شخصیت‌محوری ما مهندس جوانی است كه از تهران به عسلویه می‌آید و در آنجا پروژه‌اش با مشكل مواجه می‌شود. در شب عروسی به مراسم نمی‌رسد كه....
                                                         
همه چیز درخدمت باورپذیری مخاطب
با توجه به شرایط اقلیمی مناطق صنعتی- تجاری، سختی‌ها و مصیبت‌های گوناگونی در راه تولید و گاه اكتشاف فرآورده و محصول صنعتی برای فعالان در آن عرصه رقم می‌خورد. نمایش رنج‌ها و تلاش‌های صنعتگران در راه تولید با محوریت درام می‌تواند بخشی از این فعالیت‌ها را در معرض قضاوت بیننده تلویزیونی قرار دهد. این روزها خبرهای مسرت‌بخشی از اكتشاف چاه‌های نفت و گاز از منطقه پارس جنوبی می‌شنویم.
«منظومه آتش» مجموعه تلویزیونی است كه هر شب ساعت 21 و تكرار آن، روز بعد ساعت 15:15 از شبكه «شما» پخش می‌شود. این سریال داستان مهندسی جوان است كه در منطقه عسلویه در 2 جبهه كار و زندگی شخصی با مشكلاتی دست و پنجه نرم می‌كند. در مجالی كوتاه با برخی دست‌اندركاران این مجموعه تلویزیونی همسخن شدیم.

از نیروهای بومی بهره بردیم
حسین سیدزاده، تهیه‌كننده سریال منظومه آتش می‌گوید: در ارتباط با توانمندی منطقه پارس جنوبی، كه طرح عظیم ملی است، قرار شد سریالی در آن منطقه بسازیم. بر این اساس، طرحی به سیمای مركز بوشهر ارائه كردیم كه پس از تصویب طرح در مركز امور استان‌ها، نگارش فیلمنامه آغاز شد. كار نگارش و بازنویسی 8 ماه زمان برد. پس از اخذ مجوز، تولید سریال آغاز شد.
وی می‌افزاید: در این سریال سعی كردیم از نیروهایی بهره ببریم كه خودشان از بچه‌های جنوب باشند. به طور مثال موسیقی سریال را آقای ستار اوركی ساختند كه اهوازی هستند.
اتفاق‌های منظومه آتش در 2 جغرافیای جنوب و تهران رخ می‌دهد. تهیه‌كننده در ارتباط با این دوتكـه‌شدن روند داستان و اهمیت دادن به شاخصه‌های بومی معتقد است: شخصیت‌محوری ما مهندس جوانی است كه از تهران به عسلویه می‌آید و در آنجا پروژه‌اش با مشكل مواجه می‌شود. در شب عروسی به مراسم نمی‌رسد كه این قضیه برای او مشكلاتی رقم می‌زند. ساختار داستان سریال به شكلی طراحی شده كه مهندس جوان، هم در محل كارش در عسلویه و هم كنار خانواده خود در تهران با معضلاتی دست و پنجه نرم می‌كند. كاری كه ما در گزینش بازیگران انجام دادیم، این بود كه بازیگران بومی و تهرانی جای خودشان ایفای نقش كردند. حدود 75 درصد از رخدادهای داستان در بوشهر می‌گذرد و 25 درصد در تهران سرو‌شكل می‌گیرد.

تهیه‌كننده سریال در ارتباط با گزینش كارگردان و نحوه پخش این مجموعه داستانی در ادامه می‌افزاید: با مشورت‌هایی كه انجام دادیم، یكی از دوستان كه در تهران بود، متولی را به ما معرفی كرد. كارگردان پس از مطالعه طرح فیلمنامه و سیناپس‌ها، آمادگی خود را برای همكاری با ما اعلام كردند. ما از شیوه كار و رفتار ایشان رضایت داشتیم. كارگردان تلاش كرد با توجه به برآورد، سریال را بخوبی جمع كند.
وی بیان می‌كند: در این سریال حدود 205 بازیگر مطرح سینما و تلویزیون همچون ثریا قاسمی، حسن جوهرچی، مهدی امینی‌خواه، آرام جعفری، نسرین غلامی، شهنام شهابی، اسفندیار مهرتاش، محمدرضا نوروزی و... همچنین حدود 50 بازیگر بوشهری در یك سكانس تا 150 سكانس نقش‌آفرینی كردند.

