این روزها صحبت از سریالهایی مانند «تا ثریا» و شیدایی زیاد است. اتفاقاتی در این سریالها میافتد كه تماشای آنها از تلویزیون برای مردم تازگی دارد.
ثریا ، زن پا به سن گذاشته برای حل مشكلات زندگی راههای جدیدی را تجربه میكند. حمید (امیر جعفری) در سریال شیدایی یكی از «توتوبازان» قهار است؛ همین خصوصیت او زندگی خانوادگیاش را دچار فراز و نشیبهایی میكند...این سوژههای جدید میتواند مردم را برای تماشای تلویزیون خودمان بیش از گذشته مشتاق كند.
آیا این آثار و ادامه این روش سریالسازی میتواند باعث جذب مخاطب بیشتر برای تلویزیون شود. تاثریا، شیدایی و پنجره سریالهای جدیدی هستند كه از چند روز قبل پخش آنها از شبكههای مختلف تلویزیون آغازشده است.
البته به این سریالها باید آثاری مانند «در پناه تو» و «كلانتر» را هم اضافه كرد كه بازپخش آن از یكشنبه شب از شبكه 2 سیما شروع شد.
پیش از این هم تلویزیون با سریالهایی مانند «ستایش» و «از یاد رفته» توانست مردم زیادی را پای تلویزیون بنشاند.
این سریالها موضوعات مختلفی را محور داستان خود قرار دادهاند و جالب اینجاست كه شخصیت اصلی بیشتر این سریالها خانمها هستند و همین اتفاق میتواند دلیل خوبی باشد كه خانمهای خانه مشتری این آثار شوند.
چند سال پیش با راهاندازی شبكه «فارسیوان» این اتفاق به شكل فراگیری در بیشتر جامعه ما رُخ داد و با عث ایجاد موجی به نام تماشای سریالهای «زنمحور » شد.
سریالهای این شبكه كه قهرمان بیشتر آنان زنان بودند، خانوادههای ایرانی و بخصوص خانمها را درگیر خود كردند. سریالهایی بسیار سطحی كه هیچ سِنخیتی با تفكر و فرهنگ ایرانیان نداشتند و دقیقا وفاداری و اخلاقمداری زنان ایرانی را نشانه گرفته بودند.
اما چون قصه متفاوتی داشتند، توانستند مشتری زیادی پیدا كنند. این اتفاق زنگ خطر را برای مسوولان به صدا در آورد؛ زنگی كه بموقع صدای آن شنیده شد.
با این اوصاف و با توجه به سریالهایی كه سالجاری از تلویزیون روی آنتن رفتند آیا میتوان به این نتیجه رسید كه امروزه مردم به جای انتخاب شبكههای ماهوارهای فارسی زبان،شبكههای داخلی را برای تماشا انتخاب میكنند؟
فرصتی مناسب به نام اعتماد مخاطب
علی لدُنی، تهیهكننده سریال «از یاد رفته» هنوز از موفقیت این سریال سرخوش است.
خودش به خبرنگار «جامجم» میگوید: زمان پخش از یاد رفته ایرانیان مقیم خارج از كشور با ما تماس میگرفتند و از این سریال تعریف و تمجید میكردند و از ما میخواستند كه ساخت اینگونه آثار را ادامه دهیم.
استقبال داخلی و خارجی از سریال از یاد رفته این نكته را به اثبات رساند كه میتوان فضایی را ایجاد كرد كه مردم به جای تماشای آثار ماهوارهای، سریالهای خودمان را تماشا كنند. اما واقعیت این است كه هنوز برنامه متمركزی برای تولید آثاری كه بتوانند با آثار ماهوارهای رقابت كنند به وجود نیامده است.
لدنی با اشاره به این نكته كه با یك پژوهش ساده میتوان به این نتیجه رسید كه مردم از تماشای سریالهای ماهوارهای خسته شدهاند و ریتم، ساختار و داستان آنها را نمیپسندند، میگوید: این فرصت خوبی است تا تلویزیون آنتن شبكههای خود را با سریالها و آثار نمایشی مردمپسند، پُر كند.
