نمایشگاه عکسهای خسرو نقیبی از مهناز افشار و بهرام رادان در حضور آنها و جمع کثیری از چهرههای سرشناس عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با اجرای جواد یحیوی ابتدای هفته در لیدوما لانژ افتتاح شد. این نمایشگاه که بازدید از آن تا پنجم بهمنماه ساعت ۱۵ الی ۲۰ امکانپذیر است، ۲۴قاب از مجموعهعکسهاییست که نقیبی آن را در زمان فیلمبرداری فیلم سینمایی «پل چوبی» بیرون از ساعتهای فیلمبرداری و در زمانهای استراحت، از این دو ستارهی سینمای ایران گرفته است.
بخشی از عواید فروش نمایشگاه عکس «از نزدیک و شخصی» به امور خیریه اختصاص پیدا خواهد کرد. همچنین عکسهای خریداریشده، در ضیافت شامی که برگزارکننده میزبانش است، با حضور مهناز افشار، بهرام رادان و عکاس امضا شده و به خریداران تحویل داده خواهد شد. افشار و رادان نخستین اعضای کلوب لیدوما لانژ هم بودند که در مراسم افتتاحیه از بهروز خواجهنوری مدیر این مجموعه کارت افتخاری عضویت دریافت کردند.
خسرو نقیبی دربارهی این نمایشگاه و توضیح چرایی برپایی آن نوشته است:
دوست دارم این کارها را به چشم یک نمایشگاه عکس نبینید؛ دوستتر دارم اینها یادداشتهای تصویری یک فیلمنامهنویس از رابطهی دو کاراکتری دیده شود که روی کاغذ خلقشان کرده و حالا رنگ واقعیت به خود گرفته بودند. امیر و شیرین دوستداشتنیِ من در واقعیت؛ نه آنی که برای نگاتیو سینما در «پل چوبی» پلانبهپلان بازی شد، نه خود بهرام رادان و مهناز افشارِ واقعی. اینها لحظههای واقعی و بیرون قابِ دوربین سینمای دو بازیگر بود برای رسیدن به رابطهی واقعی دو شخصیتی که «گذشته» پشت خود داشتند... یک رابطهی ۱۰ساله.
سال ۸۸ بود.
همراه مهدی کرمپور قصهی زوجی را نوشتیم که بعد از یک دهه میخواستند جور دیگری رابطهشان را ادامه دهند. در جایی دیگر. از همان وقت نوشتن صحنهها و دیالوگها، تصویر رادان و افشار توی سرم بود. آنها را هم آخرینبار ۱۰سال قبل کنار هم روی پرده دیده بودیم -با فیلمی که به قول بهرام هر دوی آنها را به «ستارههای کاغذی» سینمای ایران تبدیل کرد- و بعد، در این فاصله، هر دو به ستارههای واقعی این سینما بدل شده بودند. میدانستم هر دو منتظر قصهای هستند و کاراکترهایی، که آن تصویر جوانانهی ۱۰سال قبل را به تصویر زوج باتجربهی زندگی امروز تبدیل کنند و «پل چوبی» همان قصه بود. داستان شیرین و امیری که عشق و نفرت را به فاصلهای کم در یکی از حساسترین برهههای زمانی تاریخ معاصر ایران تجربه میکردند. درست شبیه کاراکترهای شماری از مهمترین عاشقانههای تاریخ.
وقتِ فیلمبرداری، از هر دو که رفیق قدیم هستند، اجازه گرفتم تا این تلاش برای امیر و شیرین شدنشان را تصویری ثبت کنم. لحظههای خصوصیتری را که یک بازیگر برای رفتن در قالب شخصیتش پشت سر میگذارد. بهعنوان خالق آن رابطه و آن حرفهایی که بینشان ردوبدل میشد، واقعیت پیداکردن نوشتههای روی کاغذ از نزدیک و شخصی تجربهی هیجانانگیزی بود... و نتیجهاش، برای خودم، دوستداشتنی.
آن سالهای سخت را پشت سر گذاشتیم، «پل چوبی» هم به نمایش درآمد و مردم دوستش داشتند، و حالا وقتش بود که این مجموعه هم از گنجه بیرون بیاید و دیده شود. لحظههایی که نه در خود فیلم هست، نه مربوط به پشت صحنه. لحظههای دونفره و تکنفرهای است برای رسیدن به «حالِ درست» دو شخصیت؛ عکسهایی که قرار است حالشان همان حالی باشد که کلیدجملهی ورود به جهان «پل چوبی» توصیف میکند: که «عشق یعنی حالِت خوب باشه»...
