علیرضا قزوه بدل احمدی‌نژاد؛ چه کسی با پول بیت‌المال زن‌اش را عوض کرد؟
قزوه به‌خاطر این‌که شاعری کتاب بیدل او را نقد کرده، در پاسخ به او گفته که یادت رفته زمانی پول نداشتی و من پول خرید پوشک بچه‌ات را می‌دادم! سهیل محمودی با اشاره به سخنان علیرضا قزوه و اینکه خانه‌ شاعران ایران بسته...
نشستی خبری با حضور ساعد باقری،‌ سهیل محمودی و فاطمه راکعی با موضوع سخنان چند روز پیش علیرضا قزوه علیه خانه‌ی شاعران ایران و اعضای هیئت مدیره‌ی آن عصر روز گذشته (چهارم دی‌ماه) برگزار شد که در ابتدای آن، فاطمه راکعی - مدیرعامل انجمن خانه‌ی شاعران ایران - به توضیح پیش‌زمینه‌ی تأسیس انجمن شاعران و اهداف تأسیس آن پرداخت.

او اظهار کرد: تشکیل‌دهندگان انجمن کسانی مانند سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور،‌ استاد مشفق کاشانی،‌ ساعد باقری و من بودیم و بعدها هم افردای مانند سهیل محمودی و افشین علاء نیز به هیئت مدیره پیوستند. در حال حاضر در انجمن، تعداد زیادی از شاعران شناخته‌شده و برجسته‌ی کشور حضور دارند و عضو مجمع عمومی آن هستند.

راکعی هدف انجمن را ادامه دادن راه شعر متعهد انقلاب با زبانی نو و تأثیرگذار دانست و افزود: این انجمن یک NGO است و تأسیسات و ساختمان آن از همان زمان تأسیس توسط شهرداری در اختیار ما قرار گرفت. این انجمن مخارج و هزینه‌های روتین دارد و همچنین به‌صورت مشترک پروژه‌های فرهنگی با نهادهایی مانند شورای شهر و شهرداری تهران و قبل‌ترها با وزارت ارشاد برگزار می‌کرد.

در ادامه‌ی این نشست سهیل محمودی از اعضای هیئت مدیره‌ی انجمن شاعران ایران نیز گفت: گمان می‌کنم مرکزی که حرفش این است که می‌خواهد انجمن شاعران ایران باشد باید همه‌ی نحله‌های گوناگون را دربرگیرد، به شرط ادبیات و شعر. بنابراین این‌که این مجموعه پذیرای سلیقه‌های گوناگون و تفکرات مختلف باشد برای ما خیلی اساسی است و این‌که ما به‌جز شعر، مرزی برای آموزش، تربیت، برنامه‌ها و نشست‌ها نداشته باشیم از اهداف ماست.

این شاعر در ادامه اظهار کرد: فکر می‌کنم عکس‌هایی که روی در و دیوار انجمن وجود دارد نیز نمادی از تلقی ما از نحله‌های گوناگون است و عکس‌ نحله‌ها و فکر‌های گوناگون را تقریبا می‌توان در انجمن شاعران ایران دید.

او با اشاره به این‌که در گذشته، شاعرانی مانند منوچهر آتشی، احمدرضا احمدی، بیژن ترقی، نوذر پرنگ، علی موسوی گرمارودی و محمدعلی سپانلو به این انجمن رفت‌وآمد داشتند ادامه داد: حضور همه‌ی نحله‌های فکری در انجمن دغدغه‌ی همیشگی ما بوده است و من فکر می‌کنم خیلی‌ها این دغدغه‌ها را برنمی‌تابند.

محمودی با اشاره به سخنان علیرضا قزوه مبنی بر این‌که باید خانه‌ی شاعران ایران بسته شود بیان کرد: فکر می‌کنم نگاهی که درپی تخریب انجمن شاعران ایران است قبلا هم در سیاست و فرهنگ و موضوع خانه‌ی سینما امتحان خود را پس داده است. همان کسانی از بسته شدن خانه‌ی شاعران خوشحال خواهند شد که از بسته شدن خانه‌ی سینما خوشحال شدند؛ اما دیدیم خانه‌ی سینما با سرافرازی باز شد و خانه‌ی شاعران نیز با سرافرازی بسته نخواهد شد.

