ترویج راستگویی در جامعه
مجموعه «راستش را بگو» به كارگردانی محمدرضا آهنج كه در 30 قسمت برای پخش از شبكه یك سیما تهیه شده است، آخرین مراحل آمادهسازی خود را طی میكند. محمدرضا آهنج ـ كه پیش از این مجموعههایی چون سایه آفتاب، به دنیا بگویید بایستد، ستارههای سربی و ملكوت را كارگردانی كرده است ـ اینبار در چندمین ساخته خود روایت متفاوتی را روی آنتن میبرد. این مجموعه به گفته سازندگانش یكی از مجموعههایی است كه بیشترین چهرههای سرشناس سینما و تلویزیون را با خود همراه كرده است.
این مجموعه با نگاهی تازه، داستان رزمندهای را روایت میكند كه زخم خورده از روزهای جنگ، اكنون در اتاق كنترل متروی تهران جامعه و آدمهای آن را زیر ذرهبین گذاشته و از مانیتورهای آن اتاق، به تماشای شهر و ماجراهای ریز و درشت آن نشسته است.
نگاهی نو به روایت زندگی مردم
فاطمه سمرقندی، تهیهكننده این مجموعه كه پیش از این هم مجموعهها و تلهفیلمهای مختلفی را برای تلویزیون تهیه كرده است، درباره تهیه این مجموعه میگوید: از ابتدا كه قرار شد تهیه این مجموعه را به عهده بگیرم هدف این بود كه مجموعهای با محتوایی غنی روی آنتن ببریم و با این ایده كار را آغاز كردیم كه این مجموعه یكی از بهترین كارهایمان باشد. راستش را بگو، با نگاهی نو به روایت زندگی مردم و روابط آنها تهیه میشود و پیام اصلی آن بیان مفاهیم اخلاقی و تشویق به راستگویی و انجام اعمال درست بر مبنای صداقت است.
سمرقندی در ادامه صحبتهایش به این نكته اشاره میكند از آنجا كه مفهوم اصلی این مجموعه بر مفاهیم ماورایی و عرفانی و نیز محتوای فلسفه و جامعهشناسی بنا شده بود دكتر مصطفی رستگاری را برای نگارش این مجموعه انتخاب كردیم كه سابقه بسیار گستردهای در مطالعه این مفاهیم داشتند. تهیهكننده مجموعه راستش را بگو، خط اصلی این سریال را روایت یك موضوع اجتماعی بهروز میداند. علاوه بر این، سازمان حمل و نقل و ترافیك شهری تهران نیز در تهیه این مجموعه مشاركت داشته است.
وی در ادامه میافزاید: خیلی نمیخواستیم مخاطب را با روایت پیچیدهای مواجه سازیم، چرا كه همیشه مجموعههایی با مخاطب خودبخوبی ارتباط برقرار كردهاند كه ساختار خطی سادهای را برای روایت خود انتخاب كردهاند. راستش را بگو، نگاه ساده و تازهای به درونیات آدمهاست. اینكه هر انسانی یكشبه شكل نگرفته و در این مجموعه 3 لایه اصلی از زندگی هر انسانی مطرح میشود. اینكه برخی از ما آدمها مسائل اخلاقی را به دست فراموشی میسپاریم. آسیبشناسی ریشههای تزویر و ریا در جامعه از عمده مسائلی است كه در این مجموعه به آن پرداخته میشود.
مجموعه راستش را بگو علاوه بر پرداختن به زمان حال، فلاش بكهایی هم دارد و در هر قسمت كه گویا قرار است زندگی یكی از شخصیتها به تصویر كشیده شود به گذشته زندگی آن كاراكتر نیز اشاره میشود.
