این روزها اطلاعرسانی در دنیای مجازی و اتفاقا آن بخش غیر رسمی، دارد به سرعت به مهمترین منبع دسترسی هنرمندان تبدیل میشود.
فیسبوک و اینستاگرام حالا دیگر حتی برای خبرنگاران اگر نه منبع قابل اعتماد برای نقل عین به عین یک خبر، اما منبعی برای سوژهیابی هستند. اما این روزها شاید باید شیوه اطلاعرسانی" اس ام اسی" را هم به عنوان یک رقیب جدی برای فیسبوک و اینستاگرام در نظر بگیریم. حالا دیگر هنرمندان هم در محیط "اس ام اس" برای خود فضای شخصی دارند. چطور؟ حکایت زیر حاصل کشف این فضای مجازی جدید است.
اولین اس ام اسی که آمد از یک شماره نامشخص بود و خبر میداد که با فرستادن یک اس ام اس به فلان شماره و نوشتن نام هر کدام از هنرمندانی که در همان اس ام اس از آنها نام برده بود، میتوانم جزو باشگاه هوادارن آن هنرمند شوم و به طور مستقیم با آن هنرمند در تماس باشم. آن را گذاشتم به حساب انبوه اس ام اسهای بیهویتی که در طول روز از شمارههای ناشناس میآید.
اس ام اس دوم از همان شماره اما توجهام را جلب کرد. به طور شفاف اعلام کرده بود در صورتی که عضو باشگاه هواداران هنرمند خاصی شوم باید در ازای هر اس ام اسی که برایم از آن پس خواهد آمد 75 تومان بپردازم. تاکید بر دریافت اطلاعات و اخبار هنرمندان به طور مستقیم از طرف خود هنرمند دلیل دیگر جذابیت سوژهای شده بود که حالا دیگر برای پیگیری مرا وسوسه میکرد.
بنابراین کلمه رامبد را البته به انگلیسی به آن شماره اس ام اس کردم و جزو باشگاه هواداران رامبد جوان شدم. اولین اس ام اس از طرف رامبد جوان تبریک عید مبعث بود. بعد اس ام اسی با این محتوا:" سلام به همه رفقای عزیز. از روز دوشنبه 19 خرداد برنامه "خندونه" هر شب از شبکه نسیم پخش میشه. حمایتتون از این برنامه باعث میشه هر روز لبخندهای زیبای بیشتری رو تماشا کنیم. منتظر نظرات و پیشنهاداتتون هستم. مخلص شما رامبد جوان".
برای قضاوت اینکه این جملات متعلق به رامبد جوان است هنوز زود بود. با نزدیک شدن به مسابقات تیم ملی در جام جهانی اس ام اسها هیجانانگیزتر شد: "سلام به همه رفقا. امشب برای تیم ملیمون هورا بکشیم و در طول بازی کفش یا جوراب پای چپمون رو در بیاریم) (از اون کاراستها) قربون همه و به امید رو سفید شدن تیمتون. مخلص. رامبد جوان . " و یا " رو سفید شدیم. بهترین بازی تیم ملی ایران. آروم باشیم و به احترام این بازی درجه یک بلند بشیم. رامبد جوان".
این اس ام اس بلافاصله بعد از بازی ایران و آرژانتین آمد و قبل از بازی با بوسنی این جملات اس ام اس شد:" واااای امشب بازی رو میبریم. همه با زدن سوت داور 10 ثانیه میخندیم که به تیم ملیمون انرژی بدیم. آرزو میکنم بریم مرحله بعد. مخلص رامبد جوان" آیا اینها اس ام اسهای رامبد جوان بود؟ به ادبیات او بیشباهت نبود. آیا کسی دارد از او تقلید میکند؟ این هم محتمل بود.
در این مدت بیشترین اخبار این بازیگر و کارگردان به اطلاعات برنامه "خندونه " در اس ام اسها مربوط بود. تا روز شنبهای که اعلام شد ساعت 12 تا 16 این هنرمند پاسخگوی سوالات هواداران خواهد بود. و بعد اس ام اس پاسخهایی هم آمد. مثلا اینکه "خانم مینا! سالهاست که به ساختن "خندونه" فکر میکنم . اینکه اهمیت شادی را به یاد بیاوریم. همیشه برایم لذتبخش بوده است. خانم یسنا! خوشحالم که از برنامه لذت میبرید. حتما در مورد گزارشهای مردمی به تغییراتی فکر خواهیم کرد. رامبد جوان".
