من دو برابر دیگران عمر مفید میكنم
دكتر اسماعیل آذر، چهره آشنای شعر و ادب ایران كه دیر زمانی است او را در هیات مجری مسابقه «مشاعره» میبینیم، ابتدا خود را چنین معرفی میكند: «من دو برابر دیگران عمر میكنم، چون دو برابر آنها توی زندگیم سرعت دارم.»
دكتر آذر در حالی كه گریم میشود (در اتاقكی واقع در مجموعه فرهنگی سعدآباد) با اشتیاق شروع میكند به پاسخ دادن به سوالهای مطرح نشده من. از عشقش به ادبیات و فرهنگ ایرانی میگوید. كمی آن طرفتر شركتكنندهها همراه خانوادههایشان دور هم نشسته و مشغول خوردن شام هستند. بعد از اتمام گریم با هم به محل ضبط سری جدید برنامه میرویم كه با چادرهای رنگی و نورانی و با تابلوهایی كه اشعار به صورت سیاهقلم روی آن نقش شده، منظره بدیعی ساخته و فضای اردوگاههای تفریحی ـ آموزشی را در ذهن تداعی میكند. اسماعیل آذر با طیب خاطر از پخش زودهنگام سری جدید مسابقه مشاعره خبر میدهد.
آقای دكتر! شما جدا دو برابر دیگران سرعت دارین؟
(میخندد) خب تا حدی بله. من دو برابر دیگران كار میكنم و در كار سرعت دارم، پس دو برابر دیگران عمر مفید میكنم.
در سری قبلی این برنامه و در بخش مشاعره كودكان، رقابت حذف شده بود. آیا فكر نمیكنید بخشی از لذت مشاعره، رقابتی بودن اون و میل به برنده شدنه؟
ببینید ما تو بخش مشاعره بچهها نمیتونیم رقابت ایجاد كنیم، چون بچهها رقابت رو نمیدونن و براشون سخته. از نظر ما همه بچهها برنده هستن. بچهای كه از شش سالگی میاد و شعر میخونه، باید برنده اعلام بشه. این پیروزی داره، اون شعر رو یاد گرفته كه بیاد اینجا پیروز بشه. ما هم اونو پیروز میدان میدونیم. ولی در بخش بزرگسالها برنامه رو كاملا رقابتی دیدیم و برای اونها مهمه كه هر كدوم بتونه نفر اول بشه و جایزه چهار پنج میلیونی رو از آن خودش بكنه و خواهش میكنم حتما بنویسین این اسمها رو كه ازشون یاد میكنم. آقای دكتر قاسمی مدیر شبكه و آقای علمداری قائممقامش. باور بكنین اینها با تمام وجود در خدمت برنامه هستن. خودشون رو وقف كردن. پیامبر اكرم(ص) فرمودن اگر كسی كار نیكی كرد از او یاد كنید تا دیگران هم درس بگیرند و به این كار روی بیاورند.
مشاعره چگونه میتونه آموزنده باشه و ادبیات رو انتقال بده؟
شعر ابتدا یه هنره. بعد هم مضامین شعرهای ما مضامین الهی و حكمیه. سعدی میگه: «چو افتادهای دست افتاده گیر» وقتی این شعر سعدی رو میخونین یا میشنوین روی شما تاثیر میذاره. یا این شعر «من نه آنم كه زبونی كشم از چرخ فلك / چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم باشد» كه معنیش اینه اگر روزگار بر وفق مرادم نچرخه، چرخ فلك رو به هم میریزم. تو به معنای این شعر فكر میكنی و روی تو تاثیر میذاره و بعد عمل میكنی. یعنی شعر، حكمت را كه مقوله نظری است، بتدریج برای تو به عمل تبدیل میكنه. یعنی احساس تو رو به علم تبدیل میكنه. عمق میبخشد و در تو استوار و پایدار میشه. درست مثل این كه مدام بگی من فلانی رو دوست دارم، آدم خوبیه. كمكم این حس در تو عمیق و تبدیل به علم میشه. دلیل این كه انسانها نمیتونن با هم سازگار باشن اینه كه نسبت به هم علم ندارن. نقش بازی میكنن. ریا میكنن.
