حباب داروهای نیروزا میتركد
مصرف داروهای نیروزا و تركیبات شیمیایی مضر كه گاهی بر اثر بیاطلاعی از عواقب آن میتواند اثرات مخربی را بر ساختمان بدن بر جای گذارد، این بار طرح و ایدهای برای ساخت فیلم تلویزیونی «حباب» شده است.
تلهفیلم حباب روایتگر داستان زندگی یك خبرنگار بهنام بهروز با بازی سیاوش خیرابی است كه در پی از دست دادن برادرش بهزاد بر اثر مصرف داروهای قاچاق و نیروزا و به دام افتادن برادر همسر خود به همین علت، میكوشد گروههای واردكننده این داروها را شناسایی و به نیروهای پلیس معرفی كند.
كارگردانی و نویسندگی این تلهفیلم را كریم سربخش و تهیهكنندگی آن را الهام ابراهیمی به عهده دارند. در این اثر پركاراكتر بازیگرانی همچون سیاوش خیرابی، فخرالدین صدیقشریف، بیتا سحرخیز، مهریسادات آلآقا، علیرضا علیا، سیاوش مفیدی، كیوان محمودنژاد، رضا بنفشهخواه، توفان مهردادیان و... ایفای نقش میكنند.
برای تهیه گزارش از روند فیلمبرداری این تلهفیلم به محل تصویربرداری آن سری میزنم. مقصد خانهای قدیمی و دو طبقه حوالی میدان انقلاب است كه پس از هماهنگی با رضا نصیرینیا، مدیر تولید در یكی از روزهای تابستان در آنجا حضور مییابم.
در جستجوی علت ناكامی
ساعت 4 بعدازظهر است. خانه مورد نظر، خانه شخصیت اصلی داستان یعنی بهروز است. گروه مشغول ضبط گفتوگو میان بهروز و پدر و مادرش است. طبقه اول خانه دو اتاق تودرتو دارد كه در یكی از آنها یك دست مبل چیده شده و پلان مورد نظر آنجا برداشت میشود و در اتاق دیگر تخت و میز تحریر قرار دارد و قاب عكس برادر همراه تعدادی تصاویر مربوط به تهران قدیم روی دیوار و آرشیو مختصری از روزنامهها و چند جلد كتاب ادبی روی تاقچه به چشم میخورد. به نظر میرسد این اتاق متعلق به بهزاد، برادر از دست رفته بهروز باشد. هنگام ادای دیالوگها از سوی پدر، متوجه میشویم مادر بهروز به جابهجایی وسایل اتاق بهزاد تمایلی ندارد.
برداشت دیگری از پلان آغاز میشود.
پس از چند برداشت، یكی از پلانها مورد رضایت كارگردان قرار میگیرد و برداشت بعدی ادامه مییابد.
فخرالدین صدیقشریف خطاب به سیاوش خیرابی كه نقش بهروز را بازی میكند، میگوید: راستی، پدرخانومت از خارج برنگشته؟
بهروز: نه.
پدر: برای كار رفته بودن یا تفریح؟
بهروز: جفتش.
و به این ترتیب بقیه دیالوگها بهوسیله بازیگران ادا میشود. پس از برداشت نهایی این پلان، گروه برای ضبط پلان بعدی كه در راهروی خانه خواهد بود، آماده میشود و ابزار و تجهیزات جابهجا میشود.
در این فرصت به سراغ مهریسادات آلآقا، بازیگر نقش مادر میرویم و نظر او را درباره این نقش جویا میشویم.
وی كه در حال حاضر مشغول ایفای نقش در دو نمایش با نامهای زندگی یك رویاست و خون و ماتیك برای جشنواره تئاتر ماه است، درباره نقش خودش میگوید: متاسفانه تاكنون فیلمنامه را به طور كامل نخواندهام. این اولین روز بازی من در این تلهفیلم است. البته در پی تغییراتی در فیلمنامه، من زودتر از آنچه باید به گروه پیوستم.
او میگوید: غالبا نقش مادر را در مجموعهها بازی میكنم و واقعا علت اصلی آن را هم نمیدانم. شاید به دلیل چهره و فیزیك صورتم است كه بیشتر نقشهای مشابه به من پیشنهاد میشود.
