بچه‌های بازیگوش
كارها و اقدامات بانمك اعضای خانواده‌ای كه قصه مجموعه براساس آن به جلو می‌رود، با استقبال تماشاگران تلویزیونی روبه‌رو شد و....
                              

در اغلب مجموعه‌های خانوادگی تلویزیونی كه شبكه‌های مختلف تلویزیونی تهیه و تولید می‌كنند، بچه‌ها نقش مهمی دارند.
 
به همین دلیل، جای تعجب ندارد كه در هر یك از آنها، حداقل با دو یا سه دختر و پسر كودك و نوجوان روبه‌رو می‌شویم. اهمیت نقش و شخصیت این بچه‌ها كمتر از شخصیت‌های بزرگسال قصه نیست و حتی بعضی وقت‌ها، آنها اهمیتی بیشتر و بالاتر از بزرگسالان و پدر و مادرها در پیشبرد قصه و ماجراهای آن دارند.
مجموعه كمدی ـ خانوادگی «بچه‌های بازیگوش» (با نام اصلی out numbered) هم از این قاعده جدا نیست و از همان عوامل و عناصری بهره گرفته و استفاده می‌كند كه بقیه مجموعه‌های مشابه دنبال می‌كنند.
این مجموعه انگلیسی كه از سوی شبكه بی‌بی‌سی تهیه شده، یك كمدی موقعیت است كه حال و هوایی بریتانیایی دارد و اولین‌بار سال 2007 روی آنتن رفت.
كارها و اقدامات بانمك اعضای خانواده‌ای كه قصه مجموعه براساس آن به جلو می‌رود، با استقبال تماشاگران تلویزیونی روبه‌رو شد و راه را برای تولید سه فصل بعدی آن هموار كرد. چهار فصل این مجموعه در 30 اپیزود تهیه شده و پخش آن تا امسال ادامه داشته است.
در یك كلام می‌توان گفت خط اصلی قصه مجموعه درباره پدر و مادری است كه در حال بزرگ‌كردن سه فرزند كودك و نوجوان خود هستند، ولی ماجراها و اتفاقاتی كه برای این خانواده رخ می‌دهد به قدری متنوع و وسیع است كه تعریف قصه زندگی روزمره آنها بیش از سه سال است كه ادامه دارد.
خود تهیه‌كنندگان مجموعه از آن به عنوان یك كمدی بزن و بكوب اسم می‌برند و هیو دنیس و كلر اسكینر در آن در نقش والدین خانواده ظاهر شده‌اند، گرچه این دو پدر و مادر قصه مجموعه هستند، ولی نمی‌توانند حاكمیت خود را به خانه و بچه‌ها اعمال كنند.
در حقیقت سه فرزند آنها از آنجا كه تعداد بیشتری از اعضای خانه را تشكیل می‌دهند، توانسته‌اند حرف و موقعیت خود را به كرسی بنشانند و زمام امور را به دست بگیرند.
نقش این سه فرزند بازیگوش و حكمران را تایگر دروهانی، دانیل روشه و رومانا ماركوئیز بازی می‌كنند. اندی همیلتون به عنوان خالق اصلی مجموعه، در كنار تهیه آن وظایفی مثل كارگردانی و نگارش فیلمنامه را هم انجام داده است. البته در این كار او از همراهی گای جنكین استفاده كرده است.

