بیش از آن که زندگی خودمان را تجربه کنیم، دیگران را زندگی میکنیم.
اسکاروایلد
اسکاروایلد
از نخستین نمایشگاههای گلن براون1 در اوایل دهه 90 تأثیر نقاشان بزرگی مثل فرانک اورباخ، جورج بازلیتز، فیلیپ گاستون، دالی، فراگونار، رامبراند، وندایک و حتی تصویرگرانی چون کریس فاس2 در نقاشیهای این هنرمند دیده میشود. براون آثار این نقاشان را در کارهایش با یکدیگر ترکیب میکند، تغییر میدهد و درهم میآمیزد تا محصولی جدید و باورنکردنی خلق شود.
این هنرمند آثارش را با اجرای دوباره کپیهای نازل (فتوکپی، آثار چاپ شده در کتاب و مجلات) آغاز میکند. در طی فرایند انجام هر اثر، عناصر مختلفی را برگرفته از آثار نقاشان دیگر و حتی فیلم، ادبیات و موسیقی به نقاشی خود اضافه میکند. در نتیجه این امر آثار استادان بزرگ تاریخ هنر تا صحنههای فیلمهای درجه دو علمی- تخیلی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. آثار گلن براون یادآور حساسیت و تباهی موجود در نقاشیهای بلیک، بوکلین3 و فیوزلی است. توجه وی به سویههای تاریک و غمبار زندگی، یادآور جنبههای زیبایی شناسانة گوتیک4 است. حتا زمانی که نقاشی وی بر مبنای اثری از رامبراند است، او با تغییر دادن رنگهای خاکی و گرم نقاشیهای رامبراند به رنگهای سرد، حالتی شبانه و تاریک به نقاشی میدهد. انگار شخصیتهای آثار رامبراند در جهان شبانه کافههای گوتیک در حال گشتوگذار هستند. تعداد زیادی از نقاشیهای براون به یان کرتیس5 تقدیم شده است. قهرمان افسانه ای و رهبر گروه موزیک پانک- گوتیک، جوی دویژن6، هنرمندی با روحیه ای مالیخولیایی و حساس که در جوانی خودکشی کرد. مجموعه آثار گلن براون را میتوان به سه گروه عمده تقسیم کرد: چهرهها و نقاشیهایی که مستقیماً بر مبنای نقاشیهای شناخته شده و روش نقاشان مشهور تاریخ هنر کشیده شده اند؛ نقاشیهایی که شاید بتوان آنها را در ژانر علمی- تخیلی قرار داد؛ و دستة سوم مجسمهها.
این هنرمند آثارش را با اجرای دوباره کپیهای نازل (فتوکپی، آثار چاپ شده در کتاب و مجلات) آغاز میکند. در طی فرایند انجام هر اثر، عناصر مختلفی را برگرفته از آثار نقاشان دیگر و حتی فیلم، ادبیات و موسیقی به نقاشی خود اضافه میکند. در نتیجه این امر آثار استادان بزرگ تاریخ هنر تا صحنههای فیلمهای درجه دو علمی- تخیلی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. آثار گلن براون یادآور حساسیت و تباهی موجود در نقاشیهای بلیک، بوکلین3 و فیوزلی است. توجه وی به سویههای تاریک و غمبار زندگی، یادآور جنبههای زیبایی شناسانة گوتیک4 است. حتا زمانی که نقاشی وی بر مبنای اثری از رامبراند است، او با تغییر دادن رنگهای خاکی و گرم نقاشیهای رامبراند به رنگهای سرد، حالتی شبانه و تاریک به نقاشی میدهد. انگار شخصیتهای آثار رامبراند در جهان شبانه کافههای گوتیک در حال گشتوگذار هستند. تعداد زیادی از نقاشیهای براون به یان کرتیس5 تقدیم شده است. قهرمان افسانه ای و رهبر گروه موزیک پانک- گوتیک، جوی دویژن6، هنرمندی با روحیه ای مالیخولیایی و حساس که در جوانی خودکشی کرد. مجموعه آثار گلن براون را میتوان به سه گروه عمده تقسیم کرد: چهرهها و نقاشیهایی که مستقیماً بر مبنای نقاشیهای شناخته شده و روش نقاشان مشهور تاریخ هنر کشیده شده اند؛ نقاشیهایی که شاید بتوان آنها را در ژانر علمی- تخیلی قرار داد؛ و دستة سوم مجسمهها.
