یعنی بیشتر برایشان ماجرای کریس دی‌برگ جذاب بود تا آلبوم. از سویی دیگر کلیپ‌هایی که ما برای آنها مجوز گرفته بودیم را نمی‌توانستیم هیچ‌جایی پخش کنیم...
 
بعد از ده سال حال جایی ایستاده‌اند که هنوز هم بدون هیچ تبلیغاتی یک ساعته بلیت‌هایشان تمام می‌شود، اما بعد از ده سال هنوز باید به کنسرت‌های یک‌شبه قناعت کنند و جشن تولد ده سالگی‌شان را با نیامدن کریس دی‌برگ به ایران و کنسرت‌های سال در میان جشن بگیرند. آریانی هنوز بعد از این ده سال با هم مانده‌اند و هنوز هسته اصلی این گروه که در روزهای سربازی خوانندگان آنها علی پهلوان و پیام صالحی شکل گرفته بود کنار هم ساز می‌زنند و آواز می‌خوانند.
شاید نه برای آنها و نه برای طرفدارانشان دیگر این‌روزها اینکه آریانی‌ها اولین گروه موسیقی پاپ ایرانی‌اند چیز جدید و جذابی نباشد اما بی‌شک نه تنها برای هوادارانشان بلکه برای مخالفان‌شان هم ماندگاری ده ساله این گروه قابل توجه است.

این همان نکته‌ای است که شاید خیلی از گروه‌های موسیقی سنتی هم در آرزوی آنند که البته محسن رجب‌پور و نقش پررنگ او را در ماندگاری آنها نمی‌توان از یاد برد. اگرچه ماجرای نیامدن کریس دی‌برگ به ایران آنقدرها برای آریانی‌ها خوب تمام نشد و فروش «آریان 4» را که پکیج صوتی مثال‌زدنی در موسیقی پاپ ایران محسوب می‌شد تحت‌الشعاع خود قرار داد، اما آریانی‌ها همچنان با هم مانده‌اند تا به‌قول نینف امیرخاص روزهای بهتری از راه برسد.
گفت‌وگو با علی پهلوان، پیام صالحی، نینف امیرخاص و سیامک خواهانی در آخرین تمرین آریان پیش از کنسرت یک‌شبه‌شان انجام شده است.

واقعاً این کنسرت واکنشی به عدم‌حضور شما در جشنواره موسیقی فجر نبود؟

نینف امیرخاص: نه به هیچوجه. ما برنامه‌ریزی این کنسرت را از مدتی قبل انجام داده بودیم. قرار بر این بود که ما حداقل یک هفته کنسرت داشته باشیم اما از آنجایی که بخش ویژه جشنواره موسیقی فجر به صورت دعوتی برگزار می‌شود و ما هم سال گذشته در این بخش حضور داشتیم دیگر امسال از ما دعوت نشد و در عوض افراد دیگری در این بخش حضور داشتند. ما برای برگزاری کنسرت تهران مشکل سالن داشتیم یعنی در نهایت سالن‌های میلاد، نمایشگاه بین‌المللی و همچنین سالن برج میلاد هماهنگ نشد، نهایتاً فقط سالن‌هایی که ما می‌توانستیم در آنها کنسرت بدهیم اریکه ایرانیان بود و وزارت کشور. سالن وزارت کشور به‌جز دو شب تمامی شب‌هایش پر بود و از آن دوشب هم یک شب برنامه رزرو کرده بودند بنابراین می‌ماند تنها یک شب. یعنی قرار بود بود ما 4 و 5 دی برنامه داشته باشیم اما فقط چهارم خالی ماند. ما هم تصمیم گرفتیم که این یک شب را برای هواداران برنامه اجرا کنیم.

چه اصراری بود که بعد از این‌همه وقت یک شب کنسرت بدهید؟

نینف امیرخاص: در واقع این برنامه‌ریزی سالن بود. به ما گفتند که حالا یک شب روی سن بروید. بعداً در اسفندماه 4 شب برنامه داشته باشید. یعنی در واقع به ما قول دادند تا به‌جای این یک روزی که در اینجا برنامه ما کنسل شد بتوانیم 4 شب در آن تاریخ یعنی بعد از ماه‌های محرم و صفر برنامه داشته باشیم.

