دن براون
به نظرم حداقل یك سال در خواب زمستانی خواهم بود. همه تحقیقاتم را برای كتاب بعدی انجام داده‎ام و در حال حاضر فقط باید آن را بنویسم. اگر بگویم اینكه چه برنامه‏ای دارم، هدف از خواب زمستانی‎ام را بر ملا كرده‎ام.....
 
متولد شده‎ام كه چیزهای هیجان‌انگیز بنویسم
دن براون متولد سال 1964 در ایالات متحده و از نویسندگان معاصر آمریكایی است. وی تحصیلات خود را در دانشگاه «مهرست» و آكادمی «فیلیپ آكستر» به پایان رسانده است.اغلب او را به نام رمان معروف «رمز داوینچی» می‌شناسند. گفت‌وگویی كه می‌خوانید مربوط به سال 2006 و با تمركز به این اثر انجام گرفته است.
 
شنیده‎ایم كه قصد رفتن به خواب زمستانی را دارید.
این مصاحبه آخرین مصاحبه است. می‎خواهم نوشتن كتابی را شروع كنم!
 
چه مدت خواب زمستانی‎تان طول می‌كشد؟ برنامه‌تان چیست؟
به نظرم حداقل یك سال در خواب زمستانی خواهم بود. همه تحقیقاتم را برای كتاب بعدی انجام داده‎ام و در حال حاضر فقط باید آن را بنویسم. اگر بگویم اینكه چه برنامه‏ای دارم، هدف از خواب زمستانی‎ام را بر ملا كرده‎ام [می‌خندد]. هر روز چند ساعت بیرون می‎روم تا برای سلامت بدنی تنیس بازی كنم.
 
آیا به خارج از كشور هم می‎روید؟
بخش زیادی از تحقیقاتم رادر خارج از كشور انجام خواهم داد و همچنین بخشی هم در كشورم.
 
كتاب جدیدتان درباره چه است؟
كتاب جدید مانند رمز داوینچی خیلی پیچیده خواهد بود. بخش‎هایی از آن در واشنگتن می‎گذرد.
 
و در كتاب جدید، رابرت لنگدان را هم دوباره می‎بینیم؟
قطعاً. می‎توانم به شما بگویم كه دراینجا شخصیت رابرت لنگدان با انجمن سری دیگری ارتباط دارد؛ قدیمی‎ترین انجمن اخوت كه امروزه هنوز هم روی كره زمین وجود دارند.
 
طرح‌هایتان را از كجا می‎آورید؟
رمز داوینچی را 15 سال پیش در اسپانیا از یك سخنرانی تاریخ هنر الهام گرفته‎ام و كتاب جدید واقعا تلفیقی از همه چیز است... حدس می‌زنم شما خواهید گفت «چه اسرار آمیز» و این همان چیزی است كه طی نوشتن چنین كتاب‎هایی آموخته‎ام.
 
تا چه حد خلق ایده‎ها می‎تواند دشوار باشد؟
در حیرتم چقدر راحت همه این اطلاعات قابل دسترس هستند، درصورتی كه بدانید كجا در جست‌وجویش باشید. بسیاری از اشخاص، همه این نظریه‏هایی را كه در این كتاب وجود دارد با قاطعیت باور می‎كنند. این واقعیت‏‌شان است و شما باید این‌ها را بپذیرید تا روی تان تاثیر بگذارند. هنگام خلق رمز داوینچی، همانطور كه قبلا درباره آن گفته‎ام، واقعا به عنوان یك آدم شكاك شروع به نوشتن كردم. انتظار داشتم كه بسیاری از آن چه را كه در كتاب است رد كنم، بیش از پیش تحقیق كردم و شروع به باور آن‌ها كردم و با خودم گفتم «وای چقدر با حال».
 
