یه حبه قند
میرکریمی ‌طبقه روحانی را خوب می‌شناسد. روحانی‌ها در فیلم او پایشان روی زمین است و دغدغه‌هایی از جنس روزمرگی ما دارد. من برای ساختن این نقش تا قم رفتم. بارها هم رفتم و....

سكوت فیلم را دوست دارم
روحانی طبقه موثر جامعه معاصر ما در ایران است که سینما هم باید به آن توجه کند و روی آن کار کند. در این زمینه هم میرکریمی‌ پیش قراول بوده است با ساخت فیلم زیر نور ماه و بعد فیلم‌های دیگری ساخته شد مثل مارمولک و طلا و مس. نگاه میرکریمی ‌به روحانی یک نگاه واقعی است نه نگاه تلویزیون که بین جامعه و روحانی انگار فاصله ای می‌گذارد. میرکریمی‌ طبقه روحانی را خوب می‌شناسد. روحانی‌ها در فیلم او پایشان روی زمین است و دغدغه‌هایی از جنس روزمر گی ما دارد. من برای ساختن این نقش تا قم رفتم. با

به نظر می‌رسد در فیلم یه حبه قند همه نقش‌ها نقش مكمل هستند و شما هم به نظر می‌رسد از بازیگرانی هستید كه جانی به نقش‌های مكمل می‌دهید و حتی برای نقش مكمل كاندیدای جشنواره فجر شدید. برایتان در انتخاب یك نقش چه فاكتورهایی مهم است؟
هیچ وقت فکر نمی‌کنم که نقش مکمل است یا نقش اصلی بلکه بیشتر برایم خود قصه و کارگردان مهم است. در واقع فیلمنامه اولین شاخصه ای است که به آن فکر می‌کنم. اگر این شاخصه و کارگردان فیلم را بپسندم دیگر برایم مهم نیست چه نقشی دارم. هر کمکی از دستم بر بیاید در راستای بهبود كار انجام می‌دهم و دنبال منافع شخصی نیستم و درباره نقش چه کوچک باشد چه بزرگ حتما خیلی تحقیق می‌کنم و زیاد فکر می‌کنم و در موقع تصویربرداری هم کاملا تابع شرایط فیلم هستم.

و همه اینها در یه حبه قند جمع بود؟
طی دو سال گذشته خیلی پیشنهادها داشتم اما به گمانم اکثرا فیلمنامه‌ها سطحی به شرایط جامعه پرداخته بودند و به شكل رادیکال تحت شرایط اجتماعی روز بودند. اما قصه میرکریمی‌را بسیار دوست داشتم و پیشنهاد میرکریمی‌که با هم بودن و دور هم بودن را می‌داد می‌پسندیدم. اینکه در اتفاقات خوب و بد کنار هم سر یک سفره باشیم را دوست داشتم. اینکه خانواده در اتفاقات تلخ دور هم می‌نشینند و در سکوت کنار هم شام می‌خورند را دوست داشتم. این سکوت را دوست داشتم و فکر می‌کنم بهترین پیشنهاد است. از طرف دیگر به میرکریمی‌اعتقاد زیادی داشتم و فیلمنامه این کار واقعا مثل همان فرشی است که خود میرکریمی‌فیلم را به آن تشبیه كرده است. کلیتی دارد که کاملا ایرانی است.

نقش شما نقش خاصی است. با اینكه همه نقش‌ها به یك اندازه در كار پرداخت شده اند اما نقش روحانی هم به واسطه خود شخصیت خاص می‌شود و هم به این جهت كه خورده داستانی كه او دارد هم مشخص تر در فیلم مطرح می‌شود.
واقعیت این است كه روحانی طبقه موثر جامعه معاصر ما در ایران است که سینما هم باید به آن توجه کند و روی آن کار کند. در این زمینه هم میرکریمی‌ پیش‌قراول بوده است با ساخت فیلم زیر نور ماه و بعد فیلم‌های دیگری ساخته شد مثل مارمولک و طلا و مس. نگاه میرکریمی‌به روحانی یک نگاه واقعی است نه نگاه تلویزیون که بین جامعه و روحانی انگار فاصله ای می‌گذارد. میرکریمی ‌طبقه روحانی را خوب می‌شناسد. روحانی‌ها در فیلم او پایشان روی زمین است و دغدغه‌هایی از جنس روزمرگی ما دارد. من برای ساختن این نقش تا قم رفتم. بارها هم رفتم و حتی لباسم را خودم بردم جایی که خیاطش برای سیاسیون لباس می‌دوزد، لباسم را دوخت. یعنی بازی كردن این نقش برایم مهم بود.

قاعدتا نیمه دوم فیلم که بخش مرگ است که شروع می‌شود روحانی به واسطه بیماری خودش تلنگری خورده و اظطرابی دارد که نمی‌تواند پنهانش کند. او گوشه‌گیرتر می‌شود و خب کارگردان هم روی شخصیت پردازی‌ها به شکل هوشمندانه‌ای کار کرده مثلا آن پلانی که روی پشت‌بام از بالا روحانی را می‌گیرد. این نکات است که فیلم را از مستند جدا می‌کند. برای او جزئیات مهم است و اگر ما هم اهل جزئی نگاه کردن باشیم همه کاراکترها یک قصه کوچولویی دارند.

