تكیه برباد، رو در رو با آتش
مجموعه تلویزیونی «تكیه بر باد» به كارگردانی محمود معظمی و تهیهكنندگی حمیدرضا مهدوی از 31 مرداد ماه از شبكه تهران پخش میشود. معظمی كه پیش از این تعدادی از اپیزودهای سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را كارگردانی كرده برای اولین بار ساخت یك مجموعه مناسبتی را به عهده گرفته است.
تكیه بر باد كه سال گذشته برای پخش در ماه مبارك رمضان تولید شد، اما فرصت پخش نیافت، روزهای فرد ساعت 23:00 از شبكه تهران پخش میشود و تكرار آن روزهای زوج ساعت 19 است.
سریال تكیه بر باد در 30 قسمت 45 دقیقهای به سفارش گروه فیلم و سریال شبكه تهران ساخته شده و بازیگرانی از جمله فرامرز قریبیان، مهدی فخیمزاده، افسانه پاكرو، شهرام عبدلی، اشكان خطیبی، بهزاد خداویسی، شراره دولتآبادی، گلاره عباسی، نگین معتضدی و محمد مهدوی در آن ایفای نقش كردهاند.
فریبرز سیگارودی، مدیریت تصویربرداری این سریال را به عهده دارد و مهدی صالح كرمانی صدابردار، سعید آهنگرانی طراح صحنه و لباس و مهدیه اعرابی طراح گریم مجموعه است.
داستان سریال تكیه بر باد كه یك ملودرام اجتماعی است و توسط عباس نعمتی، طلا معتضدی و محمدمحمود سلطانی نوشته شده، درباره دختری به نام عاطفه است كه با قبول شدن در دانشگاه از شیراز به تهران میآید و این مساله سرآغاز اتفاقات گوناگونی برای او و اطرافیانش است. عاطفه كه دختر دادستان شیراز است، در بدو ورودش به دانشگاه با مرد مسنی بهنام نادر آشنا میشود. پدر عاطفه (فرامرز قریبیان) مردی معتقد، مذهبی و مردمدار است و از اسراف و ریخت و پاش پرهیز میكند، اما نادر نقطه مقابل اوست. عاطفه كه اعتقادات پدر و شیوه زندگی او را نمیپسندد به نادر گرایش پیدا كرده و از او میخواهد باهم ازدواج كنند. ظاهرعاطفه و سبك زندگی او چنان تغییر مییابد كه همه خانواده با او به مشكل میخورند و نگرانش میشوند، اما عاطفه بیپروا به رفتارش ادامه میدهد و همه تلاشش را برای ازدواج با نادر میكند. نادر هم كه سالها پیش از همسرش جدا شده است، در ظاهر به او ابراز علاقه میكند و برای او خانه و ماشین میگیرد و شرایطی فراهم میآورد كه عاطفه را همچنان راضی و مشتاق نگه دارد.
تكیه در باد داستان تقابلها و تضادهاست. تقابل فرد با خانواده، فرد با عرف، فرد با اجتماع و بالعكس. مقابله با هنجارها گاه در جهت بهبود جریان واقع است و میتواند به عنوان محركی در بر ساختن هنجارهای جدید عمل كند و گاه چیزی نیست جز لجبازی و مخالفت با هر امر واقع. به مثابه شنا كردن در خلاف جریان آب میماند كه میتواند منجر به غرق شدن شود. مقابله كردن و عصیانگری امری است كه اگر مانیفست و خاستگاه مشخص و البته فكر شدهای در بطن آن باشد میتواند سبب شكوفایی و رشد فرد و به دنبال آن جامعه شود و اگر فاقد این عناصر باشد منجر بههلاكت و سرخوردگی میشود. جوانها و نوجوانان به دلیل بهرهمندی از هیجانات، شور و اشتیاق سازندگی و نیروی جوانی و حیات، بیشتر از دیگر اقشار جامعه درگیر این تقابل و تضادها میشوند. گروه نگارنده این سریال با اشراف بر این موضوع زندگی دختری را نشان میدهند كه به مخالفت با شرایط خود در خانه و اجتماع برمیخیزد، اما نه برای ویرانگری، بلكه با تصور اینكه میتواند شرایط جدید و مطلوبتری برای خود فراهم آورد. در فیلمنامه این مجموعه، بیننده دانای كل است و پیشاپیش میداند راهی كه شخصیت اصلی فیلمنامه یعنی عاطفه برای زندگی اش اختیار كرده غلط است و به بیراهه میرود. شاید یكی از دلایلی كه منجر به این پیش آگاهی برای مخاطب میشود، تیپسازی برای شخصیتهای فیلم است. به عنوان مثال مهدی فخیمزاده یك انسان بیعاطفه نسبت به همسر و پسر سابقش است، منشی و مستخدم شركت مدام نگرانند كه پلیس وارد شركت