خدای سفید (white god) فیلمی درباره شورش سگ ها می باشد و داستان دختری را روایت میکند که به اجبار سگ خود را در بزرگراه رها میکند. سگ که هاگان نام دارد، پس از پشت سر گذاشتن مصائب بسیار برای گرفتن انتقام باز می گردد.
فیلم دراماتیک خدای سفید (white god) در آخرین روزها به فیلمهای بخش رسمی اضافه شد، که توسط کارگردان مجارستانی کورنل ماندورکزو در جشنواره فیلم کن آمده است و با صحنه هایی بسیار عجیب و غریب و نمایش ها و سکانس هایی از حضور سگ، ساخته شده است. در داستان فیلم، هاگن- سگ محبوب و مورد علاقه ی لیلی 13 ساله با دل شکستگی و خشونت های زیادی روبرو می شود و به کمک گروهی از سگ ها به دنبال انتقام از مظلومیت خود می باشند .
برندگان این بخش رسمی جشنواره کن به استعدادهای نو اختصاص دارد!!
هاگن در این فیلم با ربانی که دور گردن او بسته شده است آنچنان زیبا بازی کرده است که همه را به خود مجذوب می کند .
سوفیل پوستا بازیگر دختر این فیلم را در کنار سگ خود در فیلم که به نام هاگن می باشد را در این تصویر می بینید .
هاگن که دو رگه می باشد با هر کسی به جزء این دختر توانسته است در طول فیلم ارتباط برقرار کند.
وقتی که این دختر در کنار پدرش در حالیکه مادرش هم به سفر خارج از کشور می رود احساس تنهایی می کند ،مشکلات فراوانی بر سر راه زندگی او در کنار پدرش پیش می آید که از رها شدن اجباری سگش در بزرگراه آغاز می شود ، این در حالی است که سگ او بهترین دوست او بوده است ....
لیلی به شدت به سگش اعتماد دارد و آن را به مانند یکی از دوستان خود می داند و در نهایت برای جبران خشونت وارد شده به لیلی و سگش ،این سگ به فکر انتقام می افتد .
در پایان فیلم هاگن دلیلی بر ولگردی ها و قانون شکنی های سگها پیدا می کند و از تمامی سگ ها حمایت کرده و آنها را نمونه ای از انسان های با استعداد تلقی می کند .
ماندرکزو از مجار به نام نمادی از مظلومیت نام برده است و این در اوضاع سیاسی مجارستان دخیل می باشد و نسبت به اروپا که از لحاظ ناسیونالیسم و پوپولیسم رو به رشد می باشد ،نگران کننده تر می باشد .
در مجارستان به عنوان مثال: حزب Jobbik در حال حاضر سومین گروه و توده ی مردمی در این کشور است .
فیلم دراماتیک خدای سفید (white god) در آخرین روزها به فیلمهای بخش رسمی اضافه شد، که توسط کارگردان مجارستانی کورنل ماندورکزو در جشنواره فیلم کن آمده است و با صحنه هایی بسیار عجیب و غریب و نمایش ها و سکانس هایی از حضور سگ، ساخته شده است. در داستان فیلم، هاگن- سگ محبوب و مورد علاقه ی لیلی 13 ساله با دل شکستگی و خشونت های زیادی روبرو می شود و به کمک گروهی از سگ ها به دنبال انتقام از مظلومیت خود می باشند .
هاگن در این فیلم با ربانی که دور گردن او بسته شده است آنچنان زیبا بازی کرده است که همه را به خود مجذوب می کند .
سوفیل پوستا بازیگر دختر این فیلم را در کنار سگ خود در فیلم که به نام هاگن می باشد را در این تصویر می بینید .
هاگن که دو رگه می باشد با هر کسی به جزء این دختر توانسته است در طول فیلم ارتباط برقرار کند.
وقتی که این دختر در کنار پدرش در حالیکه مادرش هم به سفر خارج از کشور می رود احساس تنهایی می کند ،مشکلات فراوانی بر سر راه زندگی او در کنار پدرش پیش می آید که از رها شدن اجباری سگش در بزرگراه آغاز می شود ، این در حالی است که سگ او بهترین دوست او بوده است ....
لیلی به شدت به سگش اعتماد دارد و آن را به مانند یکی از دوستان خود می داند و در نهایت برای جبران خشونت وارد شده به لیلی و سگش ،این سگ به فکر انتقام می افتد .