برای بازدید از نمایشگاه عکس «از نزدیک و شخصی» تا پنجم بهمنماه از ساعت ۱۵ تا ۲۰ میتوانید به آدرس چهارراه پاسداران، خیابان شهید کلاهدوز (دولت)، پلاک ۱۲، مجتمع تجاری پُرمهر ، طبقهی سوم، لیدوما لانژ مراجعه کنید.
گالری عکسهای فضای نمایشگاه (عكاس: دنیا راد) و عکسهای افتتاحیهی نمایشگاه (عكاس: نیما رسولزاده)
عکسهایی از نمایشگاه «از نزدیک و شخصی» را در ادامه ببینید:
خسرو نقیبی دربارهی این نمایشگاه و توضیح چرایی برپایی آن نوشته است:
دوست دارم این کارها را به چشم یک نمایشگاه عکس نبینید؛ دوستتر دارم اینها یادداشتهای تصویری یک فیلمنامهنویس از رابطهی دو کاراکتری دیده شود که روی کاغذ خلقشان کرده و حالا رنگ واقعیت به خود گرفته بودند. امیر و شیرین دوستداشتنیِ من در واقعیت؛ نه آنی که برای نگاتیو سینما در «پل چوبی» پلانبهپلان بازی شد، نه خود بهرام رادان و مهناز افشارِ واقعی. اینها لحظههای واقعی و بیرون قابِ دوربین سینمای دو بازیگر بود برای رسیدن به رابطهی واقعی دو شخصیتی که «گذشته» پشت خود داشتند... یک رابطهی ۱۰ساله.
سال ۸۸ بود.
همراه مهدی کرمپور قصهی زوجی را نوشتیم که بعد از یک دهه میخواستند جور دیگری رابطهشان را ادامه دهند. در جایی دیگر. از همان وقت نوشتن صحنهها و دیالوگها، تصویر رادان و افشار توی سرم بود. آنها را هم آخرینبار ۱۰سال قبل کنار هم روی پرده دیده بودیم -با فیلمی که به قول بهرام هر دوی آنها را به «ستارههای کاغذی» سینمای ایران تبدیل کرد- و بعد، در این فاصله، هر دو به ستارههای واقعی این سینما بدل شده بودند. میدانستم هر دو منتظر قصهای هستند و کاراکترهایی، که آن تصویر جوانانهی ۱۰سال قبل را به تصویر زوج باتجربهی زندگی امروز تبدیل کنند و «پل چوبی» همان قصه بود. داستان شیرین و امیری که عشق و نفرت را به فاصلهای کم در یکی از حساسترین برهههای زمانی تاریخ معاصر ایران تجربه میکردند. درست شبیه کاراکترهای شماری از مهمترین عاشقانههای تاریخ.
آن سالهای سخت را پشت سر گذاشتیم، «پل چوبی» هم به نمایش درآمد و مردم دوستش داشتند، و حالا وقتش بود که این مجموعه هم از گنجه بیرون بیاید و دیده شود. لحظههایی که نه در خود فیلم هست، نه مربوط به پشت صحنه. لحظههای دونفره و تکنفرهای است برای رسیدن به «حالِ درست» دو شخصیت؛ عکسهایی که قرار است حالشان همان حالی باشد که کلیدجملهی ورود به جهان «پل چوبی» توصیف میکند: که «عشق یعنی حالِت خوب باشه»...
برای بازدید از نمایشگاه عکس «از نزدیک و شخصی» تا پنجم بهمنماه از ساعت ۱۵ تا ۲۰ میتوانید به آدرس چهارراه پاسداران، خیابان شهید کلاهدوز (دولت)، پلاک ۱۲، مجتمع تجاری پُرمهر ، طبقهی سوم، لیدوما لانژ مراجعه کنید.
گالری عکسهای فضای نمایشگاه (عكاس: دنیا راد) و عکسهای افتتاحیهی نمایشگاه (عكاس: نیما رسولزاده)
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: caffecinema.com
مطالب پیشنهادی:
www.seemorgh.com/culture
منبع: caffecinema.com
مطالب پیشنهادی:
نیکی کریمی در اختتامیه جشنواره بین المللی فیلم پونا + تصاویر
نقی و ارسطوی جدید در پایتخت 3 + تصاویر
نقی و ارسطوی جدید در پایتخت 3 + تصاویر
بالاخره خاطرخواهی های ارسطو به سرانجام می رسد؟!
از ویشکا آسایش چه خبر؟
از ویشکا آسایش چه خبر؟
بازیگران و همسرانشان در اختتامیه جشنواره جام جم + تصاویر