بیشترین تاثیر در باورپذیری نقش‌هایی كه ایفا می‌كنید را سابقه تئاتریتان داشته یا تنوع كار در عرصه‌های مختلف یا این انرژی كه می‌گویید برای كار می‌گذارید و كلی برایش تحقیق می‌كنید؟
همه اینها می‌تواند باشد و نباشد. همه چیز نقش داشته از سابقه تئاتری تا کار کردن با 80 درصد کارگردانان سینما و تئاتر و تلویزیون که باعث شده از هر کدام چیزی یاد بگیرم. از طرف دیگر من همواره میان مردم هستم و رابطه ام را با آنها قطع نکرده ام. برای کارهایم هم تحقیق می‌کنم و در نهایت دلم را برای کار می‌گذارم. اگر کارگردان خوب باشد و گروه هم هدفمند حتما من با تمام توانم هستم.

تا به اینجا بازتاب فیلم در جامعه را چطور ارزیابی می‌كنید؟
اهل فن و اهالی سینما که فیلم را دوست داشتند و سخاوتمندانه درباره اش نظر دادند و حتی مخالفین یا منتقدین هم خیلی محترم درباره اش صحبت کرده اند.

به نظر شما این همه واكنش مثبت نسبت به این فیلم از كجا نشأت می‌گیرد؟
به زعم من اینطوری است که فیلم خیلی ایرانی است و همه سابقه ذهنی از آن دارند و مشترکاتی. خیلی از صحنه‌ها و حس‌هایش را تجربه کرده اند. اصلا این شبه مستند بودن دلیل موفقیت کار است و خیلی‌ها این وجه را دوست دارند و خیلی‌ها میزانسن‌ها و کارگردانی یا بازی‌ها و... به هر حال به نظرم جنبه‌های زیادی هست که می‌تواند باعث دوست داشته شدن اثر توسط دیگران شود.

فیلم را می‌توان از منظرهای مختلفی تحلیل كرد و حتی از منظر سیاسی. شما كدام زاویه تحلیل را بیشتر می‌پسندید؟
بله موافقم كه فیلم زاویه تحلیل‌های مختلفی را شامل می‌شود و به نظرم بستگی دارد با چه ذهنیتی به سراغ اثر بروید. اگر با ذهن سیاسی بروید تحلیل‌هایی پیدا می‌کنید و یا ذهن روانشناسانه یا اجتماعی و...خوبی فیلم در همین است.

شما كه با كارگردان‌های زیادی كار كرده اید ویژگی میركریمی‌را در چه می‌دانید؟
فکر می‌کنم میرکریمی‌در دسته بندی کارگردان‌هایی که به روز هستند و سیاسی اجتماعی جامعه را نقد می‌کنند نگاه روشن بین و رو به جلویی دارد و اعتمادبه‌نفس بالایی هم دارد و در تجربه کردن نترس است. در واقع خودش هم می‌گوید آنچه در ذهنم به نظر نمی‌توان بسازم را دنبال می‌کنم و سراغ ساختن آن می‌روم.

جدیدا در پل چوبی مهدی كرم پور حضور یافته‌اید. چه نقشی در این فیلم دارید و به این فیلم هم مثل یه حبه قند ایمان دارید؟
من بعد از شش‌ماه که از سال گذشت و برای پذیرفتن هیچ نقشی به نتیجه نرسیدم این کار را قبول کردم و بله دوستش دارم و نقش بسیار متفاوت با گریم خاصی در این کار دارم. اساسا هم از تکراری بازی کردن پرهیز می‌کنم. انصافا هم حضور در پل چوبی ارزشش را داشت.حتی من مجبور شدم به گریم خاصی تن بدهم که زندگی روزمره ام را دچار مشکل کرده و بچه خودم هم من را اینطوری دوست ندارد و مجبورم کلاه به سر بزارم اما می‌ارزید كه در این كار حضور داشته باشم.

پس امسال كلا پركار هستید در جشنواره چون كار خرس را هم احتمالا در جشنواره خواهید داشت.
بله امسال کار خرس آقای معصومی‌را دارم که کار دشواری بود و نتیجه خوبی داشت و در مجموعه قصه‌های کوتاهی که خانم بنی اعتماد کارگردانی کردند در چند قسمت هستم و کار کردن دوباره با خانم بنی اعتماد بسیار لذت بخش بود . ضمنا فیلم آقای جیرانی هم که مشکل ممیزی داشت گویا مشکلش حل می‌شود و ... بله سال پركاری است.

در نهایت در چند جمله اگر بخواهید حس‌تان را به فیلم بگویید؟
الان که هشت‌ماه از این فیلم گذشته و اساسا هر چه بیشتر از فیلم فاصله می‌گیرم بیشتر دوستش دارم و از معدود کارهایی است که خودم هم با فاصله گرفتن ازش همچنان از کارم راضی هستم و نمی‌گویم کاش این کار را کرده بودم و ...



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:  tehrooz.com


مطالب پیشنهادی:
تلاش برای نگاهی منصفانه و بی‌طرف به «یه حبه قند» رضا میركریمی
درباره فیلمی با همایش رنگ و نور
نگار جواهریان و شیرینی «یه حبه قند»
عکس‌های افتتاحیه فیلم «یه حبه قند»
درباره بازی‌ بازیگران «سعادت آباد»