چه میكنین با كلكهایی كه در مشاعره رایجه؟ از جمله حفظ كردن اشعاری كه با حرف خاصی شروع یا تمام میشه؟
هر كسی تا سه بار میتونه این كارو بكنه. میدونی چرا؟ واسه این كه ما نمیخوایم اینجا كسی دیگری رو آزار بده. میخوایم رفاقت باشه. بعضیها از این كارا میكنن، ما جلوشونو میگیریم. مثلا من شروع میكنم به قصه گفتن، حكایت كردن، نمیذارم این مسابقه در سطح بمونه و سعی میكنم اونها رو به عمق ادبیات ببرم و ادبیات رو برای شركتكنندهها و بینندهها شیرینتر كنم.
چه مشكلاتی بر سر راه تولید این برنامه وجود داشته و اصلا چرا پخش این برنامه قطع شد؟
از اونجا كه حدود دو سال این برنامه به صورت پیوسته روی آنتن شبكه آموزش بود به صلاحدید مدیر شبكه بد ندیدیم شاید برای این كه تغییری هم در ذائقه مخاطب ایجاد بشه، موقت قطع بشه. شاید تكرار و تسلسل این برنامه، خیلی خوشایند نباشه. انشاءالله با تولید سری جدید برنامه، شیرینی به كام مخاطبان بیاد. اما در مورد مشكلات تولید؛ بزرگترین مشكلی كه ما برای تولید این برنامه داشتیم، هماهنگی برای انتخاب لوكیشن برنامه بود. حدود 45 روز در سطح تهران گشتیم و میخواستیم برنامه حتما در پاركها ضبط بشه. پاركها و فرهنگسراها مشكلات متعددی داشتند. عدم همكاری و هماهنگی سازمانهای مربوط هم به این امر دامن میزد. نهایتا با كمك مسئولان، مجموعه تفریحی و فرهنگی كاخ سعدآباد برای ضبط این برنامه هماهنگ شد. جا داره از مدیر مجموعه، آقای عبدللهنژاد هم تشكر بكنیم.
متاسفانه سه شب گذشته هم به دلیل بارش بارون، ضبط این برنامه به مشكل خورد. به هر حال امیدواریم مراحل ضبط و تولید برنامه هر چه سریعتر و باكیفیتتر انجام بشه.
در سری جدید این برنامه چه تدابیری برای تصویریتر كردن آن اندیشیده شده؟
چون برنامه، مشاعره است، ما نمیتونیم تغییر چندانی در محتوای اون ایجاد كنیم. به همین دلیل هر از گاهی در فرم برنامه تغییراتی رو اعمال میكنیم.
به عنوان مثال سریهای اول بیشتر در استودیو بود، بعد برنامه به فضای باز برده شد، به مكانهای تاریخی شهرهای مختلف. ما این برنامه رو داریم برای تابستون میسازیم و شكل اردو و اردوگاه بهش دادیم. یه جور اردوی تابستونی. تمام عناصری كه در این برنامه هست بوی سفر، بوی اردو و بوی تابستون میده. در هر قسمت خوانندگانی رو دعوت كردیم كه برای ایجاد ترنم، فرح و بهجت بینندگان ترانههایی رو اجرا میكنن. بچههای كوچك زیر 10 سال شعرخوانی دارن. اما اونچه در این مشاعره برای اولین بار اتفاق میفته، مساله كتابخوانی است. این بخش از مطالبات رهبر عزیز بوده است. ایشون همیشه گفتن جامعه جوان ما باید با كتاب خوندن آشنا بشن و به كتاب خوندن گرایش مستمر پیدا بكنن. بههمین دلیل در این مجموعه برنامههای تابستانی، ما كتابخوانی رو هم به برنامه مشاعره آوردیم. البته این بخش برای تماشاگران حاضر در صحنه در نظر گرفته شده و نه شركتكنندگان. اینجا باید عرض كنم نهاد كتابخانههای كشور كمال همكاری رو با ما كرده و میكنه. امیدواریم با این تدابیر، برنامه برای مخاطبان و هموطنان عزیزم جذابیت بیشتری پیدا بكنه. به قول حافظ: «جامه زهد و جام می، گرچه نه در خور هماند/ این همه نقش میزنم از جهت رضای تو»
كارگردانی این برنامه رو علیرضا فرحجو كه بحق نقششو در مجموعه برنامههای مشاعره از نظر فنی خوب و درست بازی كرده و همیشه از نظر فكری حضورش برای ما اهمیت داشته، به عهده داره. تهیهكنندگی این برنامه را مهندس امیرحسین آذر به عهده داره و همه كسانی كه برای تولید این برنامه با ما همكاری میكنن كه بیش از 40 نفر هستن و هر كدوم در كار خودشون از بالاترین مهارت برخوردارند.
