این زن در میانسالی به بلوغ می رسد + عکس
زنی که هنرمند نقاش است ولی سال ها درگیر کارهای خانه بوده است و از حرفه اش دور شده است اما با این حال با شجاعت تصمیم می گیرد در زندگی اش تحول جدی به وجود بیاورد. داستان نمایش «ناتمام» سیما تیرانداز...
نمایش «ناتمام» که به کارگردانی سیما تیرانداز از جمله تئاترهای پرمخاطبی است که اخیرا در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر روی صحنه بود. این نمایش روایتگر زندگی زن میانسالی به نام مستانه است که با ورود دوست دوران تحصیلش به فکر فرار از زندگی ملال آورش می افتد. زنی که هنرمند نقاش است ولی سال ها درگیر کارهای خانه بوده است و از حرفه اش دور شده است اما با این حال با شجاعت تصمیم می گیرد در زندگی اش تحول جدی به وجود بیاورد. با رویا جاویدنیا بازیگر این نقش درباره شخصیت و کنش های مستانه گفت وگویی انجام داده ایم.

آیا علاقه به همکاری با کارگردان های زن باعث شد در «ناتمام» ایفای نقش کنید؟
این مسئله تصادفی است و ربطی به دغدغه های شخصی ام مبنی بر کار کردن با کارگردان های زن ندارد. در تئاتر اغلب پیشنهادات کاری ام از سوی کارگردان های خانم ارائه شده است.

کار کردن با کارگردان های زن ویژگی های خاصی دارد؟
تفاوت هایی وجود دارد. زیرا موقعی که کارگردان های خانم درباره دغدغه ها و ایده هایشان کار می کنند این دغدغه ها از فیلتر ذهنی یک زن عبور می کند و ناخودآگاه بحث جنسیت کارگردان مطرح می شود.


با این حساب می توان نمایش «ناتمام» را یک نمایش زنانه دانست؟
نه، «ناتمام» نمایش زنانه صرف نیست. مردانی در قصه «ناتمام» وجود دارند که نقش مهمی در درام دارند و از شکل گیری یک کار صرفاً زنانه جلوگیری می کنند و ارتباط دوسویه ای میان شخصیت های زن و مرد داستان وجود دارد.

اما تحول و دگردیسی در نمایش برای مستانه رخ می دهد، این حس را به مخاطب می دهد که با نمایشی زنانه مواجه است؟
بله، این مسئله را قبول دارم و البته این بحث بیشتر در حوزه کارگردانی است و در نمایش برشی از زندگی زن میانسالی به نام مستانه روایت می شود.

آیا این مسئله را قبول دارید که شخصیتهای «مستانه» و «رکسانا» بخشهایی از شخصیت کارگردان نمایش هستند؟
از این زوایه به شخصیت مستانه و رکسانا نگاه نکرده بودم و به عنوان یک شخص با کاراکتر مستانه حس همذات پنداری دارم. اتفاقی که برای مستانه رخ می دهد، می تواند برای هر زن دیگری هم رخ بدهد. موقعی که در زمان تمرین با سیما تیرانداز گپ می زدیم اشتراکات زیادی داشتیم و به راحتی حرف یکدیگر را می فهمیدیم.

آیا این اتفاقات حتی می تواند در زندگی یک زن عادی هم رخ بدهد؟
بله، زنان عادی هم شاید چنین دغدغه هایی داشته باشند که آن را بیان نمی کنند. تماشاگر به دیدن نمایش آمده بود که آدم عادی بود. موقع خروج از سالن متوجه شدم در حال گریه کردن است. موقعی که علت را جویا شدم پاسخ داد که زندگی اش را در این نمایش دیده است. شغل این خانم کارمند ساده یک اداره دولتی بود و زن روشنفکری هم نبود. بنابراین نباید فضای مستقلی برای دغدغه یک زن روشنفکر و عادی ترسیم کرد. همه زنان یک سری دغدغه های مشترک دارند. به جرأت می توانم ادعا کنم با توجه به شرایط، حتی چنین اتفاقی در یک روستاهم می تواند برای یک خانم رخ بدهد.

خیلی از زنان برخلاف مستانه تن به شرایط می دهند و تلاشی برای تغییر شرایط انجام نمی دهند؟
بله، به جرأت می توان گفت بالای 90 درصد از خانم ها با چنین شرایطی در زندگی شان کنار آمده اند. رخ دادن چنین شرایطی در زندگی مشترک می تواند برای آقایان هم اتفاق بیافتد.

