وضعیت سفید
از این بازیگر این شب‌ها سریال وضعیت سفید در حال پخش است. وضعیت سفید بهانه‌ای شد تا به سراغش برویم و با او درباره حضورش در....


وضعیت سفید؛ یك اتفاق جدید در تلویزیون
 نام سیدجواد هاشمی با سینمای دفاع مقدس گره خورده است. بازیگری كه خودش می‌گوید تا به حال هفتاد و چند بار نقش رزمنده‌ها را بازی كرده در حال حاضر 46سال دارد.
 
سیدجواد هاشمی بازیگر، كارگردان، نویسنده، مجری و آهنگساز سینما و تلویزیون است.
دانش‌آموخته رشته كارگردانی از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و تا به حال در فیلم‌های زیادی همچون سجاده آتش، یاس‌های وحشی، پرواز در شب، سیمرغ، اخراجی‌ها‌ یك و دو و سه و... نقش‌آفرینی كرده است.
اولین كار جدی وی، تئاتر «حج ابراهیم حج عاشورا» سال ۱۳۵۸ به كارگردانی كمال‌الدین قراب در تئاتر شهر و تالار آزادی بود.
او پس ازاین كار تئاتر را در بخش هنری وزارت آموزش و پرورش ادامه داد و كارهای گوناگونی در زمینه سرود و آهنگ‌های انقلابی ارائه كرد، تا آن‌كه سال ۶۵ با بازی در فیلم سینمایی «پرواز در شب» ساخته رسول ملاقلی پور رسما وارد عرصه سینما شد.
از این بازیگر این شب‌ها سریال وضعیت سفید در حال پخش است. وضعیت سفید بهانه‌ای شد تا به سراغش برویم و با او درباره حضورش در سینمای دفاع مقدس و فعالیت‌های كنونی‌اش همصحبت بشویم.

خودتان آمار دقیقی دارید كه تا به حال چند بار در نقش رزمنده‌ها ظاهر شده‌اید و از این تعداد چند بارش به شهادت رسیده‌اید؟‌
فكر می‌كنم حدود 74 یا 75 بار. تا به حال 27 بار هم شهید شده‌ام.

ولی زمانی كه در اخراجی‌ها بازی كردید آقای ده‌نمكی گفت این فیلم جزو معدود كارهایی است كه سیدجواد هاشمی در آن شهید نمی‌شود.
نه. كاری كه شهید نشده باشم خیلی زیاد دارم. از آن طرف در خیلی از فیلم‌ها هم شهید شده‌ام. خیلی‌ها به من می‌گویند شهید سینمای ایران. آمار دقیقش همانی است كه در جواب سوال قبلی اشاره كردم.

من تصور می‌كنم هر كسی كه می‌خواهد فیلم یا سریال دفاع مقدس بسازد برای نقش رزمنده‌اش سراغ شما می‌آید و یك نقش برای سیدجواد هاشمی كنار می‌گذارد. درست است؟
اگر این اتفاق بیفتد خیلی خوشحال می‌شوم. با این كه من بیش از 70 بار نقش‌های مشابه هم بازی كرده‌ام هنوز كه هنوز است از من برای بازی در نقش رزمنده دعوت می‌شود. این اتفاق یعنی موفقیت برای بازیگری كه به قول خیلی‌ها در یك نقشی كلیشه شده است. اگر نقش شهید رجایی را در كنار نقش شهید كشوری و دیگران بگذارید یك سری تفاوت بین این آدم‌ها می‌بینید. جنس بازی‌ام در هركدامشان یك جور بوده است. به همین دلیل حیات من در بازیگری این نقش ادامه پیدا كرده است.

شاید به این خاطر است كه عده‌ای می‌گویند تصور مردم از رزمنده فقط یك شكل است و فقط یك شكل و شمایل با نام‌های سید و حاجی را به عنوان رزمنده می‌پذیرند.
در جبهه همه یا سید بوده‌اند یا حاجی. خاك جبهه آن قدر عزیز بود كه هر كس آنجا می‌رفت به او می‌گفتند حاجی.