در پایان فیلم هاگن دلیلی بر ولگردی ها و قانون شکنی های سگها پیدا می کند و از تمامی سگ ها حمایت کرده و آنها را نمونه ای از انسان های با استعداد تلقی می کند .
کارگردان مجارستانی کورنل ماندورکزو سمت چپ و بازیگر زن سوفیا پوستا و بعد هم ترزا مربی این سگ را در تصویر می بینید.
ماندرکزو از مجار به نام نمادی از مظلومیت نام برده است و این در اوضاع سیاسی مجارستان دخیل می باشد و نسبت به اروپا که از لحاظ ناسیونالیسم و پوپولیسم رو به رشد می باشد ،نگران کننده تر می باشد .
در مجارستان به عنوان مثال: حزب Jobbik در حال حاضر سومین گروه و توده ی مردمی در این کشور است .
او به خبرگزاری فرانسه گفت : به نظر من هنر ارتباط است و آمیخته با نقد می باشد .
-سگ های خیابان 250
ماندرکزو از سگ هایی که در رمان های رمان نویس آفریقای جنوبی آفریقای جنوبی J. M. Coetzee یاد شده است و از مظلومیت آنها و درمان دردهای انسان ها توسط آنها گفته شده است الهام می گیرد.
از جمله در کتابی به نام رسوایی (Disgrace) در سال 2003 که جایزه نوبل را هم به خود اختصاص داد.
در تمامی این آثار یاد شده است که سگ ها هم گونه ای از انسان ها از لحاظ منطق و هوش می باشند .
از برخی از سگ های خیابان 250 برای حمایت از سگ های بازی شده در فیلم استفاده می شوند .
پیدا کردن سگی برای بازی در نقش هاگن (نام سگ ) کاری بسیار دشوار بوده است .
اما بعد از سه ماه ترزا آموزش دهنده ی سگ ها به همراه این سگ برای این فیلم انتخاب شدند .
ترزا درخانواده ای کم جمعیت و به همراه تعداد زیادی سگ زندگی کرده است و برای آماده سازی این سگ برای بازی در فیلم از 5 ماه قبل با او کار کرده است .
به هر حال ، منتقدان مهارت و بازی این سگ را در این فیلم که در بخش سازمان ملل متحد توجه خاصی پیدا کرده بود را درجشنواره فیلم کن به رسمیت شناختند و استعدادها و نوآوری های این فیلم را ستایش کردند.
هاگن در این فیلم به مانند یک انسان عمل کرده است و هوش و استعداد او در نحوه ی بازی کردنش ثابت کرده است که هیچ گونه تفاوتی با انسان ها ندارد.
-سگ های خیابان 250
ماندرکزو از سگ هایی که در رمان های رمان نویس آفریقای جنوبی آفریقای جنوبی J. M. Coetzee یاد شده است و از مظلومیت آنها و درمان دردهای انسان ها توسط آنها گفته شده است الهام می گیرد.
از جمله در کتابی به نام رسوایی (Disgrace) در سال 2003 که جایزه نوبل را هم به خود اختصاص داد.
در تمامی این آثار یاد شده است که سگ ها هم گونه ای از انسان ها از لحاظ منطق و هوش می باشند .
از برخی از سگ های خیابان 250 برای حمایت از سگ های بازی شده در فیلم استفاده می شوند .
پیدا کردن سگی برای بازی در نقش هاگن (نام سگ ) کاری بسیار دشوار بوده است .
ترزا درخانواده ای کم جمعیت و به همراه تعداد زیادی سگ زندگی کرده است و برای آماده سازی این سگ برای بازی در فیلم از 5 ماه قبل با او کار کرده است .
به هر حال ، منتقدان مهارت و بازی این سگ را در این فیلم که در بخش سازمان ملل متحد توجه خاصی پیدا کرده بود را درجشنواره فیلم کن به رسمیت شناختند و استعدادها و نوآوری های این فیلم را ستایش کردند.
هاگن در این فیلم به مانند یک انسان عمل کرده است و هوش و استعداد او در نحوه ی بازی کردنش ثابت کرده است که هیچ گونه تفاوتی با انسان ها ندارد.
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
عباس کیارستمی برنده نخل طلای فیلم کوتاه جشنواره کن 2014 را معرفی کرد
در زندگی «لیلا حاتمی» تجسس نکنید!
عباس کیارستمی: «هر روز تورم را به آب میاندازم»!
شصت و هفتمین جشنواره فیلم کن آغاز شد+ تصاویر مراسم افتتاحیه و فرش قرمز
توضیح لیلا حاتمی درباره روبوسی با ژاکوب