در میان هنرمندان معاصر استفاده از آثار تاریخ هنر و دوباره سازی آنها چندان موضوع نادری نیست؛ اما آنچه براون را شاخص میسازد، علاقه عمیق وی به عمل نقاشی و پرداختن به آن به عنوان یک موضوع است. در دنیای امروز، که توانایی و مهارت نقاشانه دست کم گرفته میشود و حتا گاهی مورد تمسخر قرار میگیرد، ستایش عمل نقاشی وی را در میان هنرمندان معاصر و هموطنش شاخص میسازد. به گفته خود براون: نقاشی مهارتی آن قدر پیچیده و متنوع است که «یک عمر برای دست یابی به آن کافی نیست.» توانایی براون در مجموعه آثارش از نقاشیهای اورباخ، به خوبی نمود پیدا میکند. اورباخ حجم غلیظ رنگ و تاش قلم مو را برای نمایش مدل به کار میبرد. اما براون نقاشی را با تکنیکی کاملاً متفاوت بازسازی میکند. با وجود اینکه نتیجه کار کاملاً مشابه به نظر میرسد، باید به این نکته توجه داشت براون رد قلم مو را تکرار نمیکند، بلکه آن را نقاشی میکند. روش وی بیشتر شبیه نقاشیهای پررئال است که نقاشیهای دیگر را بازسازی میکند. نتیجه اثری با سطح صاف، بدون هیچ برجستگی و شبیه تصویر عکاسی شده یا چاپ است.
مانند دیگر هنرمندان دو- سه دهه اخیر انگلیس بخشی از آثار براون برگرفته از مباحث تئوریک قرن گذشته است، مباحثی در باب رسانة نقاشی، تقلید، اصالت، ... . وقتی براون تاشهای اکسپرسیونیستی را نقاشی میکند، بیش از همه یادآور نظرات کلمنت گرینبرگ درباره ارزش هنر است. وی که نقاشی و به صورت خاص نقاشی مدرن زمانش- آبستره اکپرسیونیسم- را ارزشمندترین هنرها محسوب میکرد، باعث رواج این طرز تلقی گردید که روش ترسیم در نقاشی باید مشهود باشد. با اصرار گلن براون بر استفاده از کپی اثر و نه اصل آن- تا حدی که خود وی اذعان دارد اصل برخی از نقاشیهایش را ندیده است- همچنین اجرای دوباره دیگر نقاشی اشاره به مباحث مطرح شده توسط بنیامین درباره اصالت اثر دارد. علاوه بر این موارد و موضوعاتش به رسانة نقاشی نیز توسط براون مورد پرسش قرار میگیرد. پرسشهایی از جمله: چرا بیانگری «اکسپرسیون» همیشه همراه با خودانگیختگی و حرکات مشخصی قلم مو است؟ یا: چرا نتوان همزمان دو اثر یا بیشتر را باسازی کرد؟
مانند دیگر هنرمندان دو- سه دهه اخیر انگلیس بخشی از آثار براون برگرفته از مباحث تئوریک قرن گذشته است، مباحثی در باب رسانة نقاشی، تقلید، اصالت، ... . وقتی براون تاشهای اکسپرسیونیستی را نقاشی میکند، بیش از همه یادآور نظرات کلمنت گرینبرگ درباره ارزش هنر است. وی که نقاشی و به صورت خاص نقاشی مدرن زمانش- آبستره اکپرسیونیسم- را ارزشمندترین هنرها محسوب میکرد، باعث رواج این طرز تلقی گردید که روش ترسیم در نقاشی باید مشهود باشد. با اصرار گلن براون بر استفاده از کپی اثر و نه اصل آن- تا حدی که خود وی اذعان دارد اصل برخی از نقاشیهایش را ندیده است- همچنین اجرای دوباره دیگر نقاشی اشاره به مباحث مطرح شده توسط بنیامین درباره اصالت اثر دارد. علاوه بر این موارد و موضوعاتش به رسانة نقاشی نیز توسط براون مورد پرسش قرار میگیرد. پرسشهایی از جمله: چرا بیانگری «اکسپرسیون» همیشه همراه با خودانگیختگی و حرکات مشخصی قلم مو است؟ یا: چرا نتوان همزمان دو اثر یا بیشتر را باسازی کرد؟
