تبهكار سیاه، بهوش است
مثل هر پروژه هنری دیگر اینبار هم همه چیز از یك ایده آغاز شد؛ پرداختن به جرایم اینترنتی. ایدهای كه در یك پروسه نهچندان پیچیده با اتكا به پروندههای واقعی موجود در نیروی انتظامی به سیناپس یك مجموعه تلویزیونی تبدیل شد و حاصل، همراهی پلیس و رسانه ملی بهواسطه بهرهگیری از توانمندیهای یك گروه سریالی 13 قسمتی شد و اتفاقا مخاطبان بسیاری را هم پای تلویزیون نشاند.
مجموعه تلویزیونی «هوش سیاه» در همان گام نخست، یعنی پخشاش، سال 89 با وجود كمیت پایین قسمتها، چنان كیفیتی داشت كه در همان چند قسمت ابتدایی، توجه مخاطبان و رسانهها را به سمت تلویزیون جلب كرد. تصویری كه در این مجموعه از نیروی انتظامی ارائه میشد چنان با تصاویر كلیشهای و مرسوم تفاوت داشت كه در مواردی رد پای تخیل فیلمنامهنویس و كارگردان در خلق آنها مشهود بود. نمایش یك تیم پلیس سایبری با تجهیزات مدرن و پیشرفته، آن هم در ایامی كه هنوز پدیدهای بهنام پلیس فتا (پلیس ویژه فضای تولید و تبادل اطلاعات) چندان شناخته شده و مرسوم نبود، خود اتفاقی ویژه بود كه به واسطه اجرای درست، با باور مخاطب هم تناقضی پیدا نكرد و آنها را با خود همراه كرد. میان این تصویر متفاوت از نیروهای پلیس، خلق كاراكتری منفی با هوش و ذكاوتی مثالزدنی از دیگر برگهای برنده مجموعه تلویزیونی هوش سیاه بود كه بستر مناسبتری را برای ارتباط بیشتر مخاطبان با داستانها و اتفاقات تخصصی در حوزه سایبر نسبت به سایر تولیدات تلویزیونی فراهم آورد. تقابل كامران و سرگرد احمدی (با بازی كیكاووس یاكیده و حسین یاری) چنان كششی داشت كه برخی مخاطبان و پیگیران این مجموعه وقتی در سیزدهمین قسمت شاهد بهزانو درآمدن و دستگیری كامران شدند، با وجود منفی بودن كاراكتر، در گوشه ذهنشان برای پایان تعقیب و گریزهای حرفهای این مجرم و مامور مستقیم پروندهاش افسوس خوردند. اگر شما هم جزو این گروه بودهاید این نوید را میدهیم كه هوش سیاه هنوز كمنیاورده است و همچنان داستان ادامه دارد.
مگر كامران نمرد!؟
در میان مخاطبان همراه و پیگیران مجموعه تلویزیونی هوش سیاه كم نبودند آنهایی كه داستان را در همان قسمت 13 سری اول بهواسطه مرگ كامران پایان یافته تلقی كرده و با شنیدن خبر كلید خوردن دنباله سریال با این سوال مواجه شدند كه مگر كامران نمرد!؟ اگر كمی به عقب بازگردیم باز هم به همان مرحله ایده میرسیم. مسعود آبپرور و آرش قادی در مقام كارگردان و نویسنده هوش سیاه پایان داستان را در سری نخست به گونهای طراحی و اجرا كرده بودند كه برخی مخاطبان با ذهنیت مرگ كامران داستان را پایانیافته فرض كنند، ولی در ذهن خود میدانستند كشش این داستان خیلی بیشتر از 13 قسمت 50 دقیقهای است و به همین دلیل در لایه زیرین روایت خود از مرگ كامران تمهیداتی اندیشیدند كه همین تمهیدات، پل ارتباطی سری نخست مجموعه با ادامه داستان در سری دوم است. هوش سیاه كماكان زنده اما به حكم قانون گرفتار میلههای زندان است. حال اگر فرض كنیم قرار نیست كامران به این راحتیها تسلیم شود و كوتاه بیاید، حدس اصلیترین خط داستانی قسمتهای اولیه سری دوم هوش سیاه چندان دشوار نیست. تبهكار تیزهوش داستان باید از حبس بگریزد و این آغاز روایت مسعود آبپرور از تعقیب و گریزی نو و متفاوت میان كامران و سرگرد احمدی است.