استقبال منتقدان از بازیگوشی بچه‌ها
منتقدان تلویزیونی از تحسین‌كنندگان اصلی بچه‌های بازیگوش هستند و این نشان می‌دهد در كنار استقبال خوب تماشاگران عادی از آن، این مجموعه‌‌ دارای چنان جنبه‌های غنی هنری هم بوده كه توانسته اینچنین روی منتقدان سختگیر تاثیر مثبت بگذارد و آنها را وادار كند كه نقدهای مثبت فراوانی روی آن بنویسند.
دلایل متعددی برای این كار وجود دارد و منتقدان تلویزیونی چیزهای زیادی در ارتباط با رضایت خود از مجموعه و اپیزودهای مختلف آن ابراز می‌كنند.
مهم‌ترین نكته‌ای كه مورد توجه منتقدان قرار گرفته حال و هوای واقعگرای مجموعه است كه با وجود لحن كمدی خود ـ كه اجازه می‌دهد فیلمنامه‌نویسان پا را از محدوده واقعیت‌های روزمره زندگی فراتر گذاشته و با بهره‌گیری از عنصر فانتزی، یكسری قصه‌های سرگرم‌كننده خیالی و غیرواقعگرا ارائه دهند ـ‌ به واقعیت‌های زندگی خانوادگی وفادار است و تصویری ملموس، طبیعی و غیر دروغین از یك جمع خانوادگی و مسائل و مشكلات آنها را به تصویر می‌كشد. این تصویرگری رئالیستی مهم‌ترین حسن بچه‌های بازیگوش است.
در كنار این حسن مهم، فیلمنامه آزاد مجموعه هم كه سعی دارد قید و بندهای فیلمنامه‌نویسی را كنار گذاشته و به بازیگران امكان ابتكار عمل بدهد، سخت مورد توجه منتقدان و تماشاگران سخت‌پسند قرار گرفته است.
سازندگان فیلم بارها و بارها در طول تولید مجموعه اعلام كردند فیلمنامه برای آنها فقط حكم یك دستورالعمل كلی را دارد و قرار نیست بازیگران اصلی و فرعی بچه‌های بازیگوش، كاملا به آن وفادار مانده و طبق آن عمل كنند.
این آزادی عمل به بازیگران امكان آن را می‌دهد تا در كنار اجرای دستورات و رهنمودهای كارگردان مجموعه، به كار بداهه‌سازی بپردازند و صحنه‌های خودجوشی را خلق كنند كه در فیلمنامه به آنها اشاره‌ای‌ نشده است.
این بداهه‌سازی بخش مهمی از زمان مجموعه را در هر اپیزود به خود اختصاص می‌دهد و از نظر زمانی می‌توان گفت 30 درصد صحنه‌های مجموعه اختصاص به همین مساله دارد.
در كمتر مجموعه كمدی ـ تلویزیونی می‌توان یك چنین وضعیتی را مشاهده كرد و با بازیگرانی سر و كار داشت كه بداهه‌سازی نقش بسیار مهمی در كار بازیگری‌شان دارد.

فیلمنامه‌نویسی به روش بداهه‌گویی
به گفته اندی همیلتون: «شاید یكی از مهم‌ترین نكاتی كه مجموعه ما را از بقیه كارهای مشابه جدا می‌كرد، همین بحث بداهه‌سازی بازیگران است. در حقیقت، این بداهه‌سازی شرایطی را در قصه مجموعه به وجود می‌آورد كه كسی نمی‌تواند پیش‌بینی لحظات و اقدامات بعدی را بكند و نوعی هیجان برای كشف ادامه قصه وجود دارد. این امر تا حد زیادی از كلیشه‌ای‌شدن قصه و كار جلوگیری می‌كند. بیشتر كار من سر صحنه فیلمبرداری این بود كه فضای كلی كار را برای بازیگران تشریح می‌كردم و می‌گفتم در این سكانس چه می‌خواهم و به دنبال چه چیزی هستیم. پس از ترسیم كلیت كار، حالا بازیگران باید جزئیات ماجرا را خودشان به صورت بداهه خلق كنند و قصه را جلو ببرند. در این رابطه، خیلی وقت‌ها به چیزهای تازه‌ای می‌رسیدیم كه تا قبل از آن اصلا فكرش را نمی‌كردیم. به كمك بداهه‌سازی، بعضی وقت‌ها فیلمنامه شكل تازه‌ای به خودش می‌گرفت و وارد مسیر جدیدی می‌شد. اگر می‌دیدم این مسیر تازه جذاب است و می‌تواند تبدیل به یك قصه مستقل شود، آن را دنبال می‌كردم. این نكته باعث خلق فضاها و موضوعات جدیدی می‌شد كه كمك زیادی به بهترشدن كلیت كار می‌كرد.»
با این حال، خالق بچه‌های بازیگوش این واقعیت را اعتراف می‌كند كه انجام چنین كاری بسیار سخت بود و توان و انرژی فراوانی از بازیگرانش می‌گرفت.
هیو دنیس، پدر خانواده مجموعه در همین رابطه می‌گوید: «خب، بار اصلی این كار روی دوش من و بقیه بازیگران بود. اما از آنجاكه ما كلیت موضوع را می‌دانستیم، سعی داشتیم حول همان محور حركت كنیم. با وجود این، بداهه‌سازی وقت و توان آدم را می‌گیرد، ولی بدون آن هم نمی‌توان به یك كمدی موفق دست پیدا كرد. در تمام كارهای كمدی از عنصر بداهه‌سازی كمك گرفته می‌شود و ما فقط كمی به این عنصر شاخ و برگ دادیم. برای خود ما بازیگران نقش‌های كمدی هم بهتر است كه هنگام بازی دستمان بازگذاشته شود تا بتوانیم براساس موقعیت‌های موجود، چیزهای بانمك تازه‌ای را به كلیت قصه اضافه كنیم. فرق بازیگران نقش‌های كمدی ـ تلویزیونی با دیگر كارهای درام و جدی در همین نكته است.
در نقش‌های دیگر شما فقط مجاز هستید دیالوگ‌هایی را كه در اختیارتان گذاشته‌اند به زبان بیاورید و همه چیز تحت كنترل است.
جذابیت بازی در نقش‌های كمدی این است كه‌ آزادی عمل بیشتری دارید و مجبور نیستید فقط آن كاری را انجام دهید كه از شما خواسته شده است. در اینجا شما می‌توانید چیزهایی به نقش اضافه كنید و از خودتان ابتكاراتی نشان دهید كه كارگردان به دنبال آنها نبوده است.»

