وقتی درباره هجوم هالیوود به فرهنگ و آداب و رسوم كشورهای دیگر دنیا حرف می‌زنیم ، عده‌ای فورا فریاد می‌زنند كه «شماها اسیر توهم توطئه هستید و همه چیز حتی هنر و سینما را...

هالیوود در تازه‌ترین اقدام ضد ایرانی خود فیلمی را تولید كرده است كه به موضوع سنگسار در ایران اشاره می‌كند، فیلم «سنگسار ثریا.میم» به کارگردانی سیروس نورسته كه براساس کتابی به قلم فریدون صاحب‌جم و به زبان فارسی ساخته شده است. كارگردان و نویسنده و حامیان این فیلم اصرار عجیبی دارند كه بگویند داستان این فیلم واقعی است. هرچند این داستان چنان مضحك و غیرقابل باور است كه شاید تنها بینندگان ناآگاه غربی و مخالفان ایرانی خارج‌نشین آنرا باور كنند. البته ممكن است خوانندگانی در مخالفت با این نوشته ادعا كنند كه نه خیر این داستان وحی منزل است! مشكلی نیست. نویسنده این داستان كه چنین ادعایی دارد و می‌گوید كه آنرا بر اساس داستانی واقعی نوشته، لطف كند اسم و آدرس روستای محل جنایت را به ما هم بگوید تا خودمان از اهالی آن روستا ماجرا را بپرسیم!
وقتی هالیوود مردم ایران را سنگسار می‌كند:
قربانعلی شوهر ثریا قصد دارد كه با دختری 14 ساله ازدواج كند اما وضع مالی‌ او چندان رضایت‌بخش نیست كه خرج دو خانواده را  متحمل شود، بخاطر همین تصمیم می‌گیرد كه ثریا را طلاق دهد! در مقابل، ثریا هم كه با داشتن 4 فرزند نگران مخارج زندگی‌اش است با قربانعلی مخالفت می‌كند. قربانعلی برای رها شدن از این مشكل بزرگ چاره‌ای می‌اندیشد: پناه بردن به روحانی روستا و كمك خواستن از او برای تهمت زدن به ثریا و در نهایت محكوم كردن او به سنگسار! تنها بخاطر اینكه از شر همسر اولش راحت شود و اینكه بخواهد آزادانه با دختری دیگر ازدواج كند! همه این داستان تخیلی را زهرا - خاله ثریا - ( با بازی شهره آغداشلو ، هنرپیشه ایرانی) برای یك خبرنگار فرانسوی تعریف می‌كند كه اتفاقا آن حوالی ماشینش خراب شده است. زهرا او را می‌بیند و ماجرای سنگسار خواهر‌زاده ‌اش را برای او تعریف می‌كند تا آن خبرنگار آزادی‌خواه و طرفدار حقوق زن به خارج از كشور برود و فریاد مظلومیت زنان ایرانی را به گوش جهانیان و در راس آنها هالیوود برساند! این همه آن چیزی است كه هالیوود توسط یك كارگردان ایرانی و با تبلیغات فراوان دوستان اسرائیلی برضد ایران ساخته است. خواهشا یك بار دیگر این داستان مسخره را در ذهن خود تكرار كنید. خیلی دوست دارم ببینم كه آیا خانمها و آقایان مخالف سنگسار، خودشان چنین داستان مسخره‌ای را می‌توانند باور كنند؟ آیا در عالم واقع، چنین راه حل مسخره‌ای به ذهن هیچ آدم عاقلی می‌رسد كه به ذهن نویسنده این داستان رسیده ؟ آیا برای قربانعلی راه حل دیگری برای خلاص شدن از زن اول بجز تهمت زدن و سنگسار وجود نداشت؟ مثلا قربانعلی نمی‌توانست زنش را خفه كند یا به او مرگ موش بخوراند؟! البته اگر این سوال را از نویسنده و كارگردان محترم این فیلم بپرسیم جواب خواهند داد:«نه» چون اگر ثریا با روسری‌اش خفه می‌شد، آنوقت چه كسی موضوع سنگسار را در بوق و كرنا می‌كرد؟ ای كاش جناب نویسنده و كارگردان لااقل جرات داشتند و رك و پوست كنده فیلمی می‌ساختند كه سنگسار یك زن زناكار را روایت می كرد. چرا كه در آن صورت این فیلم بیشتر به واقعیت نزدیك می‌شد. خواهشا فورا مرا متهم به طرفداری از سنگسار زنان نكنید. من در این نوشته حرفی از حمایت و طرفداری از سنگسار نزدم، من میگویم حتی اگر سنگسار مخالف حقوق زن و انسان باشد، این فیلم هیچ كمكی به این موضوع نمیكند. چرا كه دارد غلو می‌كند…
 