تهیهكننده سریال از یاد رفته در پاسخ به این پرسش كه چرا مردم سریالهایی را كه با محور زنان ساخته میشوند،بیشتر میپسندند، میگوید: وقتی شخصیت اصلی یك سریال خانم خانه دار است بالطبع زنان خانه مشكلات و خواستههای خود را در او میبینند و به همین دلیل سریال را تماشا میكنند تا نتیجه زندگی دراماتیك قهرمان سریال را ببینند.
وی میافزاید: هر كدام از خانمها به روش خود مدیریت خانواده را به عهده دارند و زمانیكه آنها مدیریت فرهنگی خانه را هم به دست میگیرند، میتوانند بقیه اعضای خانواده را هم به تماشای یك سریال ترغیب كنند.به همین دلیل جذب مخاطب خانم برای تلویزیون بسیار مهم است.
این تهیهكننده تلویزیون در پاسخ به این سوال كه چگونه میتوان جریانی را كه در تلویزیون و ساخت سریالها به وجود آمده است حفظ كرد، میگوید: متن و فیلمنامه خوب حرف اول را میزند. روی فیلمنامه از یاد رفته حدود 4 سال كار شد. وقتی فیلمنامه عمق داشته باشد و سطحی نباشد، مسلما مخاطبان را راضی نگه خواهد داشت.
كلیشهشكنی به سبك ثریا
سعید فرهادی، نویسنده جوانی است كه فیلمنامه «تاثریا» را نوشته است، فیلمنامهای جذاب و پرفراز و نشیب كه پرداختن به مسائل روز یكی از محاسن آن است.
اما حُسن مهمتر این فیلمنامه شخصیت اصلی آن است كه یك زن پا به سن گذاشته است.زنی كه 15 سال پیش شوهرش فوت كرده و او به تنهایی بار زندگی را به دوش كشیده و سه فرزند خود را بزرگ كرده اما اكنون در 50 سالگی با چالشهای جدیدی در زندگیاش روبهرو شده است. تصمیمات او با گذشته فرق دارد.
او قهرمانی است كه با قهرمانان دیگر سریالهای زنمحور تفاوت دارد و همین تفاوت باعث شده سریال تاثریا كه چند قسمت از پخش آن میگذرد به یكی از آثار دیدنی تلویزیون تبدیل شود.
ثریا چگونه به شخصیت جذاب تلویزیونی تبدیل شده است؟ فرهادی در پاسخ میگوید: یكی از دلایل این موفقیت این است كه در سریال تاثریا كلیشه شكنی شده است. تاكنون خیلی كم پیش آمده كه در تلویزیون سریالی ساخته شود كه قهرمان آن یك زن مُسن باشد كه محور داستان است و بقیه اتفاقات و شخصیتهای داستان حول او چیده شده باشد.
فرهادی توضیح میدهد كه سریالهای زنانه مخاطبپسند هستند و میتوانند درصد مخاطبان تلویزیون را افزایش دهند اما نویسندگان و كارگردانان كمی هستند كه سراغ چنین موضوعاتی میروند.
دلیل این عدم تمایل هم به این نكته برمیگردد كه در پرداختن به مسائل زنان بیم عبور از خط قرمزها و به حاشیه كشیده شدن میرود. سازندگان اینگونه آثار باید با حساسیت بسیار بالایی كار كنند و خطر حركت روی لبه تیغ را بپذیرند.
فرهادی میگوید: برای حفظ اینگونه آثار و ادامه یافتن جریان تولید آنها باید مدیران تلویزیون و مسوولان صبر داشته باشند و بگذارند كه سریال راه خود را ادامه دهد و به مرور پیام خود را به مخاطب منتقل كند.
نویسنده سریال تا ثریا با ذكر این نكته كه تاكنون همراهی مسوولان با این سریال خوب بوده، میگوید: نباید در حین ساخت و پخش تا ثریا عجله به خرج داد و با نمایش كوچكترین مساله انرژی منفی را به سمت سازندگان روانه كرد. باید صبر كرد تا قصه راه خود را برود و مخاطب را با شخصیتها درگیر كند و گذاشت كه مخاطب خودش پیام شخصیتها را دریافت كند.