قالب اثر تفاوتی ندارد
برداشت پلان بعدی آغاز میشود. سیاوش خیرابی از در حیاط به سمت داخل خانه حركت میكند. از راهرو عبور كرده و در اتاق را به صورت نیمه باز میكند. نگاهی تاملآمیز و عمیق به قاب عكس روی دیوار میاندازد و كیف خود را در گوشهای از اتاق میگذارد. در همین حین پدرش كه پشت سر او قرار دارد، میگوید:
بهبه آقا بهروز! اومدی باباجان؟
مادر: اومدی مادر؟ بشین برات یه لیوان چای بیارم.
كارگردان كه بدقت صحنهها را زیر نظر دارد، نكات لازم را به بازیگران درباره میزان باز و بسته كردن در اتاق، مكث و تامل و غیره تذكر میدهد و در نهایت یكی از پلانها را تائید میكند و صحنه برای برداشت پلان بعدی كه در حیاط تصویربرداری خواهد شد، مهیا میشود.
ساعت حدود 6 و 30 دقیقه بعدازظهر است. در این وقفه كوتاه به سراغ فخرالدین صدیقشریف، بازیگر نقش پدر كه در گوشهای از اتاق نشسته میروم و با او در خصوص نقش خود و وضعیت بازی در تلهفیلمها گفتوگویی میكنیم.
صدیقشریف میگوید: فكر میكنم مهمترین ویژگی نقش من تضاد یا اختلاف نظری باشد كه گاهی پدر با پسرش پیدا میكند. بهروز در طول داستان با مشكلات و مسائلی دست به گریبان است كه پدر تمایل و تاكید دارد از طریق قانونی آنها را پیگیری و حل كند.
وی درباره بازی در تلهفیلم معتقد است: به نظر من قالب اثر تفاوتی ندارد و نفس بازیگری چه در تلویزیون و سینما جدی و مهم است. گاهی فرصت كمی كه برای ساخت تلهفیلمها در نظر گرفته میشود، باعث فشرده شدن كار شده و این فشرده كار كردن میتواند حساسیتهای كارگردان و دیگر عوامل را بر بخشهای مختلف كم كند و ما شاهد نتیجهای ضعیف باشیم. حال آنكه اگر فرصت و بودجه مناسبی برای تلهفیلمها در نظر گرفته شود، این آثار میتوانند در رتبه و جایگاه یك فیلم سینمایی قرار بگیرند.
به هر حال باید توجه داشته باشیم هر كاری كه در تلویزیون تولید میشود به عنوان شناسنامه كاری عوامل سازنده و خود تلویزیون شناخته و در آرشیو ذخیره میشود؛ بنابراین باید شرایطی برای تولید آثاری جذاب و ماندگار ایجاد كنیم.
هشدار و اطلاعرسانی درباره سوء مصرف مواد
پس از پایان گفتوگویمان با فخرالدین صدیقشریف با كریم سربخش درباره چگونگی شكلگیری ایده كار و ویژگیهای تلهفیلم حباب صحبت میكنیم.
وی كه پیش از این كارگردانی مجموعههایی همچون آینه، مهمانپذیر سعادت، دفتر مشق و سفرهای امین و مینا را برعهده داشته است، درباره چگونگی شكلگیری طرح تلهفیلم حباب میگوید: حدود دو سال پیش طرحی با موضوع ساخت اثری درباره داروها به ذهنم رسید. اما درباره نوع داروها هنوز نگرش خاصی نداشتم تا اینكه یك روز در اخبار تلویزیون دیدم داروهایی كه با عنوان نیروزا مصرف میشوند دارای تركیباتی مضر هستند، بنابراین طرح را نوشتم و سال گذشته به تصویب رسید.
سربخش علت انتخاب داروهای نیروزا را به عنوان موضوع محوری داستان، آگاهی كم خانوادهها از تبعات منفی و جبرانناپذیر این مواد میداند و درباره اهداف تلهفیلم حباب میگوید: در این كار سعی كردهایم درباره مصرف صحیح داروها اطلاعرسانی كنیم. همچنین نسبت به تبلیغات مسمومی كه در فضای اینترنت و برخی شبكههای ماهوارهای رواج دارد، هشدار دهیم.
پس از گذشت یك نیمروز همراهی با عوامل و بازیگران تلهفیلم حباب از لوكیشن خارج میشوم و منتظر پخش روایتی نو از تصویر كردن مشكلی اجتماعی میمانم.
