کار بدی کردند؟ آیا روحانی و اوباما کار خوبی کردند، ولی صلاح نبود ما بفهمیم؟ آیا روحانی و اوباما معلوم نبود کار خوبی کردند یا کار بدی، ولی چون این اطمینان وجود نداشت که حرفهای خوبی زدهاند یا حرفهای بدی، صلاح نبود ما بفهمیم؟
اینها سؤالهای پیش از خواب یک عدد مردم عادی است که شب از قضا در ماهواره – البته ماهوارهی خانهی همسایه - که به همت عالی پارازیت، تصویرهایش قابل دیدن نبود، یک لحظه در زیرنویس دید نوشته: «روحانی و اوباما تلفنی گفتوگو کردند». بعد هم اس ام اس همین خبر رسید. فکر کرد اتفاق مهمی افتاده. آخر چند روزی بود هرجا میرفت و هرچه میخواند، حرف از «دیدار حسن و حسین» بود. خُب مردم عادی فکر میکرد لابد خبر مهمی است که وقتی کاخ سفید از احتمال دیدار روحانی و اوباما خبر میدهد، به جز اینکه تیتر یک همهجا میشود، حتا سوژهی بحث تاکسیها را هم عوض میکند!
اما این مردم عادی سخت در اشتباه بود. بعد از دیدن زیرنویس گفتوگوی تلفنی در شبکهی پارازیتی - البته در خانهی همسایه - و اس ام اس دریافتی، فکر کرد اینها را ول کند و به شبکهای که به آن میگویند «شبکهی خبر» سری بزند. هی نشست و همهی زیرنویسها را خواند. اینها را دیگر حفظ بود و حتا میتوانست اگر قرار بود در مسابقهای یا امتحانی شرکت کند، همهی جاهای خالی را پر کند. یک مناظرهی پزشکی در حال پخش بود و از آنجا که صداوسیما به سلامت مردم اهمیت زیادی میدهد، بیوقفه و پرتلاش این برنامه را ادامه داد.
آن خبری را هم که مردم عادی فکر میکرد، مهم است، زیرنویس نکرد تا حواس مردم از بحث مهم پزشکی - که برای سلامت خودشان خوب است - پرت نشود. اما بالأخره یواشکی و خیلی زیرپوستی - طوری که حواس کسی پرت نشود - یک جمله دربارهی گفتوگوی تلفنی روحانی و اوباما زیرنویس شد. بعد از مناظرهی خیلی مهم پزشکی در شبکهی خبر، چیزهای خیلی مهم دیگری هم پخش شد. پیام بازرگانی (با موضوع تبلیغ شیرآلات) روی آنتن رفت و بعد از آن، تصویرهایی فانتزی از ورزش و سپس درخواست مخاطبان برای خبرنگاری بخش پارازیت شبکهی خبر و غیره پخش شد.
آن مردم عادی فکر کرد الآن اخبار ساعت 12 شبِ همان شبکهای که اسمش «شبکهی خبر» بود، حتما در اینباره چیزی میگوید. ولی اشتباهش همینجا بود که فکر میکرد «شبکهی خبر» باید خبر چیزی را بگوید که آن مردم عادی و خیلی از مردم عادی دیگر منتظرش هستند. آنجا حتما آدمهای مهمی هستند که میدانند چه خبری مهم است و باید همانها را بگویند، حتا اگر قبلا هِی گفته باشند. بالأخره آنها که نمیخواهند از قصد چیزی را نگویند که مردم برای اینکه بفهمند داستان چیست، هی بروند خانهی همسایهشان. او یادش آمد که باید به خودش تلقین کند، صداوسیما برای نظر مردم عادی احترام زیادی قائل است و نظر آنها برایش خیلی مهم است؛ این را از زمان انتخابات و مناظرهها به یاد داشت. پس حتما اینبار موضوع اهمیتی نداشته، وگرنه نظر مردم برای صداوسیما خیلی مهم است و وقتی لازم باشد، اصلا خبرها یک طرف، پخش نظرهای مردمی یک طرف!
البته آن سؤالها، سؤالهای پیش از خواب یک مردم عادی است که توانش را نداشت بیشتر بیدار بماند. شاید خوابیده و بعدا اتفاق دیگری افتاده است.
پینوشت: مردم عادی بعدا فهمید پرس تی وی این خبر را به زبان انگلیسی در قالب خبر فوری پخش کرده و شبکهی العالم هم اول به صورت زیرنویس و بعد در بخشهای خبری خود آن را منعکس کرده است. فکر کرد پس که اینطور! پس حتما خبر گفتوگوی تلفنی چیزی بوده که دیگرانی باید میفهمیدند و برای مردم داخل کشور خوب نبوده از آن چیزی بدانند؛ هرچند که این خبر به سرعت به خبر اول رسانههای بینالمللی تبدیل شود و از آن به عنوان «واقعهای تاریخی» یاد کنند. بله مسأله همینجاست؛ خبر اول «رسانههای بینالمللی» چه ربطی دارد به رسانهای که به آن میگویند «رسانهی ملی»! ما را چه به آنها؟!
