ارقام سرسام‌آوری كه امروزه از درآمد نویسندگانی مثل خانم رولینگ به گوش می‌رسد، محصول قرن بیستم و وضع قوانین حقوق مولف است. به لطف وجود این قانون...
 
 
پرفروش یعنی چه؟ پرفروش بودن برای بسیاری از اهل ادبیات همواره آرزو بوده است. منتقدان می‌كوشند چرایی پرفروش بودن فلان كتاب را علت‌یابی كنند و در این راه موفق شده‌اند عواملی را نیز فهرست كنند اما گاه كتابی همگان را غافلگیر می‌كند و در صدر پرفروش‌ها قرار می‌گیرد، بی آن كه واجد هیچ یك از آن عوامل كذایی باشد.
 
بالاخره پرفروش یعنی چه؟ كتاب چه خصوصیتی داشته باشد تا پرفروش نامیده شود؟ پرفروش‌ترین كتاب كدام است؟ فهرست پرفروش‌ها چگونه تهیه می‌شوند؟ نخستین كتاب پرفروش...؟ در این متن پاسخ برخی از این كنجكاوی‌ها را می‌توانید بیابید.
پرفروش (best seller)  به كتاب موفقی اطلاق می‌شود كه عنوان آن در برخی فهرست‌های خاص پدیدار شده است.
مشهور است هر كتاب پرفروشی لزوما دارای كیفیت آكادمیك یا اهمیت ادبی بالایی نیست حتی شماری از كتاب‌ها كه اكنون پرفروش نامیده شوند، تنها یك بار در چنین فهرست‌هایی قرار گرفته‌اند و مهم‌تر از همه آن كه برخی از این كتاب‌های پرفروش هرگز پرفروش نبوده‌اند!
مطابق عرف جاری در عالم كتاب، پرفروش‌ها را در 2 گروه دسته‌بندی می‌كنند: داستانی و غیرداستانی. درخصوص رمان‌ها قضیه اندكی پیچیده‌تر است: فعالان زنجیره نشر باید جملگی دست به دست هم دهند و با كمك همدیگر به تلاشی گسترده دست زنند تا گرداگرد عنوان رمان نوعی شور و شیفتگی ایجاد شود و از این طریق اثر پرفروش شود.
مفهوم پرفروش كم و بیش با دوران مدرن پیوندی دارد: چرا كه برای پرفروش بودن یك اثر نیازمند توانی هستیم كه جز در دوران كنونی هرگز در تاریخ بشر تحقق نیافته بوده است، و از جمله این عوامل می‌توان به تولید شمار بالایی از یك كتاب، پخش این كتاب‌ها، شمارش این كتاب‌ها و انتقال اطلاعات به افراد متعدد اشاره كرد.
نكته مهمی كه باید اضافه شود آن است كه همه این عوامل باید با هزینه معقولی ارائه شود. در طول تاریخ كتاب‌های بسیاری بوده است كه مورد اقبال عامه واقع شده‌اند و از زمانی كه گوتنبرگ دستگاه چاپ را اختراع كرد، چنین كتاب‌هایی در نسخ متعددی چاپ و منتشر می‌شدند اما از پرفروش بودن یك اثر كسی منتفع نمی‌شد، چون خرج و دخل با هم نمی‌خواند!
با پایان گرفتن عصر روشنگری و شروع دوران مدرن، چاپخانه‌های پیشرفته هزینه‌ها را تا حد بسیار زیادی كاهش دادند. یك مثال می‌زنیم: دُن كیشوت، اثر جاودانه میگل دو سروانتس در زمان انتشار (سال 1605 میلادی) بسیار مورد استقبال عامه مخاطبان قرار گرفت؛ اما امروز هیچ كس نمی‌تواند شمار نسخه‌های به فروش رفته این كتاب را مشخص كند.
یك مثال دیگر انجیلی است كه مارتین لوتر به سال 1534 میلادی انتشار داد. می‌توان گفت كه در زمان چاپ این كتاب‌ها هنوز مجموع عوامل ضروری پرفروش بودن یك‌جا و همزمان محقق نشده بود.
با این حال، نخستین كتاب پرفروش را انجیل (همه نسخه‌های آن) می‌دانند كه به محض چاپ در سراسر جهان پخش شد.