ماجراجوییهای یك خبرنگار
پس از اتمام ضبط پلان مربوط به حیاط و در حالی كه كمكم به لحظه غروب آفتاب و اذان نزدیك میشویم نظر سیاوش خیرابی را درباره شخصیت بهروز و ویژگیهای آن میپرسیم: در این تلهفیلم نقش بهروز را دارم. بهروز خبرنگار یكی از روزنامههای مربوط به حوزه پزشكی و سلامت است و برادر خود را حدود یك سال و نیم پیش بر اثر مصرف داروهای نیروزا از دست داده و حالا هم برادر همسرش بر اثر سوء مصرف این مواد به بیماری دچار شده است. به همین دلیل بهروز سعی میكند مراكز پخشكننده و باندهای قاچاق این مواد را شناسایی و به پلیس معرفی كند.
خیرابی كه پیش از این بار دیگر و در مجموعه سه پنج دو در كسوت یك خبرنگار بازی كرده است، درباره تفاوتهای اصلی دو كاراكتر چنین توضیح میدهد: اگرچه در مجموعه سه پنج دو شغل من خبرنگاری بود، اما در كلیت داستان چندان وارد مبحث خبرنگاری و جزئیات این حرفه نمیشدیم. در حالی كه تلهفیلم حباب بررسیها و كنجكاویهای یك خبرنگار را برای رسیدن به هدفش نشان میدهد.
بهروز در این راه دچار انحراف نمیشود، بلكه تلاش میكند با به دست آوردن اطلاعات دست به عمل بزند. تنها یك جا خودسرانه عمل میكند كه نیروهای پلیس به كمك او میآیند.
خیرابی كه این روزها فیلمهای سینمایی «همه چی آرومه» را در حال اكران دارد، ادامه میدهد: زمانی كه بهروز برادر خود بهزاد را از دست میدهد، چندان از علت مرگ او آگاه نیست. اما وقتی برادر همسرش به علت مصرف مواد نیروزا دچار بیماری میشود، كنجكاو شده و سعی میكند با پیگیریهای خود مساله قاچاق و توزیع این داروها را ریشهكن كند. در واقع بهروز بیش از آنكه به فكر انتقام گرفتن مرگ برادرش باشد، نگاهی كلیتر به این مقوله دارد.
مصرف داروهای نیروزا و تركیبات شیمیایی مضر كه گاهی بر اثر بیاطلاعی از عواقب آن میتواند اثرات مخربی را بر ساختمان بدن بر جای گذارد، این بار طرح و ایدهای برای ساخت فیلم تلویزیونی «حباب» شده است.
تلهفیلم حباب روایتگر داستان زندگی یك خبرنگار بهنام بهروز با بازی سیاوش خیرابی است كه در پی از دست دادن برادرش بهزاد بر اثر مصرف داروهای قاچاق و نیروزا و به دام افتادن برادر همسر خود به همین علت، میكوشد گروههای واردكننده این داروها را شناسایی و به نیروهای پلیس معرفی كند.
كارگردانی و نویسندگی این تلهفیلم را كریم سربخش و تهیهكنندگی آن را الهام ابراهیمی به عهده دارند. در این اثر پركاراكتر بازیگرانی همچون سیاوش خیرابی، فخرالدین صدیقشریف، بیتا سحرخیز، مهریسادات آلآقا، علیرضا علیا، سیاوش مفیدی، كیوان محمودنژاد، رضا بنفشهخواه، توفان مهردادیان و... ایفای نقش میكنند.
برای تهیه گزارش از روند فیلمبرداری این تلهفیلم به محل تصویربرداری آن سری میزنم. مقصد خانهای قدیمی و دو طبقه حوالی میدان انقلاب است كه پس از هماهنگی با رضا نصیرینیا، مدیر تولید در یكی از روزهای تابستان در آنجا حضور مییابم.
در جستجوی علت ناكامی
ساعت 4 بعدازظهر است. خانه مورد نظر، خانه شخصیت اصلی داستان یعنی بهروز است. گروه مشغول ضبط گفتوگو میان بهروز و پدر و مادرش است. طبقه اول خانه دو اتاق تودرتو دارد كه در یكی از آنها یك دست مبل چیده شده و پلان مورد نظر آنجا برداشت میشود و در اتاق دیگر تخت و میز تحریر قرار دارد و قاب عكس برادر همراه تعدادی تصاویر مربوط به تهران قدیم روی دیوار و آرشیو مختصری از روزنامهها و چند جلد كتاب ادبی روی تاقچه به چشم میخورد. به نظر میرسد این اتاق متعلق به بهزاد، برادر از دست رفته بهروز باشد. هنگام ادای دیالوگها از سوی پدر، متوجه میشویم مادر بهروز به جابهجایی وسایل اتاق بهزاد تمایلی ندارد.