در ادامه این نشست، ساعد باقری سخنان خود را این تک بیت از صائب تبریزی آغاز کرد: به فکر نیستی هرگز نمی‌افتند مغروران / اگرچه صورت مقراض «لا» دارد گریبان‌ها.

او سپس اظهار کرد: همه آدم‌ها قیچی «لا» که به معنی «مرگ» است زیر گلوی‌شان است، اما به یاد مرگ نیستند.

این شاعر گفت: در مراسم بزرگداشت مرحوم «خلیل عمرانی» مدیر یک بخش از یک نهاد فرهنگی از موضع مدیریت به پرخاشگری و بی‌پروایی و اتهام‌افکنی با بارهای بسیار سنگین و فتنه‌انگیزی به همان معنی دقیق فتنه در فرهنگ الهی و قرآنی سخن گفته است و اتفاقا این حرف‌ها از دهن کسی بیرون آمده که مدعای پیش‌گامی در قلمرو ادبیات انقلاب اسلامی را دارد با رویکرد هر دو وجه انقلاب و اسلام.

باقری با اشاره به برخی سخنان مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه‌ی هنری در مراسم سالگرد درگذشت خلیل عمرانی، ادامه داد: این شخص در طوفان به پا کردن و غبارآلود کردن فضا به نوعی سخن گفته که هر کسی از ظن خود یار او شود و حرف‌هایش را به‌گونه‌ای زده که مخاطب گمان کند اتهاماتش قبلا اثبات شده است. او گفته که آن‌ها به مرحوم خلیل عمرانی، تهمت «شاعر دولتی» بودن می‌زدند، خودشان به‌طور متوسط سالی 100 میلیون تومان بودجه می‌گیرند، آن هم در مجلس بزرگداشت یک شاعر درگذشته که متصف به مسلمانی است و به تعبیر خود قزوه، خانه‌اش را حسینیه کرده است آن‌وقت در مجلسی که باید مجلس تذکر و یاد مرگ باشد، دروغی به این بزرگی می‌گوید که سرآغاز فتنه‌انگیزی است و حالا او باید یک سند بیاورد که ما در کجا مرحوم خلیل عمرانی را به تهمت «شاعر دولتی» نواخته‌ایم.

باقری همچنین بیان کرد: باز از آن غبارانگیزی‌های عجیب و غریب کرده‌اند و رذیلت‌های اخلاقی را پشت فضائل اخلاقی دیگران مخفی کرده‌اند. او ذکر می‌کند که شخصیت مرحوم عمرانی باید در کتاب‌های درسی حضور پیدا کند، اما دیگران افراد دیگری را به جای او مطرح می‌کنند و خودشان را در سیاست مطرح می‌کنند. آیا مخاطب با شنیدن این صحبت‌ها به‌جز این دریافت می‌کند که ما در تنظیم کتاب‌های درسی دست داشته‌ایم؟ این حرف‌ها در حالی گفته می‌شود که شعری را برای شهید مهدی فریدطالبی‌نیا، یکی از فاتحان خرمشهر، سروده شده بود از کتاب‌های درسی حذف کردند و حالا ما باید جوابگوی این باشیم که چرا شعر خلیل عمرانی در کتاب‌های درسی نیست؟!

این عضو هیئت مدیره‌ی انجمن شاعران ایران اظهار کرد: این جنس غبارانگیزی‌ها می‌تواند با بزرگ‌منشی‌ها نادیده گرفته شود، چون کم و بیش این لحن ادبیات و این‌گونه غوغا به پا کردن و به‌هم ریختن توازن، برای ما بی‌سابقه نیست و شاید بتوانیم بگوییم که به آن عادت کرده‌ایم؛ اما آنچه در پیشگاه حضرت حق و وجدان عمومی غیرقابل بخشایش است، این است که ایشان در سخنان خود گفته‌اند پیش از ایام انتخابات زمینی در منطقه‌ی 22 تهران به تشکلی که افراد در آن بودند داده شد و دیدیم که چگونه آن را به نام خودشان زدند و بعد از آن، به دیگران تهمت می‌زنند و خودشان را شاعر و آزاده می‌دادند و بعد آورده است که ما شاعر دولتی نیستیم، شاعر دولتی آن‌هایی هستند که با پول بیت‌المال خانه‌ها و زن‌های‌شان را عوض کردند.

