آتنه فقیه‌نصیری
خاله سارا، اولین کار تلویزیونی من بود و برای اولین بار در سریال سازی بعد از انقلاب، یک زن جوان قهرمان یک داستان پر ماجرا می‌شد. یک پزشک تازه کار، ولی از خود گذشته که....
 
 این روزها کمتر مصاحبه‌ای از او می‌خوانید، ارتباط چندانی با رسانه‌ها ندارد و برای خود دلایل خاصی درباره گفت‌وگو نکردن با جراید دارد. آتنه فقیه‌نصیری سال گذشته را با دو سریال موفق به پایان رساند بانی فیلم گفت وگویی با وی انجام داده است.
 
اگر موافق باشید از فعالیت‌های اخیرتان، پیشنهادهای جدید، برای سال آتی و کارهای آماده پخش و ... شروع کنیم.
در سریال حیرانی با امید بنکدار و کیوان علی محمدی همکاری داشتم. پیشنهادی هم از طرف آقای عسگرپور بوده که هنوز به قرارداد نرسیده و در حال بازنویسی متن هستند.
 
تهیه‌کننده سریال «آسمان همیشه ابری نیست» معتقد است با اضافه شدن شما به این سریال، کار در میانه راه دوباره جان تازه می‌گیرد. از چند و چون همکاری‌تان با این پروژه و نقش «مریم»صحبت کنید.
-گر واقعا این طور باشد، شاید به این دلیل است که شخصیت مریم یک بحران جدید در روند داستان به وجود می آورد و طبیعتا این بحران تولید جذابیت می‌کند. مثل هر پروژه دیگری بعد از خواندن متن کار را پذیرفتم. داستان چند دختر دبیرستانی که از طبقات متفاوت فرهنگی و اجتماعی هستند و فقط به دلیل همکلاسی بودن ارتباط دوستانه دارند، برایم جذاب بود. مرا به یاد دوران دبیرستان خودم می انداخت و ماجراهایی که در آن سال‌ها به دلیل سن و سالمان درگیرش می‌شدیم، رابطه ام با دوستان صمیمی خودم و....ا
 
به نظرتان پرداختن به چند خانواده متفاوت ایرانی در سریال آسمان همیشه ابری نیست و موضوع دختران که کمتر در آثار تلویزیونی در این سال‌ها مورد بررسی بوده، در این مجموعه تا چه حد موفقیت داشته است؟
این موضوع به خودی خود می‌تواند جذاب باشد. همان‌طور که گفتید موضوع دختران جوانی که در مرحله گذار از دوران نوجوانی به جوانی هستند و هنوز نمی‌توانند با تفکیک این دو مرحله از زندگی کنار بیایند، حتما چالش‌های جذابی به وجود می آورد. فکر می‌کنم پرداختن به زندگی هرکدام از این خانواده‌ها می‌توانست با تدوین بهتر البته در متن صورت گیرد. بعضی وقت‌ها برای خود من برش هرکدام از آنها به یکدیگر، سر درگمی در خط کلی داستان را به وجود می آورد. با تمام احترامی که برای بازیگران جوان این کار و زحمتی که کشیده اند قائلم، اگر امکان این وجود داشت که نقش این دختران جوان را بازیگرانی با سن های واقعی همین نقش ها بازی می‌کردند، بسیار باور پذیرتر می‌شد.
 
شما با شخصیت «خاله سارا» (به کارگردانی فرامرز باصری) که در کارنامه شما صاحب جایگاه ویژه‌ای است شناخته شدید. از حضورتان در آن کار، ایفای شخصیت اصلی آن مجموعه و علت ماندگاری‌آن مجموعه خاطره‌انگیز صحبت کنید.
خاله سارا، اولین کار تلویزیونی من بود و برای اولین بار در سریال سازی بعد از انقلاب، یک زن جوان قهرمان یک داستان پر ماجرا می‌شد. یک پزشک تازه کار، ولی از خود گذشته که در فضای روستایی با مشکلات می‌جنگید و به هر شکلی به مردم نیازمند روستاها کمک می‌کرد. در آن سال‌ها این قصه هم برای خودم و هم برای مردم تازگی و جذابیت داشت. در این سریال بعد از بازی در 5 فیلم سینمایی که اتفاقاً دو تای آنها جزو پر فروش ترین فیلمهای سال خود بودند، بازی کردم (جیب برها به بهشت نمی‌روند و دونفر و نصفی). دلیل قبول این نقش‌ها فقط و فقط این بود که جوان بودم و بی تجربه در سیاست‌های حاکم بر حرفه خودم. همان‌طور که می‌بینیم این روزها بازیگران جوانی که کارشان را از تلویزیون شروع می‌کنند بعد از یک فیلم سینمایی دیگر حاضر نیستند به تلویزیون برگردند واین جمله که دیگر در تلویزیون کار نمی‌کنم، تبدیل به تیتر مصاحبه هایشان هم می‌شود. از آنجا که من هنوز هم فرمول‌های مرسوم و قوانین حاکم بر حرفه ام را نمی خواهم یاد بگیرم، همچنان بی سیاست و بی تجربه هستم. این، گاهی وقت‌ها جواب می‌دهد مثل خاله سارا و گاهی وقتها هم به قول بعضی همکاران باعث سرشکستگی می‌شود
 