ماكان رضاییپور در این مجموعه به عنوان دستیار كارگردان حضور دارد.اوایل مهر امسال بود كه پیشتولید این مجموعه آغاز شد. البته از یك سال پیش نگارش آن و از اواسط آبان 90، تصویربرداری این مجموعه در لوكیشنهایی چون مترو، شهرك دفاع مقدس و بهزیستی شروع شده است. رضاییپور معتقد است این كار به اندازه 2 پروژه سینمایی بازیگر و لوكیشن دارد و این اتفاق نادری است. حتی در تكسكانسهای كوچك هم از بازیگر شناختهشده استفاده شده است. به گفته او، قصه این مجموعه پتانسیل بسیار بالایی دارد و تمام بازیگران حاضر در مجموعه با قصه ارتباط بسیار خوبی برقرار كردهاند.
وقتی از رضاییپور میپرسم چرا لوكیشنهایی چون شهرك سینمایی و دفاع مقدس را برای روایت بخشی از كار درنظر گرفتهاند در پاسخ میگوید: قرار است بخشی از كار كه به شخصیتهای خاصی در قصه مربوط است در گذشته روایت شود و دلیل انتخاب این لوكیشنها هم به فضای روایتگونه آنها بستگی دارد. به اعتقاد وی، راستش را بگو یك هدف اصلی و ویژه را دنبال میكند و آن هم رواج راستگویی در جامعه است.
میخواستیم همه چیز واقعی باشد
شهریار كلهر، طراح صحنه و لباس این مجموعه است. شروع فعالیت وی با دستیاری در تلویزیون بوده و اینك سالهاست كه در سمت طراح در این وادی حضور دارد. كلهر معتقد است در همه این سالهایی كه فعالیت داشته تلاش میكرده طراحی زنندهای چه در زمینه صحنه و چه لباس نداشته باشد. وی میگوید: حتی در كارهای طنزی كه انجام میدادم، دقت میكردم خیلی بر مبنای طنز نباشد. لباس و صحنه باید در خدمت كار باشد و به پیشبرد آن كمك كند. مشكل خیلی از كارهای ما این است كه وقتی تلاش میكنیم با طراحی خاصی، رنگ و بوی تازهای به كار بدهیم اتفاقا در مسیر عكس قدم برمیداریم و به كار خدشه وارد میكنیم.
كلهر در ادامه صحبتهایش میگوید: به هر حال برای انتخاب برخی رنگها محدودیتهایی وجود دارد و دست طراح بسته میماند. طراح صحنه و لباس مجموعه راستش را بگو در ارتباط با این مبحث كه چرا در بیشتر مجموعههای تلویزیونی درام از رنگهای تیره و فضاهای غیرشاد استفاده میشود، میافزاید: به هر حال آن چیزی كه تكلیف را برای من طراح مشخص میكند قصهای است كه به نگارش درآمده و من مجبور میشوم فضای طراحی شده را برمبنای خط نگارش كلی جلو ببرم. مخاطب امروزی تلویزیون بیشتر با قصههای واقعی و روز اجتماعی ارتباط برقرار میكند و وقتی روال چیدمان داستان، گویای واقعیت درونی انسانهاست بناچار مجبور خواهیم شد از رنگهایی كه به واقعیت محض شبیه هستند، استفاده كنیم.
كلهر مجموعه راستش را بگو را یكی از مجموعههایی میداند كه تعداد لوكیشنهای بسیاری دارد. به گفته وی، خیلی جاها بسته به فضای روایت داستان مجبور بودیم لوكیشن خاصی را طراحی كنیم یا حتی ابزار صحنه خاصی بسازیم. خیلی جاها ساخت لوكیشن خاص به این معنا نیست كه قرار است چیز خاصی گفته شود. اتفاقا در خیلی از شرایط بناچار و به دلیل محدودیتهایی كه وجود دارد دكورهای خاص میسازیم.
نماهایی بدون پیچیدگی تصویری
فرشاد گلسفیدی از آن دسته تصویربردارهایی است كه طی همه سالهایی كه در حوزه تلویزیون فعالیت داشته تا امروز توانسته امضای مشخصی در كارنامه كاریاش داشته باشد. به قول خودش در این مجموعه خبری از نماهای متحرك و عجیب و غریب مجموعه تا ثریا نیست و از آنجا كه مجموعه راوی یكسری اتفاقات است، دوربین بیشتر تصاویر را به صورت ثابت ضبط میكند.