در این مجموعه اثر، براون نقاشی اش را با استفاده از دو منبع تصویری شکل میدهد. اثر اصلی به عنوان اسکلت و ساختار کلی نقاشی و دیگری به مثابه عضلات و پوست اثر (آمیزش)، که بر مبنای تک چهره ای از آثار وندایک کشیده، مثال مناسبی از این نوع اجراست. نقاشی چهره «کورنلیوس ون در گیست»، که در نشنال گالری نگهداری میشود، توسط براون کشیده تر از اثر اصل اجرا شده و شبیه اثری از الگرکو شده است. رنگ اصلی به تونالیتههای آبی تغییر کرده و تاشهای ضخیم رنگ وندایک، با روش مسطح و جزیینگر براون، بازسازی شده است. چشمهای مدل با پوششی از رنگ خاکستری شفافی پوشیده شده است، درست بر خلاف چشمهای درخشان نقاشی وندایک. شخصیت نقاشی براون از آب مروارید رنج میبرد؛ اشاره ای به محدودیتهای چشم به عنوان ابزاری که مخاطب با آن نقاشی را میبیند و ارزشگذاری میکند.
در اثر «پایان قرن بیستم»، مبنای اصلی تک چهره ای از آثار فراگونار است؛ اما براون با اضافه کردن ویژگی آثار بازلیتز- وارونه کشیدن نقاشی- به آن ترکیبی غریب داده که همزمان یادآور دو نقاش تاریخ هنر از دو دوره و دو سبک کاملاً متفاوت است.
در اثر «پایان قرن بیستم»، مبنای اصلی تک چهره ای از آثار فراگونار است؛ اما براون با اضافه کردن ویژگی آثار بازلیتز- وارونه کشیدن نقاشی- به آن ترکیبی غریب داده که همزمان یادآور دو نقاش تاریخ هنر از دو دوره و دو سبک کاملاً متفاوت است.
مجموعه دیگر آثار براون را مناظر علمی- تخیلی با قطع بزرگ و کشیده (پانوراما) تشکیل میدهند. صحنههای آخرالزمانی از منظرههای عظیم و جزییات زیاد. درحالی که دنیای اطراف را میتوان تنها به صورت قسمتهای کوچک در هر زمان دید، پانوراما برای بیننده احساسی از عظمت، بزرگی و قدرت ایجاد میکند، تصویری که در حالت معمول توسط چشم انسان امکان دیدن آن وجود ندارد. در میانة قرن نوزدهم کادر پانوراما در بریتانیا به وجود آمد و گسترش پیدا کرد. در دهههای اخیر مناظر گسترده و عظیم به شکلی جدید دوباره زنده شده اند و در دنیای عکاسی، معماری و حتا در ادبیات به دفعات توسط هنرمندان به کار رفته اند؛ مثلاً در دنیای عکاسی، آندریاس گورسکی این نوع نگاه را به کار میبرد. نکتة جالب این که هر دوی این هنرمندان- براون و گورسکی- از رایانه برای اجرای آثار خود بهره میبرند. گورسکی برای تغییر در پرسپکتیو و به وجود آوردن فضایی غیرممکن اما به شکلی حیرتانگیز طبیعی و گلن براون برای بررسی امکانات اثر اصلی و اتودهای رنگی پیش از شروع کار نهایی.
علاوه بر دو مجموعه ای که درباره آنها صحبت شد، گلن براون مجسمه نیز درست میکند. آثار حجم وی بیش از هر تندیس دیگری مربوط به رسانة نقاشی و مدیوم اصلی آن یعنی رنگ روغن است. در حقیقت، این مجسمهها پاسخ دیگری به بعضی از پرسشها درباره رسانة نقاشی هستند. نتیجه آثاری طنزآمیز با استفاده از رنگ روغن و اکریلیک (تنها برای زیرسازی) است و انگار در آنها براون به بینندگان نهایت خودانگیختگی و رنگ گذاری غلیظ را نشان میدهد!