فرهادی در پاسخ به این پرسش كه چگونه میتوان تولید سریالهای مخاطب پسند را افزایش داد، میگوید: باید به گروههای سازندهای كه آثار موفق در پرونده كاری خود دارند، اعتماد كرد. نباید با اما و اگرهای بیمورد آنها را محتاط و ترسو كرد و آنها را وادار كرد كه آثار خنثی بسازند تا زمانیكه سریالها حرف و قصه جدیدی برای مخاطب داشته باشند، مردم همراهی با تلویزیون را رها نخواهند كرد.
كپیبرداری امكانپذیر نیست!
محمود گبرلو، منتقد و نویسنده تلویزیون نیز بر این باور است كه تلویزیون با تنوع موضوع در سریالسازی توانسته نظر مردم را جلب كند.
او میگوید شبكههای تلویزیون زیاد شدهاند و خوراك لازم را دارند. به همین دلیل همتی بزرگ و ملی لازم است تا آثاری خوب و جذاب روانه آنتن تلویزیون شود. هنرمندان باید به تلویزیون بیایند و آثار در خور توجه بسازند.
گبرلو با ذكر این نكته كه سوژهها و موضوعات دراماتیك مثل ازدواج، طلاق، اختلاف بین اعضای یك خانواده و...در تمام دنیا شباهتهایی به یكدیگر دارند، میگوید: اما چنین نیست كه پرداختن به این موضوعات در همه جای دنیا شبیه به هم باشد.
نویسندگان و كارگردانان هر كشوری بنا به مقتضیات فرهنگی و مذهبی خود این موضوعات را به تصویر میكشند بنابراین نباید وقتی اثری مورد توجه قرار میگیرد، برخی این گفته را ترویج دهند كه این اثر تقلید یا كپیبرداری از فلان اثر خارجی است.
این منتقد با ذكر این نكته كه نقد و بررسی آثار تلویزیونی و نمایشی باید از سوی كارشناسان صورت گیرد، میگوید: اما متاسفانه اكنون شرایط به گونهای است كه هر كسی در هر جایگاهی كه هست درباره آثار تلویزیونی و سینمایی اظهارنظر میكند. حتی برخی اوقات تریبونهای عمومی تبدیل به مكانی برای نقد این آثار میشود.
در حالیكه نقد وقتی سازنده و كاربردی است كه از سوی كارشناسان مطرح شود. به همین دلیل باید همه مردم اعم از مسوولان، مدیران و عموم مردم با سعه صدر بیشتری به آثار تلویزیونی نگاه كنند و با دیدن كوچكترین شباهت حتی در موضوع این قضیه را بزرگنمایی نكنند كه این اثر كپیبرداری از آثار خارجی است؛ كپیبرداری از آثار ماهوارهای در تلویزیون و كشور ما امكانپذیر نیست چون فرهنگ و مذهب ما اصلا با آنها همخوانی ندارد كه بتوانیم از روی آثار آنها الگوبرداری كنیم.
گبرلو معتقد است كه منتقدان و كارشناسان هم برای بهترشدن آثار نمایشی باید این آثار را با آثار داخلی مقایسه كنند و آنها را بر اساس امتیازی كه به آثار خارجی میدهند، رتبهبندی نكنند.
بعد از موج فارسیوان و دیگر شبكههای ماهوارهای، تلویزیون خیلی زود توانست آنتن خود را از آثار دیدنی پر كند. اكنون ساخت آثار خانوادگی در اولویت است. اگر باورها و اعتقادت خانواده حفظ شود، جامعه هم با مشكلات كمتری روبهرو خواهد بود.
تلویزیون در عصر رسانهها میتواند راه جامعه را هموارتر كند اگر همراهیها با تلویزیون بیشتر شود.