مسافری از جنوب
ستار اوركی، آهنگساز منظومه آتش در ارتباط با موسیقی مجموعه می‌گوید: برای بخش‌هایی كه داستان در عسلویه می‌گذرد، موسیقی جنوبی ساختم. از آنجا كه خودم بچه اهواز هستم، با آن جغرافیا مانوس و آشنا هستم. به هر روی آن موسیقی‌ای را كه آنجا رایج است و می‌توانست با محیط سازگار باشد، طوری كه نه از كار بیرون بزند و نه آنقدر تهی و درونی باشد برای این بخش از داستان آماده كردم كه به نظرم به محتوا و مفهوم سریال هم نزدیك است. برای قسمت‌های تهران هم یك موسیقی شیك شهری به سبك پاپ كاركردم. موسیقی این سریال به طور كامل آكوستیك و با اركستر آماده شده است.
نقطه پیوند تماشاگر با سریال عنوان‌بندی آن است. آهنگساز منظومه آتش، درباره شكل‌گیری موسیقی عنوان‌بندی می‌گوید: این بخش از موسیقی به طور كامل براساس تصاویر ساخته شد. موسیقی متن اثر هم نشات گرفته از همین موسیقی عنوان‌بندی است. یعنی به گونه‌ای موسیقی متن و عنوان‌بندی با هم آمیخته شده‌اند. البته در موسیقی عنوان‌بندی از ملودی‌های جنوبی بهره نبردیم كه این موضوع هم دلیل دارد. چون بیشتر داستان در تهران می‌گذرد. در بخش جنوب، رخداد‌های داستانی آنچنان محوریت ندارند. اگر به قصه دقیق شوید، می‌بینید سیامك، مهناز و سیاوش از تهران به جنوب می‌روند. مادر از تهران با بچه‌هایش در جنوب ارتباط برقرار می‌كند در واقع داستان به نوعی بر این آدم‌هایی كه ساكن تهران هستند، متمركز است. حالا داستان این آدم‌ها یك سری شاخه و برگ‌هایی دارد كه در جنوب به مسیر حركت آنها افزوده می‌شود.

بخش‌هایی از موسیقی این سریال با كمك خواننده كُر، رنگ و لعاب ویژه‌ای پیدا كرده است. اوركی در ارتباط با ضرورت استفاده از كُر در موسیقی متن می‌گوید: خواننده كر سریال خانم سارا علی‌پور است. بهره بردن از كُر در موسیقی كاملا سلیقه‌ای است. برخی مواقع، آهنگساز تسلیم میل كارگردان است یعنی كارگردان به عنوان رهبر گروه فیلمسازی متذكر می‌شود كه به فرض برای شخصیت‌پردازی در موسیقی از كُر استفاده شود.
خودم نیز استفاده از صدای سوپرانو در موسیقی را می‌پسندم. این موضوع استفاده از كُر فقط مختص ایران نیست و در تمام دنیا وجود دارد. برای فیلم «ریسمان باز» در جشنواره هامبورگ حضور داشتم. فیلم‌های زیادی از تركیه و آلمان دیدم كه از كُر در موسیقی خود بهره برده بودند. البته استفاده از كُر به فضای داستان نیز مرتبط است.
آهنگساز باید مختصر و مفید از آوای سوپرانو بهره ببرد. به هر حال ما ناچاریم برخی مواقع از كُر در موسیقی استفاده كنیم، چون امكانات خیلی گسترده‌ای برای ساخت آهنگ نداریم. شما به سازبندی‌ها هم كه نگاه كنید وضعیت ما را نشان می‌دهد. فلوت، فلوت باس، زهی، اغلب در سازبندی‌های ما حضور پررنگ‌تری دارند. گاهی اوقات لازم است برای شخصیت‌پردازی در موسیقی از كُر استفاده كنیم. هرچند در این مسیر، میل و نظر كارگردان هم نقش اصلی را ایفا می‌كند.