شود و در خلوت، رفتارها و عملكردهای نادر و اشخاصی را كه با او در ارتباطند، قضاوت و نقد میكنند. ادبیات كلامی نادر، ادبیات مطلوبی برای جامعه نیست و همه شواهد به گونهای كنار هم قرار گرفتهاند كه مخاطب دریابد انتخاب عاطفه كه شخصیتی سطحی و ظاهربین دارد، نادرست است و به تباهی خواهد انجامید. نقطه مقابل نادر، خانواده عاطفه و بخصوص پدر اوست كه نمونه بارز یك انسان خوب و كامل است. به واقع خیر و شر از ابتدا معرف حضور بیننده هستند و بیننده تنها بهدنبال این است كه كدامیك برنده خواهند شد. سریال «نرگس» كه در تابستان 85 به كارگردانی سیروس مقدم از شبكه سه سیما پخش میشد، فضایی نزدیك به سریال تكیه بر باد داشت. از این جهت كه در آن فیلم هم نرگس با بازی درخشان عاطفه نوری به عنوان شخصیت اصلی فیلم پا از هنجارهای خانواده و جامعه فراتر مینهد، با پسری ارتباط میگیرد كه به خیال او میتواند تمام كمبودهای مالیاش را رفع كند و آنچه را در زندگی متوسط خود نداشته، از طریق او كه متعلق به قشر مرفه جامعه است، به دست بیاورد. اصرار نسرین و عصیانگری باعث میشود دو خانواده به هم بریزند، مادرش دق میكند و شوكت (حسن پورشیرازی) را به مقابله فرامیخواند. اما تفاوت نرگس با تكیه بر باد در این است كه خواست نسرین و رابطه او با مهدی سلوكی به گونهای پرداخت میشود كه بیننده نمیتواند در مورد آنها قضاوت كند. در جریان فیلم بیننده با شخصیتها همراه میشود و شرایط پیشآمده را با آنها تجربه میكند و با آنها دچار تحول میشود. اگرچه میتوان گفت اینگونه داستانپردازی حاصلی جذابتر و تاثیرگذارتر دارد، اما معیاری برای ارزشگذاری نیست. شیوه نگارش تكیهبر باد گونه دیگری از پرداخت شخصیتها را پیش میگیرد كه با كارگردانی خوب میتواند جذابیتها و تاثیرات متفاوتی برای مخاطب به همراه داشته باشد. یكی از شگردهای قابل تحسین این مجموعه تلویزیونی، استفاده از داستانهای فرعی قدرتمند در راستای پیشبرد و تكمیل كاستیهای قصه اصلی است. یكی از قصههای فرعی بسیار خوب این سریال، داستان زندگی خواهر بزرگتر عاطفه است. او بتازگی با همسرش دچار مشكل شده است. همسر او كه ابتدا مردی دیندار و مقبول او و خانوادهاش بوده است، در انجام فرایض دینی كاهلی میكند و با روی آوردن به مسكرات به انسانی بیبند و بار تبدیل شده است. در واقع این قصه، نقطه مقابل قصه عاطفه است. او برخلاف خواهرش عاطفه، انسان سركشی نیست و اعتقادات سفت و سختی دارد و در انتخاب همسرش تابع معیارهای خانواده بوده است، اما انسانها تغییرپذیرند و قابل پیشبینی نیستند و هرفرد علاوه بر انتخاب درست، باید آمادگی پیشامدها و تغییرات را داشته باشد و برای حل آنها مهارت كافی به دست بیاورد. این داستان فرعی بخوبی از مسیر مشخص داستان اصلی، گریز میزند تا ذهن را به جنجال بكشاند و به تفكر وادارد. نمونههای دیگر این داستانهای فرعی كه هر كدام به قدرت داستان اصلی هستند و پا به پای آن پیش میروند، داستان پسر خلافكار و شر نادر، برادر عاطفه است كه با بیماری جدیدی كه از طریق گوشتهای آلوده وارد شهر شده دست به گریبان است. اوج و فرودها، گرهافكنی و گرهگشاییها در این سریال كه با تامل و وسواس اشاره شد از دیگر نقاط قوت فیلم است. اما چیزی كه در این سریال كمتر مورد توجه قرار گرفته، فواصل طولی زمان در پلانها و سكانسهای مختلف است كه گاه ریتم كلی فیلمنامه را تحت تاثیر قرار میدهد. به عنوان مثال ممكن است در 35 دقیقه از زمان 40 دقیقهای یك قسمت اتفاقات رخ داده در فاصله یك روز دنبال شود، اما در پنج دقیقه دیگر شاهد اتفاقات بعضا مهمی باشیم كه در فواصل زمانی چندروز رخ میدهد، اما بدون پرداخت و با بسنده كردن به جامپ كات نمایش داده میشود و در ساختار زمانی فیلم معقول نمینشیند.