ثریا ، زن پا به سن گذاشته برای حل مشكلات زندگی راههای جدیدی را تجربه میكند. حمید (امیر جعفری) در سریال شیدایی یكی از «توتوبازان» قهار است؛ همین خصوصیت او زندگی خانوادگیاش را دچار فراز و نشیبهایی میكند...این سوژههای جدید میتواند مردم را برای تماشای تلویزیون خودمان بیش از گذشته مشتاق كند.
آیا این آثار و ادامه این روش سریالسازی میتواند باعث جذب مخاطب بیشتر برای تلویزیون شود. تاثریا، شیدایی و پنجره سریالهای جدیدی هستند كه از چند روز قبل پخش آنها از شبكههای مختلف تلویزیون آغازشده است.
البته به این سریالها باید آثاری مانند «در پناه تو» و «كلانتر» را هم اضافه كرد كه بازپخش آن از یكشنبه شب از شبكه 2 سیما شروع شد.
پیش از این هم تلویزیون با سریالهایی مانند «ستایش» و «از یاد رفته» توانست مردم زیادی را پای تلویزیون بنشاند.
این سریالها موضوعات مختلفی را محور داستان خود قرار دادهاند و جالب اینجاست كه شخصیت اصلی بیشتر این سریالها خانمها هستند و همین اتفاق میتواند دلیل خوبی باشد كه خانمهای خانه مشتری این آثار شوند.
چند سال پیش با راهاندازی شبكه «فارسیوان» این اتفاق به شكل فراگیری در بیشتر جامعه ما رُخ داد و با عث ایجاد موجی به نام تماشای سریالهای «زنمحور » شد.
سریالهای این شبكه كه قهرمان بیشتر آنان زنان بودند، خانوادههای ایرانی و بخصوص خانمها را درگیر خود كردند. سریالهایی بسیار سطحی كه هیچ سِنخیتی با تفكر و فرهنگ ایرانیان نداشتند و دقیقا وفاداری و اخلاقمداری زنان ایرانی را نشانه گرفته بودند.
اما چون قصه متفاوتی داشتند، توانستند مشتری زیادی پیدا كنند. این اتفاق زنگ خطر را برای مسوولان به صدا در آورد؛ زنگی كه بموقع صدای آن شنیده شد.
با این اوصاف و با توجه به سریالهایی كه سالجاری از تلویزیون روی آنتن رفتند آیا میتوان به این نتیجه رسید كه امروزه مردم به جای انتخاب شبكههای ماهوارهای فارسی زبان،شبكههای داخلی را برای تماشا انتخاب میكنند؟
فرصتی مناسب به نام اعتماد مخاطب
علی لدُنی، تهیهكننده سریال «از یاد رفته» هنوز از موفقیت این سریال سرخوش است.
خودش به خبرنگار «جامجم» میگوید: زمان پخش از یاد رفته ایرانیان مقیم خارج از كشور با ما تماس میگرفتند و از این سریال تعریف و تمجید میكردند و از ما میخواستند كه ساخت اینگونه آثار را ادامه دهیم.
استقبال داخلی و خارجی از سریال از یاد رفته این نكته را به اثبات رساند كه میتوان فضایی را ایجاد كرد كه مردم به جای تماشای آثار ماهوارهای، سریالهای خودمان را تماشا كنند. اما واقعیت این است كه هنوز برنامه متمركزی برای تولید آثاری كه بتوانند با آثار ماهوارهای رقابت كنند به وجود نیامده است.
لدنی با اشاره به این نكته كه با یك پژوهش ساده میتوان به این نتیجه رسید كه مردم از تماشای سریالهای ماهوارهای خسته شدهاند و ریتم، ساختار و داستان آنها را نمیپسندند، میگوید: این فرصت خوبی است تا تلویزیون آنتن شبكههای خود را با سریالها و آثار نمایشی مردمپسند، پُر كند.
تهیهكننده سریال از یاد رفته در پاسخ به این پرسش كه چرا مردم سریالهایی را كه با محور زنان ساخته میشوند،بیشتر میپسندند، میگوید: وقتی شخصیت اصلی یك سریال خانم خانه دار است بالطبع زنان خانه مشكلات و خواستههای خود را در او میبینند و به همین دلیل سریال را تماشا میكنند تا نتیجه زندگی دراماتیك قهرمان سریال را ببینند.