در رابطه با سریال وضعیت سفید چطور؟ وقتی گفتند باید نقش یك رزمنده را بازی كنید واكنش‌تان چه بود؟
استقبال كردم. همین الان هم اگر دو تا نقش به من پیشنهاد كنند كه یكی‌اش رزمنده باشد من آن نقش رزمنده را بازی می‌كنم. چون قرارم با خدا این است كه در عرصه بازیگری شایستگی‌های مردان دوره دفاع مقدس را نشان بدهم. من سر حرفم هستم.

اینجا هم احساس می‌كردید دارید یك نقش رزمنده به قول خودتان متفاوت را بازی می‌كنید؟‌
بله. وضعیت سفید نسبت به كارهای جنگی بشدت كار متفاوتی است. نوع تفكر كارگردان متفاوت و بی‌نظیر است. او نگاه جدیدی به فریم‌ها و كادرهایش دارد به همین دلیل قصه را جور دیگری روایت كرده است. من پیش از وضعیت سفید با نعمت‌الله كار نكرده‌ بودم. وقتی اولین پلان را می‌گرفت با لذت جلوی دوربین رفتم. از نوع هدایت او خیلی راضی بودم. ایشان جزو نوادر كارگردان‌هایی است كه بازی و جنس بازی را بسیار خوب می‌شناسد. من دو كارگردان دیدم كه جنس بازی را خوب می‌شناسند. حمید نعمت‌الله و داوود میرباقری با این كه بازیگر نیستند اما این حوزه را می‌شناسند. این دو نفر می‌دانند كه چطور بازیگر را هدایت كنند و او را به بیراهه نبرند. دخالت‌های این كارگردان‌ها در هدایت بازیگر بیجا نیست.

به نظر شما رمز موفقیت حمید نعمت‌الله در بازی گرفتن از بازیگرانش چیست؟ چون خیلی از بازیگران مثل محمدرضا گلزار و حامد بهداد بهترین بازی‌هایشان را در فیلم‌های او ارائه دادند.
آقای نعمت‌الله هوشمندانه از بازیگرانی كه ظرفیت مناسب دارند استفاده می‌كند. هدایتشان هم درست است. بازیگران جوان وضعیت سفید هم بازیگران خوبی هستند. من سال‌ها با اینها كار كردم. كارشان را از كانون حر شروع كرده‌اند. عباس غزالی را من به عرصه سینما معرفی كردم. او از اوایل دوره راهنمایی در كانون حر بود.

نمی‌ترسید یك روزی اینها خیلی معروف بشوند و بیایند شما را به كاری معرفی كنند؟
اگر این اتفاق بیفتد خیلی خوشحال می‌شوم. این بچه‌ها یك روزی شاگرد من حساب می‌شدند. اگر اینها استاد من بشوند باعث افتخار من است.

بازیگران دیگری هم بوده اند كه توسط شما معرفی شده باشند؟
بله. خیلی‌ها مثل امیرحسین مدرس، علی سلیمانی، شهرام عبدلی، محسن طنابنده، مهرداد رایانی مخصوص، رحمان سیفی‌آزاد، و...اینها همه جزو گروه‌های تئاتر كانون حر بودند.
در عرصه موسیقی هم همین طور. علی لهراسبی، علی تفرشی و... در كانون حر فعالیت می‌كردند.

این ‌كانون حر كجاست؟‌ شاید خواننده‌های ما هم دوست داشته باشند بیایند آنجا آموزش ببینند!
روبه‌روی راه‌آهن تهران. آنجا حوزه بسیار مناسب برای رشد و شكوفایی استعدادهای نوجوانان است. حتی مداحان خیلی خوبی از كانون حر بیرون آمده‌اند. كانون حر زیر نظر آموزش و پرورش كار می‌كند. در آنجا از بچه‌ها هیچ شهریه‌ای نمی‌گیریم.

تا به حال وزارت ارشاد از كانون حر حمایتی هم كرده است؟
در زمان آقای صفار هرندی یك مقداری ما را حمایت كردند. سقف كانون داشت فرو می‌ریخت. پولی دادند كه آنجا را تعمیر كنیم.