ارقام سرسام‌آوری كه امروزه از درآمد نویسندگانی مثل خانم رولینگ به گوش می‌رسد، محصول قرن بیستم و وضع قوانین حقوق مولف است. به لطف وجود این قانون، نویسندگان فراوانی می‌توانند به اصطلاح از طریق قلم نان بخورند!
گفتیم پرفروش‌ها به 2 دسته داستانی و غیرداستانی تقسیم می‌شوند. گاه زیردسته‌هایی نیز به این 2 دسته اضافه می‌شود. به عنوان مثال، نیویورك‌تایمز در فهرست خود بخشی اضافه كرده است با عنوان كتاب‌های كودك و نوجوان.
دلیل ایجاد این بخش تازه خود جالب توجه است: كتاب‌های هری پاتر به طور مرتب در مقام نخست، دوم یا سوم فهرست پرفروش‌ترین آثار داستانی قرار می‌گرفت و این ابتكار تنها به قصد كاسته شدن از میزان اهمیت این مجموعه كتاب‌ها صورت گرفت!
پرفروش‌ها را می‌توان براساس نوع جلدشان نیز دسته‌بندی كرد كه در این صورت به 2 دسته جلد سخت و جلد نرم یا شومیز تقسیم می‌شوند. جلد سخت كه ممتازتر است، اغلب چند ماهی زودتر از جلد نرم كه ارزان‌تر است، به بازار كتاب عرضه می‌شود. اعتبار و شهرتی كه جلد سخت با خود به همراه می‌آورد بر جلد دیگر یعنی نرم تاثیر می‌گذارد.
در انگلستان یك كتاب با جلد سخت وقتی پرفروش لقب می‌گیرد كه هر هفته بین 4 هزار تا 25 هزار نسخه آن به فروش رود. در كانادا این مقدار را 5 هزار نسخه در نظر می‌گیرند. مشخص است كه این آمار همواره نسبی است. به عنوان مثال، كتابی در زمینه جامعه‌شناسی كه هفته‌ای 300 نسخه بفروشد، ممكن است پرفروش نامیده شود؛ چون بیشتر كتاب‌های این رشته فروش كمتری دارند.
چندین فهرست پرفروش در رسانه‌های مختلف وجود دارد. برخی از آنها مشتمل بر 10 عنوان و برخی دیگر شامل 150 عنوان می‌شود. در آمریكای شمالی مشهورترین فهرست‌های از این دست شاید فهرست پرفروش‌های نیویورك تایمز باشد. در میان كشورهای همسود (مشترك‌المنافع) نیز فهرست برندگان جایزه بوكر داستانی مقام و مرتبه مشابهی دارد، گرچه تنها سالی یك بار منتشر می‌شود.
در زمینه كیفیت آثار باید گفت وقتی كتابی پرفروش می‌شود، خواه ناخواه نگاه‌ها به آن منفی خواهد بود؛ چراكه مشخص می‌شود اثر برای عامه مخاطبان نوشته شود. با این همه، استفاده از این اصطلاح رواج بسیار دارد و بخصوص بر رویه كتاب‌های با جلد نرم نگاشته می‌شود.
در تهیه یك فهرست پرفروش عوامل بسیاری دخالت دارد. فی‌المثل، فهرست‌های بوك سنس بر پایه فروش كتابفروشی‌های مستقل تنظیم می‌شود.
حال آن كه فهرست نیویورك‌تایمز با توجه به فروش كلی و جزئی حاصل از منابع مختلف تهیه می‌شود. كتابی كه در مغازه‌ها و سوپرماركت‌ها پخش و فروش خوبی دارد، ممكن است در فهرست نیویورك‌تایمز دیده شود؛ اما هرگز به فهرست بوك سنس راه نخواهد یافت.
سایت آمازون كه مهم‌ترین فروشنده برخط (آنلاین) كتاب محسوب می‌شود، مطابق آمار فروش سایت فهرستی تهیه می‌كند كه بر پایه داده‌هایی ساعتی به‌روز می‌شود. فروش‌های عمده وارد این فهرست نمی‌شود.
از سوی دیگر، وبگاه‌های متعددی به خریداران توصیه می‌كنند تا در ساعت مشخصی از آمازون آثار نویسندگانی را كه این سایت‌ها عرضه می‌كنند خریداری كنند و از این طریق به طور مصنوعی و موقتا جایگاه كتاب‌های خود را در این فهرست ارتقا می‌دهند.
