عرق سردی بر پیشانی آقای باتن نشست، چشم‌هایش را بست و دوباره باز كرد. مجددا به نوزاد نگاه كرد اشتباه نكرده بود، او به یك مرد80ساله...
    
اقتباسی عاشقانه از داستانی‌كمدی
 
«مورد عجیب بنجامین باتن» ‌كه براساس داستان كوتاهی نوشته اسكات فیتزجرالد ساخته شده ، داستان عجیب مردی است كه روند زندگی او برعكس است؛ پیر به دنیا می‌آید و با افزایش سن جوان‌تر می‌شود.
فیتزجرالد این داستان را با الهام از گفته‌های مارك تواین نوشته است. به گفته تواین شاید تصور آن هم مشكل باشد كه بهترین زمان زندگی، اول و بدترین بخش آن در آخر بیاید. نویسنده ایندیپندنت معتقد است كه نمی‌توان میان فیلم و كتاب فیتز جرالد مقایسه‌ای انجام داد. به اعتقاد وی فیلم به‌مراتب از كتاب بهتر است. این بدان معنا نیست كه كتاب فیتزجرالد جذابیت خود را ندارد. خواندن كتاب 52‌‌صفحه‌ای فیتزجرالد همچنان جذاب است.

فیتزجرالد 26 سال داشت كه مورد عجیب بنجامین باتن را نوشت. در آن زمان انتشارات كالیر داستان را چاپ كرد و این زمانی بود كه فیتزجرالد با نوشتن داستان‌های كوتاه برای مجلات، روزگار خود را می‌گذراند. فیتزجرالد در همان زمان داستان‌هایی چون داستان موسیقی جاز را نوشت كه همگی پرخواننده بودند.

در ابتدای فیلم عنوان شده كه داستان كوتاه فیتزجرالد الهام‌بخش این فیلم بوده است، اما جالب این است كه بسیاری از شخصیت‌های فیلم در داستان وجود ندارند؛  به عنوان مثال كوئینی، زن سیاه‌پوستی كه نگهداری از بنجامین نوزاد را برعهده می‌گیرد و یا كاپیتان مایك صاحب كرجی. داستان در بالتیمور اتفاق می‌افتد اما در فیلم محل اصلی حوادث نیواورلئان است ابتدا بالتیمور برای فیلمبرداری انتخاب شده بود اما فینچر اصرار داشت تا فیلم در نیواورلئان فیلمبرداری شود. فیلم مورد عجیب بنجامین باتن بعد از فیلم «دژاوو» ساخته دنزل واشنگتن در سال 2006 دومین فیلمی است كه بعد از توفان كاترینا در نیواورلئان فیلمبرداری می‌شد.

تفاوت دیگر فیلم و كتاب مربوط به زمان تولد بنجامین است؛ بنجامین متولد 1860 است نه 1918. همچنین جنگ‌ها در كتاب مربوط به جنگ‌های اسپانیا- آمریكاست در حالی كه در فیلم، زمان جنگ جهانی دوم است. دیزی دختر مورد علاقه بنجامین در اصل هیلدگرید نام دارد و جالب‌تر اینكه او و بنجامین آن‌طور كه در فیلم نشان داده می‌شود به هم علاقه ندارند. زمانی كه بنجامین جوان‌تر می‌شود دیزی مسن‌تر شده و ازدواج آنها به هم می‌خورد و دیزی به ایتالیا می‌رود.

به‌طور خلاصه باید گفت كه اگر فیلم بنجامین باتن اثری عاشقانه باشد، داستان بنجامین باتن عاشقانه نیست. نوشته فیتزجرالد یك داستان كمدی است؛ البته از نوع كمدی سیاه. شما از همان ابتدا زمانی كه پدر بنجامین را با نوزاد تازه متولدشده‌اش در بیمارستان می‌بینید به داستان علاقه‌مند می‌شوید. در كتاب این لحظات را اینگونه تشریح می‌كند؛ عرق سردی بر پیشانی آقای باتن نشست، چشم‌هایش را بست و دوباره باز كرد. مجددا به نوزاد نگاه كرد اشتباه نكرده بود، او به یك مرد80ساله نگاه می‌كرد؛ بچه‌ای 80ساله كه پاهایش از تختخواب آویزان بود. این مرد پیر متین به نظر می‌رسید و   ناگهان زبان به سخن گشود و گفت: شما پدر من هستید؟
آقای باتن و پرستار بچه با شگفتی به او نگاه می‌كنند. نوزاد در ادامه می‌گوید: چون اگر شما پدر من هستید می‌خواهم كه من را از این وضعیت نجات دهید و یا حداقل بگویید گهواره راحت‌تری برای من بیاورند. در این لحظه پدرش می‌گوید: تورا به خدا بگو از كجا آمده‌ای؟ تو كی هستی؟ و نوزاد در پاسخ می‌گوید: تنها چند ساعت است كه متولد شده‌ام و نمی‌توانم بگویم كه كی هستم ولی اسم فامیلی من قطعا باتن است.