باقری توضیح داد: اولا ما در رابطه با موضوع زمین ناچار شدیم توضیح دهیم. خانه‌ی هنرمندان از انجمن‌های هنری و ادبی تشکیل شده که نمایندگان ما هم در آنجا هستند. خانه‌ی هنرمندان سال‌ها درپی تشکیل تعاونی مسکن هنرمندان بود و ما مجبور شدیم روز گذشته سندی را برخلاف میل خودمان منتشر کنیم. در این نامه هیچ اسمی از هیچ‌یک از اعضای هیئت مدیره‌ی انجمن وجود ندارد و اتفاقا شاعرانی هم که در آنجا مطرح‌اند متعلق به نحله‌های متنوع شعری و فکری هستند.

او در ادامه به صحبت‌های دو سه روز اخیر خود با علیرضا قزوه اشاره کرد و گفت: پس از صحبت‌های مکرر با آقای قزوه، برخلاف میل باطنی‌ام با لحاظ این موضوع که هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم به جایی برسم که بخواهم از یک شاعر شکایت کنم، تصمیم گرفتم شکایت‌نامه‌ای را علیه ایشان تنظیم کنم.

او با اشاره به تماس‌های دو سه روزه‌ی خود با علیرضا قزوه و با اشاره به این‌که او مکررا تأکید می‌کرد که اسنادی در دست دارد اظهار کرد: نمی‌دانم چگونه می‌شود که کسی مثل آقای قزوه به همه‌ی اسناد دسترسی پیدا می‌کند. در یکی از این تماس‌ها وقتی به قزوه گفتم معنای این حرفت چیست که گفته‌ای با پول بیت‌المال خانه‌ها و زن‌های‌شان را عوض می‌کنند و منظورت چه کسی است؟ می‌گوید منظورم تو نبوده‌ای!

باقری ادامه داد: این‌گونه حرف زدن به‌خاطر این است که در هشت سال گذشته به دروغ‌گویی، بی‌اخلاقی و بی‌پرده تهمت زدن عادت کرده‌ایم؛ اما دیگر کسی را که در این سطح این‌گونه بی‌پرده تهمت می‌زند و به این طریق فتنه‌ها در خانه‌ها و اذهان ایجاد می‌کند نمی‌پذیریم. من حیرت می‌کنم که چگونه او تبعات کلام خود را نمی‌داند.

این عضو انجمن خانه‌ی شاعران ایران به بخش دیگری از سخنان علیرضا قزوه درباره‌ی بستن خانه‌ی شاعران اشاره کرد و گفت: او باید بیاید و پاسخگو باشد که کدام‌یک از ما وابسته به حزب منحله هستیم. ما ناچاریم به شکایت از او، هم به احترام کسانی که در این سال‌ها با ما مربوط بودند و به اینجا رفت‌وآمد داشتند و هم این‌که کسانی را که این توهم را دارند که خداوند جهان را به حال خود رها کرده و آن‌ها می‌توانند هر تهمتی را به دیگران بزنند، بیرون بیاوریم. البته این، تهمت به شهرداری، خانه‌ی هنرمندان ایران و آقای سرسنگی هم هست.

او به اهداف خانه‌ی شاعران ایران از جمله پرداختن به سیر تحول زبان فارسی اشاره و اظهار کرد: اگر بنا بود درباره‌ی بودجه توضیح بدهیم باید تمام برنامه‌هایی را که در رابطه با شعرخوانی آثار منوچهری، صائب، نیما و ... است گزارش کنیم. البته در انجمن شاعران هیچ کسی مدعی شاعر‌پروری نبوده این در حالی است که قزوه به من می‌گوید به‌خاطر پاک‌دستی‌ات می‌خواستم به تو لقب «بابا» بدهم. من متأسفم که تو می‌خواستی به من لقب «بابا» بدهی، من فقط پدر علی و الهام باقری هستم و اگرچه بچه‌های دیگر را دوست دارم، اما نمی‌خواهم در حکم پدر بچه‌های دیگر باشم و به آن‌ها امر و نهی کنم.

وی سپس به برخی رفتارهای قزوه و نوع نگاهش به دیگر شاعران انتقاداتی وارد کرد که یکی از آن‌ها به این شرح بود: قزوه به‌خاطر این‌که شاعری کتاب بیدل او را نقد کرده، در پاسخ به او گفته که یادت رفته زمانی پول نداشتی و من پول خرید پوشک بچه‌ات را می‌دادم!