جوایز بسیار برای بچه‌های بازیگوش
بچه‌های بازیگوش به دلیل نوآوری‌‌های زیادی كه داشت در طول چهار سالی كه روی آنتن بود (آخرین اپیزود این مجموعه حدود دو ماه قبل به روی آنتن رفت)‌ موفق به دریافت جوایز متعددی از مراسم‌های مختلف اهدای جوایز در انگلستان شد و مراسم‌هایی مثل جوایز رویال تلویزیون سوسایتی، كمدی بریتانیا و اتحادیه روزنامه‌نگاران تلویزیونی جایزه بهترین مجموعه كمدی سال خود را به آن دادند.
از اواسط تابستان كه بحث پایان‌یافتن فصل چهارم بچه‌های بازیگوش مطرح شده، رسانه‌های گروهی و منتقدان صحبت تولید فصل پنجم آن را مطرح كردند.
تهیه‌كنندگان مجموعه هنوز هم صحبتی درباره تولید فصل تازه آن نكرده‌اند و كسی نمی‌داند آیا ماجراجویی‌های این خانواده پرجمعیت باز هم به صورت دنباله‌دار ادامه خواهد یافت یا خیر.
مسوولان شبكه بی‌بی‌سی گفته‌اند سن بازیگران كودك و نوجوان مجموعه بالا رفته و به همین خاطر آنها می‌ترسند دوباره از‌آنها به عنوان بازیگر كم‌سن و سال فصل پنجم استفاده كنند.
در عین حال، آنها نمی‌خواهند ایفای نقش سه فرزند خانواده را ـ‌ به دلیل محبوبیت زیاد سه بازیگر كودك و نوجوان چهار فصل مجموعه در بین تماشاگران تلویزیونی ـ به بازیگران تازه‌وارد دیگری بدهند.
با این وجود، تایگر بازیگر نقش جیك در یك مصاحبه تلویزیونی فاش كرد جمع اعضای خانواده شب اول سال نو میلادی (و به مناسبت شب كریسمس)‌ یك برنامه ویژه تك‌اپیزودی بچه‌های بازیگوش را به روی آنتن می‌برند.
آنها در یك اپیزود ویژه ایام تابستان هم ظاهر خواهند شد و پس از آن دیگر معلوم نیست چه بلایی سر مجموعه خواهد آمد.
بلاتكلیفی در امر تولید فصل پنجم بچه‌های بازیگوش در شرایطی است كه برنامه‌سازان تلویزیونی در آمریكا، امتیاز تولید نسخه دوباره‌سازی‌شده جدید آن را خریداری كرده‌اند و بزودی نسخه آمریكایی آن با حضور بازیگران و عوامل تلویزیونی آمریكا به روی آنتن خواهد رفت.
همیلتون خالق اصلی مجموعه می‌گوید امكان تولید فصل جدیدی از مجموعه وجود دارد و شرط آن این است كه ایده‌های خوبی برای تولید 13 اپیزود در اختیار داشته باشد. منتقدان تلویزیونی هم بر همین اساس پیشنهاد داده‌اند سازندگان مجموعه، سه شخصیت كودك و نوجوان را از محیط خانه بیرون برده و آنها را روانه مدرسه و كلاس درس كنند! این پیشنهاد می‌تواند زمینه خوبی برای تولید فصل جدید مجموعه را هموار كند.

