مژگان عباسلو از شاعران جوان و البته موفق امروز ماست كه بسیاری او را با غزل و غزلسرایی میشناسند، همان طور كه دو مجموعه و كتاب منتشر شده از او «مثل آوازهای عاشق تو» و «شاید مرا دوباره به خاطر بیاوری» شامل شعرهایی در قالب كلاسیك بود.
عباسلو این روزها كمی از شكل غزل فاصله گرفته و به سمت كوتاه نویسی آن هم در شكل و فرمی نو و سپید حركت كرده است. او اگرچه بتازگی به صورت جدی شعر كوتاه و سپید مینویسد، اما جهان او همچنان همان جهان تغزلی و لیریك است كه همچنان عشق و عاطفه سرشار مهمترین مولفه آن است.
اما سرودههای سپید او فارغ از شكل و فرم یك تفاوت اساسی با غزلهایش دارد؛ او از تفكراتی انتزاعی در شكل كلاسیك وارد جزئیاتی بسیار ملموس در پیرامونش شده است. البته در شعرهای سپید او زبان با وجود پیچیده نبودن به هیچ عنوان سادهانگار و سطحی نیست.
به عنوان مثال دقت و وسواسی كه او برای انتخاب واژهها و چینش موسیقایی آنها دارد، برای مخاطب دلنشین است. هر چند ریشه این وسواس را باید در تجربه حرفهای او در غزلسرایی جستجو كرد. این مقدمه بهانهای بود تا چند شعر كوتاه از مژگان عباسلو را با هم بخوانیم.
به عنوان مثال دقت و وسواسی كه او برای انتخاب واژهها و چینش موسیقایی آنها دارد، برای مخاطب دلنشین است. هر چند ریشه این وسواس را باید در تجربه حرفهای او در غزلسرایی جستجو كرد. این مقدمه بهانهای بود تا چند شعر كوتاه از مژگان عباسلو را با هم بخوانیم.
ضج جه
اگر ماه بودی،
تو را از لب بركهها
اگر آه بودی،
تو را از دل سینهها
اگر راه بودی،
تو را از كف خیل واماندهها
تو اما
نه ماهی/ نه آهی/ نه راهی
فقط/ گاه گاهی
فقط/ گاه گاهی
فقط...
گاه گاه...
مقصود تویی
نه خانه،
نه مغازه،
نه محل كار،
هیچكدام نمیفهمیدند
من میتوانم
تا ابد
دست در دست تو
در خیابانها
راه بروم
و به هیچكدام نرسم
نه خانه،
نه مغازه،
نه محل كار...
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
شعری از مهدی اخوان ثالث
با اولینهای محمدرضا عبدالملكیان
همه چیز درباره امیرهوشنگ ابتهاج (سایه)
2 شعر شاملو از مجموعه «آهنها و احساس»
سوگسرودی از کدکنی، برای پرویز مشکاتیان