یك زندان منحصر به فرد
گروه تولید مجموعه تلویزیونی «هوش سیاه2» برای به تصویر درآوردن همین روایت از نخستین روز خرداد امسال در لوكیشنی واقع در دهكده مقاومت گردهم آمدند. منطقهای كاملا آرام و مطلوب برای تصویربرداری در حاشیه اتوبان شهید عباس دوران. وقتی برای اطلاع از چند و چون پیشرفت كار راهی محل تصویربرداری شدیم در اولین برخورد با منطقهای نظامی روبهرو شدیم؛ منطقهای كه در منتهاالیه بلوار ورودی آن ساختمانی عظیم اما متروك، همه عوامل و تجهیزات پروژه را در خود جای داده بود. این اصلیترین لوكیشن مجموعه در آغاز داستان است. زندانی كه كامران در آن گرفتار است و قصد دارد از آنجا فرار كند بهطور كامل در این ساختمان بازسازی شده است. حجم دكورسازی برای خلق فضایی باورپذیر از این زندان در همان نگاه اول نشان میدهد تلویزیون و بهطور خاص سیمافیلم، حساب ویژهای روی این پروژه باز كردهاند. وارد ساختمان مخروبه كه میشوی پس از عبور از پلههای برقی از كار افتادهای كه پلكانهایش چند تا در میان لق میخورد، به محوطهای میرسی كه عوامل صحنه مشغول نصب تجهیزات ورزشی در آن هستند تا صورت كلی یك حیاط را پیدا كند؛ اما برای رسیدن به محل تصویربرداری همچنان باید بالاتر بروی. بدون احتساب طبقه همكف، در سومین طبقه ساختمان، تكاپوی گروه تولید كاملا مشهود است. در راهروهای اصلی این طبقه سلولهای زندان طراحی شدهاند و نوع قرار گرفتن درهای میلهای كشویی در میانه راهرو حس و حال وارد شدن به زندان را بیشتر القا میكند. نور كم راهرو در كنار رنگ طوسی میلهها و طرحهای شطرنجی سرمهای رنگ میان دیوارها، فضایی مرموز به اصلیترین لوكیشن مجموعه هوش سیاه2 در روزهای ابتدایی تصویربرداری بخشیده است؛ همان زندانی كه طراح صحنه مجموعه آن را منحصر به فرد توصیف میكند. حسین مجد كه طراحی صحنه مجموعه را به عهده دارد درباره این لوكیشن میگوید: برای این مجموعه، زندانی طراحی شد كه بسیار منحصر بهفرد است و شبیه هیچ یك از زندانهای فیلمها و مجموعههای مشهور دنیا نیست. براساس برآوردهای اولیه از 26 قسمت سری دوم مجموعه هوش سیاه داستان 10 قسمت آن در زندان دنبال میشود و بر همین اساس هم برای طراحی لوكیشن زندان به دكورسازی در منطقهای دنج مانند دهكده مقاومت نیاز بود. مجد در توضیح مراحل طراحی و ساخت این دكورها میگوید: طراحی رایانهای كار، حدود 20 روز زمان برد و پس از آن هم گروه دكور پس از 40 روز تلاش شبانهروزی ماكت زندان را در ابعادی به مساحت 4500 متر آماده كردند. مجد كه همزمان با آغاز تصویربرداری مجموعه در لوكیشن زندان، راهی منطقهای در غرب پایتخت شده است تا دكور سایت نیروی انتظامی را در زمینی به مساحت 450 متر پیاده كند درباره ویژگیهای خاص زندان مجموعه هوش سیاه2 میگوید: فرار كامران در داستان این مجموعه بیش از آنكه فیزیكی باشد، دیجیتالی است. به همین دلیل باید فضای زندان به گونهای طراحی میشد كه برای ضدقهرمان سریال، حكم یك مدار را داشته باشد. همین ویژگی باعث شده زندان در این سریال دارای یك كاراكتر مستقل باشد و فكر میكنم یكی از عوامل موثر در جذابیت داستان محسوب شود.
كلیشهها را فراموش كنید
حسین مجد در كنار طراحی صحنه، طراحی لباس را هم در پروژه به عهده دارد. كافی است به تصاویر الصاقی همین گزارش نگاهی بیندازید تا متوجه تفاوت پوشش زندانیان به نسبت پوشش مرسوم و كلیشهای یك زندانی در مجموعههای تلویزیونی شوید. لباسهای طوسی رنگ كه زندانیان روی آن دوبندهای سرمهای پوشیدهاند و از نظر تركیب رنگ در راستای طراحی بصری دیوارهای زندان هستند. مجد درباره این طراحی متفاوت و عجیب میگوید: متاسفانه ما به تماشای تصاویر و طراحیهای كلیشهای و یكنواخت عادت كردهایم. بهعنوان مثال برای یك زندانی، همواره تركیبی پذیرفته شده از سوی مخاطبان را انتخاب میكنیم تا مبادا مخاطب آن را پس بزند، اما در این مجموعه به دلیل فرار از همین كلیشهها به نوآوری دست زدهایم. طراح لباس مجموعه هوش سیاه ادامه میدهد: همان طور كه فضای كلی زندان در این مجموعه متفاوت از آن تصویری است كه مخاطبان از زندان در ذهن دارند در طراحی لباس هم سعی كردیم این نوآوری را لحاظ كنیم. او درباره میزان الزام یك طراح به پایبندی به پوششهای موجود در عالم واقع تأكید كرد: در این زمینه دست ما كاملا باز بوده و آنچه شما شاهد آن هستید یك طراحی لباس مختص سریال هوش سیاه و فضای داستانی مرتبط با آن است و هیچ چیز از عالم واقع نمیتواند به ما تحمیل شود. مجد در پایان تاكید میكند: تمام آنچه در زمینه طراحی صحنه و لباس این سریال خواهید دید برخلاف برخی اخبار منتشر شده درباره كپیبرداری از مجموعههای خارجی، زاییده ذهن خود ماست و هیچ نمونه خارجیای در آن دخیل نبوده است.
