ماه زدگان
از اینجا ایده​ای دیگر مطرح می​شود که مسئله رازآمیزی این اتاق و عجیب بودن آدمی است که مرد با آن روبرو می​شود؛ شخصی به نام کابوس که گویا به فلسفه اشتغال دارد.....
 
 نمایش «ماه زدگان» ایده​های مختلف و متفاوتی دارد که انسجام و پختگی ندارند.
 برای خلق یک اثر دراماتیک ایده​ها به تنهایی کافی نیستند. این چگونگی پرورش و میزان توجیه پذیری رشد ایده است که منجر به تحقق آن و سپس خلق یک اثر مطلوب می​شود. در اینجا صحبت بر سر نوع اجرای ایده نیست بلکه تأکید بر پختگی و تکامل ایده در ذهن خالق اثر است که بر نوع اجرای آن مقدم است؛ چرا که اگر این تکامل و پختگی اتفاق افتد آنگاه خود حاوی راهنماها و پیشنهاداتی برای نحوه اجرای ایده خواهد بود. اما بدون این پختگی و تکامل زیباترین و بهترین نحوه اجرا هم کارساز نخواهد بود و بیشتر ضعف پرداخت ایده​ها را برجسته خواهد کرد.
نمایش «ماه زدگان» نوشته علی دنیوی ساروی به کارگردانی بهرام تشکر که این روزها در سالن سایه تئاتر شهر اجرا می​شود دارای چنین مشکلی است؛ اثر دارای ایده​های مختلف و متفاوتی است که بدون ایجاد انسجام و تکامل و پختگی تبدیل به نمایشنامه شدند. ایده​های داستانی نمایشنامه «ماه زدگان» شامل نکات متفاوتی می​شود که هرکدام الگوهای خود را برای پرداخت می​طلبند و هر یک اثر را به سمت معنا و مضمونی متفاوت سوق می​دهند. ایده ابتدایی، داستان مردی است که به دنبال برادر گمشده​اش به یک مکان تازه می​آید و سپس اتاقی را برای خواب با دو نفر دیگر شریک می​شود.
 
 از اینجا ایده​ای دیگر مطرح می​شود که مسئله رازآمیزی این اتاق و عجیب بودن آدمی است که مرد با آن روبرو می​شود؛ شخصی به نام کابوس که گویا به فلسفه اشتغال دارد. نمایش مدام بین ایده گمشده بودن، گمشده داشتن و کشف رازآمیزی مکان و شخصیت کابوس معلق است. درام بدون اینکه به نتیجه خاصی برسد و از این ایده​ها برای انسجام و وحدت یک اثر دراماتیک استفاده کند، شخصیت سومی به نام چلنگ را وارد می​کند که دیگر اساساً غیر قابل فهم است. از ورود او نمایش همان ایده​هایی را هم که گفته شد، رها می​کند و وارد فضایی کاملاً منطق گریز و کابوس گونه می​شود.
 

نمایش ماه زدگان

 
این انقطاع و تغییر لحن اساساً بدون دریافت دلیل و کشفی خاص از شخصیت​ها و مکان تا انتها مبهم باقی می​ماند. نتیجه​گیری پایانی نمایش هم به هیچ وجه چیزی آشکار و یا حتی پیچیده نیست، تنها ساده و مبهم است. ساده به واسطه دیالوگ​هایی علیه «عواطف بشری» توسط کابوس که بیشتر دم دستی و حتی سطحی به نظر می​رسند و مبهم به این دلیل که حتی این جملات کابوس کمک به فهم منطق و روند کل نمایش و کشف رازها و اتفاقات اثر نمی کند.
نمایش تشکر با وجود داشتن ایده​هایی اجرایی​ در استفاده از دکور، نور، میزانسن و حرکت کاملاً فارغ از ایده​ای واحد برای اجراست. گویی که چند پارگی و بلاتکلیفی متن اجازه استقرار یک جنس بازی، یک جنس هویت کارگردانی و تولید معنا از درون حرکات، طراحی صحنه و فضا را گرفته است. لذا با وجود داشتن سلیقه در کارگردانی و با وجود تلاش برای ایجاد ریتمی بی سکته در عینی کردن متن توسط بازیگران نمایش به لحاظ اجرایی هم دارای سبک و شیوه​ای مشخص نیست، و این عدم تشخص یک سر در متن دارد و یک سر در سردرگمی تحلیل کارگردان از آن؛ چرا که شاید اگر کارگردان تحلیل روشنی داشت می​توانست با برجسته کردن یکی از ایده های متن، تفکرات اجرایی اش را به یک سمت سوق دهد و ذهن مخاطب را با تأکیدات کارگردانی تا آنجا که راهش سد نمی​شد متمرکز کند.
 

نمایش ماه زدگان

اما معضل دیگری که ایده​های ناپخته متن و اجرا ایجاد می کنند این است که به دلیل نداشتن زاویه و حرفی جهان شناختی، اثر به شکل مبهم و متظاهرانه​ای روشنفکرانه می​نماید اما در واقع چنین نیست؛ شما کافی است که روی صحنه شخصیتی فیلسوف و شخصیتی به اصطلاح هنرمند داشته باشید، آن​گاه اگر آنها را شخصیت پردازی نکنید و باورپذیر ارائه ندهید مجموعه​ای از حرف​ها رد و بدل می شوند که پوششی روشنفکرانه دارند که هم فاقد زاویه و نگاهی جهان شناختی هستند و هم از پیش​برد و رشد درام عاجز هستند. در نهایت این بی ریشگی از نظر مضمونی و ناتوانی از رشد در درام سبب می​شود که «ماه زدگان» به جایی برسد که بیشتر لودگی است تا روشنفکری و عمق. بیشتر شوخی​هایی که روی صحنه ساخته می​شود از آنجا که از درون اثر بیرون نیامده و بیشتر از شکل بازی​ها منتقل می شود چیزی جز گرم کردن صحنه و خنده گرفتن بی ربط با زمینه اثر نیست و هیچ کمکی به ضعف​های متنی و اجرایی نمایش.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khabaronline.ir/ علیرضا نراقی 
 
مطالب پیشنهادی:
 بهاره رهنما، الهام پاوه‌نژاد و مسعود دلخواه در یک نمایش/ گزارش تصویری
گزارش تصویری: صابر ابر و هانیه توسلی در نمایش «جیره‌بندی پر خروس برای سوگواری»
روایت بازیگران از نمایش جدید پارسا پیروزفر
گزارش تصویری نمایش «درس» داریوش مهرجویی
گفت‌و‌گو با روح الله جعفری، کارگردان نمایش تماشاچی محکوم به اعدام