این مجموعه 91 قسمت 50 دقیقهای در نظر گرفته شده كه تعدادی از قسمتها در سعدآباد و بخش دیگری در چهار استان و چهار شهر مختلف فیلمبرداری خواهد شد. در خوی و در كنار مزار شمس، قزوین، اهواز و بخش رمضانی آن در اصفهان ضبط خواهد شد.
رونق مشاعره در خارج ازمرزهای ایران
ایام نوروز كه من در تاجیكستان بودم، میدیدم پوسترهایی در مغازهها و سیدی فروشیها چسبانده شده و برنامه ضبط شده رو به عنوان یك كالای فرهنگی میفروشن. چه مهر و چه محبتی از مردم میدیدم در تاجیكستان و به همین ترتیب در كشور افغانستان. با این برنامه در زبان كشورهای فارسی زبان، رشد محسوسی دیده شده. این سخن رو استادان زبان فارسی در اون كشورها به من گفتن. به گفته اونا بعضی دانشگاهها این برنامهها رو ضبط میكنن و در كلاسهای خودشون برای بچهها میذارن، گوش میكنن، میبینن و به طور مجازی با ما همكاری دارن. این برنامه كه ادامه پیدا كرد، شیفتگان خودش رو پیدا كرد. دوستداران خودش را یافت. اینها خیلی خوب بود، ولی كافی نبود.
من نباید نقش آقای دكتر دارابی رو اینجا نادیده بگیرم. از ما گذشته است به خاطر خوشامد كسی ازش حرف بزنیم. ولی این عین جمله ایشونه: «این برنامه برای ملت ما مفیده و ما از شما پشتیبانی میكنیم.»
دكتر اسماعیل آذر، چهره آشنای شعر و ادب ایران كه دیر زمانی است او را در هیات مجری مسابقه «مشاعره» میبینیم، ابتدا خود را چنین معرفی میكند: «من دو برابر دیگران عمر میكنم، چون دو برابر آنها توی زندگیم سرعت دارم.»
دكتر آذر در حالی كه گریم میشود (در اتاقكی واقع در مجموعه فرهنگی سعدآباد) با اشتیاق شروع میكند به پاسخ دادن به سوالهای مطرح نشده من. از عشقش به ادبیات و فرهنگ ایرانی میگوید. كمی آن طرفتر شركتكنندهها همراه خانوادههایشان دور هم نشسته و مشغول خوردن شام هستند. بعد از اتمام گریم با هم به محل ضبط سری جدید برنامه میرویم كه با چادرهای رنگی و نورانی و با تابلوهایی كه اشعار به صورت سیاهقلم روی آن نقش شده، منظره بدیعی ساخته و فضای اردوگاههای تفریحی ـ آموزشی را در ذهن تداعی میكند. اسماعیل آذر با طیب خاطر از پخش زودهنگام سری جدید مسابقه مشاعره خبر میدهد.
آقای دكتر! شما جدا دو برابر دیگران سرعت دارین؟
(میخندد) خب تا حدی بله. من دو برابر دیگران كار میكنم و در كار سرعت دارم، پس دو برابر دیگران عمر مفید میكنم.
در سری قبلی این برنامه و در بخش مشاعره كودكان، رقابت حذف شده بود. آیا فكر نمیكنید بخشی از لذت مشاعره، رقابتی بودن اون و میل به برنده شدنه؟
ببینید ما تو بخش مشاعره بچهها نمیتونیم رقابت ایجاد كنیم، چون بچهها رقابت رو نمیدونن و براشون سخته. از نظر ما همه بچهها برنده هستن. بچهای كه از شش سالگی میاد و شعر میخونه، باید برنده اعلام بشه. این پیروزی داره، اون شعر رو یاد گرفته كه بیاد اینجا پیروز بشه. ما هم اونو پیروز میدان میدونیم. ولی در بخش بزرگسالها برنامه رو كاملا رقابتی دیدیم و برای اونها مهمه كه هر كدوم بتونه نفر اول بشه و جایزه چهار پنج میلیونی رو از آن خودش بكنه و خواهش میكنم حتما بنویسین این اسمها رو كه ازشون یاد میكنم. آقای دكتر قاسمی مدیر شبكه و آقای علمداری قائممقامش. باور بكنین اینها با تمام وجود در خدمت برنامه هستن. خودشون رو وقف كردن. پیامبر اكرم(ص) فرمودن اگر كسی كار نیكی كرد از او یاد كنید تا دیگران هم درس بگیرند و به این كار روی بیاورند.