زیستن با واقعیت
باورپذیری، اصلی مهم در سر و سامان دادن یك اثر داستانی است. این مهم چه در نوع ارائه شخصیت توسط بازیگر و چه در انتخاب درست مكان زندگی آدم‌های داستان و نوع پوشش و عملكرد آنها در محیطی كه در آن تنفس می‌كنند، نقش بسزایی ایفا می‌كند. هادی قمیشی در سریال منظومه ‌آتش ردای مهندس شمس را تن كرده است. وی علاوه بر ایفای نقش، طراحی صحنه و لباس سكانس‌های جنوب این سریال را نیز انجام داده است.
قمیشی شیوه پیوند خود را به گروه منظومه آتش این‌ گونه شفاف می‌كند: از طرف كارگردان 2 سال پیش برای بازی و كار طراحی صحنه و لباس دعوت شدم. به عنوان طراح صحنه و لباس یك ماه بیشتر در خدمت دوستان نبودم، به علت مشكلی كه برایم به وجود آمد نتوانستم كار طراحی را ادامه دهم و فقط به بازیگری پرداختم.

در بازبینی لوكیشن كه خدمت دوستان در عسلویه بودیم با مجموعه مهندس‌های شركت پارس جنوبی آشنا شدم و به نوعی از كم و كیف كار آنان باخبر شدم. در ارتباط با ویژگی و شاخصه‌های نقش خودم با دوستان مهندس آنجا مشورت می‌كردم. شمس در این سریال مهندس احداث پالایشگاه است. درون داستان هم متوجه می‌شویم اینها در حال احداث پایگاه جدیدی هستند كه اتفاقات خاصی در مسیر كاری آنها می‌افتد. روی شرایط و رویه كاری آدم‌هایی كه در آن منطقه فعالیت می‌كردند، مقداری تحقیق كردم تا مهندس شمس را منطبق با واقعیت نشان دهم.
قمیشی درباره حضور بازیگران و آدم‌های بومی در كنار افراد حرفه‌ای می‌گوید: بازیگران بومی بیشتر از بچه‌های تئاتر بوشهر بودند و به نظرم خیلی خوب از عهده نقش‌های خود بر آمدند. برخی دوستانی كه در عسلویه مشغول به كار بودند، لطف كردند به عنوان هنرور با ما همراه شدند. در چند سكانسی كه جلسات كارشناسی در قصه طراحی شده بود، تعدادی از دوستان و مهندسان شاغل در عسلویه هم حضور داشتند.
به هر حال كار كردن با این طیف از دوستان یك سری مشكلاتی را به طور طبیعی دارد، مثل برداشت‌های متعدد و طولانی شدن زمان تصویربرداری‌، ولی قبل از این كه دوستان جلوی دوربین حاضر شوند هم بنده و هم آقای جوهرچی با آنها صحبت می‌كردیم و راهنمایی‌های لازم را انجام می‌دادیم تا راه بیفتند و هنگام تصویربرداری خیلی با مشكل مواجه نشوند، چون اضطراب داشتند.
قمیشی آماده‌سازی لوكیشن‌ها و شیوه كار طراحی خود را چنین شرح می‌دهد: یك ماهی كه خدمت دوستان در جنوب بودم امور صحنه و لباس را آنجا سر و شكل دادم.
در طراحی همیشه سعی دارم به واقعیت نزدیك شوم یعنی تغییرات زیادی اعمال نمی‌كنم تا تماشاگر وقتی صحنه‌ها را می‌بیند، حس واقعی خود را نسبت به آن جغرافیا و فضا داشته باشد. به طور معمول خودم را دخیل نمی‌كنم كه با تغییرات خاص حضور طراح بیشتر حس شود. همیشه منطبق با واقعیت پیش آمده‌ام.
قمیشی روند سریال‌سازی در مراكز استان‌ها را چنین ارزیابی می‌كند: من پیش از این، تجربه كار در مراكز استانی را داشتم. خودم برای مركز كرمان سریالی ساختم. شما در مراكز استان‌ها با شرایط سخت و امكانات كمتری مواجه هستید. بضاعت استان‌ها متاسفانه اندك است. جا دارد همین جا از طرف بنده بنویسید كه واقعا باید به مراكز استان‌ها رسیدگی بیشتری شود، چون به لحاظ حضور نیروهای بومی و بازیگران محلی شرایط مناسبی برای همكاری فراهم است.