خب. برویم سراغ بحث اصلی. به متفاوت بودن سریال وضعیت سفید اشاره كردید. یكی از جنبه‌های این تفاوت تصویربرداری آن است. پلان‌های نامتعارف و البته هنرمندانه این سریال چه تاثیری روی نقش‌آفرینی شما می‌گذاشت؟
اولش برایم عجیب بود. اما بعد عادت كردم. حس كردم این كار یك اتفاق جدید در تلویزیون است. امیدوارم مردم با نگاه تیزبینانه‌شان هنری‌تر این كار را قضاوت كنند. خیلی خوب است یك سریال روی عموم مردم اثر خوبی داشته باشد. اما اگر یك سریال بتواند عوام و خواص را تحت تاثیر قرار بدهد خیلی بهتر است. قطعا نحوه تصویربرداری روی بازی من اثر می‌گذارد. من می‌دانم كه اگر از من لانگ‌شات (نمای باز) بگیرند باید یك نوع بازی ارائه بدهم. اگر كلوزآپ (نمای بسته) بگیرند باید بازی دیگری داشته باشم.

نقش احمد در وضعیت سفید از یك نظر با دیگر رزمنده‌هایی كه بازی كردید تفاوت دارد. كلیشه فیلم‌های جنگی این است كه اطرافیان یك رزمنده او را تشویق به مبارزه در برابر دشمن می‌كنند. اما در اینجا خانواده احمد با جبهه رفتن او مخالف‌اند. این نكته را چقدر قبول دارید؟
خودم شخصیت احمد را به خاطر متفاوت بودنش دوست داشتم. برخورد و رابطه‌اش با خانواده‌اش جالب بود. خانواده ‌او از ترس موشكباران از تهران دور شده‌اند. از بین این جماعت فراری یك نفر پیدا می‌شود كه خودش به جبهه می‌رود و می‌جنگد. در این سریال در جنس بازی‌ام سعی كردم متفاوت باشم. من تنها بازیگری هستم كه با ریش تیغ‌زده نقشی بازی نكردم. به جز نقش شهید رجایی و شهید كشوری كه در دوره سربازی‌شان ریش‌هایم را زدم. خیلی از بازیگرانی كه مثل من روی اعتقاداتشان ایستادند، الان نیستند. آنها كنار گذاشته شدند. مگر شكل بازی شان را تغییر داده باشند و نقش منفی بازی كرده باشند. من تنها كسی هستم كه خودم را تغییر ندادم و هنوز دارم بازی می‌كنم. حتما تفاوت‌هایی بین بازی من بوده كه كارگردان انتخابم كرده.

دوست ندارید در كارنامه‌تان نقش منفی هم ثبت بشود؟
اگر سریالی تاریخی ساخته بشود چرا. اما در فیلم‌های امروزی نه. من به آقای میرباقری هم گفتم به من یك نقش منفی بدهید اما مردم مرا با این شرایط پسندیدند و با این نقش‌ها كنار آمدند. برای مردم باورپذیر نیست كه من نقش منفی بازی كنم. من باید به نظر مردم احترام بگذارم. باید نقش‌هایی بازی كنم كه در شأن شخصیت‌های قبلی باشد.

