ما فقط دنبال این هستیم که یک نفر بیاید و برایمان کاری انجام دهد. در صورتی که موظفیم حال خودمان را خودمان خوب کنیم.
مجری برنامه «خندوانه» می گوید: همه ما خوب می‌دانیم این دنیا چیزهای بد و مایوس‌کننده زیادی دارد اما من می‌خواهم برای یک ساعت هم که شده، از این موقعیت دور شویم، بخندیم و شاد باشیم.
 می‌گویند خنده بر هر درد بی‌درمان دواست. باید شاد باشیم و بخندیم تا کمتر گرفتار غم‌های دنیا شویم. خوشبختانه در دنیای هنرهای نمایشی، افرادی هستند که به ما برای شاد بودن کمک می‌کنند. یکی از این افراد «رامبد جوان» است که او را به‌عنوان یک بازیگر و کارگردان شوخ‌طبع و طناز می‌شناسیم. کارهایی که تا به امروز از او دیده‌ایم، گواه همین مساله است؛ از «ورود آقایان ممنوع» گرفته تا «خانه سبز» و «اسپاگتی در 8 دقیقه». از آنجا که او همواره در پی کسب تجربه‌های تازه است، این بار به‌عنوان کارگردان، برنامه «خندوانه» را روی شبکه نسیم برده تا به قول خودش با این کار بتواند به مخاطبانش خندیدن و شاد بودن را یادآوری کند. به بهانه پخش این برنامه مفرح، با او گفت‌وگو کرده‌ایم.

آقای جوان! چقدر با خنده درمانی به معنای علمی آن موافق هستید؟

به نظرم می‌شود از این روش برای رفع بعضی از بحران‌های روانی استفاده کرد. البته خنده‌درمانی شاید به‌عنوان یک درمان مشخص استفاده نشود اما به هر حال بی‌تاثیر نیست. ضمن اینکه اگر یاد بگیریم راحت‌تر بخندیم، تحمل خیلی چیزها برایمان راحت‌تر خواهد شد.

متاسفانه چند سالی می‌شود که مردم ما به دلیل مشکلاتی که دارند، سخت‌تر می‌خندند. فکر می‌کنم این موضوع کار شما را سخت‌تر می‌کند. درست است؟

بله، هدفمان در برنامه «خندوانه» این است که یاد مردم بیندازیم بخندند تا حالشان خوب شود. همه ما غم‌ها و استرس‌هایی در زندگی داریم، حتی من هم مشکلاتی دارم اما باید یاد بگیریم مشکلاتمان را مدیریت کنیم اما ما فقط از یکدیگر توقع داریم. از زمان کودکی گرفته تا بزرگسالی. در کودکی از پدر و مادر، در دوران تحصیل از مدیر و معلم و وقتی هم ازدواج می‌کنیم، از همسرمان و یادمان رفته که پس خودمان چه؟ خودمان چه قدمی برداشته‌ایم؟ ما هنوز نمی‌دانیم کجا باید توقع داشته باشیم. متاسفانه بیشتر ما تبدیل شده‌ایم به آدم‌هایی که می‌خواهیم فقط دیگران برایمان کارهایی انجام دهند و اگر این توقعمان برآورده نشود، می‌گوییم بدشانس هستیم. خب مجموع این چیزها استرس و غم می‌آورد.

سه اصل زندگی رامبد جوان

در دنیای امروز آنقدر فکرها مشوش است که دلیلی برای خنده باقی نمی‌ماند. قبول دارید؟

بله، مثلا اوایل برنامه مخاطبان پیامک می‌زدند که به چه چیزی باید بخندیم؟ به گرانی؟ به تورم؟ به... من نمی‌دانم به چه چیزی باید خندید ولی باید بخندید. باور کنید همه جای دنیا تورم و گرانی هست و هیچ‌کس در رفاه مطلق نیست اما همان آدم‌ها زنگ تفریحی برای خودشان قائل می‌شوند مثلا برای آخر هفته برنامه‌ریزی می‌کنند. ما فقط دنبال این هستیم که یک نفر بیاید و برایمان کاری انجام دهد. در صورتی که موظفیم حال خودمان را خودمان خوب کنیم. قبول دارم که مشکلات هست چون ابعاد زندگی بزرگ‌تر شده اما باید راهی برای داشتن آرامش و شادی پیدا کنیم.