این ظهور لحظه‌ای نویسنده را قادر می‌كند كه ادعا كند كتاب او در میان 100 كتاب برتر سایت آمازون قرار گرفته است؛ در حالی كه بواقع فروش مختصری داشته است.
چنان كه گفتیم، فهرست پرفروش‌ها بسته به منبع كسب اطلاعات با همدیگر تفاوت دارند؛ اگرچه همه فهرست‌ها تنها و تنها به فروش كتاب توجه می‌كنند. بر این اساس، فهرستی كه آمازون ارائه می‌كند با فهرست نیویورك‌تایمز (این نشریه هرگز روش تهیه فهرست خود را لو نداده است) فرق دارد.
امروزه بسیاری از این فهرست‌ها به طور خودكار تهیه می‌شوند. كتابفروشی‌ها به طور خودكار گزارش فروش خود را به بوك سنس می‌فرستند. پخش‌كننده‌ های عظیمی مثل گروه كتاب اینگرام سیستم محاسبه‌ای مشابه آمازون دارند؛ اما فهرست خود را تنها در اختیار كتابفروشی‌های عضو قرار می‌دهند. برخی دیگر از بنگاه‌ها فروش مغازه‌ها و وبگاه خود را درهم می‌آمیزند و فهرستی ارائه می‌كنند.
فروش كتاب بسته به خریداران دارد. با این همه، گزینش كتاب در اختیار ناشر است. همه ناشران علاقه ندارند آثار پرفروش داشته باشند. برخی ناشران كوچك از موقعیت خود رضایت دارند و ترجیح می‌دهند كنترل كامل و دقیقی بر تولیدات خود داشته باشند. در مقابل، ناشران بزرگ همواره در پی پرفروش‌ها هستند؛ چون حیات اقتصادی آنان را تضمین می‌كند.
در نتیجه جاه‌طلبی‌ها روز به روز افزون می‌شود. هفته‌نامه پابلیشر (ناشران) تایید كرده است كه سالانه 200 هزار عنوان كتاب جدید در ایالات متحده منتشر می‌شود كه از این تعداد كمتر از یك درصد پرفروش می‌شود.
برای این كه جریان آثار پرفروش همواره برقرار باشد، كنشگران اصلی صنعت نظیر موسسات ادبی، ناشران، كتابفروشی‌ها و رسانه‌ها در خدمت این جریان قرار می‌گیرند.
در ایالات متحده 5 ناشر بزرگ 80 درصد پرفروش‌ها را در تملك خود دارند و اگر5 ناشر بعدی را به آنان اضافه كنیم ، 98 درصد پرفروش‌ها در اختیار آنان است. برای حفظ این جریان باید در امر بازاریابی دست به تلاش گسترده‌ای زد.
دست‌كم یك روش علمی وجود دارد كه كوشیده است دلایلی برای خلق یك اثر پرفروش به دست دهد. به سال 2004 میلادی دیدیه سیمون، استاد دانشگاه و نظریه‌پرداز با نگاه به فروش سایت آمازون الگویی ریاضی طراحی كرد كه توانایی یك كتاب برای پرفروش شدن را پیش‌بینی می‌كرد. این الگو علاوه بر ناشران می‌تواند به كمك فعالان عرصه تبلیغات كتاب نیز بیاید.
پرفروش‌ها پیوندی ناگسستنی با صنعت سینمای عامه‌پسند دارند. در ایالات متحده سنت دیرپای اقتباس از آثار پرفروش داستانی وجود داشته است.
در این كشور بسیاری از كتاب‌های پرفروش روزی به فیلمی با بودجه‌ای عظیم بدل خواهند شد. به جرات می‌توان گفت كه بسیاری از فیلم‌های مدرن به اصطلاح كلاسیك اقتباسی هستند از آثار پرفروش.
 
 
 مطالب مرتبط: 
مردان و زنان چه كتابهايى مى‌خوانند؟ 
حمایت مالی «رولینگ» از حزب كارگر
 
 
 
گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: جام جم آنلاين