وی میافزاید: هر كدام از خانمها به روش خود مدیریت خانواده را به عهده دارند و زمانیكه آنها مدیریت فرهنگی خانه را هم به دست میگیرند، میتوانند بقیه اعضای خانواده را هم به تماشای یك سریال ترغیب كنند.به همین دلیل جذب مخاطب خانم برای تلویزیون بسیار مهم است.
این تهیهكننده تلویزیون در پاسخ به این سوال كه چگونه میتوان جریانی را كه در تلویزیون و ساخت سریالها به وجود آمده است حفظ كرد، میگوید: متن و فیلمنامه خوب حرف اول را میزند. روی فیلمنامه از یاد رفته حدود 4 سال كار شد. وقتی فیلمنامه عمق داشته باشد و سطحی نباشد، مسلما مخاطبان را راضی نگه خواهد داشت.
كلیشهشكنی به سبك ثریا
سعید فرهادی، نویسنده جوانی است كه فیلمنامه «تاثریا» را نوشته است، فیلمنامهای جذاب و پرفراز و نشیب كه پرداختن به مسائل روز یكی از محاسن آن است.
اما حُسن مهمتر این فیلمنامه شخصیت اصلی آن است كه یك زن پا به سن گذاشته است.زنی كه 15 سال پیش شوهرش فوت كرده و او به تنهایی بار زندگی را به دوش كشیده و سه فرزند خود را بزرگ كرده اما اكنون در 50 سالگی با چالشهای جدیدی در زندگیاش روبهرو شده است. تصمیمات او با گذشته فرق دارد.
او قهرمانی است كه با قهرمانان دیگر سریالهای زنمحور تفاوت دارد و همین تفاوت باعث شده سریال تاثریا كه چند قسمت از پخش آن میگذرد به یكی از آثار دیدنی تلویزیون تبدیل شود.
ثریا چگونه به شخصیت جذاب تلویزیونی تبدیل شده است؟ فرهادی در پاسخ میگوید: یكی از دلایل این موفقیت این است كه در سریال تاثریا كلیشه شكنی شده است. تاكنون خیلی كم پیش آمده كه در تلویزیون سریالی ساخته شود كه قهرمان آن یك زن مُسن باشد كه محور داستان است و بقیه اتفاقات و شخصیتهای داستان حول او چیده شده باشد.
فرهادی توضیح میدهد كه سریالهای زنانه مخاطبپسند هستند و میتوانند درصد مخاطبان تلویزیون را افزایش دهند اما نویسندگان و كارگردانان كمی هستند كه سراغ چنین موضوعاتی میروند.
دلیل این عدم تمایل هم به این نكته برمیگردد كه در پرداختن به مسائل زنان بیم عبور از خط قرمزها و به حاشیه كشیده شدن میرود. سازندگان اینگونه آثار باید با حساسیت بسیار بالایی كار كنند و خطر حركت روی لبه تیغ را بپذیرند.
فرهادی میگوید: برای حفظ اینگونه آثار و ادامه یافتن جریان تولید آنها باید مدیران تلویزیون و مسوولان صبر داشته باشند و بگذارند كه سریال راه خود را ادامه دهد و به مرور پیام خود را به مخاطب منتقل كند.
نویسنده سریال تا ثریا با ذكر این نكته كه تاكنون همراهی مسوولان با این سریال خوب بوده، میگوید: نباید در حین ساخت و پخش تا ثریا عجله به خرج داد و با نمایش كوچكترین مساله انرژی منفی را به سمت سازندگان روانه كرد. باید صبر كرد تا قصه راه خود را برود و مخاطب را با شخصیتها درگیر كند و گذاشت كه مخاطب خودش پیام شخصیتها را دریافت كند.