شما عملكرد كسانی را كه تحمل كردند و در شهر ماندند، بیشتر می‌پسندید یا آنها كه از تهران خارج شدند؟
راجع به دفاع مقدس نمی‌شود خیلی عقلایی حرف زد. حرف من شاید به بعضی‌ها بر بخورد. دفاع مقدس یك ماجرای عاشقانه است.
آبادان در محاصره قرار می‌گیرد و برخی مردم هنوز در خیابان احمدآباد قدم می‌زنند. آنها می‌گویند ما شهرمان را خالی نمی‌كنیم. از جهت عقلی این كار پسندیده نیست. اما حرفشان دلی و حساب است.
مثل شرایطی كه برای رزمندگان در شب عملیات اتفاق می‌افتد. می‌گویند عملیات دارد لو می‌رود. ما فقط 20 دقیقه وقت داریم. معبرها باید باز بشود. در 20 دقیقه امكان خنثی كردن همه مین‌ها نیست. چه‌كسی حاضر است برود و روی مین‌ها بیفتد تا معبری باز بشود.
از 100 نفری كه در چادر‌ها هستند هر 100 نفر دستشان را بالا می‌گیرند و برای شهادت آماده می‌شوند. این كار در این لحظه عین عشق و منطق است. به همین دلایل از من سوال نكنید من كدامشان را می‌پسندم. من جفتشان را می‌پسندم. من به كسی كه بی‌انصاف باشد، انتقاد دارم.
جنگیدن واجب كفایی بود. هر كس نرفت، جایش پر شد. جهاد جزو فروع دین است. خدا كسی را كه نجنگیده، به جهنم نمی‌برد. اما بی‌انصافی آنجاست كه كسی قدرنشناسی بكند. بگوید خب به من چه ربطی دارد؟ باید بگوید جنگ به من ربط دارد اما من نمی‌روم.
كسانی كه بعد از جنگ، قدر آدم‌های فداكار را نمی‌دانند، آدم‌های باانصافی نیستند. من از آدم‌های بی‌انصاف خوشم نمی‌آید. وضعیت سفید فرآیند اتفاقی است كه در هنگامه دفاع‌مقدس افتاد. این سریال، جامعه كوچكی را در یك باغ تحلیل می‌كند. این باغ می‌تواند نمادی از كل مملكت باشد.

به نظر شما وضعیت سفید داستان آدم‌های بی انصاف است یا آدم‌های بی‌گناهی كه فرار را بر قرار ترجیح داده‌اند؟
همه جور آدمی در این سریال هست. جذابیت فیلمنامه در همین‌هاست. در این كه خودت را در این آدم‌ها پیدا می‌كنی.

می‌شود بگوییم احمد غریبه‌ای در میان جمع است؟
«غریبه» نمی‌شود گفت. «آشنایی» كه مسیرش را نسبت به بقیه،‌ متفاوت انتخاب كرده است.

درباره بازیگران نقش مقابل‌تان صحبت كنید. بیشتر با چه كسانی تعامل داشتید؟
با همه بازیگران ارتباط داشتم. در كارهای آقای نعمت‌الله در هر صحنه‌اش یكی دو نفر نقش اصلی‌اند و بقیه در حاشیه هستند. همه هستند. اما آن پشت برای خودشان راه می‌روند. نعمت‌الله صحنه‌هایی گرفته كه حیرت‌انگیز است. او برای این كه شناور بودن آدم‌ها در یك شرایط روحی خاص را نشان بدهد، در جلوی قاب یك ماهی می‌گذاشت. شاید این ماهی را كسی نبیند اما ناخودآگاه این اثر بر تماشاگر تزریق می‌شود. ما داریم در پس‌زمینه بازی می‌كنیم، صدایمان شنیده می‌شود. اما در كلوزآپ چند اردك و ماهی را می‌بینیم. چنین اتفاقی در سینما و تلویزیون بی‌نظیر است.

سیدجواد هاشمی در مقطع موشكباران تهران كجا بود و چه می‌كرد؟‌
من در دوره موشكباران تئاتر بازی می‌كردم. یك‌نمایشی داشتیم به نام حج ابراهیم حج عاشورا. در این نمایش ظرفیت‌های دراماتیك كربلا را به ظهور می‌رساندیم. من از ته خیابان نواب به باغ فردوس می‌رفتم. مادرم خیلی نگران می‌شد. وقتی برمی‌گشتم به خاطر موشكباران تاریكی مطلق بود. آن موقع 15 سال داشتم. وقتی این خیابان‌ها را می‌آمدم جلوی پایم را نمی‌دیدم. از باغ فردوس تا میدان ولیعصر می‌دویدم. تاكسی‌ها پیاده‌ها را سوار نمی‌كردند. آن موقع ماشین‌ها جلوی چراغشان طلق آبی می‌گذاشتند. شیشه‌ها به صورت ضربدری چسب خورده بودند. این اتفاقات خیلی تلخ و در عین حال خاطره‌انگیز بود.