برداشت دیگری از پلان آغاز میشود.
پس از چند برداشت، یكی از پلانها مورد رضایت كارگردان قرار میگیرد و برداشت بعدی ادامه مییابد.
فخرالدین صدیقشریف خطاب به سیاوش خیرابی كه نقش بهروز را بازی میكند، میگوید: راستی، پدرخانومت از خارج برنگشته؟
بهروز: نه.
پدر: برای كار رفته بودن یا تفریح؟
بهروز: جفتش.
و به این ترتیب بقیه دیالوگها بهوسیله بازیگران ادا میشود. پس از برداشت نهایی این پلان، گروه برای ضبط پلان بعدی كه در راهروی خانه خواهد بود، آماده میشود و ابزار و تجهیزات جابهجا میشود.
در این فرصت به سراغ مهریسادات آلآقا، بازیگر نقش مادر میرویم و نظر او را درباره این نقش جویا میشویم.
وی كه در حال حاضر مشغول ایفای نقش در دو نمایش با نامهای زندگی یك رویاست و خون و ماتیك برای جشنواره تئاتر ماه است، درباره نقش خودش میگوید: متاسفانه تاكنون فیلمنامه را به طور كامل نخواندهام. این اولین روز بازی من در این تلهفیلم است. البته در پی تغییراتی در فیلمنامه، من زودتر از آنچه باید به گروه پیوستم.
او میگوید: غالبا نقش مادر را در مجموعهها بازی میكنم و واقعا علت اصلی آن را هم نمیدانم. شاید به دلیل چهره و فیزیك صورتم است كه بیشتر نقشهای مشابه به من پیشنهاد میشود.
قالب اثر تفاوتی ندارد
برداشت پلان بعدی آغاز میشود. سیاوش خیرابی از در حیاط به سمت داخل خانه حركت میكند. از راهرو عبور كرده و در اتاق را به صورت نیمه باز میكند. نگاهی تاملآمیز و عمیق به قاب عكس روی دیوار میاندازد و كیف خود را در گوشهای از اتاق میگذارد. در همین حین پدرش كه پشت سر او قرار دارد، میگوید:
بهبه آقا بهروز! اومدی باباجان؟
مادر: اومدی مادر؟ بشین برات یه لیوان چای بیارم.
كارگردان كه بدقت صحنهها را زیر نظر دارد، نكات لازم را به بازیگران درباره میزان باز و بسته كردن در اتاق، مكث و تامل و غیره تذكر میدهد و در نهایت یكی از پلانها را تائید میكند و صحنه برای برداشت پلان بعدی كه در حیاط تصویربرداری خواهد شد، مهیا میشود.
ساعت حدود 6 و 30 دقیقه بعدازظهر است. در این وقفه كوتاه به سراغ فخرالدین صدیقشریف، بازیگر نقش پدر كه در گوشهای از اتاق نشسته میروم و با او در خصوص نقش خود و وضعیت بازی در تلهفیلمها گفتوگویی میكنیم.
صدیقشریف میگوید: فكر میكنم مهمترین ویژگی نقش من تضاد یا اختلاف نظری باشد كه گاهی پدر با پسرش پیدا میكند. بهروز در طول داستان با مشكلات و مسائلی دست به گریبان است كه پدر تمایل و تاكید دارد از طریق قانونی آنها را پیگیری و حل كند.
وی درباره بازی در تلهفیلم معتقد است: به نظر من قالب اثر تفاوتی ندارد و نفس بازیگری چه در تلویزیون و سینما جدی و مهم است. گاهی فرصت كمی كه برای ساخت تلهفیلمها در نظر گرفته میشود، باعث فشرده شدن كار شده و این فشرده كار كردن میتواند حساسیتهای كارگردان و دیگر عوامل را بر بخشهای مختلف كم كند و ما شاهد نتیجهای ضعیف باشیم. حال آنكه اگر فرصت و بودجه مناسبی برای تلهفیلمها در نظر گرفته شود، این آثار میتوانند در رتبه و جایگاه یك فیلم سینمایی قرار بگیرند.
به هر حال باید توجه داشته باشیم هر كاری كه در تلویزیون تولید میشود به عنوان شناسنامه كاری عوامل سازنده و خود تلویزیون شناخته و در آرشیو ذخیره میشود؛ بنابراین باید شرایطی برای تولید آثاری جذاب و ماندگار ایجاد كنیم.