نورپردازی در تكیه بر باد، یكی دیگر از عناصر قابل اهمیت است. فیلم در كل از نورپردازی خوبی برخوردار است بخصوص نورپردازی در كنار گریم و زوایای تصویری به پرداخت شخصیتها كمك شایانی كرده است و انسان را به یاد پرترههای رامبراند میاندازد كه با نورپردازی شخصیتپردازی شدهاند و میتوان ازطریق جهت تابش نور و سایه روشنی كه توسط نقاش روی صورت ایجاد شده، ابعاد شخصیتی سوژه را دریافت یا حدس زد. البته گاه اصرار زیاد نورپرداز در استفاده از ضد نور در پلانهایی كه ضرورت آن حس نمیشود، دید مخاطب را مخدوش میكند. سعید آهنگرانی نیز در طراحی صحنه و استفاده از رنگهای مناسب بسیار خوب عمل كرده است، اما در طراحی لباس نتوانسته بخوبی صحنه جلوه كند و استفاده زیاد از رنگهای سرد با تنالیته خاكستری در لباس كاراكترها، با شخصیت دراماتیك آنها در فیلم در تناقض است. اما در مجموع سریال از سناریو، كارگردانی و بازیگری خوبی بهرهمند است و تاكنون توانسته مخاطبان زیادی پیدا كند و بینندگان خود را راضی نگه دارد.
مجموعه تلویزیونی «تكیه بر باد» به كارگردانی محمود معظمی و تهیهكنندگی حمیدرضا مهدوی از 31 مرداد ماه از شبكه تهران پخش میشود. معظمی كه پیش از این تعدادی از اپیزودهای سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را كارگردانی كرده برای اولین بار ساخت یك مجموعه مناسبتی را به عهده گرفته است.
تكیه بر باد كه سال گذشته برای پخش در ماه مبارك رمضان تولید شد، اما فرصت پخش نیافت، روزهای فرد ساعت 23:00 از شبكه تهران پخش میشود و تكرار آن روزهای زوج ساعت 19 است.
سریال تكیه بر باد در 30 قسمت 45 دقیقهای به سفارش گروه فیلم و سریال شبكه تهران ساخته شده و بازیگرانی از جمله فرامرز قریبیان، مهدی فخیمزاده، افسانه پاكرو، شهرام عبدلی، اشكان خطیبی، بهزاد خداویسی، شراره دولتآبادی، گلاره عباسی، نگین معتضدی و محمد مهدوی در آن ایفای نقش كردهاند.
فریبرز سیگارودی، مدیریت تصویربرداری این سریال را به عهده دارد و مهدی صالح كرمانی صدابردار، سعید آهنگرانی طراح صحنه و لباس و مهدیه اعرابی طراح گریم مجموعه است.
داستان سریال تكیه بر باد كه یك ملودرام اجتماعی است و توسط عباس نعمتی، طلا معتضدی و محمدمحمود سلطانی نوشته شده، درباره دختری به نام عاطفه است كه با قبول شدن در دانشگاه از شیراز به تهران میآید و این مساله سرآغاز اتفاقات گوناگونی برای او و اطرافیانش است. عاطفه كه دختر دادستان شیراز است، در بدو ورودش به دانشگاه با مرد مسنی بهنام نادر آشنا میشود. پدر عاطفه (فرامرز قریبیان) مردی معتقد، مذهبی و مردمدار است و از اسراف و ریخت و پاش پرهیز میكند، اما نادر نقطه مقابل اوست. عاطفه كه اعتقادات پدر و شیوه زندگی او را نمیپسندد به نادر گرایش پیدا كرده و از او میخواهد باهم ازدواج كنند. ظاهرعاطفه و سبك زندگی او چنان تغییر مییابد كه همه خانواده با او به مشكل میخورند و نگرانش میشوند، اما عاطفه بیپروا به رفتارش ادامه میدهد و همه تلاشش را برای ازدواج با نادر میكند. نادر هم كه سالها پیش از همسرش جدا شده است، در ظاهر به او ابراز علاقه میكند و برای او خانه و ماشین میگیرد و شرایطی فراهم میآورد كه عاطفه را همچنان راضی و مشتاق نگه دارد.