مشاعره چگونه میتونه آموزنده باشه و ادبیات رو انتقال بده؟
شعر ابتدا یه هنره. بعد هم مضامین شعرهای ما مضامین الهی و حكمیه. سعدی میگه: «چو افتادهای دست افتاده گیر» وقتی این شعر سعدی رو میخونین یا میشنوین روی شما تاثیر میذاره. یا این شعر «من نه آنم كه زبونی كشم از چرخ فلك / چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم باشد» كه معنیش اینه اگر روزگار بر وفق مرادم نچرخه، چرخ فلك رو به هم میریزم. تو به معنای این شعر فكر میكنی و روی تو تاثیر میذاره و بعد عمل میكنی. یعنی شعر، حكمت را كه مقوله نظری است، بتدریج برای تو به عمل تبدیل میكنه. یعنی احساس تو رو به علم تبدیل میكنه. عمق میبخشد و در تو استوار و پایدار میشه. درست مثل این كه مدام بگی من فلانی رو دوست دارم، آدم خوبیه. كمكم این حس در تو عمیق و تبدیل به علم میشه. دلیل این كه انسانها نمیتونن با هم سازگار باشن اینه كه نسبت به هم علم ندارن. نقش بازی میكنن. ریا میكنن.
چه میكنین با كلكهایی كه در مشاعره رایجه؟ از جمله حفظ كردن اشعاری كه با حرف خاصی شروع یا تمام میشه؟
هر كسی تا سه بار میتونه این كارو بكنه. میدونی چرا؟ واسه این كه ما نمیخوایم اینجا كسی دیگری رو آزار بده. میخوایم رفاقت باشه. بعضیها از این كارا میكنن، ما جلوشونو میگیریم. مثلا من شروع میكنم به قصه گفتن، حكایت كردن، نمیذارم این مسابقه در سطح بمونه و سعی میكنم اونها رو به عمق ادبیات ببرم و ادبیات رو برای شركتكنندهها و بینندهها شیرینتر كنم.
چه مشكلاتی بر سر راه تولید این برنامه وجود داشته و اصلا چرا پخش این برنامه قطع شد؟
از اونجا كه حدود دو سال این برنامه به صورت پیوسته روی آنتن شبكه آموزش بود به صلاحدید مدیر شبكه بد ندیدیم شاید برای این كه تغییری هم در ذائقه مخاطب ایجاد بشه، موقت قطع بشه. شاید تكرار و تسلسل این برنامه، خیلی خوشایند نباشه. انشاءالله با تولید سری جدید برنامه، شیرینی به كام مخاطبان بیاد. اما در مورد مشكلات تولید؛ بزرگترین مشكلی كه ما برای تولید این برنامه داشتیم، هماهنگی برای انتخاب لوكیشن برنامه بود. حدود 45 روز در سطح تهران گشتیم و میخواستیم برنامه حتما در پاركها ضبط بشه. پاركها و فرهنگسراها مشكلات متعددی داشتند. عدم همكاری و هماهنگی سازمانهای مربوط هم به این امر دامن میزد. نهایتا با كمك مسئولان، مجموعه تفریحی و فرهنگی كاخ سعدآباد برای ضبط این برنامه هماهنگ شد. جا داره از مدیر مجموعه، آقای عبدللهنژاد هم تشكر بكنیم.
متاسفانه سه شب گذشته هم به دلیل بارش بارون، ضبط این برنامه به مشكل خورد. به هر حال امیدواریم مراحل ضبط و تولید برنامه هر چه سریعتر و باكیفیتتر انجام بشه.
در سری جدید این برنامه چه تدابیری برای تصویریتر كردن آن اندیشیده شده؟
چون برنامه، مشاعره است، ما نمیتونیم تغییر چندانی در محتوای اون ایجاد كنیم. به همین دلیل هر از گاهی در فرم برنامه تغییراتی رو اعمال میكنیم.