فرهادی در پاسخ به این پرسش كه چگونه میتوان تولید سریالهای مخاطب پسند را افزایش داد، میگوید: باید به گروههای سازندهای كه آثار موفق در پرونده كاری خود دارند، اعتماد كرد. نباید با اما و اگرهای بیمورد آنها را محتاط و ترسو كرد و آنها را وادار كرد كه آثار خنثی بسازند تا زمانیكه سریالها حرف و قصه جدیدی برای مخاطب داشته باشند، مردم همراهی با تلویزیون را رها نخواهند كرد.
كپیبرداری امكانپذیر نیست!
محمود گبرلو، منتقد و نویسنده تلویزیون نیز بر این باور است كه تلویزیون با تنوع موضوع در سریالسازی توانسته نظر مردم را جلب كند.
او میگوید شبكههای تلویزیون زیاد شدهاند و خوراك لازم را دارند. به همین دلیل همتی بزرگ و ملی لازم است تا آثاری خوب و جذاب روانه آنتن تلویزیون شود. هنرمندان باید به تلویزیون بیایند و آثار در خور توجه بسازند.
گبرلو با ذكر این نكته كه سوژهها و موضوعات دراماتیك مثل ازدواج، طلاق، اختلاف بین اعضای یك خانواده و...در تمام دنیا شباهتهایی به یكدیگر دارند، میگوید: اما چنین نیست كه پرداختن به این موضوعات در همه جای دنیا شبیه به هم باشد.
نویسندگان و كارگردانان هر كشوری بنا به مقتضیات فرهنگی و مذهبی خود این موضوعات را به تصویر میكشند بنابراین نباید وقتی اثری مورد توجه قرار میگیرد، برخی این گفته را ترویج دهند كه این اثر تقلید یا كپیبرداری از فلان اثر خارجی است.
این منتقد با ذكر این نكته كه نقد و بررسی آثار تلویزیونی و نمایشی باید از سوی كارشناسان صورت گیرد، میگوید: اما متاسفانه اكنون شرایط به گونهای است كه هر كسی در هر جایگاهی كه هست درباره آثار تلویزیونی و سینمایی اظهارنظر میكند. حتی برخی اوقات تریبونهای عمومی تبدیل به مكانی برای نقد این آثار میشود.
در حالیكه نقد وقتی سازنده و كاربردی است كه از سوی كارشناسان مطرح شود. به همین دلیل باید همه مردم اعم از مسوولان، مدیران و عموم مردم با سعه صدر بیشتری به آثار تلویزیونی نگاه كنند و با دیدن كوچكترین شباهت حتی در موضوع این قضیه را بزرگنمایی نكنند كه این اثر كپیبرداری از آثار خارجی است؛ كپیبرداری از آثار ماهوارهای در تلویزیون و كشور ما امكانپذیر نیست چون فرهنگ و مذهب ما اصلا با آنها همخوانی ندارد كه بتوانیم از روی آثار آنها الگوبرداری كنیم.
گبرلو معتقد است كه منتقدان و كارشناسان هم برای بهترشدن آثار نمایشی باید این آثار را با آثار داخلی مقایسه كنند و آنها را بر اساس امتیازی كه به آثار خارجی میدهند، رتبهبندی نكنند.
بعد از موج فارسیوان و دیگر شبكههای ماهوارهای، تلویزیون خیلی زود توانست آنتن خود را از آثار دیدنی پر كند. اكنون ساخت آثار خانوادگی در اولویت است. اگر باورها و اعتقادت خانواده حفظ شود، جامعه هم با مشكلات كمتری روبهرو خواهد بود.
تلویزیون در عصر رسانهها میتواند راه جامعه را هموارتر كند اگر همراهیها با تلویزیون بیشتر شود.
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
تازه ترین عکسهای سریال «شیدایی»
«تا رهایی» روایتی مردانه از مشکلات اجتماعی
گفتگو با ستاره اسکندری بازیگر سریال «شوق پرواز»
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
تازه ترین عکسهای سریال «شیدایی»
«تا رهایی» روایتی مردانه از مشکلات اجتماعی
معرفی 13 فیلم تلویزیونی جدید
مجموعه های جدید با بازیگران سرشناس در راه استتا ثریا به روایت آزیتا حاجیانگفتگو با ستاره اسکندری بازیگر سریال «شوق پرواز»