علاوه بر دو مجموعه ای که درباره آنها صحبت شد، گلن براون مجسمه نیز درست میکند. آثار حجم وی بیش از هر تندیس دیگری مربوط به رسانة نقاشی و مدیوم اصلی آن یعنی رنگ روغن است. در حقیقت، این مجسمهها پاسخ دیگری به بعضی از پرسشها درباره رسانة نقاشی هستند. نتیجه آثاری طنزآمیز با استفاده از رنگ روغن و اکریلیک (تنها برای زیرسازی) است و انگار در آنها براون به بینندگان نهایت خودانگیختگی و رنگ گذاری غلیظ را نشان میدهد!
گلن براون، 1966، در نورتامبرلند7 انگلیس به دنیا آمد. وی در حال حاضر در لندن زندگی و کار میکند. از نمایشگاههای انفرادی او میتوان به نمایشگاهی در گالری Patrick Painter، لس آنجلس (2008)، گالری گوگوسیان، نیویورک (2007)، گالری Max Hetzler، برلین (2006) اشاره کرد. آثار وی همچنین در نمایشگاههای گروهی زیادی به نمایش درآمده است از جمله: مرکز ژرژ پمپیدو (2008)، «توجه به جزییات»، The Flag Art Foundation، نیویورک (2007)، «مکتب قدیم»، Hauser & Writh، لندن (2007)، «رؤیاها و برخوردها»، پنجاهمین بی ینال ونیز، ایتالیا (2003).
پی نوشت
1. GLENN BROWN. 2. Chris Foss. 3. Bocklin.
4- Gothic یا Goth؛ خرده فرهنگی که به دنبال افول پانک شکل گرفت. ابتدا در آغاز دهة 80 در انگلیس ایجاد شد و از آنجا به دیگر کشورها گسترش پیدا کرد. از نظر تصویری گوتها بسیار وامدار ادبیات گوتیک قرن نوزدهم میلادی هستند. گروههای گوتیک از خرده فرهنگ های مشابه دیگر ماندگاری بیشتری داشته اند.
5. Ian Curtis. 6. Joy Division. 7. North Umberland.
1. GLENN BROWN. 2. Chris Foss. 3. Bocklin.
4- Gothic یا Goth؛ خرده فرهنگی که به دنبال افول پانک شکل گرفت. ابتدا در آغاز دهة 80 در انگلیس ایجاد شد و از آنجا به دیگر کشورها گسترش پیدا کرد. از نظر تصویری گوتها بسیار وامدار ادبیات گوتیک قرن نوزدهم میلادی هستند. گروههای گوتیک از خرده فرهنگ های مشابه دیگر ماندگاری بیشتری داشته اند.
5. Ian Curtis. 6. Joy Division. 7. North Umberland.
منبع
کاتالوگ نمایشگاههای:
- “Dear Painter,Paint me …” Painting the figure since late Picabia, Centre Pompidou, 2002
- Glenn Brown, Gagosian Gallery, 2004, New york
- Glenn Brown, Tate publishing, 2009, Liverpool
کاتالوگ نمایشگاههای:
- “Dear Painter,Paint me …” Painting the figure since late Picabia, Centre Pompidou, 2002
- Glenn Brown, Gagosian Gallery, 2004, New york
- Glenn Brown, Tate publishing, 2009, Liverpool
تهیه شده توسط: مجله تندیس/ آرش صداقت کیش
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
مطالب پیشنهادی:
رقیب شاو، کارش را شوخی نمیگیرد! (معرفی هنرمند هندی+عکس آثار)
گفتگو با یکی از فوق ستارههای گرافیک امروز جهان
نقاشیهای سورئالیست این هنرمند را حتما ببینید!
هنر معاصر ویتنام و کامبوج + آثار هنرمندان
تشابه و تناقض در تصاویر ریچارد دئون