رامبد جوان با استرس‌هایش چه می‌کند؟

کارهایی انجام می‌دهم که حالم را بهتر می‌کند؛ مثلا با دوستانم معاشرت می‌کنم، فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم، غذا درست می‌کنم، به پروژه‌هایم فکر می‌کنم، مجله‌ها را ورق می‌زنم و... فکر کردن به این چیزها و عمل کردن به آنها استرس‌هایم را کمتر می‌کند.

هیچ‌وقت برای رفع استرس‌ها به مشاور مراجعه کرده‌اید؟

بله و معتقدم همه آدم‌ها باید با یک مشاور در ارتباط باشند. چند سالی است که خودم هم این کار را انجام می‌دهم تا احساسات و حتی ترس‌هایم را بهتر و بیشتر بشناسم چون از این طریق می‌توانم خشم و عصبانیتم را راحت‌تر کنترل و با چیزهایی که برایم اضطراب‌آورند، مقابله کنم.

اما خیلی از افراد و به‌خصوص آقایان عقیده‌ای به این کار ندارند و برای همین خشم درونی‌شان را به شکل‌های مختلفی بروز می‌دهند. عده‌ای هم به خاطر انگ‌هایی که ممکن است به آنها زده شود، از مراجعه به مشاور خودداری می‌کنند.

همین‌طور است اما بهتر است برای شناخت بیشتر خودشان هم که شده این تجربه را به دست بیاورند. اصلا چرا باید دائم به قضاوت دیگران اهمیت بدهیم و به این فکر کنیم که دیگران چه خواهند گفت. واقعا بعضی چیزها به کسی ربطی ندارد بنابراین باید به فکر جسم و روانمان باشیم.

اجرای برنامه خندوانه چقدر روی خود شما تاثیر داشته است؟

خیلی زیاد. اجرای این برنامه روی من اثر مثبت زیادی داشته است. دکتر جاویدی، مشاور پزشکی برنامه، نکته جالبی در مورد استرس می‌گفتند؛ اینکه هر بار که دچار استرس می‌شویم، روده‌ها از کار می‌افتند، بعد فشار خون بالا می‌رود و وقتی فشار خون بالا برود، آدرنالین بیشتری در بدن ترشح می‌شود. وقتی هم آدرنالین بالا برود، کبد ذخایر قند را آزاد می‌کند و برای همین قند هم بالا می‌رود و همین موضوع به قلب، دستگاه گوارش و حتی چشم ما آسیب می‌زند. در نتیجه استرس داشتن مثل این می‌ماند که شما یک لیوان سم بخورید پس بهتر است از هر چیزی که باعث استرس می‌شود، دوری کنید یا حداقل یاد بگیرید آن را کنترل کنید تا آسیب کمتری ببینید.

متاسفانه این استرس‌ها و اضطراب‌ها به کودکان امروز هم منتقل شده است.

بله، متاسفانه همین‌طور است. والدین باید بدانند همان‌طور که کودکشان به غذا، لباس، آموزش و... نیاز دارد، به آرامش و روان سالم هم نیاز دارد. رفتار و استرس ما قطعا به کودکانمان هم منتقل می‌شود. بچه نباید دعوای پدر و مادر را ببیند. ما باید در عصبانیت هم سعی کنیم با هم حرف بزنیم و بدانیم با مشاجره چیزی درست نخواهد شد. بچه‌های ما باید آرامش داشته باشند تا ذهنشان درگیر فکرهای مثبت وخلاق شود.

شما جزو آدم‌هایی هستید که دوست دارند هر روز تجربه‌های تازه‌ای داشته باشند. هنوز کاری باقی مانده که انجامش نداده‌اید اما دغدغه آن را دارید؟

خیلی زیاد، هنوز کار‌های زیادی است که باید تجربه کنم.