همه چیز آماده است
توصیف حسین مجد از كیفیت فرار كامران از زندانی كنجكاوبرانگیز بود. چگونه مجرمی از زندان فرار میكند، اما نه به شكل فیزیكی!؟ همین خط داستانی به اندازه كافی جذابیت دارد تا دستكم در ده قسمت ابتدایی همراه كاراكترها شویم. فعلا همه چیز در مرحله تولید است. داخل راهروی زندان تعداد قابل توجهی سیاهیلشكر در آمد و شد هستند تا برای تصویربرداری آماده شوند. گروه تولید بویژه گریم و لباس میكوشند در حداقل زمان این افراد را مطابق با خواست گروه كارگردانی آماده حضور مقابل دوربین كنند. خسرو نصیریخواه، برنامهریز پروژه و دستیار اول كارگردان هم در تكاپوست تا همه چیز مطابق برنامه از قبل طرحریزی شده پیش برود. در میان این تكاپو اما یك نفر آرام در حال قدم زدن یا نشسته بر صندلی پارچهای، كاغذهایی را زیرورو میكند و هر از گاهی انگار كه نكتهای به ذهناش خطور كرده باشد در حاشیه متن اصلی یادداشت میكند. مسعود آبپرور؛ كارگردان مجموعه كه از میان كارنامهاش اگر فقط سری نخست هوش سیاه را در ذهن داشته باشی میتوانی دلیل این میزان وسواس و حساسیت در مرحله تبدیل فیلمنامه به تصویر را درك كنی. آبپرور هراز گاهی با حسن كریمی، مدیر تصویربرداری یا خسرو نصیرخواه مواردی را چك میكند تا گروه آماده ضبط شود. در میان این مشغله، جایی برای مزاحمت یك خبرنگار نمیماند! آرش قادری اما در دسترس است. نویسنده جوانی كه پس از نگارش سری نخست هوش سیاه و نیز یك همكاری موفق در پروژه عملیات 125 اكنون اثر تلویزیونی دیگری را در كنار مسعود آبپرور تجربه میكند. توصیف طراح صحنه پروژه درباره فرار كامران از زندان را هنوز در ذهن دارم و طبیعتا بهترین گزینه برای توضیح بیشتر فیلمنامهنویس است: برای فراری دادن كامران از زندان راهی را طراحی كردهام كه قطعا غافلگیركننده خواهد بود.
فرار كامران از زندان
در پاسخ به كنجكاوی بیشتر قادری توضیح میدهد: برای فراری دادن یك زندانی از حبس، راههای متعدد اما محدودی وجود دارد كه در طول تاریخ سینما بسیاری از این راهها به تصویر درآمده است. همواره برای فرار یا باید تونلی حفر شود یا از دیواری عبور كرد. هیچ كس هم نمیتواند ادعا كند طراحی دیگری غیر از این راهها در قصه خلق كرده است، بنابراین نمایش هر نوع فراری ناخواسته شباهتهایی به فیلمهای دیگر مثل فرار از زندان، رهایی از شائوشنگ و... خواهد داشت. نویسنده مجموعه هوش سیاه2 این گونه توضیحاتش را ادامه میدهد: هر وقت بخواهیم یك زندانی را از یك زندان فراری بدهیم از آنجا كه باید یك جسم فیزیكی به نام زندانی را از یك فضای فیزیكی به نام زندان به طریق كاملا فیزیكی فراری دهیم، با تعداد محدودی گزینه مواجهایم. او را كه نمیتوانیم بلوتوث یا محو كنیم، اما من برای فراری دادن كامران از زندان راهی را انتخاب كردهام كه مجموعهای از تمام این راههاست؛ كاملا غافلگیركننده و شاید غیرقابل تصور! این آدم همین مسیرها را كاملا كامرانیزه میكند و بیرون میرود! قادری درباره نقش جلوههای ویژه رایانهای در این سریال هم میگوید: در این مجموعه اساسا كارهای پیچیدهای كه نیاز به جلوههای ویژه داشته باشد، رخ نمیدهد. از یك فضای سایبر نمیتوانیم توقع پیچیدهای داشته باشیم. شخصیت بزهكار باید پشت یك سیستم بنشیند و مكان مجازی را مورد حمله قرار دهد. اتفاق دیگری قرار نیست رخ بدهد. بههمین دلیل باید مبنای جرم این آدم را در فضای سایبر میگذاشتم نه فضای فیزیكی سرشار از جلوههای ویژه.