این شاعر ادامه داد: آقای قزوه در تماس‌هایی که این دو سه روز با من داشت گفت که ساعد می‌خواهم فردا همه‌ی روزنامه‌ها در تیتر اول‌شان بنویسند ساعد باقری و علیرضا قزوه با یک دسته گل به دیدار هم رفتند و من در جواب به او گفتم مگر من و تو چقدر مهم هستیم؟ اصلا چرا باید روزنامه‌ها من و تورا تیتر یک کنند؟ مگر من بچه هستم که به من تهمت بزنی و بعد به‌صورت خصوصی بگویی که من با تو نبودم!؟ تو تربیت‌شده‌ی کجا هستی که به من می‌گویی سرت را بدزد می‌خواهم رفیقت را بزنم؟ فکر می‌کنی می‌توانی با تهمت زدن خبرسازی کنی و بعد با بزرگواری دستی بر سر آن‌ها بکشی؟ نخیر باید در همان تیراژ میلیونی که چیزی را منتشر کرده‌ای تکذیب کنی. «سر همان‌ جا نه که باده خورده‌ای» یا شاید هم چیز دیگر.

او دلیل اصلی اتهامات مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه‌ی هنری (علیرضا قزوه) به انجمن شاعران و اعضای هیئت مدیره‌ی آن را انتشار گفت‌وگویی از «افشین علاء» در نشریه‌ی «مهرنامه» دانست و در این‌باره توضیح داد: در آن گفت‌وگو خبرنگار بارها از افشین سوال می‌کند که آرمان‌های شما چیست و چه اهدافی را دنبال می‌کنید؟ افشین علاء پاسخ می‌دهد ما عوض نشده‌ایم، آن‌ها عوض شده‌اند و همین موضوع است که آقای قزوه را آشفته کرده است. در حالی که اگر ایشان واقعا به آرمان‌های انقلاب پایبندی دارند باید از این موضوع خوشحال باشند نه ناراحت.

باقری ادامه داد: قزوه در همین مکالمات دو سه روز اخیر به من گفت، شما در مراسم رونمایی از کتاب «سکانس کلمات» سیدحسن حسینی گفته‌اید این کتاب به مصادره‌ی سیدحسن حسینی پایان داد. حدس دیگر من این است که اصل اعصاب قزوه به‌خاطر چاپ همین کتاب به‌هم ریخته است، ولی روی آشکار گفتنش را ندارد.

این عضو هیئت مدیره‌ی خانه‌ی شاعران ایران افزود: قزوه در ادامه، با لحن گزنده‌ای که از انسان مسلمان برنمی‌آید به من می‌گوید، خبر داری همسر سیدحسن قرار بود این کتاب را کجا منتشر کند؟ اصلا به من چه که در این امور دخالت کنم؟ من و تو چه کاره‌ایم؟ اگر تو مسلمانی که حسن برای خودش وصی انتخاب کرده وهمسرش وصی اوست.

او در ادامه، با بیان توضیحاتی درباره‌ی آمار پول‌هایی که علیرضا قزوه مدعی شده به انجمن شاعران ایران داده شده است گفت: اصلا ادبیات این آقا معامله‌گری است و قبح این کار برای ایشان ریخته است. وگرنه ایشان هنوز فرق اعتبار و هزینه را نمی‌داند. نمی‌داند که وقتی می‌گوید اعتبار، یعنی این‌که باید کاری انجام شود تا این اعتبار به آن تعلق گیرد و ظاهرا ایشان در فضای مدیریتی که کار می‌کند از هزینه‌ی پرسنل و هزینه‌ی آب و برق خبر ندارد و نمی‌داند روشن ماند یک لامپ هزینه دارد.