تمام كتاب از این پس سرشار از صحنه‌های كمدی است. تمام لحظات كودكی او با نشستن در كنار پدربزرگش و كشیدن سیگار هاوانا سپری می‌شود. زمانی كه 21 ساله می‌شود 50ساله به نظر می‌رسد. در كتاب به نقل از بنجامین چنین آمده است: 50سالگی سن عاشق شدن است. در 25سالگی مادی‌گرا هستید. در 30سالگی سن مناسب برای در رفتن از زیر كار است. 40سالگی سن تعریف كردن داستان‌های بلند است و 60سالگی كه به 70سالگی نزدیك است. اما 50سالگی سن مهربانی و عاطفه است. اوج هیجان داستان، آخر آن است؛ زمانی كه بنجامین به زمان مرگ نزدیك می‌شود درحالی كه اكنون چهره نوزادی را دارد.

داستان فیتزجرالد درباره پیری جسمانی نیست بلكه به این موضوع می‌پردازد كه اگر انسان در سنین جوانی صاحب عقل پیری باشد، چه اتفاقی می‌افتد و این در حالی است كه فیلمی كه فینچر آن را كارگردانی كرده با تمركز روی تحول معكوس جسمانی شخصیت بنجامین باتن سعی دارد تا مخاطب را متوجه زوال و همچنین تاثیری كه گذر ایام بر جسم و جان انسان می‌گذارد، كند و از این راه به بیان نكاتی درباره زندگی و درسی كه انسان از برخورد با دیگران در زندگی می‌گیرد، بپردازد.

اسكات فیتزجرالد همیشه معتقد بود كه سینما داستان‌هایش را به باد می‌دهد. اما با این وجود به دلیل تنگنای مالی همانند ارنست همینگوی در دهه 1930 در هالیوود بود و روی داستان‌های كوتاه برای اقتباس در سینما برای كمپانی مترو گلدن‌مایر همكاری داشت.

با این وجود فیلم مورد عجیب بنجامین باتن بیشتر از آنكه موفقیت خود را مدیون نام فیتزجرالد باشد، مدیون نام‌هایی چون دیوید فینچر (كارگردان)، برادپیت بازیگر نقش باتن و اریك راث فیلمنامه‌نویس آن است. البته فینچر قبل از ساخت فیلم آشنایی‌ای با آن نداشت. خودش در این مورد به آسوشیتدپرس گفت: من با فیلمنامه 240 صفحه‌ای اریك‌راث كه با اقتباس از این داستان نوشته شده بود كارم را شروع كردم. فیلمنامه را خواندم و آن را دوست داشتم و حتی داستان كوتاه فیتزجرالد را كه در سال 1922 نوشته شده بود تا پس از ساخت این فیلم نخوانده بودم.

پیش از فینچر و پیت نام‌های دیگری نیز برای كارگردانی و بازی در این فیلم شنیده می‌شد. ابتدا قرار بود استیون اسپیلبرگ با بازی تام‌كروز در نقش باتن فیلم را كارگردانی كند. زمانی هم نام ران هاوارد با بازی جان تراولتا در نقش بنجامین باتن مطرح شد اما سرانجام این قرعه به نام فینچر افتاد تا بار دیگر او و برادپیت همكاری هنری با هم را تجربه كنند. شاید هم این شانس بود تا فینچر مجددا بعد از ساخت فیلم اتاق وحشت در سال 2002 نامش روی زبان‌ها بیفتد.

براد پیت در یكی از بهترین و تاثیرگذارترین نقش‌هایی كه تا به حال بازی كرده، توانسته تصویر درستی از شخصیت آرام و فلسفی بنجامین و همچنین سیر و سلوكی كه در طول عمر عجیب خود طی می‌كند، ارائه نماید. كیت بلانشت با همان اثرگذاری همیشگی‌اش درنهایت نبوغ در قالب نقش دیزی فرو رفته است.
در این میان باید به مهارت فیلمبردار فیلم، كلودیو میراندا، در نمایش درخشان و بی‌نقص سكانس‌های فیلم اشاره كرد و همچنین از طراح جلوه‌های ویژه، اریك باربا، كه سهم به‌سزایی در تصویر واقعی نماهای فیلم طی دوران مختلف تاریخی ایفا كرده  و به‌خصوص طراح گریم، كارلا برنهوتز كه با پیر كردن استادانه چهره برادپیت، تصویری طبیعی از دوران پیری بنجامین ارائه داده است، نام برد. درنهایت باید بار دیگر از استعداد و هوش سرشار فینچر در مقام كارگردان سخن گفت كه تسلطش در كار تا اندازه‌ای است كه تماشاگر را به‌رغم مدت‌زمان طولانی و 160‌دقیقه‌ای فیلم تا انتها با خود همراه می‌كند بی‌آنكه ذره‌ای خستگی و ملال را با خود داشته باشد.
 
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:  hamshahrionline.ir