تكیه در باد داستان تقابلها و تضادهاست. تقابل فرد با خانواده، فرد با عرف، فرد با اجتماع و بالعكس. مقابله با هنجارها گاه در جهت بهبود جریان واقع است و میتواند به عنوان محركی در بر ساختن هنجارهای جدید عمل كند و گاه چیزی نیست جز لجبازی و مخالفت با هر امر واقع. به مثابه شنا كردن در خلاف جریان آب میماند كه میتواند منجر به غرق شدن شود. مقابله كردن و عصیانگری امری است كه اگر مانیفست و خاستگاه مشخص و البته فكر شدهای در بطن آن باشد میتواند سبب شكوفایی و رشد فرد و به دنبال آن جامعه شود و اگر فاقد این عناصر باشد منجر بههلاكت و سرخوردگی میشود. جوانها و نوجوانان به دلیل بهرهمندی از هیجانات، شور و اشتیاق سازندگی و نیروی جوانی و حیات، بیشتر از دیگر اقشار جامعه درگیر این تقابل و تضادها میشوند. گروه نگارنده این سریال با اشراف بر این موضوع زندگی دختری را نشان میدهند كه به مخالفت با شرایط خود در خانه و اجتماع برمیخیزد، اما نه برای ویرانگری، بلكه با تصور اینكه میتواند شرایط جدید و مطلوبتری برای خود فراهم آورد. در فیلمنامه این مجموعه، بیننده دانای كل است و پیشاپیش میداند راهی كه شخصیت اصلی فیلمنامه یعنی عاطفه برای زندگی اش اختیار كرده غلط است و به بیراهه میرود. شاید یكی از دلایلی كه منجر به این پیش آگاهی برای مخاطب میشود، تیپسازی برای شخصیتهای فیلم است. به عنوان مثال مهدی فخیمزاده یك انسان بیعاطفه نسبت به همسر و پسر سابقش است، منشی و مستخدم شركت مدام نگرانند كه پلیس وارد شركت شود و در خلوت، رفتارها و عملكردهای نادر و اشخاصی را كه با او در ارتباطند، قضاوت و نقد میكنند. ادبیات كلامی نادر، ادبیات مطلوبی برای جامعه نیست و همه شواهد به گونهای كنار هم قرار گرفتهاند كه مخاطب دریابد انتخاب عاطفه كه شخصیتی سطحی و ظاهربین دارد، نادرست است و به تباهی خواهد انجامید. نقطه مقابل نادر، خانواده عاطفه و بخصوص پدر اوست كه نمونه بارز یك انسان خوب و كامل است. به واقع خیر و شر از ابتدا معرف حضور بیننده هستند و بیننده تنها بهدنبال این است كه كدامیك برنده خواهند شد. سریال «نرگس» كه در تابستان 85 به كارگردانی سیروس مقدم از شبكه سه سیما پخش میشد، فضایی نزدیك به سریال تكیه بر باد داشت. از این جهت كه در آن فیلم هم نرگس با بازی درخشان عاطفه نوری به عنوان شخصیت اصلی فیلم پا از هنجارهای خانواده و جامعه فراتر مینهد، با پسری ارتباط میگیرد كه به خیال او میتواند تمام كمبودهای مالیاش را رفع كند و آنچه را در زندگی متوسط خود نداشته، از طریق او كه متعلق به قشر مرفه جامعه است، به دست بیاورد. اصرار نسرین و عصیانگری باعث میشود دو خانواده به هم بریزند، مادرش دق میكند و شوكت (حسن پورشیرازی) را به مقابله فرامیخواند. اما تفاوت نرگس با تكیه بر باد در این است كه خواست نسرین و رابطه او با مهدی سلوكی به گونهای پرداخت میشود كه بیننده نمیتواند در مورد آنها قضاوت كند. در جریان فیلم بیننده با شخصیتها همراه میشود و شرایط پیشآمده را با آنها تجربه میكند و با آنها دچار تحول میشود. اگرچه میتوان گفت اینگونه داستانپردازی حاصلی جذابتر و تاثیرگذارتر دارد، اما معیاری برای ارزشگذاری نیست. شیوه نگارش تكیهبر باد گونه دیگری از پرداخت شخصیتها را پیش میگیرد كه با كارگردانی خوب میتواند جذابیتها و تاثیرات