جمشید كاظمی تا كامران بوریایی
نه فقط در سینما و تلویزیون ایران كه سنت معمول در سینمای جهان هم گویی شكست دنبالهسازی جز در موارد خاص است. به این معنا كه غالبا مجموعهها یا فیلمهای موفقی كه پس از اقبال مخاطبان بهانه و وسوسه ساخت دنبالهشان به جان فیلمسازان میافتد معمولا نمیتوانند تجربه موفق اولیه را تكرار كنند و حتی باعث خدشهدار شدن آن هم میشوند. درباره ادامه یافتن هوش سیاه اما گویا حكایت دیگری در میان است، چراكه توضیح نویسنده آن نشان میدهد در این مورد بهانه و وسوسه تنها متكی بر استقبال مخاطبان نبوده و ریشه در یك طراحی كلی داشته است: از اواخر فصل اول یك ماه مانده به پایان تصویربرداری به این نتیجه رسیدیم كه فصل دومی باید وجود داشته باشد كه البته چندان جدی نبود. با این حال بعد از پخش سریال به دلیل استقبال مخاطبان به این نتیجه رسیدیم كه سریال ادامه داشته باشد. از طرفی هوش سیاه موفق به یك الگوسازی شد كه اصولا مشابه آن را در سریالهای پلیسی نداشتیم. وی درباره خلق شخصیت منفی این سریال هم توضیح میدهد: خودم هم نمیدانم چطور كامران بوریایی كه در حقیقت جمشید كاظمی قصه است را نوشتم! من پس از نوشتن قسمت اول با حضور جمشید كاظمی، هیجانزده به پشت صحنه كار دیگری كه با مسعود آبپرور داشتیم، رفتم. در این لحظه این بدمن فقط یك متن روی كاغذ بود و مشخص نبود چه كسی آن را بازی میكند. آبپرور گفت چرا اینقدر حالت خوب است و من پاسخ دادم احساس میكنم این بهترین كاراكتری است كه تا به حال نوشتهام! قادری ادامه داد: شاید او خیلی خلافكار است، اما طراحی شده كه همین كارها را انجام بدهد و بدمن قصه باید بدترین كاری را كه به او میدهیم درست انجام دهد. این شخصیت زمان نگارش بیش از ظرفیت داستان توانایی داشت. او سوار قصه شد و من نمیتوانستم كنترلش كنم. به جرات میگویم كامران، قصه را پیش برد و من دنبالش رفتم. در فصل دوم هم همین طور است. یعنی هیچ وقت من نیامدم یك سیناپس بنویسم و بعد دیالوگهایش را بگذارم. كامران میرفت و من پشت سرش میرفتم. نویسنده هوش سیاه درباره اینكه كامران تا كجای قصه حضور خواهد داشت هم به نكته جالبی اشاره میكند: تواناییهای كامران را خود او به قصه تحمیل میكرد و من این را دوست داشتم. حالا روی فصل سه تمركز كردهام و هنوز دلم نمیخواهد بدانم او چه میكند. اما به این زودی كامران را از دست نمیدهیم، چرا كه باید دو طرف قصه تعادل داشته باشد و حذف او به منزله خداحافظی با سریال است.
210 لوكیشن اصلی و فرعی
تصویربرداری یكی از سكانسها با حضور كیكاووس یاكیده در برابر دوربین حسنكریمی به پایان رسیده و گروه در تكاپوی چیدمان جدید تجهیزات برای ادامه كار است. فرصتی برای همكلامی با كارگردان بهوجود میآید. در حین همین گپ كوتاه هم گروه تولید مجدد آماده تصویربرداری میشوند. حسن كریمی دوربین را روی شانه گذاشته و با كمك دستیارانش برای آخرین بار زاویه حركت و كیفیت نورپردازی صحنه را تست میكند. خسرونصیریخواه هم با همراهی دستیاران دوم و سوم كارگردان، آخرین هماهنگیها را برای چینش صحیح سیاهی لشكرها انجام میدهد. همه چیز آماده است. كارگردان اعلام میكند: «صدا، دوربین، حركت.» سكوت حكمفرما میشود و در همان سكوت از گروه تولید خداحافظی میكنم. سه طبقه ساختمان را تا طبقه همكف پایین میروم و در همان بلوار ورودی به سمت در خروجی سرازیر میشوم. اصلیترین نكتهای كه بازهم به چشم میآید بكر بودن محیط است؛ هوش سیاه2 باید در چنین سكوتی به سرانجام برسد. سیدمرتضی فاطمی، تهیهكننده این مجموعه البته توصیف جامعتری درباره وسعت جغرافیایی تولید هوش سیاه2 ارائه میدهد: این مجموعه كه برای پخش از شبكه سه سیما در دست تولید است در 120 لوكیشن اصلی و 90 لوكیشن فرعی مقابل دوربین خواهد رفت كه این بخوبی نشاندهنده گستردگی كار است. بخشی از این لوكیشنها مربوط به فضای زندان است كه در مساحت 4500 متر به طور كامل ساخته شده است و بخشهایی از داستان فیلم در این دكورها ضبط خواهد شد. وی درباره حجم كار توضیح میدهد: طبق برنامهریزی قبلی این سریال در 26 قسمت 45 دقیقهای تولید خواهد شد كه برآورد فعلی برای تولید 9 ماه است و احتمالا در اردیبهشت یا خرداد سال آینده شاهد پخش آن از تلویزیون خواهیم بود. فاطمی تاكید میكند: در مسیر تولید این پروژه حمایتهای مركز سیمافیلم و نیز همراهی معاونت سیما و شخص آقای دارابی كمك قابل توجهی به پیشبرد كار داشته است و در ادامه راه هم این همراهی را شاهد خواهیم بود. تهیهكننده هوش سیاه2 هم مثل كارگردان این پروژه اعتقاد دارد: تركیب بازیگران و نیز كشش داستانی سری دوم مجموعه به گونهای است كه ما را به حاصل كار امیدوار كرده و مطمئن هستیم مخاطبان بیشتری امكان همراهی با مجموعه را خواهند داشت.