مجموعه خانه سبز (تیم بیژن بیرنگ و مسعود رسام) هم حضوری موفق از شما در کنار مرحوم شکیبایی، رامبد جوان و.... دیگران بود. از آن مجموعه تلویزیونی که جزو اولین سریال‌های آپارتمانی موفق تلویزیون در بحث خانواده بود. بگویید.
خیلی واضح است که تجربه خوبی بود. تجربه منحصر به فردی برای من بود به لحاظ متن و ساخت. تا چند روز اول نمی‌توانستم بفهمم داریم چه کاری می‌کنیم! مدتی طول کشید تا خودم را با قالب نقش و کل کار هماهنگ کنم. خیلی وقت‌ها افسوس می‌خورم که ای کاش می توانستم آن نقش را با تجربه و ذهنیت امروزم بازی کنم. تجربه همکاری با مرحوم شکیبایی به چند سال قبل از خانه سبز بر می‌گشت. در فیلمی از مرحوم خاچیکیان به نام بلوف. اتفاقاً همکاری ما در آن فیلم خیلی پررنگ تر بود، چون نقش یک خواهر و برادر را بازی می‌کردیم و در تعامل بیشتری باهم بودیم، اما به هرحال کار در کنار هر یک از بزرگان بازیگری برایم مغتنم، خاطره برانگیز و آموزنده است.
 
شما در مجموعه مناسبتی مثل هیچ کس، جراحت (ماه مبارک رمضان) و سریال نشانی (عید نوروز) نیز حضور داشتید. کار در آثار مناسبتی را چگونه قلمداد می‌کنید و اینکه امسال پیشنهادی برای حضور در مجموعه‌های نوروزی داشتید؟ (بسیاری از همکاران شما به خاطر فشار آثار مناسبتی پس از چند تجربه دیگر حاضر به بازی در این دست کارها نیستند).
امسال پیشنهادی برای کار در مجموعه های نوروزی نداشتم و اگر هم داشتم نمی‌توانستم قبول کنم، چون تا اواسط بهمن درگیر پروژه حیرانی بودم و هرگز کار مناسبتی با فرصت زیر 6 ماه انجام نداده ام. در هر دو مورد سریال‌هایی که نام بردید، زمان ما برای انجام کار همین قدر بود، در نتیجه هیچ‌وقت در این دو پروژه عجله و یا فشار کاری وجود نداشت و قبل از شروع نوروز و ماه رمضان کار را به اتمام رسانده بودیم.
 
فیزیک صورت شما یک ویژگی خاص را در این حرفه برای شما به همراه دارد، اینکه سال‌ها فرصت بازی در نقش‌های جوان‌تر از سن‌تان را داشته‌اید. این مسئله را چگونه در بازی‌تان لحاظ کرده‌اید؟
خیلی به موضوع سن در نقش هایم فکر نکرده ام، به این فکر کرده ام آیا می توانم همان‌طور که اشاره کردید در آن نقش باورپذیر باشم یا نه. نقش هایی را هم بازی کرده ام که از سن خودم بیشتر بوده و نتیجه بدی هم نداشته است.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khabaronline.ir
 
مطالب پیشنهادی:
 گفت وگو با مهدی پاکدل بازیگر تلویزیون
پیمان قاسم‌خانی: نمی‌خواهم بچه‌هایم ناقص شوند!!
مردی‌كه به دنیای طنازی پرتاب شد!
با رزیتا غفاری، بازیگر سریال تبریز در مه
از ناریه تا جاریه در مختارنامه!