قطعات آن کنسرت هم شبیه قطعات همین کنسرت اخیر است؟

نینف امیرخاص: بله شباهت‌های زیادی دارد اما قطعات جدیدی را هم اجرا می‌کنیم که تابه‌حال اصلاً اجرا نشده‌اند. به‌هرحال تنظیم قطعات آلبوم با قطعاتی که شما در کنسرت می‌شنوید متفاوت است.
حتماً خودتان هم در جریان هستید که آلبوم آخرتان «آریان 4» فروش آلبوم‌های قبلی‌تان را نداشت، علیرغم اینکه بمباران خبری برای آمدن کریس دی‌برگ و گنجاندن قطعه‌ای باصدای او در آلبوم هم شده بود. ضمن اینکه این آلبوم با فاصله‌ای تقریباً دو ساله از آلبوم آخرتان به بازار آمد و در کنار پوستر، یک دی‌وی‌دی تصویری هم همراهش ارائه شده بود.
 
خودتان دلیل اینکه «آریان 4» نگرفت را در چه می‌دانید؟
پیام صالحی: مسئله این است که دیگر نمی‌شود به این راحتی‌ها در مورد گل کردن یا نکردن یک آلبوم صحبت کرد و اوضاع با 8 تا10 سال پیش بسیار فرق کرده است. گل کردن یک آلبوم این روزها به خیلی چیزها بستگی دارد؛ از استفاده از آلات و ادوات موسیقی گرفته تا تنظیم‌کننده آنها. استودیوها این روزها همه در خانه‌ها هستند و بلافاصله هر چیزی را که تصمیم بگیرند منتشر کنند از طریق رسانه‌های مختلفی مثل اینترنت برای مخاطبین تا روزی که وجود دارند عرضه می‌کنند. پس دیگر نمی‌شود الان را با گذشته مقایسه کرد. زمانی که موسیقی را با معیارهای مجاز و پس از طی مراحلی چون مجوزهای شعر و موسیقی و... منتشر می‌کنید، یک سال‌ونیم طول می‌کشد؛ آن هم در حالی که شما هیچ ابزار تبلیغاتی برای کارتان ندارید و 3،4 ساله اخیر هم شرایط خوبی برای موسیقی مهیا نشده است. الان با قبلاً قابل‌مقایسه نبود، قبلاً تا این اندازه ماهواره‌ها میدان را از آن خود نکرده بودند. مسئله اینجاست که الان موسیقی‌های زیرزمینی گل می‌کنند چرا که موسیقی‌دانان آن چیزهایی را که دوست دارند بخوانند و برای‌شان مسئله‌ای نیست را اجرا می‌کنند و خودشان را لنگ مجوز نمی‌گذارند. یعنی شما در میهمانی‌ها، مجالس یا محافل می‌بینید در مورد موسیقی‌هایی صحبت می‌شود که هیچ فیلتری را رد نکرده‌اند.

که اغلب هم رپ هستند؟

پیام صالحی: خیلی از آنها رپ است اما ژانرهای دیگری هم هستند.

این را به این جهت پرسیدم که شما هم در آریان 4» قطعه رپی (من اگر جای تو بودم) را گنجانده‌اید؟