بالاخره نوبتی هم که بود نوبت این بود که تماسی با رامبد جوان بگیرم و میزان ارتباط این بازیگر با این باشگاه هوادران را بپرسم. اینکه واقعا خود او هم دستی در این آتش دارد؟
در حالی که ته دلم منتظر بودم مانند همه این صفحات مجازی که هنرمند وابستگیاش را به خودش تکذیب میکند، رامبد جوان هم تکذیب کند و چه بسا تازه از زبان من از وجود این اس ام اسها خبردار شود، اما در همان اول رامبد جوان با تایید وجود این باشگاه و اس ام اسهایی که با تایید او فرستاده میشود سوژه گزارش را به جانبی دیگر برد.
چرا رامبد جوان قبول کرده از این طریق با مخاطبانش در ارتباط باشد؟ پاسخ او در نوع خود شنیدنی است. او میگوید: 4 یا 5 سال پیش بود میخواستم یک فراخوانی را برای مردم بدهم. در روزنامه متاسفانه آن فراخوان دیده نشد. در حجم بزرگ هم پول زیادی برای چاپ آن فراخوان لازم بود. اما در فیسبوک و اینجا هر وقت فراخوانی دادم با انبوه مخاطب رو به رو شد. چرا نباید از چنین فضاهایی استفاده کرد. به نظرم این فضاهای مجازی برای اینکه حرفت را به گوش مخاطب کثیری برسانی بسیار خوب است. الان خیلی از خبرهای همین برنامه "خندونه "را میتوانم به 15 هزار نفری که در این باشگاه اس ام اسی عضو هستند اطلاعرسانی کنم. خب خوب است دیگر!
از او درباره اینکه آیا واقعا خود او پاسخ سوالها را در روز شنبه میدهد میپرسم و میگوید: بله. در واقع هر چه اس ام اس میشود با من هماهنگ خواهد شد. درباره سوالها هم از مدیران این باشگاه خواستهام هفتهای 6 یا 7 سوال که در میان سوالها فراوانی بیشتری دارد را انتخاب کنند و در دو یا سه اس ام اس جواب میدهم. مثلا سه هزار نفر پرسیدهاند چرا "خندونه "را ساختی. (میخندد)
در نهایت هم خیلی شفاف اطلاعات ریالی را در اختیارم میگذارد. اینکه از این 75 تومانی که برای هر اس ام اسی از مشترک همراه اول کم می شود 14 درصدش را مخابرات به این شرکت که باشگاه را راه انداخته بر میگرداند و از این مبلغ هر چقدر باشد 40 درصد به خود رامبد جوان میرسد که البته شاید چیزی حدود 200 هزار تومان در ماه هم نشود. به هر حال قرار نیست در هفته از یک عدد تک رقمی بیشتر اس ام اس برای مخاطب بیاید. و آن هم منوط به این است که آن هنرمند کاری در حال انجام داشته باشد. این هم احتمالا جزو توافقات هنرمند است که نگذارد از نامش سواستفاده شود و تنها اخباری اس ام اس شود که ارزش خبری داشته باشد و برای خود بازیگر اطلاعرسانی آن مهم باشد.
هر چند ممکن است در فضای مجازی همه کسانی که شروع به کسب درآمد میکنند (شرکت هایی که چنین باشگاههایی را راهاندازی میکنند) به چنین توافقاتی پایبند نباشند. اما با این صحبتهای رامبد جوان میتوان امیدوار بود لااقل این یک باشگاه دارد در مسیر درستی حرکت میکند و هیچکس از هیچکس ناراضی نیست. مخاطب ناراضی هم میتواند در هر زمان که خواست از این باشگاه انصراف خودش را اعلام کند. من هم با خیال راحت میتوانم از باشگاه هواداران رامبد جوان انصراف دهم؛ البته نه به خاطر نارضایتی. برای نقطه پایان گذاشتن بر یک حکایت اس ام اسی.