این خاطرات شما چقدر در سریال وضعیت سفید نمود دارد؟
من با خیلی از صحنه‌های وضعیت سفید عجین هستم. مخصوصا این صدا‌ «توجه توجه علامتی كه هم‌اكنون می‌شنوید...» وضعیت سفید حالتی بود كه چراغ‌ها را روشن می‌كردیم و همه چیز عادی می‌شد.

وضعیت سفید رویكرد متفاوتی نسبت به دیگر آثار دفاع مقدس دارد. این سریال شهر، را در وضعیت جنگ نشان می‌دهد و سراغ خاكریز‌ها نمی‌رود. به نظر شما در حال حاضر فیلم‌ها و سریال‌های جنگی بیشتر باید به كدام مقطع بپردازند. زمان جنگ یا بعد از آن؟
من معتقدم می‌شود فیلم‌های جنگی را از خاكریز بیرون بیاوریم. می‌شود از یك مكان دیگری؛ جنگ را لمس كرد. آژانس شیشه‌ای یكی از جذاب‌ترین فیلم‌های جنگی است؛ در حالی كه یك خاكریز هم در آن نیست. در این فیلم سنگرگرفتن و اسلحه و شلیك و دشمن و خودی هست.
باید آدم‌های جنگ را از ریشه بررسی كرد. ما می‌توانیم همت را داخل شهر ببینیم. شهید باكری را پشت میز دانشگاهش ببینیم. این طوری جذابیت‌های جدیدی برای فیلم دفاع مقدس به وجود می‌آید. چطور نوزادی به دنیا می‌آید؟ و در 13 سالگی حسین فهمیده می‌شود؛ این انسان تحت حمایت كدام سایه به اینجا رسیده است؟

احمد حضور كوتاهی در این سریال دارد. از این بابت نگران نبودید؟‌
من متری به نقش نگاه نمی‌كنم. فكر می‌كنم احمد چون با بقیه فرق دارد، در یاد‌ها می‌ماند. همیشه انتخاب‌هایم این‌طوری بوده. همیشه نگاه كردم كه كدام نقش با بقیه فرق دارد.

آقای نعمت‌الله چه توصیه‌هایی درباره این نقش داشت؟
او از این كه من شناور، امروزی و رئالیستی بازی می‌كنم بسیار راضی بود. می‌گفت من نباید به مرز ادا درآوردن نزدیك بشوم.

در حال حاضر مشغول انجام چه كارهایی هستید؟
یك نمایش به نام پنجره‌فولاد درباره امام رضا(ع) روی صحنه داشتم. مشغول اجرای یك سلسله نمایش درباره دفاع مقدس هستم كه از روز 25 شهریور شروع شده و احتمال دارد دوباره تمدید بشود. این نمایش‌ها در باغ موزه دفاع مقدس اجرا می‌شود. یك فیلم سینمایی به نام پیشونی سفید ساختم كه الان مراحل صداگذاری را می‌گذراند. امیدوارم این فیلم برای جشنواره كودك و نوجوان اصفهان آماده بشود. سریال وضعیت سفید را در حال پخش دارم. سه ماه پیش تله‌فیلم نشانی سوم به كارگردانی من از شبكه سه پخش شد ولی در حال حاضر پیشنهاد زیاد دارم. تا زمانی كه فیلمم راهی جشنواره نشود، تمایل به كار كردن ندارم.

به عنوان یك هنرمند از جایگاه فعلی‌تان چقدر راضی هستید؟‌
كار ما با تمام سختی‌ها و مشقت‌ها و شلوغی‌هایی كه دارد، لذت‌بخش است. داور و قاضی كارهای ما، مردم هستند. وقتی بد كار بكنیم، قضاوت مردم بسیار درست و منطقی است. آنها از ما انتقاد می‌كنند. وقتی هم خوب كار كنیم تشویقمان می‌كنند. این اتفاق باعث می‌شود ما رشد كنیم و دلگرم شویم. بنابراین در كار ما خستگی وجود ندارد.