تصویری شاد از آرزوهای بچه‌ها
عموم تماشاگران برنامه‌های تلویزیونی، قشر متوسط هر جامعه‌ای هستند و بچه‌های بازیگوش روی زندگی خانواده‌ای از همین قشر تمركز می‌كند.
خانواده براكمانز در جنوب لندن زندگی می‌كنند و پدر و مادر خانواده مقهور سه فرزند شیطان خود هستند. همیلتون فكر تولید مجموعه را در سال 1998 مطرح كرد.
در این سال، همكاری مشترك او با جنكین به نام «رهاكردن الاغ مرده» به پایان پخش خود رسیده بود و مسوولان شبكه بی‌بی‌سی از او خواسته بودند كار تولید مجموعه تازه‌ای را شروع كند.
در ابتدای كار قرار بود یك مجموعه طولانی‌ تولید شود، اما با آغاز فیلمبرداری كل شرایط كاری تغییر كرد و تهیه‌كنندگان آن تصمیم گرفتند با بالابردن زمان پخش هر اپیزود، تعداد اپیزودها را كمتر كنند. بخش اعظم صحنه‌های مجموعه نه در پلاتو كه در یك منزل واقعی فیلمبرداری شد. سازندگان مجموعه در ابتدای كار نگران آن بودند كه بازیگران كودك و نوجوان نتوانند پا به پای بازیگران بزرگسال كار بداهه‌سازی را پیش ببرند.
به گفته هیو دنیس: «در اغلب كمدی‌های موقعیت تلویزیونی، دیالوگ‌های بازیگران كودك توسط نویسندگان بزرگسال نوشته می‌شوند. به همین دلیل، در این مجموعه‌ها با بازیگران كوچولویی روبه‌رو هستید كه جمله‌های كسانی را به زبان می‌آورند كه حدود 30 سال از خودشان بزرگ‌تر هستند. شما این طرز صحبت‌كردن را باور نمی‌كنید و واقعا دوست دارید آنها مثل خودشان حرف بزنند و عمل كنند. بچه‌ها باید چیزی را به نمایش بگذارند كه هستند و نه چیزی كه هیچ ارتباطی با آنها ندارد، اما كار بداهه‌سازی ما این امكان را فراهم كرد كه بچه‌های بازیگر ما به زبان خودشان صحبت كنند و آمال و آرزوها و دیدگاه‌های خودشان را بیان كنند.» جنكین به حرف‌های دنیس اینها را اضافه می‌كند: «شما در مقام تماشاگر بندرت بچه‌های مجموعه‌های كمدی را قبول و باور می‌كنید و به سختی می‌توانید بپذیرید كه آنها واقعی هستند. گرایش عمومی آنها به سمت همان كلیشه‌های همیشگی است كه در عموم كارهای كمدی تلویزیونی می‌بینید: كوچولوهای شیرین‌زبانی كه حرف‌های بزرگسالانه می‌زنند و به دوربین خیره می‌شوند تا باعث خنده تماشاچی شوند. ما تصمیم گرفتیم تلاش تازه‌ای كنیم تا كاری انجام دهیم كه تا قبل از آن، مجموعه‌های تلویزیونی چنین كاری نكرده‌اند».
نشریه معتبر دیلی‌میرر از بچه‌های بازیگوش به عنوان یكی از كارهای برتر تلویزیونی اسم برد كه البته فصل‌های دوم، سوم و چهارم آن نتوانستند به پای فصل اول آن برسند. برخی از منتقدان تلویزیونی، آن را با كار موفق آمریكایی «شینفیلد» مقایسه كردند و نویسنده تایمز به خوانندگان این نشریه پیشنهاد كرد فرصت تماشای اپیزودهای مختلف مجموعه را از دست ندهند.
با این حال بچه‌های بازیگوش مخالفانی هم داشت. به عنوان مثال، كوین ماهر در همین نشریه تایمز نوشت: «این مجموعه نه بانمك است و نه دراماتیك. رابطه بین آدم‌های بزرگ و آدم‌های كوچك آن نامعلوم و ناقص بوده و قصه اپیزودهای آن فاقد جذابیت است»؛ اما استقبال گسترده تماشاگران از فصل‌های مختلف مجموعه حكایت از آن می‌كند كه كسی این جور نقدهای منفی را خیلی جدی نگرفته است.


گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture  
منبع: jamejamonline.ir


مطالب پیشنهادی:
كارآگاه‌هایی كه از دنیای ادبیات به تلویزیون پا گذاشتند
درمورد سریال «عامل ناشناخته»
هیجان و خطر در كنار گارد ساحلی
پلیس‌های غیرمتعارف
درباره نیكول كیدمن و دوبله‌هایش