فیسبوک و اینستاگرام حالا دیگر حتی برای خبرنگاران اگر نه منبع قابل اعتماد برای نقل عین به عین یک خبر، اما منبعی برای سوژهیابی هستند. اما این روزها شاید باید شیوه اطلاعرسانی" اس ام اسی" را هم به عنوان یک رقیب جدی برای فیسبوک و اینستاگرام در نظر بگیریم. حالا دیگر هنرمندان هم در محیط "اس ام اس" برای خود فضای شخصی دارند. چطور؟ حکایت زیر حاصل کشف این فضای مجازی جدید است.
اولین اس ام اسی که آمد از یک شماره نامشخص بود و خبر میداد که با فرستادن یک اس ام اس به فلان شماره و نوشتن نام هر کدام از هنرمندانی که در همان اس ام اس از آنها نام برده بود، میتوانم جزو باشگاه هوادارن آن هنرمند شوم و به طور مستقیم با آن هنرمند در تماس باشم. آن را گذاشتم به حساب انبوه اس ام اسهای بیهویتی که در طول روز از شمارههای ناشناس میآید.
اس ام اس دوم از همان شماره اما توجهام را جلب کرد. به طور شفاف اعلام کرده بود در صورتی که عضو باشگاه هواداران هنرمند خاصی شوم باید در ازای هر اس ام اسی که برایم از آن پس خواهد آمد 75 تومان بپردازم. تاکید بر دریافت اطلاعات و اخبار هنرمندان به طور مستقیم از طرف خود هنرمند دلیل دیگر جذابیت سوژهای شده بود که حالا دیگر برای پیگیری مرا وسوسه میکرد.
بنابراین کلمه رامبد را البته به انگلیسی به آن شماره اس ام اس کردم و جزو باشگاه هواداران رامبد جوان شدم. اولین اس ام اس از طرف رامبد جوان تبریک عید مبعث بود. بعد اس ام اسی با این محتوا:" سلام به همه رفقای عزیز. از روز دوشنبه 19 خرداد برنامه "خندونه" هر شب از شبکه نسیم پخش میشه. حمایتتون از این برنامه باعث میشه هر روز لبخندهای زیبای بیشتری رو تماشا کنیم. منتظر نظرات و پیشنهاداتتون هستم. مخلص شما رامبد جوان".
برای قضاوت اینکه این جملات متعلق به رامبد جوان است هنوز زود بود. با نزدیک شدن به مسابقات تیم ملی در جام جهانی اس ام اسها هیجانانگیزتر شد: "سلام به همه رفقا. امشب برای تیم ملیمون هورا بکشیم و در طول بازی کفش یا جوراب پای چپمون رو در بیاریم) (از اون کاراستها) قربون همه و به امید رو سفید شدن تیمتون. مخلص. رامبد جوان . " و یا " رو سفید شدیم. بهترین بازی تیم ملی ایران. آروم باشیم و به احترام این بازی درجه یک بلند بشیم. رامبد جوان".
این اس ام اس بلافاصله بعد از بازی ایران و آرژانتین آمد و قبل از بازی با بوسنی این جملات اس ام اس شد:" واااای امشب بازی رو میبریم. همه با زدن سوت داور 10 ثانیه میخندیم که به تیم ملیمون انرژی بدیم. آرزو میکنم بریم مرحله بعد. مخلص رامبد جوان" آیا اینها اس ام اسهای رامبد جوان بود؟ به ادبیات او بیشباهت نبود. آیا کسی دارد از او تقلید میکند؟ این هم محتمل بود.
در این مدت بیشترین اخبار این بازیگر و کارگردان به اطلاعات برنامه "خندونه " در اس ام اسها مربوط بود. تا روز شنبهای که اعلام شد ساعت 12 تا 16 این هنرمند پاسخگوی سوالات هواداران خواهد بود. و بعد اس ام اس پاسخهایی هم آمد. مثلا اینکه "خانم مینا! سالهاست که به ساختن "خندونه" فکر میکنم . اینکه اهمیت شادی را به یاد بیاوریم. همیشه برایم لذتبخش بوده است. خانم یسنا! خوشحالم که از برنامه لذت میبرید. حتما در مورد گزارشهای مردمی به تغییراتی فکر خواهیم کرد. رامبد جوان".