فكر می‌كنید مردم در كدام حوزه‌ها بیشتر شما را تشویق می‌كنند. یعنی سیدجواد هاشمی را به عنوان یك بازیگر بیشتر تشویق می‌كنید یا كارگردان و مجری و نویسنده؟
مردم مرا به عنوان بازیگر نقش‌های مثبت می‌شناسند؛ در حالی كه من خودم كارگردانی را بیشتر می‌پسندم. من در دانشگاه درس كارگردانی خوانده‌ام. كارگردانی برای من هیجان بیشتری دارد. كارگردانی برایش مثل معلمی است. البته شغل اصلی‌ام تدریس است و 27 سال است كه دارم معلمی می‌كنم. به وسیله كارگردانی می‌توانم مفاهیمی را به تماشاگرم منتقل كنم. در كل در مقام نویسنده و كارگردان از خودم راضی‌ترم.

تدریس‌تان به چه صورت است؟ وقت كم نمی‌آوردید برای تدریس؟
با بچه‌های دانش‌آموز سرود و تئاتر كار می‌كنم. یك سری كلاس دارم. البته شاگردانم سر كلاس می‌روند. خودم هم گاهی اوقات سر می‌زنم.

شما در هر سه قسمت اخراجی‌ها حضور داشتید. اگر اخراجی‌ها 4 ساخته شود، باز هم در آن بازی می‌كنید؟
باید از آقای ده‌نمكی بپرسید. برای فیلم جدیدش هنوز دعوت نشدم. خودم از كارهایی كه به سیاست گره بخورد خیلی راضی نیستم. من در خیلی از محافل بدون این كه بخواهم، سیاسی شده‌ام. دوست دارم حرف‌های اخلاقی بزنم. از دفاع مقدس و اهل بیت حرف بزنم. دوست دارم در بعد فرهنگی برای بچه‌ها حرف بزنم. دوست ندارم سیاسی بازی كنم. اخراجی‌ها‌ 3 وارد حیطه سیاسی شد و من نقش آدمی را داشتم كه از انتخابات كناره‌گیری می‌كرد و می‌خواست به مردم كمك بكند. خودم هم همین روحیه را دارم. همین حرف‌ها را گفتم، آقای ده‌نمكی از دستم ناراحت شد. از من پرسید كه چرا از او انتقاد كردم. من گفتم انتقاد نكردم. گفتم اخراجی‌ها وقتی لذت‌بخش است و در قلب مردم نفوذ می‌كند كه حرف‌های دفاع مقدس را بزند. اخراجی‌ها با دفاع مقدس شروع شده و باید با دفاع مقدس هم به اتمام برسد. من معتقدم اخراجی‌ها 4 باید احیاگر فرهنگ ناب دفاع مقدس باشد.

فكر می‌كنید مجموعه اخراجی‌ها به لحاظ محبوبیت چه سیری را طی كرد؟
عوامل اخراجی‌ها باید متوجه شوند كه یك بهتر از دو بود و دو بهتر از سه. خدا نكند كه سه بهتر از چهار باشد.

به عنوان آخرین سوال درباره فیلم پیشونی‌سفید كه كارگردانی‌اش را به عهده دارید، توضیح بدهید. چرا در اولین فیلمتان ژانر كودك و نوجوان را انتخاب كردید؟‌
به نظر من، بچه‌ها را باید جدی گرفت. البته این فیلم درباره نوجوانان و بزرگسالان است. از بس بچه‌ها را جدی نگرفتیم، فیلم‌های بچه‌ها نابود شده است. الان فیلم خوب برای كودكان و نوجوانان نداریم. بچه‌های ما مجبورند چیزهای دیگر نگاه كنند. چون به آنها خوراك نمی‌دهیم. من به این فیلم بسیار جدی نگاه كردم. فیلمی ساختم با بازیگران خوب، گریم منحصر به‌فرد، هزینه زیاد و البته كارگردانی بسیار ضعیف!




گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir


مطالب پیشنهادی:
گفتگو با بازیگر نقش عمو بهرام در سریال «وضعیت سفید»
گفتگو با کارگردان و نویسنده سریال «وضعیت سفید»
نگاهی به بازی بازیگران سریال موفق حمید نعمت‌الله
گزارش تصویری سریال وضعیت سفید
بازیگر سریال وضعیت سفید: این سریال یك كیك خوشمزه است!