مثل هر پروژه هنری دیگر اینبار هم همه چیز از یك ایده آغاز شد؛ پرداختن به جرایم اینترنتی. ایدهای كه در یك پروسه نهچندان پیچیده با اتكا به پروندههای واقعی موجود در نیروی انتظامی به سیناپس یك مجموعه تلویزیونی تبدیل شد و حاصل، همراهی پلیس و رسانه ملی بهواسطه بهرهگیری از توانمندیهای یك گروه سریالی 13 قسمتی شد و اتفاقا مخاطبان بسیاری را هم پای تلویزیون نشاند.
مجموعه تلویزیونی «هوش سیاه» در همان گام نخست، یعنی پخشاش، سال 89 با وجود كمیت پایین قسمتها، چنان كیفیتی داشت كه در همان چند قسمت ابتدایی، توجه مخاطبان و رسانهها را به سمت تلویزیون جلب كرد. تصویری كه در این مجموعه از نیروی انتظامی ارائه میشد چنان با تصاویر كلیشهای و مرسوم تفاوت داشت كه در مواردی رد پای تخیل فیلمنامهنویس و كارگردان در خلق آنها مشهود بود. نمایش یك تیم پلیس سایبری با تجهیزات مدرن و پیشرفته، آن هم در ایامی كه هنوز پدیدهای بهنام پلیس فتا (پلیس ویژه فضای تولید و تبادل اطلاعات) چندان شناخته شده و مرسوم نبود، خود اتفاقی ویژه بود كه به واسطه اجرای درست، با باور مخاطب هم تناقضی پیدا نكرد و آنها را با خود همراه كرد. میان این تصویر متفاوت از نیروهای پلیس، خلق كاراكتری منفی با هوش و ذكاوتی مثالزدنی از دیگر برگهای برنده مجموعه تلویزیونی هوش سیاه بود كه بستر مناسبتری را برای ارتباط بیشتر مخاطبان با داستانها و اتفاقات تخصصی در حوزه سایبر نسبت به سایر تولیدات تلویزیونی فراهم آورد. تقابل كامران و سرگرد احمدی (با بازی كیكاووس یاكیده و حسین یاری) چنان كششی داشت كه برخی مخاطبان و پیگیران این مجموعه وقتی در سیزدهمین قسمت شاهد بهزانو درآمدن و دستگیری كامران شدند، با وجود منفی بودن كاراكتر، در گوشه ذهنشان برای پایان تعقیب و گریزهای حرفهای این مجرم و مامور مستقیم پروندهاش افسوس خوردند. اگر شما هم جزو این گروه بودهاید این نوید را میدهیم كه هوش سیاه هنوز كمنیاورده است و همچنان داستان ادامه دارد.
مگر كامران نمرد!؟
در میان مخاطبان همراه و پیگیران مجموعه تلویزیونی هوش سیاه كم نبودند آنهایی كه داستان را در همان قسمت 13 سری اول بهواسطه مرگ كامران پایان یافته تلقی كرده و با شنیدن خبر كلید خوردن دنباله سریال با این سوال مواجه شدند كه مگر كامران نمرد!؟ اگر كمی به عقب بازگردیم باز هم به همان مرحله ایده میرسیم. مسعود آبپرور و آرش قادی در مقام كارگردان و نویسنده هوش سیاه پایان داستان را در سری نخست به گونهای طراحی و اجرا كرده بودند كه برخی مخاطبان با ذهنیت مرگ كامران داستان را پایانیافته فرض كنند، ولی در ذهن خود میدانستند كشش این داستان خیلی بیشتر از 13 قسمت 50 دقیقهای است و به همین دلیل در لایه زیرین روایت خود از مرگ كامران تمهیداتی اندیشیدند كه همین تمهیدات، پل ارتباطی سری نخست مجموعه با ادامه داستان در سری دوم است. هوش سیاه كماكان زنده اما به حكم قانون گرفتار میلههای زندان است. حال اگر فرض كنیم قرار نیست كامران به این راحتیها تسلیم شود و كوتاه بیاید، حدس اصلیترین خط داستانی قسمتهای اولیه سری دوم هوش سیاه چندان دشوار نیست. تبهكار تیزهوش داستان باید از حبس بگریزد و این آغاز روایت مسعود آبپرور از تعقیب و گریزی نو و متفاوت میان كامران و سرگرد احمدی است.
