در همین سریال Lost خط اصلی داستان 100 قسمت ادامه دارد و هر کدام از شخصیت‌های سریال هم به طور جداگانه داستان‌های فرعی خودشان را دارند اما نکته دیگر بحث محدودیت...
 
علیرضا کاظمی‌پور*
فیلمنامه نویس حرفه‌ای نداریم
در این که ما نمی‌توانیم فیلمنامه‌هایی برای سریال‌های بلند بنویسیم چندین عامل وجود دارد؛ یکی این که ما هیچ وقت در این 40 _30 سال قبل و بعد از انقلاب فیلمنامه نویس خوب و حرفه ای تربیت نکردیم. فیلمنامه نویس‌هایی که الأن در سینمای ما کار می‌کنند علاقه ای به کار مشترک ندارند. در شیوه نگارش فیلمنامه‌های این نوع سریال‌ها کار مشترک حرف اول را می‌زند. در همین سریال Lost تیم بسیار قوی‌ای از نویسنده‌ها، روان شناس‌ها و حتی فیلسوف وجود دارد که نه تنها قسمت به قسمت کار را می‌خوانند و نظر کارشناسی می‌دهند بلکه روی تک تک شخصیت‌ها کار روان‌شناسی انجام می‌دهند. در این جور کارهای تیمی، نویسنده‌ها درباره تک تک شخصیت‌ها با هم حرف می‌زنند و هر کدام از این شخصیت‌ها جدا از طرح کلی داستان، داستانی جداگانه و مخصوص خودشان دارند. اما در ایران چنین چیزی نداریم که یک تیم نویسنده بنشینید با هم شخصیت خلق کنند. البته در سریال‌های طنز معدود کارهایی شده که آنها هم شخصیت‌های پیچیده ای نداشتند نکته دیگر این است که الگوی سریال نویسی ما کاملا ً متفاوت با کشورهای دیگر است. ما همان الگوی سریال‌های 90 دقیقه‌ای را برای سریال‌های هزار دقیقه ای اجرا می‌کنیم یعنی الگوی سریال نویسی ما این طور شده که با یک شخصیت که مثلا ً می‌خواهد شوهرش را پیدا کند داستان را شروع می‌کنیم و دیگر به این فکر نمی‌کنیم که چطور می‌توانیم نقاط چرخش و پیچیدگی برای داستان طراحی کنیم. اینکه آیا هدف و انگیزه شخصیت داستان مان این کشش را دارد که بیست و شش _ یا بیست و هفت قسمت ادامه داشته باشد یا نه؟ در همین سریال Lost خط اصلی داستان 100 قسمت ادامه دارد و هر کدام از شخصیت‌های سریال هم به طور جداگانه داستان‌های فرعی خودشان را دارند اما نکته دیگر بحث محدودیت در تلویزیون است. خلق این سریال‌ها نیاز به آزادی عمل دارد که در تلویزیون ما امکان پذیر نیست. دایره موضوعاتی که برای تلویزیون می‌شود ساخت، بسیار انگشت‌شمار هستند و ممیزی عامل خیلی مهمی ‌در تلویزیون ماست که مانع شخصیت پردازی واقعی در فیلمنامه می‌شود. البته در این قضیه همه تقصیرها هم گردن تلویزیون نیست؛ نمونه ای مثل «ساعت شنی» را داشتیم که سعی کرده بود کمی ‌فراتر از این ممیزی‌ها برود اما بازتاب‌هایی که جامعه و اصناف داشتند، باعث شد مدیران تحت فشار قرار بگیرند و نتیجه این فرا رفتن از ممیزی‌های موجود نتیجه عکس داد و باعث شد حالا مدیران سختگیری بیشتری داشته باشند.
* فیلنامه نویس خط قرمز و میوه ممنوعه
 
علیرضا بذرافشان*
مسأله فقط فیلمنامه نیست
موفقیت این سریال‌های عظیم و پر بیننده که تعداد آنها بیش از 20 سریال شده، ناشی از یک سیستم عظیم است. یک سیستم چند لایه و منسجم که سطوح مخلفی دارد. موفقیت این سریال‌ها فقط به قوت و قدرت فیلمنامه مربوط نمی‌شود اگر چه برای نوشتن این فیلمنامه‌ها چند سطح نویسنده وجود دارد؛ از خالق اثر گرفته تا طراح و بعد لایه‌ای که اجزای فیلمنامه را طراحی می‌کند و بعد طراح قسمت‌ها و در مرحله بعدی نویسنده هر اپیزود و ... اما موفقیت این سریال‌ها فقط به همین قدرت نویسندگی گروهی محدود نمی‌شود و اگر بخواهیم عدم توانایی ما برای ساخت این سریال ا را به همین عدم توانایی‌مان در نوشتن فیلمنامه خوب و گروهی نوشتن فیلمنامه محدود کنیم، در واقع صورت مسأله را ساده کرده ایم. این سریال‌ها فقط با فیلمنامه خوب شکل نمی‌گیرند، بعد از مرحله فیلمنامه، در مراحل ساخت هم گروه منسجمی ‌وجود دارد. آنها با یک گروه 300 _ 200 نفره یک سریال می‌سازند و ما در نهایت با 40 _ 30 نفر. علاوه بر این سیستم عظیم که بسیار هماهنگ کار می‌کنند مسأله اصلی‌تری وجود دارد و آن هم مسأله پیشینه و پشتوانه سینمایی و دانش سینمایی کشورهای سازنده این سریال‌هاست. به هر حال نوشتن یک فیلمنامه و مراحل مختلف ساخت یک سریال عظیم فن و دانش و آگاهی می‌خواهد و مسلما ً هر دو نفر در هر گوشه دنیا، این فن، داشن و آگاهی را به یک اندازه ندارند. همانطور که نمی‌شود یک ملت بدون پیشینه فرهنگی را به ملتی با فرهنگ تبدیل کرد، نمی‌توانیم از یک سینما و تلویزیون بدون پشتوانه قوی تکنیکال، انتظار تولید چنین سریال‌های عظیمی‌را داشته باشیم.
* فیلنامه‌نویس زیرزمین، تب سرد و راه بی‌پایان
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 221
بازنشر اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
چرا فرار از زندان را دوست داریم؟!
معرفی کوتاه آهنگساز ایرانی سریال «فرار از زندان»
معرفی کوتاه بازیگران اصلی «فرار از زندان»
همه حاشیه‌های سریال «فرار از زندان»
دلايل محبوبيت سريال پزشك دهكده