علی پهلوان: آن قطعه رپ نیست، شبه رپ است. بیشتر حالت دکلمه دارد شاید واقعاً اگر رپ بود آن هم در حالتی که آن را یک خانم (شراره فرنژاد) اجرا کرده است اصلاً مجوز نمی‌گرفت. رپ صدایش می‌کنند. اما رپ نیست. اما در مورد سؤال قبلی و بحث گل کردن و گل نکردن باید بگویم که بستگی دارد ما چه چیز را گل کردن بدانیم. آلبوم چهارم ما نمی‌گویم نسبت به آلبوم 1 و 2 اما نسبت به آلبوم سوم‌مان بسیار بهتر فروش کرد. آن آلبوم در موقعیتی درآمد که ما واقعاً به مشکل خورده بودیم. آلبوم چهارم آلبومی است که کسی که آن را گوش کرده نمی‌آید بگوید که قطعاتش را نپسندیده. کسانی که با ما در مورد آن صحبت کرده بودند به دلیل اینکه با دیگر آلبوم‌هایمان فرق داشت از آن خو‌ش‌شان آمده بود. نمی‌گویم آلبوم پرفروش نبوده بوده، اما چه اتفاقی می‌افتد؟ این فروش دیگر فروش سال 79 نیست. الان پرفروش‌ترین آلبوم آریان 2 است با فروش 2 میلیون و 700 هزار نسخه. شما دیگر نمی‌توانید آن فروش را داشته باشید. اولاً که دیگر نواری وجود ندارد ثانیاً اینکه با آمدن سی‌دی شما ماکزیمم هزینه را که باید بپردازید 300 تومان است در حالی که اگر بخواهید آن را به‌صورت مجاز تهیه کنید باید حداقل 1500 تومان بپردازید. «آریان 4» وقتی به بازار می‌آید ظرف 72 ساعت تمامی افرادی که به‌خصوص در شهرستان‌ها آلبوم را می‌فروختند پس از اتمام اولین دور فروش دیگر سفارش مجدد ندادند و بلااستثنا کپی فروختند چرا که در این صورت سودشان بیشتر می‌شد. الان ماهواره‌ها هم نمی‌توانند کار شما را پخش کنند. پیش از این اگر ماهواره‌ها کارها را پخش می‌کردند کسی به کار شما کاری نداشت اما الان اگر ماهواره‌ای اثر شما را پخش کند شما ممنوع‌الفعالیت می‌شوید. ویدئوهای ما نه از تلویزیون خودمان نه از ماهواره‌های این ور و نه از شبکه‌های آن‌طرفی پخش می‌کنند. تبلیغ صفر است. تنها تبلیغ روزنامه‌ها هستند.

نینف امیرخاص: من دلیل نگرفتنش را نمی‌دانم اما شاید بتوانم در مورد دلیل نفروختن یا کمتر فروختنش صحبت کنم. مشکلی که ما داشتیم این بود که اغلب افرادی که آلبوم را گوش داده بودند یا نسخه غیرمجاز آن دستشان بود، یا ام‌پی‌تری و یا از روی اینترنت آن را دانلود کرده بودند. مشکل عمده ما این بود. حتماً خودتان هم می‌دانید که تنها تبلیغی که برای انتشار این آلبوم انجام شد، بحث آمدن کریس دی‌برگ بود و آن‌قدر این مسئله همه‌چیز را تحت‌الشعاع خود قرار داد که خیلی‌ها دیگر آلبوم را فراموش کردند. یعنی بیشتر برایشان ماجرای کریس دی‌برگ جذاب بود تا آلبوم. از سویی دیگر کلیپ‌هایی که ما برای آنها مجوز گرفته بودیم را نمی‌توانستیم هیچ‌جایی پخش کنیم.

مگر فکر می‌کردید کجا می‌توانید آنها را پخش کنید؟

نینف امیرخاص: ببینید این سؤالی است که اتفاقاً من هم آن پرسیدم یعنی اینکه تعریف کلیپ مجاز چیست و این نوع کلیپ می‌تواند از کجا پخش شود؟ این سؤالی است که ما هم جوابش را نمی‌دانیم.
طبیعی است. چرا که مثلاً تلویزیون هرگز چنین کلیپ‌هایی را پخش نمی‌کند، سینماها هم همین‌طور. شاید تنها رسانه‌هایی که می‌توانند این کلیپ‌ها را پخش کنند. بنابراین اصلاً این سؤال پیش می‌آید که این کلیپ‌ها چرا باید تولید شوند؟
نینف امیرخاص: دقیقاً فقط همین شبکه‌ها هستند که می‌توانند کلیپ ما را پخش کنند که ارشاد هم صراحتاً اعلام کرده است که دیگر نمی‌توانند. به‌هرحال باید دید که کلاً چه رسانه‌ای را مردم بیشتر می‌بینند و با آن ارتباط برقرار می‌کنند.
سیامک خواهانی: مسئله اینجاست که اصلاً من بعید می‌دانم که هنوز خیلی‌ها بدانند که «آریان 4» اصلاً منتشر شده باشد. هنوز بسیاری از شاگردان من هستند که اتفاقاً کارهای آریان را دنبال می‌کنند و اینها از من می‌پرسند که مگر «آریان 4» آلبوم تصویری هم منتشر کرده؟ این‌قدر کپی‌های غیرمجاز در دست همه قرار گرفت که بسیاری از شنیدن و دیدن آلبوم‌های واقعی بازماندند.