هشدار و اطلاعرسانی درباره سوء مصرف مواد
پس از پایان گفتوگویمان با فخرالدین صدیقشریف با كریم سربخش درباره چگونگی شكلگیری ایده كار و ویژگیهای تلهفیلم حباب صحبت میكنیم.
وی كه پیش از این كارگردانی مجموعههایی همچون آینه، مهمانپذیر سعادت، دفتر مشق و سفرهای امین و مینا را برعهده داشته است، درباره چگونگی شكلگیری طرح تلهفیلم حباب میگوید: حدود دو سال پیش طرحی با موضوع ساخت اثری درباره داروها به ذهنم رسید. اما درباره نوع داروها هنوز نگرش خاصی نداشتم تا اینكه یك روز در اخبار تلویزیون دیدم داروهایی كه با عنوان نیروزا مصرف میشوند دارای تركیباتی مضر هستند، بنابراین طرح را نوشتم و سال گذشته به تصویب رسید.
سربخش علت انتخاب داروهای نیروزا را به عنوان موضوع محوری داستان، آگاهی كم خانوادهها از تبعات منفی و جبرانناپذیر این مواد میداند و درباره اهداف تلهفیلم حباب میگوید: در این كار سعی كردهایم درباره مصرف صحیح داروها اطلاعرسانی كنیم. همچنین نسبت به تبلیغات مسمومی كه در فضای اینترنت و برخی شبكههای ماهوارهای رواج دارد، هشدار دهیم.
پس از گذشت یك نیمروز همراهی با عوامل و بازیگران تلهفیلم حباب از لوكیشن خارج میشوم و منتظر پخش روایتی نو از تصویر كردن مشكلی اجتماعی میمانم.
ماجراجوییهای یك خبرنگار
پس از اتمام ضبط پلان مربوط به حیاط و در حالی كه كمكم به لحظه غروب آفتاب و اذان نزدیك میشویم نظر سیاوش خیرابی را درباره شخصیت بهروز و ویژگیهای آن میپرسیم: در این تلهفیلم نقش بهروز را دارم. بهروز خبرنگار یكی از روزنامههای مربوط به حوزه پزشكی و سلامت است و برادر خود را حدود یك سال و نیم پیش بر اثر مصرف داروهای نیروزا از دست داده و حالا هم برادر همسرش بر اثر سوء مصرف این مواد به بیماری دچار شده است. به همین دلیل بهروز سعی میكند مراكز پخشكننده و باندهای قاچاق این مواد را شناسایی و به پلیس معرفی كند.
خیرابی كه پیش از این بار دیگر و در مجموعه سه پنج دو در كسوت یك خبرنگار بازی كرده است، درباره تفاوتهای اصلی دو كاراكتر چنین توضیح میدهد: اگرچه در مجموعه سه پنج دو شغل من خبرنگاری بود، اما در كلیت داستان چندان وارد مبحث خبرنگاری و جزئیات این حرفه نمیشدیم. در حالی كه تلهفیلم حباب بررسیها و كنجكاویهای یك خبرنگار را برای رسیدن به هدفش نشان میدهد.
بهروز در این راه دچار انحراف نمیشود، بلكه تلاش میكند با به دست آوردن اطلاعات دست به عمل بزند. تنها یك جا خودسرانه عمل میكند كه نیروهای پلیس به كمك او میآیند.
خیرابی كه این روزها فیلمهای سینمایی «همه چی آرومه» را در حال اكران دارد، ادامه میدهد: زمانی كه بهروز برادر خود بهزاد را از دست میدهد، چندان از علت مرگ او آگاه نیست. اما وقتی برادر همسرش به علت مصرف مواد نیروزا دچار بیماری میشود، كنجكاو شده و سعی میكند با پیگیریهای خود مساله قاچاق و توزیع این داروها را ریشهكن كند. در واقع بهروز بیش از آنكه به فكر انتقام گرفتن مرگ برادرش باشد، نگاهی كلیتر به این مقوله دارد.
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
برنامه هایی که با تغییر مجری ناکام و ناتمام ماندند!
گزارشی از پشت صحنه سری جدید سریال «هوش سیاه»
چرا «ساخت ایران» خراب شد؟!
معرفی 10 فیلم تلویزیونی جدید
خاطره آرامش بخش مجموعه «آینه»