برگردیم به این برنامه، خندوانه چطور شکل گرفت؟

ایده اولیه این برنامه نزدیک به 8 سال در ذهن من بود اما شرایط ساخت آن به دلایل مختلف پیدا نمی‌شد تا اینکه بالاخره همه چیز با هم جور شد و با درایت و پشتیبانی خوب مدیر محترم شبکه نسیم، یعنی دکتر کرمی که بسیار مدیر فوق‌العاده‌ای هستند، توانستم این برنامه را با یک گروه کاملا حرفه‌ای و دوست‌داشتنی روی آنتن ببرم.

خندوانه در نهایت چیزی شد که فکر می‌کردید؟

می‌توانم بگویم به مراتب حتی خیلی بهتر هم شد. آن زمان بیشتر این کار برایم یک تعریف معنایی داشت در حالی که الان برایم عینی‌تر شده است. در این برنامه مهم‌ترین موضوعات زندگی‌ام را کشف و تجربه می‌کنم. خوشبختانه در این مدت انرژی‌ خوبی از مخاطبان خندوانه گرفته‌ایم.

مهم‌ترین تلاش شما در این برنامه چیست؟

اینکه مخاطبم را بخندانم. البته نمی‌گویم او به من بخندد چون بامزه هستم، بلکه وظیفه ما در قبال خودمان این است که شاد باشیم. خندیدن مثل ورزش کردن است. می‌خواهم بگویم تماشاگران حتی اگر من را به‌عنوان یک معلم ورزش قبول ندارند، برای حال بهتر خودشان هم که شده، بلند شوند و کمی خودشان را تکان دهند. برایم مهم است که مخاطب در این یک ساعت واقعا شاد باشد. همه ما خوب می‌دانیم این دنیا چیزهای بد و مایوس‌کننده زیادی دارد اما من می‌خواهم برای یک ساعت هم که شده، از این موقعیت دور شویم، بخندیم و شاد باشیم.

بیشتر اجرایتان هم بداهه است، درست است؟

بله، فقط در ابتدا یک کلیت طراحی می‌کنیم و بقیه کاملا بداهه است چون این برنامه یک شوی تلویزیونی است و این نوع اجرا بیشتر جواب می‌دهد.

راستی هدفتان از حضور «نیما» در برنامه که یک جورهایی بلاتکلیف هم هست، چیست؟

می‌خواهم به واسطه او آدم‌های مایوس را به تصویر بکشم، آدم‌هایی که همیشه ناامیدند و با این کار یک ضدریتم ایجاد کردم. نیما مثل «گلوم» در کارتون «گالیور» است که به همه چیز بدبین بود اما آرام‌آرام او هم نرم‌تر خواهد شد. به هر حال خندوانه یک برنامه راحت، خودمانی و صادق است.
سه اصل زندگی رامبد جوان

می‌شود گفت رامبد جوان همه روزهای زندگی‌اش را به معنای واقعی زندگی کرده است؟

من در زندگی‌ام سه اصل دارم؛ اول اینکه نمی‌دانم تا چه زمانی زنده هستم پس به اتفاق‌های قبل و بعد فکر نمی‌کنم و سعی می‌کنم در لحظه زندگی کنم. دوم اینکه دوست دارم از لحظه‌هایم لذت ببرم و به نظرم کسی که تمام مدت ذهنش درگیر مسائل مختلف است، نمی‌تواند حال خوشی داشته باشد. سوم اینکه من وقتی قرار است کاری انجام دهم، به حرف‌های دیگران توجهی نمی‌کنم و کارم را انجام می‌دهم.

البته شما خوشبختی بزرگ‌تری هم دارید؛ انرژی‌های مثبتی که از مخاطبان به شما می‌رسد.

قطعا همین‌طور است. وقتی از در خانه‌ام بیرون می‌آیم و با یک دنیا لبخند و سلام‌های گرم روبرو می‌شوم، معلوم است که حالم خوب و خوش خواهدشد.
  
 
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: sima.jamejamonline.ir

مطالب پیشنهادی: 
پدر نیکول کیدمن در سنگاپور درگذشت
شوخی رهبر انقلاب با امیرمحمد
انتقاد از عکس‌های اینستاگرامی هنرمندان
چه کسی مانع همکاری گلزار و مهرجویی شد؟
آلبوم جدید سامی یوسف با اشعار مولانا!