در بسیاری از تحلیلهای سینمایی جیرانی تمام قد ظاهر میشد اما گبرلو نه.

به لحاظ دانش سینمایی بدیهی است که سطح اطلاعات سینمایی جیرانی فراتر از گبرلو است اما گبرلو نزدیکتر به چارچوبهای رایج تلویزیون است وگرنه در بسیاری از تحلیلهای سینمایی جیرانی تمام قد ظاهر میشد اما گبرلو نه. گبرلو تا حرفی زده میشود و بحث به داغی نزدیک می شود فوری بحث را جمع می کند!

به گزارش شبکه ایران حدودا بیشتر از دو ماهی می شود که فریدون جیرانی  به اجبار «هفت» را رها کرده و رفته و به جایش چهره ای نه منتقد که بیشتر مرتبط با مدیران تلویزیون به نام گبرلو جایش را گرفته؛ چهره ای به شدت محافظه کار که بیشتر از کیفیت برنامه اش به دوام آن می انجامد. به بهانه انجام مقایسه ای منصفانه مابین «هفتِ» جیرانی و «هفتِ» گبرلو به سراغ جبار آذین از منتقدان قدیمی سینما و البته مدرسان این رشته رفته و کوشیده ایم پاسخی بیابیم بر این پرسش که آیا افت کیفی «هفت» به تعطیلی آن منجر خواهد شد یا خیر.

فکر می کنید با محافظه کاری گسترده ای که دامن برنامه «هفت» گبرلو را گرفته آیا بتوان برای این برنامه آینده ای روشن متصور بود؟

ببینید فارغ از نگاه حاکم بر این برنامه من فکر می کنم «هفت» تنها و پرمخاطب ترین برنامه سینمایی تلویزیون است که به صورت گزینشی به بخشهایی از سینمای ایران می پردازد؛ به عبارتی این برنامه تریبون هدایت شده طیفهایی از سینمای ایران در تلویزیون است که از فیلتر رنگارنگ سیاستهای صداوسیما می گذرد با این تفاوت که در برنامه «هفت» جیرانی، حضور طیفهایی از بدنه سینما پررنگتر بود و در «هفت» گبرلو طیفهای دیگر سینما جای گروههای قبلی را گرفته اند و در هر دو شکل «هفت» قبلی و «هفت» فعلی هنوز و همچنان جای نگاه به تمامیت سینمای ایران، خالی است. جیرانی پرچمدار جریانهایی بود که سینمای تجاری را نمایندگی می کرد و گبرلو متمایل به طیفهایی است که محتواگرا هستند.

شاید هم این هدف اصلی سیاستگذاران پشت پرده این برنامه باشد؟

«هفت» از زمان تولد تاکنون با فراز و فرودهای فراوان همراه بوده است. «هفتِ» دوره جیرانی و «هفتِ» دوره گبرلو با آن که تفاوتهایی در محتوا، شکل، ادبیات گفتاری و اجرا دارند ولی علیرغم محدودنگری هر دو در شاکله و پرداختن نسبی به سینمای ایران جمع می شوند و این، روندی معمول است. با این ویژگیها که «هفتِ» جیرانی، حرفه ای و سینمایی تر و «هفتِ» گبرلو، نیمه حرفه ای و سیاسی تر است و البته هر دو «هفت» هم مخاطبان خاص و مشترک داشته و دارند که همین امر، تداوم فعالیت این برنامه را تا حدودی تضمین می کند. البته این تضمین نسبی مانند سایر تضمینهای موجود متاثر از چرخشهای سیاسی است و چه بسا در آینده ای نه چندان دور «هفت» کنونی نیز به «هفتِ» قبلی بپیوندد و «هفت»ـی های دیگر با پرچم و شعاری دیگر وارد میدان بی سروسامان سینمای ایران و تریبون صداوسیما شوند.

جالب است که پیش بینی شما این است که در آینده نزدیک «هفت»ـی دیگر جایگزین «هفت» فعلی خواهد شد اما بسیاری بر این عقیده اند که برنامه خنثی و بی خلاقیتی که گبرلو اجرا می کند همان چیزی است که مدیران تلویزیون می خواهند.