آیا مستانه زن شجاع و جسوری است؟
بله، «مستانه» در میانسالی به بلوغ رسیده و زندگی آرام و مرفه اش را به خاطرعقیده اش ترک می کند البته شجاعت صرف در این مواقع کمک کننده نیست.

بنابراین با تعقل این تصمیم مهم را در زندگیش گرفته است؟
به بلوغ فکری رسیده است و با خودش اندیشیده تا به امروز این گونه زندگی کرده و اگر نخواهد این رویه را ادامه دهد، باید چه تبعاتی را بپذیرد و باید با قضاوت ها، دلتنگی ها و مشکلات مالی بعد از این تصمیمش کنار بیاید.


آیا مستانه، قربانی شرایط اجتماعی است؟
«مستانه» متأثر از موقعیت اجتماعی است که با آن روبه رو است. اگر مستانه جور دیگر زندگی کردن را آموخته بود و تسلیم خواسته ها نمی شد، رویه دیگری در زندگی داشت. زندگی ایده ال آینده ماحصل تجربه اندوزی و آزمون و خطا کردن در دوران جوانی است. اما مستانه چنین فرصتی نداشته است. این طرز فکر وجود دارد که بچه ها باید یک بار تصمیم بگیرند و این تصمیم هم درست و معقول باشد.
یک نکته مهم درباره این نمایش آن است که به نظر می رسد تقابل دو طرز فکر به نمایش گذاشته می شود مثلا به نظر می رسد «مستانه» به اندازه دوستش «رکسانا» نتوانسته در دوران جوانی، جوانی کند.
بله، رکسانا شرایط زندگی متفاوت تری داشته و یا به تعبیری فرصت آزمون و خطا را در زندگی اش داشته است. مستانه در زندگی حسرت خیلی از کارهای ناکرده مثل نرفتن به سوی کارهای هنری را خورده است.

آیا «مستانه» با توجه به نوع زندگیش که وابسته به شوهرش بوده است، می تواند به تنهایی زندگی موفقی داشته باشد؟
خطرات زیادی پیش روی مستانه است و به طور حتم با خیلی از واقعیت های تلخ اجتماعی مواجه خواهد شد. نه منبع درآمد ثابتی دارد و نه شغل معینی. البته پایان نمایش باز است و مخاطب متوجه نمی شود آیا رکسانا تصمیم برگشت به خانه می گیرد و یا رویه دیگری پی می گیرد. به شخصه فکر می کنم با توجه به شناختی که در زندگی پیدا کرده به خانه باز نخواهد گشت.

«فرامرز» چقدر در شرایطی که برای رکسانا به وجود آمده مقصر است؟
به فرامرز هم به خاطر کارهایش حق می دهم و نمی توانیم مقصر بدانیمش. انتخاب اشتباه می تواند مسیر زندگی آدم را تغییر بدهد و خو گرفتن به چنین فضایی زندگی را ساکن و بی هویت می کند. زندگی مستانه زندگی بدی نیست، اما زندگی مورد نظر مستانه هم نیست. یکی از خصوصیات زندگی مشترک برخی از زوج ها بی تفاوت شدن زن و شوهر نسبت به یکدیگر است.

بیشتر زن و شوهرها مدتی بعد از آغاز زندگی مشترک درگیر روزمرگی می شوند. این طور نیست؟
بله، این اتفاق در زندگی اغلب زوج ها می افتد و هر دو طرف این تصور را دارند که طرفشان متعلق به آن ها است و دیگر احتیاجی به ابراز علاقه و توجه ندارند. این طرز تفکر بزرگترین اشتباه آدم ها است.

این طرز تفکر بیشتر متعلق به آقایان است یا خانمها؟
تا حدی بیشتر آقایان چنین طرز تفکری دارند. اما در میان خانم ها هم دیده می شود. فکر می کنند نقطه امن و آسایش را مهیا کرده اند و همه چیز اوکی است. اما غافل هستند که همیشه باید مواظب گل باغچه باشند. با طراوت نگه داشتن رابطه زناشویی امر بسیار مهمی در زندگی مشترک محسوب می شود.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: inn.ir



مطالب پیشنهادی:
جشن تولد خانم بازیگر بعد از نمایش «سپنج رنج و شکنج»
شباهت‌های نقش پریسا به شخصیت واقعی بهاره رهنما!
خانم خیراندیش! این‌بار به خیر گذشت اما ...
بازیگر زن هالیوود و «بوسه قاتل» درگذشت
صدا و سیما بعد از هشت سال یاد گرانی و معیشت مردم افتاد!