قاب‌های بدلی
منظومه آتش در 2 جغرافیای جنوب و پایتخت می‌گذرد. هر یك از این مناطق از منظر بافت تصویری ویژگی‌های خاصی می‌طلبد، مرتضی غفوری، تصویربردار سریال نگاه خود را به این دو جغرافیای متفاوت چنین شرح می‌دهد: در بخش جنوب به خاطر فضای پر حرارت آن منطقه سعی كردیم تصویر را گرم‌تر بگیریم، چون می‌خواستیم گرما را به بیننده منتقل كنیم. بخش تهران را خیلی معمولی و اندكی شیك‌تر گرفتیم. صحنه‌های داخلی تهران را چه در قاب‌بندی و چه در نورپردازی می‌خواستیم نسبت به صحنه‌های جنوب جذاب و پررنگ و لعاب‌تر درآید.
بهره بردن از نورهای آبی برای سكانس‌های شب یك امر عادی جهت پوشش دادن صحنه‌های شبانه است كه گاه این نورهای غلو شده با واقعیت منافات داشته و زیاد به دیده مخاطب خوشایند نیست. غفوری ضرورت نورهای آبی را این‌گونه شرح می‌دهد: خودم به نورهای آبی علاقه بسیار دارم و در همه كارهایم بهره می‌برم. البته خیلی از همكارانم استفاده این شكلی از نور آبی را نمی‌پسندند. در كل امضای كار من با همین نورهای آبی است. منظومه آتش قرار بود از یك فیلتری رد شود كه حس سینمایی‌تری القا كند. ابتدای كار توافق كردیم تصاویر را بشدت خوش رنگ و لعاب‌تر بگیریم. وقتی تصاویر از آن فیلتر رد می‌شود رنگ‌ها افت كرده و به كیفیت مطلوب می‌رسد. الان چنین اتفاقی نیفتاده، به همین علت رنگ‌ها خیلی بد و فاقد كیفیت است.

لایه‌های پنهان شخصیت دلیل پذیرش بازی‌ام شد
مجید سعیدی، بازیگر نقش منصور شایقی در مجموعه منظومه آتش می‌گوید: پس از مطالعه فیلمنامه، به دلیل وجود لایه‌های پنهان در كاراكتر منصور در تقابل با شخصیت مهندس پارسا، همكاری با این گروه را پذیرفتم و تصور می‌كنم بخش قابل توجهی از آنچه در فیلمنامه اولیه بود، در مرحله تولید به اجرا در آمد.
سعیدی ادامه می‌دهد: همچنین حضور حسن جوهرچی به عنوان پارتنر این نقش به پرورش بهتر كاراكتر منصور و پیشبرد داستان كمك بسیاری كرد.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
  
منبع: jamejamonline.ir


مطالب پیشنهادی:
گزارشی از پشت صحنه مجموعه داستانی «راستش را بگو»
معرفی چند فیلم تلویزیونی که به زودی درقاب شیشه ای می‌درخشد
گزارشی از مجموعه پشت كوه‌های بلند
گزارشی از پشت صحنه مجموعه «یك لحظه دیرتر»
همه چیز درباره سریال‌های شبکه دوم سیما در سال 91 +عکس