این اولین باری نیست كه ایران در هالیوود سنگسار می‌شود!
وقتی درباره هجوم هالیوود به فرهنگ و آداب و رسوم كشورهای دیگر دنیا حرف می‌زنیم ، عده‌ای فورا فریاد می‌زنند كه «شماها اسیر توهم توطئه هستید و همه چیز حتی هنر و سینما را با چشم سیاست نگاه می‌كنید و همه دنیا را مخالف اسلام و ایران می‌دانید!» فكر می‌كنم كه این دوستان یا خودشان را به خواب زده‌اند و یا اینكه واقعا از حقیقت ماجرا ناآگاهند! واقعیت اینست كه حمله همه‌جانبه هالیوود به فرهنگ و ارزشهای سایر ملل دنیا چنان آشكار و مشخص است كه نمی‌توان چشمها را بر آن بست و انكارش كرد. سلطه اقتصادی و فرهنگی هالیوود با تولیدات سالیانه بی‌شمار، بر حوزه‌های فرهنگی و هنری جهان غیرقابل انكار است. صاحب‌نظران  زیادی در دنیا هستند كه معتقدند هالیوود در فراهم كردن مقدمات جهانی شدن و نابودی فرهنگ‌های مقاوم و غیرآمریكایی نقش بزرگی را بر عهده دارد. در دوران جنگ سرد نیز هالیوود با ساخت و تولید آثار ضد كمونیستی تبلیغات فراوانی را علیه كشورهای كمونیستی و شرقی به راه انداخت. البته پس از پایان جنگ سرد كارگردانهای سفارشی‌ساز هالیوود، اسلام و در راس آن ایران را نشانه گرفتند. این گفته به معنای آن نیست كه سایر ملل دنیا از تهاجم گسترده هالیوود در امان مانده‌اند. همین چند سال پیش بود كه فیلمی به نام «بورات » ساخته شد كه در آن، جامعه و مردم قزاقستان به بدترین شكل ممكن مورد  تمسخر و اهانت آمریكایی‌ها قرار گرفتند…
اما درباره ایران ، هالیوود در برخورد با ایران عملا دو شیوه را در پیش گرفت . گاهی اوقات مستقیما اسلام را نشانه می‌گیرد و وانمود می‌كند كه تنها با بنیادگرایی  اسلامی و خشونتهای مذهبی مخالف است. مثل فیلم سینمایی «دروغهای واقعی» با بازی آرنولد شوارتزینگر  كه درباره همكاری یك فلسطینی و یك ژاپنی است كه با حمایت ایران، تشكیلاتی اتمی را هدایت می‌كنند. «به درون شب»، «زندگی و مرگ در لس‌انجلس» و «بازگشت به آینده» از دیگر فیلمهایی هستند كه به موضوع ترس از اسلام و مسلمانان به عنوان تروریست اشاره دارد. اما گاهی هم  اهانت به اسلام و ایران را در هم می‌آمیزد و علاوه بر اسلام، خشم و كینه خود را نسبت به فرهنگ ایرانی هم نشان می‌دهد. فیلم «بدون دخترم هرگز» نمونه‌ای از این قبیل فیلمهاست كه با حمایت هالیوود و اسرائیل علیه مردم ایران و جامعه ایرانی ساخته شد. فیلمی كه حتی منتقدین و صاحب‌نظران آمریكایی هم آنرا بی‌ارزش قلمداد كردند. (لطفا صحنه‌های عبور گله‌های گوسفند از خیابانهای شهر تهران و نحوه غذا خوردن ایرانی‌ها و یا نماز خواندن مردم با كفش و سایر توهینهای موزیانه این فیلم را بیاد بیاورید) البته تهاجم هالیوود به  فرهنگ و جامعه ایرانی به همین چند موردی كه اسمشان را بردم محدود نشد. آنها در سالهای گذشته فیلمهای ضد ایرانی و ضداسلامی بیشتری نیز تولید كردند. در فیلم «اسكندر» قرار بود شاهد زندگی اسكندر مقدونی باشیم اما محور آن در نهایت سرزمین«ایران» شد كه توسط اسكندر به راحتی فتح می‌شود و تمامی مردم آن به بردگی اسكندر در می‌آیند! فیلم «300» نمونه دیگری است كه همان موضوعات داستان اسكندر را با شدت بیشتری تكرار می‌كند. فیلمی كه نیویورك تایمز در 11 مارس 2007 در توصیف آن نوشت:«300 فیلمی است كه به اندازه آپوكالیتوی مل گیبسون خشن است اما دو برابر احمقانه‌تر!» واشنگتن پست هم درباره‌اش نوشت:«300 فیلمی است برای افرادی با بهره هوشی پایین!» چرا كه در این فیلم، حتی به چهره و قیافه ظاهری ایرانی‌ها هم رحم نشد چه رسد به اینكه بخواهند واقعیت و حقیقت را بگویند. آیا هالیوود مدعی نشد كه میلیونها ایرانی از 300 نفر سرباز غربی شكست خوردند؟! آیا در فیلم «بدون دخترم هرگز» نگفتند كه ایرانی‌ها غذایی شبیه  كرم و حشرات می‌خورند؟! آیا نگفتند كه ملتی وحشی هستند؟ در اینصورت آیا همچنان باید با دیده اطمینان و اعتماد به بافته‌های هالیوود نگاه كنیم؟ آیا نباید نتیجه گرفت كه هالیوود جنگ فرهنگی بزرگی را علیه مردم ایران آغاز كرده است؟ آیا باید منتظر باشیم كه هر از گاهی فیلمی ساخته شود و فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی و اسلامی ما را مورد هجمه خود قرار دهد و ما تنها به محكوم كردن و شكایتهای بی‌فایده متوسل شویم؟ و سوال آخر اینكه آیا «سنگسار ثریا . م» فیلمی شبیه همان دروغهای همیشگی هالیوود در خصوص ملت ایران نیست؟
 
 
 
 
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture

 

منبع :.surfanon.net