یك زندان منحصر به فرد
گروه تولید مجموعه تلویزیونی «هوش سیاه2» برای به تصویر درآوردن همین روایت از نخستین روز خرداد امسال در لوكیشنی واقع در دهكده مقاومت گردهم آمدند. منطقهای كاملا آرام و مطلوب برای تصویربرداری در حاشیه اتوبان شهید عباس دوران. وقتی برای اطلاع از چند و چون پیشرفت كار راهی محل تصویربرداری شدیم در اولین برخورد با منطقهای نظامی روبهرو شدیم؛ منطقهای كه در منتهاالیه بلوار ورودی آن ساختمانی عظیم اما متروك، همه عوامل و تجهیزات پروژه را در خود جای داده بود. این اصلیترین لوكیشن مجموعه در آغاز داستان است. زندانی كه كامران در آن گرفتار است و قصد دارد از آنجا فرار كند بهطور كامل در این ساختمان بازسازی شده است. حجم دكورسازی برای خلق فضایی باورپذیر از این زندان در همان نگاه اول نشان میدهد تلویزیون و بهطور خاص سیمافیلم، حساب ویژهای روی این پروژه باز كردهاند. وارد ساختمان مخروبه كه میشوی پس از عبور از پلههای برقی از كار افتادهای كه پلكانهایش چند تا در میان لق میخورد، به محوطهای میرسی كه عوامل صحنه مشغول نصب تجهیزات ورزشی در آن هستند تا صورت كلی یك حیاط را پیدا كند؛ اما برای رسیدن به محل تصویربرداری همچنان باید بالاتر بروی. بدون احتساب طبقه همكف، در سومین طبقه ساختمان، تكاپوی گروه تولید كاملا مشهود است. در راهروهای اصلی این طبقه سلولهای زندان طراحی شدهاند و نوع قرار گرفتن درهای میلهای كشویی در میانه راهرو حس و حال وارد شدن به زندان را بیشتر القا میكند. نور كم راهرو در كنار رنگ طوسی میلهها و طرحهای شطرنجی سرمهای رنگ میان دیوارها، فضایی مرموز به اصلیترین لوكیشن مجموعه هوش سیاه2 در روزهای ابتدایی تصویربرداری بخشیده است؛ همان زندانی كه طراح صحنه مجموعه آن را منحصر به فرد توصیف میكند. حسین مجد كه طراحی صحنه مجموعه را به عهده دارد درباره این لوكیشن میگوید: برای این مجموعه، زندانی طراحی شد كه بسیار منحصر بهفرد است و شبیه هیچ یك از زندانهای فیلمها و مجموعههای مشهور دنیا نیست. براساس برآوردهای اولیه از 26 قسمت سری دوم مجموعه هوش سیاه داستان 10 قسمت آن در زندان دنبال میشود و بر همین اساس هم برای طراحی لوكیشن زندان به دكورسازی در منطقهای دنج مانند دهكده مقاومت نیاز بود. مجد در توضیح مراحل طراحی و ساخت این دكورها میگوید: طراحی رایانهای كار، حدود 20 روز زمان برد و پس از آن هم گروه دكور پس از 40 روز تلاش شبانهروزی ماكت زندان را در ابعادی به مساحت 4500 متر آماده كردند. مجد كه همزمان با آغاز تصویربرداری مجموعه در لوكیشن زندان، راهی منطقهای در غرب پایتخت شده است تا دكور سایت نیروی انتظامی را در زمینی به مساحت 450 متر پیاده كند درباره ویژگیهای خاص زندان مجموعه هوش سیاه2 میگوید: فرار كامران در داستان این مجموعه بیش از آنكه فیزیكی باشد، دیجیتالی است. به همین دلیل باید فضای زندان به گونهای طراحی میشد كه برای ضدقهرمان سریال، حكم یك مدار را داشته باشد. همین ویژگی باعث شده زندان در این سریال دارای یك كاراكتر مستقل باشد و فكر میكنم یكی از عوامل موثر در جذابیت داستان محسوب شود.
كلیشهها را فراموش كنید
حسین مجد در كنار طراحی صحنه، طراحی لباس را هم در پروژه به عهده دارد. كافی است به تصاویر الصاقی همین گزارش نگاهی بیندازید تا متوجه تفاوت پوشش زندانیان به نسبت پوشش مرسوم و كلیشهای یك زندانی در مجموعههای تلویزیونی شوید. لباسهای طوسی رنگ كه زندانیان روی آن دوبندهای سرمهای پوشیدهاند و از نظر تركیب رنگ در راستای طراحی بصری دیوارهای زندان هستند. مجد درباره این طراحی متفاوت و عجیب میگوید: متاسفانه ما به تماشای تصاویر و طراحیهای كلیشهای و یكنواخت عادت كردهایم. بهعنوان مثال برای یك زندانی، همواره تركیبی پذیرفته شده از سوی مخاطبان را انتخاب میكنیم تا مبادا مخاطب آن را پس بزند، اما در این مجموعه به دلیل فرار از همین كلیشهها به نوآوری دست زدهایم. طراح لباس مجموعه هوش سیاه ادامه میدهد: همان طور كه فضای كلی زندان در این مجموعه متفاوت از آن تصویری است كه مخاطبان از زندان در ذهن دارند در طراحی لباس هم سعی كردیم این نوآوری را لحاظ كنیم. او درباره میزان الزام یك طراح به پایبندی به پوششهای موجود در عالم واقع تأكید كرد: در این زمینه دست ما كاملا باز بوده و آنچه شما شاهد آن هستید یك طراحی لباس مختص سریال هوش سیاه و فضای داستانی مرتبط با آن است و هیچ چیز از عالم واقع نمیتواند به ما تحمیل شود. مجد در پایان تاكید میكند: تمام آنچه در زمینه طراحی صحنه و لباس این سریال خواهید دید برخلاف برخی اخبار منتشر شده درباره كپیبرداری از مجموعههای خارجی، زاییده ذهن خود ماست و هیچ نمونه خارجیای در آن دخیل نبوده است.