در بخش دیگری از این نشست، سهیل محمودی اظهار کرد: من از آقای خاموشی می‌پرسم، از آقای محسن مومنی‌شریف سوال می‌کنم که چگونه ایشان آمده و در جایگاه مدیریتی شما و جایگاه مدیر بخشی از یک نهاد فرهنگی کشور به خود حق داده است که به عده‌ای بگوید با پول بیت‌المال زن‌شان را عوض کرده‌اند؟ آیا کسی نیست به او بگوید شما چکاره‌ای؟ می‌خواهم بدانم که چگونه می‌شود و چه اتفاقی افتاده است که آین آقا تهمت خلاف شرع می‌زند؟

او به موضوعی که قزوه درباره‌ی فرزندان سلمان هراتی و فتنه‌گر خواندن آن‌ها گفته اشاره کرد و در این‌باره توضیح داد: سلمان هراتی در کنار سیدحسن حسینی و قیصر امین‌پور شاعرانی هستند که هنوز حیات دارند. ما اعتقاد داریم آن‌ها در جهان به بسط ید رسیده‌اند، اما از نظر افرادی مثل قزوه، شعرهای دفاع مقدسی آن‌ها زمینه‌ای شده تا آن‌ها را به نفع خود مصادره کنند، وگرنه چگونه می‌شود که در سالگرد سلمان هراتی عده‌ای را به تنکابن ببری و به‌خاطر این‌که فرزندان سلمان (رابعه و رسول) با مصادره کردن پدرشان از سوی شما مخالف‌اند بگویی فتنه‌گر؟ آیا عقلانیت حکم می‌کند که برای این دو بچه پرونده‌سازی کنی؟ آن هم در شهری کوچک. از قزوه سوال می‌کنم اگر فردا دو نفر لات برای این دو بچه مشکل درست کنند و به آن‌ها تعرض کنند، چه کار می‌کنی؟ در جواب می‌گوید که اگر اتفاقی رخ دهد خودم جواب می‌دهم! آخر این چه جوابی است ناشریف؟

این شاعر افزود: فکر می‌کنم این آدم کاملا به‌هم ریخته است. بنابراین از آقای مومنی و خاموشی می‌خواهم به او تریبون ندهند.

محمودی سپس گفت: در طول این سال‌ها دو نفر بودند که گفته‌ام وقتی پشت تریبون می‌روند، یکی باید برود و تریبون را از آن‌ها بگیرد؛ یکی همان مردی که می‌گفت «بگم بگم» چون خودش نمی‌دانست چه می‌گوید و به تبعات چیزهایی که می‌گفت آگاه نبود و در سطح کلان برای همه‌ی مردم و جامعه‌ی ایران مشکلات فراوان درست کرد. نفر دوم هم همین فردی که می‌گفت «شکر خدا که برقرار است دولت احمدی‌نژادی» یعنی همین آقای قزوه که وقتی پشت تریبون می‌رود باید تریبون را از او گرفت، وگرنه به کل فرهنگ و هنر مملکت آسیب می‌زند. او هم مثل همان کسی است که نسنجیده حرف می‌زد و تبعات حرف‌های خودش را نمی‌دانست.

در ادامه‌ی این نشست فاطمه راکعی درباره‌ی این‌که علیرضا قزوه خانه‌ی شاعران را با حزب «مشارکت» مرتبط دانست اظهار کرد: اگر عضو بودن من در حزب مشارکت جرم بوده است پس چرا من را محکوم و قصاص نمی‌کنند؟

مدیرعامل انجمن شاعران ایران همچنین گفت: تا زمانی که من عضو حزب مشارکت بودم، این حزب به قول ایشان منحله نبود و از زمانی که به‌صورت غیررسمی اعلام کرده‌اند منحل است، دلیلی برای مطرح کردن آن در فعالیت‌های دیگرم ندیده‌ام. بنابراین فکر می‌کنم باید بین مسائل تفکیک قائل شد، وگرنه در زمانی که من نماینده‌ی مجلس بودم هیچ‌گاه حرف بی‌منطق و خلاف قانونی نزده‌ام، اما در انجمن شاعران تلاش می‌کنیم دموکرات باشیم.

او اضافه کرد: من هیچ‌وقت فعالیت‌های ادبی، سیاسی و اجتماعی خود را در دیگری دخالت نداده‌ام.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir



مطالب پیشنهادی:
مراسم ختم همسر بنیامین بهادری؛ عزاداری یا پارتی؟
آقای قزوه به غیر 5000تا فحش تا حالا 5تا نامه تشکر هم داشتی؟
پرشیا از کی ایران شد؟ روزی که نام کشورمان «ایران» شد
خواننده مشهور ترکیه درگذشت
خداحافظی تلخ شاهرخ استخری با بازیگری؟