بالاخره نوبتی هم که بود نوبت این بود که تماسی با رامبد جوان بگیرم و میزان ارتباط این بازیگر با این باشگاه هوادران را بپرسم. اینکه واقعا خود او هم دستی در این آتش دارد؟
در حالی که ته دلم منتظر بودم مانند همه این صفحات مجازی که هنرمند وابستگیاش را به خودش تکذیب میکند، رامبد جوان هم تکذیب کند و چه بسا تازه از زبان من از وجود این اس ام اسها خبردار شود، اما در همان اول رامبد جوان با تایید وجود این باشگاه و اس ام اسهایی که با تایید او فرستاده میشود سوژه گزارش را به جانبی دیگر برد.
چرا رامبد جوان قبول کرده از این طریق با مخاطبانش در ارتباط باشد؟ پاسخ او در نوع خود شنیدنی است. او میگوید: 4 یا 5 سال پیش بود میخواستم یک فراخوانی را برای مردم بدهم. در روزنامه متاسفانه آن فراخوان دیده نشد. در حجم بزرگ هم پول زیادی برای چاپ آن فراخوان لازم بود. اما در فیسبوک و اینجا هر وقت فراخوانی دادم با انبوه مخاطب رو به رو شد. چرا نباید از چنین فضاهایی استفاده کرد. به نظرم این فضاهای مجازی برای اینکه حرفت را به گوش مخاطب کثیری برسانی بسیار خوب است. الان خیلی از خبرهای همین برنامه "خندونه "را میتوانم به 15 هزار نفری که در این باشگاه اس ام اسی عضو هستند اطلاعرسانی کنم. خب خوب است دیگر!
از او درباره اینکه آیا واقعا خود او پاسخ سوالها را در روز شنبه میدهد میپرسم و میگوید: بله. در واقع هر چه اس ام اس میشود با من هماهنگ خواهد شد. درباره سوالها هم از مدیران این باشگاه خواستهام هفتهای 6 یا 7 سوال که در میان سوالها فراوانی بیشتری دارد را انتخاب کنند و در دو یا سه اس ام اس جواب میدهم. مثلا سه هزار نفر پرسیدهاند چرا "خندونه "را ساختی. (میخندد)
در نهایت هم خیلی شفاف اطلاعات ریالی را در اختیارم میگذارد. اینکه از این 75 تومانی که برای هر اس ام اسی از مشترک همراه اول کم می شود 14 درصدش را مخابرات به این شرکت که باشگاه را راه انداخته بر میگرداند و از این مبلغ هر چقدر باشد 40 درصد به خود رامبد جوان میرسد که البته شاید چیزی حدود 200 هزار تومان در ماه هم نشود. به هر حال قرار نیست در هفته از یک عدد تک رقمی بیشتر اس ام اس برای مخاطب بیاید. و آن هم منوط به این است که آن هنرمند کاری در حال انجام داشته باشد. این هم احتمالا جزو توافقات هنرمند است که نگذارد از نامش سواستفاده شود و تنها اخباری اس ام اس شود که ارزش خبری داشته باشد و برای خود بازیگر اطلاعرسانی آن مهم باشد.
هر چند ممکن است در فضای مجازی همه کسانی که شروع به کسب درآمد میکنند (شرکت هایی که چنین باشگاههایی را راهاندازی میکنند) به چنین توافقاتی پایبند نباشند. اما با این صحبتهای رامبد جوان میتوان امیدوار بود لااقل این یک باشگاه دارد در مسیر درستی حرکت میکند و هیچکس از هیچکس ناراضی نیست. مخاطب ناراضی هم میتواند در هر زمان که خواست از این باشگاه انصراف خودش را اعلام کند. من هم با خیال راحت میتوانم از باشگاه هواداران رامبد جوان انصراف دهم؛ البته نه به خاطر نارضایتی. برای نقطه پایان گذاشتن بر یک حکایت اس ام اسی.
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
www.seemorgh.com/culture
منبع: Salamatiran.com
مطالب پیشنهادی:
از «جنیفر لوپز» بازنده تا «کیتی پری» برنده+تصاویر
جنجال ازدواج پرحاشیه مهناز افشار
انصراف مهناز افشار و فرخ نژاد از بازی در فیلم!!!
«تست آی کیو» مدونا، ناتالی پورتمن و نیکل کیدمن+تصاویر
اخطار حسام نواب صفوی با«هفتاد وکیل مجرب»برای دفاع هنرمندان برزیل+تصویر
عطاران، سقف فروش سینما را جا به جا کرد!+جدول