آیا ایده‎های زیادی برای كتاب‎های بعدی دارید؟
هیچ كمبودی از رمز و راز و ماجراجویی كه رابرت لنگدان به آن دست یابد، وجود ندارد. برای حدود 12 كتاب ایده‎هایی دارم. می‏دانم كه آنقدر وقت در زندگی‎ ندارم كه همه آنها را بنویسم. برای شخصیتی چون او كه پروفسور نمادشناسی است و پیكرنگاری و رازهای باستانی را می‎فهمد هیچ كمبود اساسی در این زمینه وجود ندارد.
 
وقتی چنین كتاب‎هایی می‎نویسید، چقدر برای آنها مطالعه و تحقیق می‎كنید؟
باید بگویم 60 درصد از تلاشم برای خلق رمز داوینچی، صرف تحقیق و مطالعه شد. به همین نسبت هم برای همه كتاب‎هایم وقت صرف می‏كنم. كتاب داستانی نمی‏خوانم. با این‏كه مفاهیم كمی عجیب و غریب را می‏فهمم اما برای تحقیقاتم بیشتر كتاب‎های غیرداستانی می‏خوانم.
 
از چند كتاب برای نوشتن رمز داوینچی استفاده كردید؟
برای رمز داوینچی شاید نه از اول تا آخر هر كتاب، ولی قطعاً از دویست تا سیصد كتاب استفاده كردم و همچنین گفت‎وگوهای زیادی هم انجام دادم. همین‌طور همسرم محقق فوق‏العاده‏ای است كه دانش زیادی در زمینه تاریخ هنر دارد. ما با هم سفر می‌كنیم؛ اسمش بلایت است و شش سال است كه با هم ازدواج كرده‎ایم.
 
وقتی به تحقیق و مطالعاتی كه كردید فكر می‎كنم، به نظر می‎آید كه زندگی‎تان باید شبیه زندگی ایندیانا جونز باشد.
[می‏خندد] این زندگی رابرت لنگدان است كه شبیه زندگی ایندیانا جونز است. آرزو می‏كنم به جالبی رابرت لنگدان باشم. بخش‎هایی از تحقیقات خیلی هیجان‎انگیز است؛ انسان را به دخمه محل قبور در كلیسای كوچك و به مكان‎های بسیار جالب می‎كشاند. ندرتا پیش می‎آید نازی‌ها به شما شلیك كنند [می‏خندد]، یا خود را در حال اسب سواری میان صحرای مصر با تانكی درتعقیب‌تان بیابید یا چنین صحنه‌های كلاسیكی اما به هر حال خیلی كم از این جور صحنه‌ها هم وجود دارد.
 
چه نوع كتاب‏هایی را زمان جوانی می‏خواندید؟
زمان بچگی‎ام كتاب‎های داستانی می‎خواندم. تمام سری پسران هاردی را خوانده‎ام، و از طرفداران پرو پاقرص فیلم بودم. بنابراین با اینكه بچه بودم حین خواندن، داستان را با دقت بررسی می‎كردم و همچنین از طرفداران هنر روایتگری بودم كه در طول فیلم صحبت می‎كردند. به نظرم بسیاری از آن روایتگری [در كارم] جلوه می‏كند. همچنین میزان تمركزم كم است و این یكی از دلایلی است كه داستان نمی‎خوانم چون كه واقعا نمی‎توانم آن را به پایان برسانم. [می‏خندد] اگر نخواهم چیزی یاد بگیرم معمولا درگیر آن نمی‎شوم؛ بنابراین داستان‎های آموزنده را دوست دارم.
 
نظرتان نسبت به اینكه مردم شما را گریشام آینده می‏نامند، چیست؟
من گمان نمی‎كنم واقعا هنوز چنین چیزی مسجل شده باشد. موفقیت رمز داوینچی مرا مبهوت كرد و من تمایلی به خواندن انتقاداتی كه به من شده، چه خوب چه بد، ندارم. تا جایی كه از مطبوعات خبری نباشد، زندگی نسبتا بسته‌ای دارم. در گفت‏وگوهای تلویزیونی هم شركت كرده‎ام اما اگرهم آن چه را رسانه‎ها می‏گویند باور كنیم گریشام آینده، كلنسی آینده، هر چیز دیگری این واقعا نمی‏تواند موقعیت شغلی‏ام را تغییر دهد. هر روز صبح به صفحه خالی كاغذ نگاهی می‎اندازم و بدون توجه به اینكه مردم چه می‎خواهند مرا بنامند، حس می‌كنم هنوزهم باید چیزی جالب خلق كنم؛ چیزی كه ذهن را به چالش بكشد.
 