طبیعی است که هر مدیری دوست داشته باشد سیاستهای خود را در حوزه مدیریتش نهادینه کند اما من از دیدگاهی بیرونی به مقایسه جیرانی و گبرلو می پردازم. در «هفت» جیرانی تنوع موضوعی و حضور مهمانان مختلف نمود بیشتری داشت که این مهم در «هفت» گبرلو کمرنگ و محدود به افراد خاص است. با این حال سه شاخصه این دو «هفت» را از هم متمایز می کند. «هفت» کنونی دارای ابعاد متفاوتی در نگاه به سینما، اجرا، بحث و نقد است. در نگاه به سینمای این «هفت» دوری از حاشیه و غلو، بیشتر مشاهده می شود. در بحثها و تحلیلهای سینمایی «هفتِ» گبرلو، زوایای متنوعی از رویکرد به سینما وجود دارد که البته هنوز بالقوه و ناپخته است چراکه اکثر مواقع بحثهای مطرح شده، عقیم رها می شوند. رویکرد توجه به مسائل زیرساختی و پایه ای سینما در عرصه های مضمون و مناسبات سینمایی از جمله این زوایای ناکام است. در بخش محتوا ادبیات گفتاری، رعایت حرمت و ادب در «هفتِ» کنونی برجسته است. از منظر اجرا، گبرلو مجری تر از جیرانی و جیرانی مسلطتر به امور سینما و پردازش سینمایی نسبت به گبرلو است. فراستی هم که همان فراستی است، فقط در دوره جدید اندکی جمع و جورتر شده است. در هر صورت «هفتِ» کنونی هم مانند «هفتِ» قبلی دست کم در شعار بنای خدمت به سینما و اهالی سینما و جامعه منتقدان را دارد ولی با محدودنگری، بحثهای بدون نتیجه، تحلیلهای کم جان و کمتر کارشناسی شده، پررنگی نظرگاههای کمتر سینمایی، طیف گرایی و پوشش ندادن تمامیت سینما، بعید به نظر می رسد تا چند وادی جلوتر برود. حرف آخر اینکه آنچه «هفتِ» جیرانی را به تعطیلی کشاند به شکلی دیگر در کمین «هفتِ» گبرلو هم هست. «هفت»ـی های جدید حواسشان باشد تا از آن سوی بام به پایین نیفتند.

جبار آذین

مگر یکی از لازمه های اجرا، اشراف مجری به موضوع مورد بحث نیست. با این حساب چطور می توان گفت گبرلو مجری تر از جیرانی است؟

در این باره مدنظر من شکل اجرای کار است نه اشراف بر موضوعیت. گبرلو برخلاف جیرانی جمع و جورتر و هدایت شده تر برنامه را اجرا می کند. جیرانی هر چه به ذهنش می رسید را بدون هیچ گونه فیلتری بیان می کرد اما گبرلو با توجه به معیارهای استاندارد تلویزیون صحبت کرده و برنامه را پیش می برد.

یعنی می خواهید بگویید در استانداردهای تلویزیون ما، گبرلو مجری تر است؟

همین طور است. گبرلو به برنامه ریزی ها و سیاستهای مدیران سیما نزدیکتر است و برای همین در مقیاس تلویزیون ایران، مجری تر است.

حالا اگر بنا شود استانداردهای مجری گری را قدری بالاتر برده و به واسطه استاندارد حاکم بر برنامه های گفتگومحور مطرح جهانی در این باره اظهارنظر کنیم، چطور؟

هر دو چه جیرانی چه گبرلو اساسا مجری نیستند و از ساده ترین ویژگیهای مجری گری یعنی صدای خوب و توانایی ارتباط برقرار کردن مفید با مخاطب بی بهره اند. اگر این دو را با مجریان موفق داخلی هم مقایسه کنیم باز هم امتیازات کمتری می گیرند. اما به لحاظ دانش سینمایی بدیهی است که سطح اطلاعات سینمایی جیرانی فراتر از گبرلو است اما گبرلو نزدیکتر به چارچوبهای رایج تلویزیون است وگرنه در بسیاری از تحلیلهای سینمایی جیرانی تمام قد ظاهر میشد اما گبرلو نه. گبرلو تا حرفی زده میشود و بحث به داغی نزدیک می شود فوری بحث را جمع می کند!



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: inn.ir


مطالب پیشنهادی:
شعر معروف «روباه و زاغ» واقعاً سروده‌ی کیست؟
جایزه اصلی جشنواره فیلم «مانهایم» آلمان در دستان نیکی کریمی
رونمایی از رمان مجید قیصری‌ با لعنت بر صادق هدایت!
موفق‌ترین بازیگران سینمای جهان در گیشه کدام‌اند؟
اندیشه فولادوند در «چاله»