شاید اساتید دانشگاه و منتقدان ادبی به شدت با این تقلیدهای زشت و ناخوشایند مشكل داشته باشند اما سایرین از افزایش این كتاب‌ها در بازار راكد كتاب استقبال كرده و می‌گویند شاید....
 
اختلاط ژانرهای عجیب و غریب با كلاسیك‌های عظیم ادبی
جاناتان رایت: كتاب «غرور و تعصب و زامبی‌ها» تعداد زیادی مقلد ادبی پشت خود راه انداخت اما چرا بازسازی آثار كلاسیك تنها محدود به نویسندگان آثار وحشت شده است؟ پیش از این «غرور و تعصب و زامبی‌ها» منتشر شده بود، اقتباسی از اثر جین آستین كه در آن اكثر شخصیت‌‌ها زامبی بودند یا «ملكه ویكتوریا: شكارچی شیطان» و به نظر هم نمی‌رسد كه اقتباس‌های عجیب و غریب از آثار عظیم كلاسیك به این زودی‌ها بخواهد از مد بیفتد. انتشارات كوئیرك بوك سری كتاب‌هایی دارد با نام كوئیرك كلاسیك كه مختص كتاب‌هایی‌است نظیر آنچه به آن اشاره شد، قرار است در ماه ژوئن، در این سری كتاب‌ها اثری جدید منتشر شود به نام «آندروید كارنینا»، رمانی كه بازسازی رمان حماسی لئو تولستوی، «آنا كارنینا»، است، بن اچ وینترز این رمان را نوشته و پر است از انسان/ ربات‌ها و سفر در دل زمان. شاید ایده نگارش كتاب‌هایی نظیر این كتاب‌ها مسخره و بی‌معنا به نظر برسد اما انتشارات كوئیرك در كار خود بسیار موفق بوده و مخاطبان بسیاری جذب كرده است. «غرور و تعصب و زامبی‌ها» (2009) كه در آن الیزابت بنت هم مشغول سر و كله زدن با آقای دارسی مغرور است و هم نیم‌مردگان آدمخوار، آنقدر كتاب موفقی بود كه پس از آن كتاب دیگری در دنباله‌اش منتشر شد با نام «سپیده دم ناخوشایند» (كتاب 30 مارس سال جاری منتشر شد) و یك كتاب مصور دیگر. از طرف دیگر یك بازی كامپیوتری نیز بر اساس این كتاب درحال ساخت است كه شخصیت الیزابت در آن با چهره و صدای ناتالی پورتمن ظاهر می‌شود. شاید اساتید دانشگاه و منتقدان ادبی به شدت با این تقلیدهای زشت و ناخوشایند مشكل داشته باشند اما سایرین از افزایش این كتاب‌ها در بازار راكد كتاب استقبال كرده و می‌گویند شاید به این طریق بتوان مردم را واداشت تا دوباره به خواندن آثار كلاسیك علاقه‌مند شوند، حتی اگر انباشته از هیولاها و آدمخوارها باشند. خب، بیایید دلایل روشن و بدیهی این افراد مخالف را در اینجا كنار بگذاریم – كما اینكه چنین بحث‌هایی تقریبا به اندازه خود همان زامبی‌ها باورنكردنی هستند- پدید آمدن چنین ادبیاتی، سوالی آشنا را برای طرفداران این ژانرهای عجیب و غریب زنده می‌كند: چرا همیشه گفته‌اند و ما را مجاب كرده‌اند كه شكل صحیح، بجا و مطابق قوانین ادبیات از ما در مقابل خودمان محافظت می‌كند؟ بگذارید از طرفی دیگر به این مسئله نگاه كنیم: آیا بازنویسی آثار كلاسیك علمی تخیلی و رمان‌های فانتزی با استفاده از عناصر ژانرهای مختلف سبب می‌شود این آثار به شكلی وسیع‌تر –یا حداقل متفاوت‌تر- خوانده شوند؟ من در اینجا تلاش كرده‌ام تا با چند رمان بسیار مطرح و كلاسیك چنین كاری بكنم [بدیهی است خواننده‌ای كه این رمان‌ها را خوانده خیلی بهتر متوجه منظور نویسنده می‌شود، كما اینكه از این بازی لذت هم ببرد.]
 
1984، جورج اورول
چرا مردم این كتاب را نمی‌خوانند؟ غم‌انگیزترین كابوس ‌شهر ممكنه. اورول پیش از آنكه خیال‌پردازی‌اش برای ما را آغاز كند می‌نویسد «تصور كنید كه چكمه‌ای صورت انسانی را لگدمال كرده باشد.»
راه حل: كتاب به سبك كتاب‌های انتشارات مایلز‌اند بونز بازنویسی شود [شهرت این انتشارات قدیمی به چاپ رمان‌هایی با پلات‌های ساده، پایان‌های خوش و سبك نوشتاری ساده است]
 
ارباب حلقه‌ها، جی. آر. آر. تالكین
چرا مردم این كتاب را نمی‌خوانند؟ گذشته از قطر رمان و لحن بدشگون تالكین در اواخر رمان، این كتاب داستانی برای كودكان است. پر از آدم‌های عجیب و غریب.
راه حل: كتاب به شكل خاطراتی از روزگار بدبختی بازنویسی شود. فرودو بگینز، در دهكده‌ای دور افتاده بزرگ شده و عاشق عموی كاریزماتیكش، بیلبو است و البته وقتی پای عشق عمو به جواهرات به میان می‌آید، فرودو خیلی محتاط عمل می‌كند. اندكی بعد فرودو می‌فهمد كه عمویش او را به قاچاقچیان انسان فروخته است، دسته‌ای كه فردی به نام گندالف رهبری آن را برعهده دارد، گندالف شعبده‌بازی است كه در دوره‌گردی‌هایش مردم را هیپنوتیزم می‌كند اما بیلبوی غافل را مجاب كرده كه جادوگر است. رفاقتی بسیار مردانه با یك بچه دزدیده شده دیگر به اسم سم، به فرودو كمك می‌كند تا برای ادامه زندگی قوت قلب بگیرد.
 
بازیگر بازی‌ها، لین، ام، بنكز
چرا مردم این كتاب را نمی‌خوانند؟ این رمان فرهنگ‌محور عجیب و خاص‌ترین رمان بنكز است. بازی «ازَد» كه در این رمان نقش محوری دارد، آنقدر پیچیده است كه بازتاب‌دهنده نگاه فلسفی و سیاسی شركت‌كنندگانش است.
راه حل: داستان بر اساس بازی گلف بازسازی شود. جرنو مورات گورگه، در بین همبازی‌هایش بهترین است و بهترین ضربه‌های جهان را می‌زند اما از این همه پیروزی خسته و دل زده و بیزار شده است. بعد از او دعوت می‌شود تا در یك تورنمنت مرموز در سیاره‌ای دور بازی كند. اگر این پیشنهاد خیلی علمی تخیلی به نظر می‌رسد، می‌توان او را به یك جزیره مخفی دعوت كرد. به زودی مشخص می‌شود كه مرگ و زندگی گورگه به موفقیتش در این بازی بستگی دارد.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: tehrooz.com
 
 
مطالب پیشنهادی:
اتفاقات خواندنی در زندگی نویسندگان!
 ویکتور هوگو، مردی که نمی‌خندید
گزارش تصویری: نقاشی‌های نویسندگان بزرگ جهان
5 واقعیت جذاب درباره زندگی ساراماگو
دو کلمه حرف حساب از ارنست همینگوی!