گلسفیدی در ادامه صحبتهایش میگوید: در این كار سعی كردیم تا آنجا كه ممكن است رنگ قرمز را كم و رنگ و نور خاصی را در فضا استفاده كنیم. تصویربرداری این كار به نوعی كاملا كلاسیك است و بخصوص در سكانسهایی كه مربوط به زمان گذشته است، تلاش كردیم رنگ و نور ویژهای در فضا اعمال كنیم. یكی از تفاوتهای این سریال با دیگر مجموعهها این است كه همراه گروهم تلاش كردم در فضاسازی و نورپردازی بدعتگذاری خاصی داشته باشم. مخاطب كاملا متوجه خواهد بود نماهای ویژهای در این مجموعه به چشم میخورد. علاوه بر آن نماهای این مجموعه به هیچ عنوان به صورت دوربین روی دست نیست و كاملا نرم و سیال است.
تصویربردار مجموعه راستش را بگو در پاسخ به این سوال كه نماهای حركتی تا چه اندازه میتواند در ارتباط با مخاطب موفق عمل كند، میگوید: آنچه حائزاهمیت است این كه خود قصه تا چه اندازه میطلبد نماها چگونه گرفته شود. خاصیت كار این بود كه نماهای ثابت تا حدودی میتواند بار قصه را به دوش بكشد و در آخر اینكه تصمیم نهایی با خود كارگردان است و تصویربردار در مواردی فقط میتواند پیشنهاد كند. نكته دیگر اینكه كار در فضایی به تصویر كشیده میشود كه در برخی جاها از یك محل برای چند لوكیشن استفاده شده و لازمهاش این بود كه نورپردازی در هركدام از لوكیشنها متفاوت از دیگری باشد.
پرلوكیشنترین مجموعه ایرانی
سامان شعشعه، مدیر تولید این مجموعه است. وی كه سابقه زیادی در سمت مدیر تولید دارد این كار را با بقیه كارهایش بسیار متفاوت میداند و میگوید: تا قسمت 25 كار حدود 150 لوكیشن و تعداد بسیار زیادی بازیگر داریم كه در ساختههای این سالهای تلویزیون تقریبا بیسابقه است. حتی با توجه به اینكه خیلی از لوكیشنها را در یك محل ضبط میكنیم، ولی تلاش تهیهكننده این بوده كه از لوكیشنهای بكر و دست نخورده استفاده شود تا برای بیننده هم به همان اندازه جذابیت داشته باشد.
مدیر تولید این مجموعه معتقد است همه اعضای گروه همكاری بسیار خوبی با هم دارند و فقط منتظر است سریال روی آنتن برود و مطمئن است مخاطب هم با او موافق خواهد بود.
حضوری متفاوت
مهدی سلوكی نقش دانشجویی به نام دانیال را بازی میكند. به گفته خودش نقش مثبت است و البته مثبتبودنش را متفاوت از دیگر نقشهایش میداند و معتقد است آهنج همیشه بازیگران را در نقشهایی خاص و ویژه به تصویر میكشد و قدرت انتخاب خوبی در مورد بازیگرانش دارد. وقتی از او میپرسم چرا تا امروز بیشتر در نقشهای مثبت حضور داشته در پاسخ میگوید: نمیدانم این اتفاق خوبی برای یك بازیگر است یا خیر، ولی امیدوارم این حضورم برای بیننده جذاب باشد.
وقتی كاراكترها ستاره میشوند
رویا تیموریان در این مجموعه نقش آسیه، مدیر كانون اصلاح و تربیت را به عهده دارد. بهطور حتم این نقش در همه سالهای بازیگری رویا تیموریان، ویژه و متمایز بوده است.
وی كه پس از حدود 2 سال و نیم كه از زمان پخش مجموعه شمسالعماره میگذرد كار دیگری در تلویزیون نداشته، به گفته خودش اینك با نقشی متفاوت از همه این سالها ظاهر شده است. البته فعلا صلاح كار را در این میداند كه توضیح خاصی درباره نقشش ندهد.