به عنوان مثال سریهای اول بیشتر در استودیو بود، بعد برنامه به فضای باز برده شد، به مكانهای تاریخی شهرهای مختلف. ما این برنامه رو داریم برای تابستون میسازیم و شكل اردو و اردوگاه بهش دادیم. یه جور اردوی تابستونی. تمام عناصری كه در این برنامه هست بوی سفر، بوی اردو و بوی تابستون میده. در هر قسمت خوانندگانی رو دعوت كردیم كه برای ایجاد ترنم، فرح و بهجت بینندگان ترانههایی رو اجرا میكنن. بچههای كوچك زیر 10 سال شعرخوانی دارن. اما اونچه در این مشاعره برای اولین بار اتفاق میفته، مساله كتابخوانی است. این بخش از مطالبات رهبر عزیز بوده است. ایشون همیشه گفتن جامعه جوان ما باید با كتاب خوندن آشنا بشن و به كتاب خوندن گرایش مستمر پیدا بكنن. بههمین دلیل در این مجموعه برنامههای تابستانی، ما كتابخوانی رو هم به برنامه مشاعره آوردیم. البته این بخش برای تماشاگران حاضر در صحنه در نظر گرفته شده و نه شركتكنندگان. اینجا باید عرض كنم نهاد كتابخانههای كشور كمال همكاری رو با ما كرده و میكنه. امیدواریم با این تدابیر، برنامه برای مخاطبان و هموطنان عزیزم جذابیت بیشتری پیدا بكنه. به قول حافظ: «جامه زهد و جام می، گرچه نه در خور هماند/ این همه نقش میزنم از جهت رضای تو»
كارگردانی این برنامه رو علیرضا فرحجو كه بحق نقششو در مجموعه برنامههای مشاعره از نظر فنی خوب و درست بازی كرده و همیشه از نظر فكری حضورش برای ما اهمیت داشته، به عهده داره. تهیهكنندگی این برنامه را مهندس امیرحسین آذر به عهده داره و همه كسانی كه برای تولید این برنامه با ما همكاری میكنن كه بیش از 40 نفر هستن و هر كدوم در كار خودشون از بالاترین مهارت برخوردارند.
این مجموعه 91 قسمت 50 دقیقهای در نظر گرفته شده كه تعدادی از قسمتها در سعدآباد و بخش دیگری در چهار استان و چهار شهر مختلف فیلمبرداری خواهد شد. در خوی و در كنار مزار شمس، قزوین، اهواز و بخش رمضانی آن در اصفهان ضبط خواهد شد.
رونق مشاعره در خارج ازمرزهای ایران
ایام نوروز كه من در تاجیكستان بودم، میدیدم پوسترهایی در مغازهها و سیدی فروشیها چسبانده شده و برنامه ضبط شده رو به عنوان یك كالای فرهنگی میفروشن. چه مهر و چه محبتی از مردم میدیدم در تاجیكستان و به همین ترتیب در كشور افغانستان. با این برنامه در زبان كشورهای فارسی زبان، رشد محسوسی دیده شده. این سخن رو استادان زبان فارسی در اون كشورها به من گفتن. به گفته اونا بعضی دانشگاهها این برنامهها رو ضبط میكنن و در كلاسهای خودشون برای بچهها میذارن، گوش میكنن، میبینن و به طور مجازی با ما همكاری دارن. این برنامه كه ادامه پیدا كرد، شیفتگان خودش رو پیدا كرد. دوستداران خودش را یافت. اینها خیلی خوب بود، ولی كافی نبود.
من نباید نقش آقای دكتر دارابی رو اینجا نادیده بگیرم. از ما گذشته است به خاطر خوشامد كسی ازش حرف بزنیم. ولی این عین جمله ایشونه: «این برنامه برای ملت ما مفیده و ما از شما پشتیبانی میكنیم.»
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
نگاهی به تاریخچه مسابقههای تلویزیونی در خارج از ایران
مطالب پیشنهادی:
نگاهی به تاریخچه مسابقههای تلویزیونی در خارج از ایران
تمام جنجال های برنامه هفت از آغاز تا امروز!!
احسان علیخانی از تجربه 11 ساعت اجرای خود میگوید
آزاده نامداری: بعد از گریم از بازیگری ترسیدم!
گفتوگو با مسعود روشنپژوه مرد مهربان صبحهای جمعه