متفاوتی برای مخاطب به همراه داشته باشد. یكی از شگردهای قابل تحسین این مجموعه تلویزیونی، استفاده از داستانهای فرعی قدرتمند در راستای پیشبرد و تكمیل كاستیهای قصه اصلی است. یكی از قصههای فرعی بسیار خوب این سریال، داستان زندگی خواهر بزرگتر عاطفه است. او بتازگی با همسرش دچار مشكل شده است. همسر او كه ابتدا مردی دیندار و مقبول او و خانوادهاش بوده است، در انجام فرایض دینی كاهلی میكند و با روی آوردن به مسكرات به انسانی بیبند و بار تبدیل شده است. در واقع این قصه، نقطه مقابل قصه عاطفه است. او برخلاف خواهرش عاطفه، انسان سركشی نیست و اعتقادات سفت و سختی دارد و در انتخاب همسرش تابع معیارهای خانواده بوده است، اما انسانها تغییرپذیرند و قابل پیشبینی نیستند و هرفرد علاوه بر انتخاب درست، باید آمادگی پیشامدها و تغییرات را داشته باشد و برای حل آنها مهارت كافی به دست بیاورد. این داستان فرعی بخوبی از مسیر مشخص داستان اصلی، گریز میزند تا ذهن را به جنجال بكشاند و به تفكر وادارد. نمونههای دیگر این داستانهای فرعی كه هر كدام به قدرت داستان اصلی هستند و پا به پای آن پیش میروند، داستان پسر خلافكار و شر نادر، برادر عاطفه است كه با بیماری جدیدی كه از طریق گوشتهای آلوده وارد شهر شده دست به گریبان است. اوج و فرودها، گرهافكنی و گرهگشاییها در این سریال كه با تامل و وسواس اشاره شد از دیگر نقاط قوت فیلم است. اما چیزی كه در این سریال كمتر مورد توجه قرار گرفته، فواصل طولی زمان در پلانها و سكانسهای مختلف است كه گاه ریتم كلی فیلمنامه را تحت تاثیر قرار میدهد. به عنوان مثال ممكن است در 35 دقیقه از زمان 40 دقیقهای یك قسمت اتفاقات رخ داده در فاصله یك روز دنبال شود، اما در پنج دقیقه دیگر شاهد اتفاقات بعضا مهمی باشیم كه در فواصل زمانی چندروز رخ میدهد، اما بدون پرداخت و با بسنده كردن به جامپ كات نمایش داده میشود و در ساختار زمانی فیلم معقول نمینشیند.
نورپردازی در تكیه بر باد، یكی دیگر از عناصر قابل اهمیت است. فیلم در كل از نورپردازی خوبی برخوردار است بخصوص نورپردازی در كنار گریم و زوایای تصویری به پرداخت شخصیتها كمك شایانی كرده است و انسان را به یاد پرترههای رامبراند میاندازد كه با نورپردازی شخصیتپردازی شدهاند و میتوان ازطریق جهت تابش نور و سایه روشنی كه توسط نقاش روی صورت ایجاد شده، ابعاد شخصیتی سوژه را دریافت یا حدس زد. البته گاه اصرار زیاد نورپرداز در استفاده از ضد نور در پلانهایی كه ضرورت آن حس نمیشود، دید مخاطب را مخدوش میكند. سعید آهنگرانی نیز در طراحی صحنه و استفاده از رنگهای مناسب بسیار خوب عمل كرده است، اما در طراحی لباس نتوانسته بخوبی صحنه جلوه كند و استفاده زیاد از رنگهای سرد با تنالیته خاكستری در لباس كاراكترها، با شخصیت دراماتیك آنها در فیلم در تناقض است. اما در مجموع سریال از سناریو، كارگردانی و بازیگری خوبی بهرهمند است و تاكنون توانسته مخاطبان زیادی پیدا كند و بینندگان خود را راضی نگه دارد.
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
پشت صحنه سریال دیوار سیروس مقدم
«خانه اجارهای» سریالی كه نمیخواهد زیاد خارقالعاده باشد
سرنوشت بازیگران سریال محبوب خط قرمز +عکس
گزارش پشت صحنه فیلم تلویزیونی «حباب»
گزارشی از تولید و پخش سریال «كلاه پهلوی»