وی در ادامه میگوید: راستش را بگو سناریوی بسیار خوبی دارد و شاید یكی از دلایلی كه در این سالها از تلویزیون فاصله گرفتم فیلمنامههای ضعیفی بود كه به هیچ عنوان نمیتوانست ارتباط خوبی با مخاطب برقرار كند. این مجموعه علاوه بر امتیازهای مثبتاش داستانی دارد كه به نوعی وقایع و روزمرگیهای آدمها را با نگاهی بانفوذ به تصویر میكشد؛ اینكه مخاطب با دیدن مجموعه به فكر بیفتد و حداقل نگاهی به خود و اعمالش داشته باشد. اینكه چرا دروغ میگوییم و چرا در برخی كارهایمان تزویر و ریا داریم از جمله مسائلی است كه راستش را بگو با صداقت به آن اشاره میكند.
تیموریان میگوید: مدتها دلم میخواست با محمدرضا آهنج همكاری داشته باشم كه بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد و خوشحالم زمانی این شرایط فراهم شد كه میتوانم در كارنامه كاری خودم هم حضور متفاوتی داشته باشم. این مجموعه جمعی از ستارگان است. البته منظور من حضور بازیگران این كار نیست. منظورم حضور شخصیتهایی است كه در هر چند قسمت به آن پرداخته میشود و در كل داستان روایت جالبی دارد. این سریال با حضور بازیگرانی به تصویر كشیده میشود كه همگی از بازیگران قدرتمند سینما و تلویزیون هستند.
مجموعه «راستش را بگو» به كارگردانی محمدرضا آهنج كه در 30 قسمت برای پخش از شبكه یك سیما تهیه شده است، آخرین مراحل آمادهسازی خود را طی میكند. محمدرضا آهنج ـ كه پیش از این مجموعههایی چون سایه آفتاب، به دنیا بگویید بایستد، ستارههای سربی و ملكوت را كارگردانی كرده است ـ اینبار در چندمین ساخته خود روایت متفاوتی را روی آنتن میبرد. این مجموعه به گفته سازندگانش یكی از مجموعههایی است كه بیشترین چهرههای سرشناس سینما و تلویزیون را با خود همراه كرده است.
این مجموعه با نگاهی تازه، داستان رزمندهای را روایت میكند كه زخم خورده از روزهای جنگ، اكنون در اتاق كنترل متروی تهران جامعه و آدمهای آن را زیر ذرهبین گذاشته و از مانیتورهای آن اتاق، به تماشای شهر و ماجراهای ریز و درشت آن نشسته است.
نگاهی نو به روایت زندگی مردم
فاطمه سمرقندی، تهیهكننده این مجموعه كه پیش از این هم مجموعهها و تلهفیلمهای مختلفی را برای تلویزیون تهیه كرده است، درباره تهیه این مجموعه میگوید: از ابتدا كه قرار شد تهیه این مجموعه را به عهده بگیرم هدف این بود كه مجموعهای با محتوایی غنی روی آنتن ببریم و با این ایده كار را آغاز كردیم كه این مجموعه یكی از بهترین كارهایمان باشد. راستش را بگو، با نگاهی نو به روایت زندگی مردم و روابط آنها تهیه میشود و پیام اصلی آن بیان مفاهیم اخلاقی و تشویق به راستگویی و انجام اعمال درست بر مبنای صداقت است.
سمرقندی در ادامه صحبتهایش به این نكته اشاره میكند از آنجا كه مفهوم اصلی این مجموعه بر مفاهیم ماورایی و عرفانی و نیز محتوای فلسفه و جامعهشناسی بنا شده بود دكتر مصطفی رستگاری را برای نگارش این مجموعه انتخاب كردیم كه سابقه بسیار گستردهای در مطالعه این مفاهیم داشتند. تهیهكننده مجموعه راستش را بگو، خط اصلی این سریال را روایت یك موضوع اجتماعی بهروز میداند. علاوه بر این، سازمان حمل و نقل و ترافیك شهری تهران نیز در تهیه این مجموعه مشاركت داشته است.