به نظر شما نویسندگی مانند چیست؟
مثل یك‌كار فوق‎العاده سخت. [می‎خندد] من آهسته می‏نویسم. برای هر صفحه‎ای كه در رمز داوینچی پدید آمده، شاید 10 بار آن را نوشتم و به سطل زباله انداختم. من به فلسفه‎ای كه نویسنده باید برای وقت خوانندگان ارزش قائل شود، پایبندم؛ در نتیجه به نظرم همه نكات و موضوعاتی كه در داستان به كار نمی‎رود اما ممكن است به همان اندازه جالب باشند، باید از كار بیرون انداخته شوند.
 
 آیا موقع نوشتن رمز داوینچی این احساس را داشتید كه یك روزی كتاب‌تان مشهور شود؟
مسلما هنگام نوشتن رمز داوینچی لحظاتی بود كه من را به لرزه و تفكر وا می‎داشت و از فرط هیجان می‌گفتم «وای» در تمام یك سال و نیمی كه با داستان سپری می‌كردم، [می‎خندد] تصور می‏كردم خواننده جدید چه عكس‎العملی با داستان خواهد داشت اما تردید داشتم كه به موفقیت برسد. هرگز در رویاهایم هم تصورش را نمی‏كردم كه كتابم به این موفقیت بزرگ دست یابد.
 
هیچ وقت نخواستید كه جور دیگری بنویسید؟
اوه، نه،نه،نه. من متولد شده‎ام كه فقط چیزهای هیجان انگیز بنویسم؛ خیلی زود این را فهمیدم.
 
آیا می‌خواهید همیشه شخصیت رابرت لنگدان را هیجان‏انگیز بنویسید؟
شخصیت رابرت لنگدان جذبه خاصی برای همه چیزهایی كه مرا علاقه‎مند می‏كند، دارد. نكته این‌جاست كه می‎توانم به واسطه این شخصیت، شناختم از جهان را بیان كنم و فقط آن چه را دوست دارم با خوانندگان سهیم شوم. نمی‏خواهم جزو آن دسته از نویسندگانی باشم كه هر هفت ماه یكبار، كتابی چاپ می‎كنند، طوری كه انگار یك گروه 30 نفره اجیر كرده‎ام تا همراه من بنویسند؛ این‏طوری كار نمی‏كنم.
 
همیشه وقتی درباره رمز داوینچی صحبت می‏كنید فكر كردن درباره كتاب جدید به نظر سخت می‎رسد؟
مسلماً، بدون شك همین طور است. وقتی گفت‎وگو می‎كنم، خوب مردم همیشه انتظار دارند كه درباره رمز داوینچی صحبت كنم. این اطلاعاتی هست كه در دو، سه سال پیش در موردش تحقیق كردم. زمان زیادی از سر زبان‎ها افتادن رمز داوینچی نمی‎گذرد. این اطلاعات جدیدی كه در حال حاضر رویش كار می‏كنم خیلی پیچیده شده‏اند، واقعا باید كله‏ام را از همه چیزهایی كه درباره رمز داوینچی می‏دانم پاك‌سازی كنم و روی كتاب جدید متمركز شوم.
 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: tehrooz.com/ زهرا تیرانی
 
 
مطالب پیشنهادی:
به بهانه چاپ «نماد گمشده» جدیدترین اثر دن براون
 گفت‌وگو با جان گریشام، نویسنده درام‌های دلهره‌آور جنایی
 خرگوش، ‌راوی‌ آدم‌های‌ متوسط
 گفت‌وگو با نویسنده‌ای آمریكایی كه اروپایی‌ها او را ستایش می‌كنند
 خداحافظی با کاشف دوباره کوری