همه چیز آماده است
توصیف حسین مجد از كیفیت فرار كامران از زندانی كنجكاوبرانگیز بود. چگونه مجرمی از زندان فرار میكند، اما نه به شكل فیزیكی!؟ همین خط داستانی به اندازه كافی جذابیت دارد تا دستكم در ده قسمت ابتدایی همراه كاراكترها شویم. فعلا همه چیز در مرحله تولید است. داخل راهروی زندان تعداد قابل توجهی سیاهیلشكر در آمد و شد هستند تا برای تصویربرداری آماده شوند. گروه تولید بویژه گریم و لباس میكوشند در حداقل زمان این افراد را مطابق با خواست گروه كارگردانی آماده حضور مقابل دوربین كنند. خسرو نصیریخواه، برنامهریز پروژه و دستیار اول كارگردان هم در تكاپوست تا همه چیز مطابق برنامه از قبل طرحریزی شده پیش برود. در میان این تكاپو اما یك نفر آرام در حال قدم زدن یا نشسته بر صندلی پارچهای، كاغذهایی را زیرورو میكند و هر از گاهی انگار كه نكتهای به ذهناش خطور كرده باشد در حاشیه متن اصلی یادداشت میكند. مسعود آبپرور؛ كارگردان مجموعه كه از میان كارنامهاش اگر فقط سری نخست هوش سیاه را در ذهن داشته باشی میتوانی دلیل این میزان وسواس و حساسیت در مرحله تبدیل فیلمنامه به تصویر را درك كنی. آبپرور هراز گاهی با حسن كریمی، مدیر تصویربرداری یا خسرو نصیرخواه مواردی را چك میكند تا گروه آماده ضبط شود. در میان این مشغله، جایی برای مزاحمت یك خبرنگار نمیماند! آرش قادری اما در دسترس است. نویسنده جوانی كه پس از نگارش سری نخست هوش سیاه و نیز یك همكاری موفق در پروژه عملیات 125 اكنون اثر تلویزیونی دیگری را در كنار مسعود آبپرور تجربه میكند. توصیف طراح صحنه پروژه درباره فرار كامران از زندان را هنوز در ذهن دارم و طبیعتا بهترین گزینه برای توضیح بیشتر فیلمنامهنویس است: برای فراری دادن كامران از زندان راهی را طراحی كردهام كه قطعا غافلگیركننده خواهد بود.
فرار كامران از زندان
در پاسخ به كنجكاوی بیشتر قادری توضیح میدهد: برای فراری دادن یك زندانی از حبس، راههای متعدد اما محدودی وجود دارد كه در طول تاریخ سینما بسیاری از این راهها به تصویر درآمده است. همواره برای فرار یا باید تونلی حفر شود یا از دیواری عبور كرد. هیچ كس هم نمیتواند ادعا كند طراحی دیگری غیر از این راهها در قصه خلق كرده است، بنابراین نمایش هر نوع فراری ناخواسته شباهتهایی به فیلمهای دیگر مثل فرار از زندان، رهایی از شائوشنگ و... خواهد داشت. نویسنده مجموعه هوش سیاه2 این گونه توضیحاتش را ادامه میدهد: هر وقت بخواهیم یك زندانی را از یك زندان فراری بدهیم از آنجا كه باید یك جسم فیزیكی به نام زندانی را از یك فضای فیزیكی به نام زندان به طریق كاملا فیزیكی فراری دهیم، با تعداد محدودی گزینه مواجهایم. او را كه نمیتوانیم بلوتوث یا محو كنیم، اما من برای فراری دادن كامران از زندان راهی را انتخاب كردهام كه مجموعهای از تمام این راههاست؛ كاملا غافلگیركننده و شاید غیرقابل تصور! این آدم همین مسیرها را كاملا كامرانیزه میكند و بیرون میرود! قادری درباره نقش جلوههای ویژه رایانهای در این سریال هم میگوید: در این مجموعه اساسا كارهای پیچیدهای كه نیاز به جلوههای ویژه داشته باشد، رخ نمیدهد. از یك فضای سایبر نمیتوانیم توقع پیچیدهای داشته باشیم. شخصیت بزهكار باید پشت یك سیستم بنشیند و مكان مجازی را مورد حمله قرار دهد. اتفاق دیگری قرار نیست رخ بدهد. بههمین دلیل باید مبنای جرم این آدم را در فضای سایبر میگذاشتم نه فضای فیزیكی سرشار از جلوههای ویژه.