وی در ادامه میافزاید: خیلی نمیخواستیم مخاطب را با روایت پیچیدهای مواجه سازیم، چرا كه همیشه مجموعههایی با مخاطب خودبخوبی ارتباط برقرار كردهاند كه ساختار خطی سادهای را برای روایت خود انتخاب كردهاند. راستش را بگو، نگاه ساده و تازهای به درونیات آدمهاست. اینكه هر انسانی یكشبه شكل نگرفته و در این مجموعه 3 لایه اصلی از زندگی هر انسانی مطرح میشود. اینكه برخی از ما آدمها مسائل اخلاقی را به دست فراموشی میسپاریم. آسیبشناسی ریشههای تزویر و ریا در جامعه از عمده مسائلی است كه در این مجموعه به آن پرداخته میشود.
مجموعه راستش را بگو علاوه بر پرداختن به زمان حال، فلاش بكهایی هم دارد و در هر قسمت كه گویا قرار است زندگی یكی از شخصیتها به تصویر كشیده شود به گذشته زندگی آن كاراكتر نیز اشاره میشود.
ماكان رضاییپور در این مجموعه به عنوان دستیار كارگردان حضور دارد.اوایل مهر امسال بود كه پیشتولید این مجموعه آغاز شد. البته از یك سال پیش نگارش آن و از اواسط آبان 90، تصویربرداری این مجموعه در لوكیشنهایی چون مترو، شهرك دفاع مقدس و بهزیستی شروع شده است. رضاییپور معتقد است این كار به اندازه 2 پروژه سینمایی بازیگر و لوكیشن دارد و این اتفاق نادری است. حتی در تكسكانسهای كوچك هم از بازیگر شناختهشده استفاده شده است. به گفته او، قصه این مجموعه پتانسیل بسیار بالایی دارد و تمام بازیگران حاضر در مجموعه با قصه ارتباط بسیار خوبی برقرار كردهاند.
وقتی از رضاییپور میپرسم چرا لوكیشنهایی چون شهرك سینمایی و دفاع مقدس را برای روایت بخشی از كار درنظر گرفتهاند در پاسخ میگوید: قرار است بخشی از كار كه به شخصیتهای خاصی در قصه مربوط است در گذشته روایت شود و دلیل انتخاب این لوكیشنها هم به فضای روایتگونه آنها بستگی دارد. به اعتقاد وی، راستش را بگو یك هدف اصلی و ویژه را دنبال میكند و آن هم رواج راستگویی در جامعه است.
میخواستیم همه چیز واقعی باشد
شهریار كلهر، طراح صحنه و لباس این مجموعه است. شروع فعالیت وی با دستیاری در تلویزیون بوده و اینك سالهاست كه در سمت طراح در این وادی حضور دارد. كلهر معتقد است در همه این سالهایی كه فعالیت داشته تلاش میكرده طراحی زنندهای چه در زمینه صحنه و چه لباس نداشته باشد. وی میگوید: حتی در كارهای طنزی كه انجام میدادم، دقت میكردم خیلی بر مبنای طنز نباشد. لباس و صحنه باید در خدمت كار باشد و به پیشبرد آن كمك كند. مشكل خیلی از كارهای ما این است كه وقتی تلاش میكنیم با طراحی خاصی، رنگ و بوی تازهای به كار بدهیم اتفاقا در مسیر عكس قدم برمیداریم و به كار خدشه وارد میكنیم.