طنز روز
آیا روحانی و اوباما کار بدی کردند؟ آیا روحانی و اوباما کار خوبی کردند، ولی صلاح نبود ما بفهمیم؟ آیا روحانی و اوباما معلوم نبود کار خوبی کردند یا کار بدی، ولی چون این اطمینان وجود نداشت که حرفهای خوبی زدهاند یا حرفهای بدی، صلاح نبود ما بفهمیم؟
اینها سؤالهای پیش از خواب یک عدد مردم عادی است که شب از قضا در ماهواره – البته ماهوارهی خانهی همسایه - که به همت عالی پارازیت، تصویرهایش قابل دیدن نبود، یک لحظه در زیرنویس دید نوشته: «روحانی و اوباما تلفنی گفتوگو کردند». بعد هم اس ام اس همین خبر رسید. فکر کرد اتفاق مهمی افتاده. آخر چند روزی بود هرجا میرفت و هرچه میخواند، حرف از «دیدار حسن و حسین» بود. خُب مردم عادی فکر میکرد لابد خبر مهمی است که وقتی کاخ سفید از احتمال دیدار روحانی و اوباما خبر میدهد، به جز اینکه تیتر یک همهجا میشود، حتا سوژهی بحث تاکسیها را هم عوض میکند!
اما این مردم عادی سخت در اشتباه بود. بعد از دیدن زیرنویس گفتوگوی تلفنی در شبکهی پارازیتی - البته در خانهی همسایه - و اس ام اس دریافتی، فکر کرد اینها را ول کند و به شبکهای که به آن میگویند «شبکهی خبر» سری بزند. هی نشست و همهی زیرنویسها را خواند. اینها را دیگر حفظ بود و حتا میتوانست اگر قرار بود در مسابقهای یا امتحانی شرکت کند، همهی جاهای خالی را پر کند. یک مناظرهی پزشکی در حال پخش بود و از آنجا که صداوسیما به سلامت مردم اهمیت زیادی میدهد، بیوقفه و پرتلاش این برنامه را ادامه داد.
آن خبری را هم که مردم عادی فکر میکرد، مهم است، زیرنویس نکرد تا حواس مردم از بحث مهم پزشکی - که برای سلامت خودشان خوب است - پرت نشود. اما بالأخره یواشکی و خیلی زیرپوستی - طوری که حواس کسی پرت نشود - یک جمله دربارهی گفتوگوی تلفنی روحانی و اوباما زیرنویس شد. بعد از مناظرهی خیلی مهم پزشکی در شبکهی خبر، چیزهای خیلی مهم دیگری هم پخش شد. پیام بازرگانی (با موضوع تبلیغ شیرآلات) روی آنتن رفت و بعد از آن، تصویرهایی فانتزی از ورزش و سپس درخواست مخاطبان برای خبرنگاری بخش پارازیت شبکهی خبر و غیره پخش شد.
آن مردم عادی فکر کرد الآن اخبار ساعت 12 شبِ همان شبکهای که اسمش «شبکهی خبر» بود، حتما در اینباره چیزی میگوید. ولی اشتباهش همینجا بود که فکر میکرد «شبکهی خبر» باید خبر چیزی را بگوید که آن مردم عادی و خیلی از مردم عادی دیگر منتظرش هستند. آنجا حتما آدمهای مهمی هستند که میدانند چه خبری مهم است و باید همانها را بگویند، حتا اگر قبلا هِی گفته باشند. بالأخره آنها که نمیخواهند از قصد چیزی را نگویند که مردم برای اینکه بفهمند داستان چیست، هی بروند خانهی همسایهشان. او یادش آمد که باید به خودش تلقین کند، صداوسیما برای نظر مردم عادی احترام زیادی قائل است و نظر آنها برایش خیلی مهم است؛ این را از زمان انتخابات و مناظرهها به یاد داشت. پس حتما اینبار موضوع اهمیتی نداشته، وگرنه نظر مردم برای صداوسیما خیلی مهم است و وقتی لازم باشد، اصلا خبرها یک طرف، پخش نظرهای مردمی یک طرف!
البته آن سؤالها، سؤالهای پیش از خواب یک مردم عادی است که توانش را نداشت بیشتر بیدار بماند. شاید خوابیده و بعدا اتفاق دیگری افتاده است.
پینوشت: مردم عادی بعدا فهمید پرس تی وی این خبر را به زبان انگلیسی در قالب خبر فوری پخش کرده و شبکهی العالم هم اول به صورت زیرنویس و بعد در بخشهای خبری خود آن را منعکس کرده است. فکر کرد پس که اینطور! پس حتما خبر گفتوگوی تلفنی چیزی بوده که دیگرانی باید میفهمیدند و برای مردم داخل کشور خوب نبوده از آن چیزی بدانند؛ هرچند که این خبر به سرعت به خبر اول رسانههای بینالمللی تبدیل شود و از آن به عنوان «واقعهای تاریخی» یاد کنند. بله مسأله همینجاست؛ خبر اول «رسانههای بینالمللی» چه ربطی دارد به رسانهای که به آن میگویند «رسانهی ملی»! ما را چه به آنها؟!
ساره دستاران
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir
مطالب پیشنهادی :
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir
مطالب پیشنهادی :
فیلم: حقایقی درباره مرگ سریالی لیلا، شهرزاد و آزاده
شقایق فراهانی با «کلاشینکف» در بیابان های قم + عکستصاویر: فاطمه معتمدآریا، ناظری و کیمیایی در جشن تولد محمدرضا شجریان
پدربزرگ مهربان سینمای ایران درگذشت + تصاویر
پدربزرگ مهربان سینمای ایران درگذشت + تصاویر
ساره بیات، مهراوه شریفینیا و مرتضی احمدی در افتتاح شهر موشها 2 + تصاویر