جمشید كاظمی تا كامران بوریایی
نه فقط در سینما و تلویزیون ایران كه سنت معمول در سینمای جهان هم گویی شكست دنبالهسازی جز در موارد خاص است. به این معنا كه غالبا مجموعهها یا فیلمهای موفقی كه پس از اقبال مخاطبان بهانه و وسوسه ساخت دنبالهشان به جان فیلمسازان میافتد معمولا نمیتوانند تجربه موفق اولیه را تكرار كنند و حتی باعث خدشهدار شدن آن هم میشوند. درباره ادامه یافتن هوش سیاه اما گویا حكایت دیگری در میان است، چراكه توضیح نویسنده آن نشان میدهد در این مورد بهانه و وسوسه تنها متكی بر استقبال مخاطبان نبوده و ریشه در یك طراحی كلی داشته است: از اواخر فصل اول یك ماه مانده به پایان تصویربرداری به این نتیجه رسیدیم كه فصل دومی باید وجود داشته باشد كه البته چندان جدی نبود. با این حال بعد از پخش سریال به دلیل استقبال مخاطبان به این نتیجه رسیدیم كه سریال ادامه داشته باشد. از طرفی هوش سیاه موفق به یك الگوسازی شد كه اصولا مشابه آن را در سریالهای پلیسی نداشتیم. وی درباره خلق شخصیت منفی این سریال هم توضیح میدهد: خودم هم نمیدانم چطور كامران بوریایی كه در حقیقت جمشید كاظمی قصه است را نوشتم! من پس از نوشتن قسمت اول با حضور جمشید كاظمی، هیجانزده به پشت صحنه كار دیگری كه با مسعود آبپرور داشتیم، رفتم. در این لحظه این بدمن فقط یك متن روی كاغذ بود و مشخص نبود چه كسی آن را بازی میكند. آبپرور گفت چرا اینقدر حالت خوب است و من پاسخ دادم احساس میكنم این بهترین كاراكتری است كه تا به حال نوشتهام! قادری ادامه داد: شاید او خیلی خلافكار است، اما طراحی شده كه همین كارها را انجام بدهد و بدمن قصه باید بدترین كاری را كه به او میدهیم درست انجام دهد. این شخصیت زمان نگارش بیش از ظرفیت داستان توانایی داشت. او سوار قصه شد و من نمیتوانستم كنترلش كنم. به جرات میگویم كامران، قصه را پیش برد و من دنبالش رفتم. در فصل دوم هم همین طور است. یعنی هیچ وقت من نیامدم یك سیناپس بنویسم و بعد دیالوگهایش را بگذارم. كامران میرفت و من پشت سرش میرفتم. نویسنده هوش سیاه درباره اینكه كامران تا كجای قصه حضور خواهد داشت هم به نكته جالبی اشاره میكند: تواناییهای كامران را خود او به قصه تحمیل میكرد و من این را دوست داشتم. حالا روی فصل سه تمركز كردهام و هنوز دلم نمیخواهد بدانم او چه میكند. اما به این زودی كامران را از دست نمیدهیم، چرا كه باید دو طرف قصه تعادل داشته باشد و حذف او به منزله خداحافظی با سریال است.
210 لوكیشن اصلی و فرعی
تصویربرداری یكی از سكانسها با حضور كیكاووس یاكیده در برابر دوربین حسنكریمی به پایان رسیده و گروه در تكاپوی چیدمان جدید تجهیزات برای ادامه كار است. فرصتی برای همكلامی با كارگردان بهوجود میآید. در حین همین گپ كوتاه هم گروه تولید مجدد آماده تصویربرداری میشوند. حسن كریمی دوربین را روی شانه گذاشته و با كمك دستیارانش برای آخرین بار زاویه حركت و كیفیت نورپردازی صحنه را تست میكند. خسرونصیریخواه هم با همراهی دستیاران دوم و سوم كارگردان، آخرین هماهنگیها را برای چینش صحیح سیاهی لشكرها انجام میدهد. همه چیز آماده است. كارگردان اعلام میكند: «صدا، دوربین، حركت.» سكوت حكمفرما میشود و در همان سكوت از گروه تولید خداحافظی میكنم. سه طبقه ساختمان را تا طبقه همكف پایین میروم و در همان بلوار ورودی به سمت در خروجی سرازیر میشوم. اصلیترین نكتهای كه بازهم به چشم میآید بكر بودن محیط است؛ هوش سیاه2 باید در چنین سكوتی به سرانجام برسد. سیدمرتضی فاطمی، تهیهكننده این مجموعه البته توصیف جامعتری درباره وسعت جغرافیایی تولید هوش سیاه2 ارائه میدهد: این مجموعه كه برای پخش از شبكه سه سیما در دست تولید است در 120 لوكیشن اصلی و 90 لوكیشن فرعی مقابل دوربین خواهد رفت كه این بخوبی نشاندهنده گستردگی كار است. بخشی از این لوكیشنها مربوط به فضای زندان است كه در مساحت 4500 متر به طور كامل ساخته شده است و بخشهایی از داستان فیلم در این دكورها ضبط خواهد شد. وی درباره حجم كار توضیح میدهد: طبق برنامهریزی قبلی این سریال در 26 قسمت 45 دقیقهای تولید خواهد شد كه برآورد فعلی برای تولید 9 ماه است و احتمالا در اردیبهشت یا خرداد سال آینده شاهد پخش آن از تلویزیون خواهیم بود. فاطمی تاكید میكند: در مسیر تولید این پروژه حمایتهای مركز سیمافیلم و نیز همراهی معاونت سیما و شخص آقای دارابی كمك قابل توجهی به پیشبرد كار داشته است و در ادامه راه هم این همراهی را شاهد خواهیم بود. تهیهكننده هوش سیاه2 هم مثل كارگردان این پروژه اعتقاد دارد: تركیب بازیگران و نیز كشش داستانی سری دوم مجموعه به گونهای است كه ما را به حاصل كار امیدوار كرده و مطمئن هستیم مخاطبان بیشتری امكان همراهی با مجموعه را خواهند داشت.
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی:
روایتی از پشت صحنه مجموعه «خاطرات مرد ناتمام»
گفتگو با كارگردان سریال سهمی برای دوست
گزارش تصویری پشت صحنه مجموعه تلویزیونی «داوران»
ستاره اسکندری برای همه بچه ها مادری میکند!
خاطرات ناتمام یك مرد
گفتگو با كارگردان سریال سهمی برای دوست
گزارش تصویری پشت صحنه مجموعه تلویزیونی «داوران»
ستاره اسکندری برای همه بچه ها مادری میکند!
خاطرات ناتمام یك مرد