كلهر در ادامه صحبتهایش میگوید: به هر حال برای انتخاب برخی رنگها محدودیتهایی وجود دارد و دست طراح بسته میماند. طراح صحنه و لباس مجموعه راستش را بگو در ارتباط با این مبحث كه چرا در بیشتر مجموعههای تلویزیونی درام از رنگهای تیره و فضاهای غیرشاد استفاده میشود، میافزاید: به هر حال آن چیزی كه تكلیف را برای من طراح مشخص میكند قصهای است كه به نگارش درآمده و من مجبور میشوم فضای طراحی شده را برمبنای خط نگارش كلی جلو ببرم. مخاطب امروزی تلویزیون بیشتر با قصههای واقعی و روز اجتماعی ارتباط برقرار میكند و وقتی روال چیدمان داستان، گویای واقعیت درونی انسانهاست بناچار مجبور خواهیم شد از رنگهایی كه به واقعیت محض شبیه هستند، استفاده كنیم.
كلهر مجموعه راستش را بگو را یكی از مجموعههایی میداند كه تعداد لوكیشنهای بسیاری دارد. به گفته وی، خیلی جاها بسته به فضای روایت داستان مجبور بودیم لوكیشن خاصی را طراحی كنیم یا حتی ابزار صحنه خاصی بسازیم. خیلی جاها ساخت لوكیشن خاص به این معنا نیست كه قرار است چیز خاصی گفته شود. اتفاقا در خیلی از شرایط بناچار و به دلیل محدودیتهایی كه وجود دارد دكورهای خاص میسازیم.
نماهایی بدون پیچیدگی تصویری
فرشاد گلسفیدی از آن دسته تصویربردارهایی است كه طی همه سالهایی كه در حوزه تلویزیون فعالیت داشته تا امروز توانسته امضای مشخصی در كارنامه كاریاش داشته باشد. به قول خودش در این مجموعه خبری از نماهای متحرك و عجیب و غریب مجموعه تا ثریا نیست و از آنجا كه مجموعه راوی یكسری اتفاقات است، دوربین بیشتر تصاویر را به صورت ثابت ضبط میكند.
گلسفیدی در ادامه صحبتهایش میگوید: در این كار سعی كردیم تا آنجا كه ممكن است رنگ قرمز را كم و رنگ و نور خاصی را در فضا استفاده كنیم. تصویربرداری این كار به نوعی كاملا كلاسیك است و بخصوص در سكانسهایی كه مربوط به زمان گذشته است، تلاش كردیم رنگ و نور ویژهای در فضا اعمال كنیم. یكی از تفاوتهای این سریال با دیگر مجموعهها این است كه همراه گروهم تلاش كردم در فضاسازی و نورپردازی بدعتگذاری خاصی داشته باشم. مخاطب كاملا متوجه خواهد بود نماهای ویژهای در این مجموعه به چشم میخورد. علاوه بر آن نماهای این مجموعه به هیچ عنوان به صورت دوربین روی دست نیست و كاملا نرم و سیال است.
تصویربردار مجموعه راستش را بگو در پاسخ به این سوال كه نماهای حركتی تا چه اندازه میتواند در ارتباط با مخاطب موفق عمل كند، میگوید: آنچه حائزاهمیت است این كه خود قصه تا چه اندازه میطلبد نماها چگونه گرفته شود. خاصیت كار این بود كه نماهای ثابت تا حدودی میتواند بار قصه را به دوش بكشد و در آخر اینكه تصمیم نهایی با خود كارگردان است و تصویربردار در مواردی فقط میتواند پیشنهاد كند. نكته دیگر اینكه كار در فضایی به تصویر كشیده میشود كه در برخی جاها از یك محل برای چند لوكیشن استفاده شده و لازمهاش این بود كه نورپردازی در هركدام از لوكیشنها متفاوت از دیگری باشد.
پرلوكیشنترین مجموعه ایرانی
سامان شعشعه، مدیر تولید این مجموعه است. وی كه سابقه زیادی در سمت مدیر تولید دارد این كار را با بقیه كارهایش بسیار متفاوت میداند و میگوید: تا قسمت 25 كار حدود 150 لوكیشن و تعداد بسیار زیادی بازیگر داریم كه در ساختههای این سالهای تلویزیون تقریبا بیسابقه است. حتی با توجه به اینكه خیلی از لوكیشنها را در یك محل ضبط میكنیم، ولی تلاش تهیهكننده این بوده كه از لوكیشنهای بكر و دست نخورده استفاده شود تا برای بیننده هم به همان اندازه جذابیت داشته باشد.
مدیر تولید این مجموعه معتقد است همه اعضای گروه همكاری بسیار خوبی با هم دارند و فقط منتظر است سریال روی آنتن برود و مطمئن است مخاطب هم با او موافق خواهد بود.
حضوری متفاوت
مهدی سلوكی نقش دانشجویی به نام دانیال را بازی میكند. به گفته خودش نقش مثبت است و البته مثبتبودنش را متفاوت از دیگر نقشهایش میداند و معتقد است آهنج همیشه بازیگران را در نقشهایی خاص و ویژه به تصویر میكشد و قدرت انتخاب خوبی در مورد بازیگرانش دارد. وقتی از او میپرسم چرا تا امروز بیشتر در نقشهای مثبت حضور داشته در پاسخ میگوید: نمیدانم این اتفاق خوبی برای یك بازیگر است یا خیر، ولی امیدوارم این حضورم برای بیننده جذاب باشد.
وقتی كاراكترها ستاره میشوند
رویا تیموریان در این مجموعه نقش آسیه، مدیر كانون اصلاح و تربیت را به عهده دارد. بهطور حتم این نقش در همه سالهای بازیگری رویا تیموریان، ویژه و متمایز بوده است.
وی كه پس از حدود 2 سال و نیم كه از زمان پخش مجموعه شمسالعماره میگذرد كار دیگری در تلویزیون نداشته، به گفته خودش اینك با نقشی متفاوت از همه این سالها ظاهر شده است. البته فعلا صلاح كار را در این میداند كه توضیح خاصی درباره نقشش ندهد.
وی در ادامه میگوید: راستش را بگو سناریوی بسیار خوبی دارد و شاید یكی از دلایلی كه در این سالها از تلویزیون فاصله گرفتم فیلمنامههای ضعیفی بود كه به هیچ عنوان نمیتوانست ارتباط خوبی با مخاطب برقرار كند. این مجموعه علاوه بر امتیازهای مثبتاش داستانی دارد كه به نوعی وقایع و روزمرگیهای آدمها را با نگاهی بانفوذ به تصویر میكشد؛ اینكه مخاطب با دیدن مجموعه به فكر بیفتد و حداقل نگاهی به خود و اعمالش داشته باشد. اینكه چرا دروغ میگوییم و چرا در برخی كارهایمان تزویر و ریا داریم از جمله مسائلی است كه راستش را بگو با صداقت به آن اشاره میكند.
تیموریان میگوید: مدتها دلم میخواست با محمدرضا آهنج همكاری داشته باشم كه بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد و خوشحالم زمانی این شرایط فراهم شد كه میتوانم در كارنامه كاری خودم هم حضور متفاوتی داشته باشم. این مجموعه جمعی از ستارگان است. البته منظور من حضور بازیگران این كار نیست. منظورم حضور شخصیتهایی است كه در هر چند قسمت به آن پرداخته میشود و در كل داستان روایت جالبی دارد. این سریال با حضور بازیگرانی به تصویر كشیده میشود كه همگی از بازیگران قدرتمند سینما و تلویزیون هستند.
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
گفت و گو با گوهر خیراندیش پس از بازگشت از آمریکا
محمد سلوکی: با آموزش نمیشود مجری شد!
فرزاد حسنی: «مسیر انحرافی» ربطی به «لاست» ندارد
کابوسی که تلخ نیست!
ستارههایی که تلویزیون قدرشان را ندانست!
مطالب پیشنهادی:
گفت و گو با گوهر خیراندیش پس از بازگشت از آمریکا
محمد سلوکی: با آموزش نمیشود مجری شد!
فرزاد حسنی: «مسیر انحرافی» ربطی به «لاست» ندارد
کابوسی که تلخ نیست!
ستارههایی که تلویزیون قدرشان را ندانست!