حتی با وجود پکیج‌های ارزان قیمتی هم که منتشر شد؟

سیامک خواهانی: بله. حتی با وجود آنها.

پس مشکل را فقط در تبلیغات می‌دانید؟
سیامک خواهانی: حضور کریس دی‌برگ که اصولاً تبلیغ بزرگی بود. کپی کردن قطعات، دانلودهای بی‌حد و حساب و... را شاید بتوان دلیل اصلی نفروختن آلبوم دانست. البته فکر می‌کنم کلیپ‌ها کپی نشدند.
نینف امیرخاص: چرا برخی از کلیپ‌ها هم روی «یو تیوب» قرار گرفتند.
سیامک خواهانی: با این‌حال خیلی‌ها نمی‌دانند که ما کار تصویری هم داریم.

به نظر من اصلاً بحث، بحث اینکه شما آلبوم تصویری هم داشتید یا نه نیست. حرف ما این بود که چرا نگرفت یا به قول شما نفروخت؟
نینف امیرخاص: آنچه که در مورد قطعات این آلبوم وجود دارد و ما به‌عنوان بازخورد از مردم دریافت کرده‌ایم این است که قطعات بین آنها جا افتاده، آنها را می‌خوانند و با آنها ارتباط برقرار کرده‌اند. اتفاقاً این‌بار تنظیم قطعات را بسیار به‌روزتر از قبل و سبک خودمان انجام دادیم. من همیشه می‌گفتم سبک، موزیک روز و تکنیک است که می‌تواند یک آلبوم را موفق کند و در این آلبوم شاید ما بیش از دیگر فاکتورها با مسئله موزیک روز بودن توجه کرده بودیم.
علی پهلوان: من فکر می‌کنم که مهم‌ترین مسئله تورهای موسیقی ما بود که دیگر نیست. ما هر آلبوم که منتشر می‌کردیم بعد از آن تور می‌گذاشتم.
پیام صالحی: شما هر خواننده‌ای را در دنیا نگاه کنید شرایط خاصی را طی می‌کند تا آلبومش پرفروش شود. ابتدا ویدئوی آن منتشر می شود، سپس آلبوم آن و بعد از آن تورهای کنسرتش آغاز می‌شود. چرا که در این دنیای بصری فعلی اول مردم ترجیح می‌دهند که موسیقی و تصویر را با هم ببیند. ضمن اینکه وقتی قطعه‌ای بارها و بارها از شبکه‌ای پخش شود مردم خواه ناخواه با آن انس می‌گیرند. خیلی‌ها هنوز نمی‌دانند که این آلبوم ویدئو داشت. پیش از اینها این طور نبود و دسترسی مردم به رسانه‌های دیگر تا این اندازه زیاد نبود.

روی آمدن کریس دی‌برگ به ایران و همکاری شما با او خیلی زیاد مانور داده شد اما ناگهان همه‌چیز به هم ریخت و اعلام کردید که نمی‌آید. نیامدن کریس دی‌برگ را به‌عنوان یک عامل مخرب برای فروش «آریان 4» می‌شود در نظر گرفت؟
پیام صالحی: کریس دی‌برگ ما را به حاشیه برد. ما همه برنامه‌ریزی‌ها را انجام داده بودیم، نام ما در کتاب «هو ایز هو» چاپ شد. این‌طور نبود که کریس دی‌برگ یا هر خواننده دیگری که ما خواستیم به راحتی با ما همکاری کند. کلی برنامه‌ریزی کرده بودیم، تا بعد از 25-30 سال یک خواننده بزرگ بین‌المللی به ایران بیاید. وقتی هم که به ایران آمد ما تمام کارها را انجام دادیم. یعنی ما مراحل را تا جایی که می‌شد درست انجام دادیم و باید 6 شب در تابستان کنسرت می‌دادیم و کلی خاطره‌ساز می‌شدیم. آذرماه هم قرار بود با کریس روی سن برویم. آن‌وقت شما باید در مورد آلبوم نظر می‌دادید، آن‌وقت می‌دید که فروش آلبوم چه می‌شد.
علی پهلوان: که کنسرت لغو شد و افتاد نوامبر.
پیام صالحی: این خط و این نشان، اگر نوامبر هم بشود اگر اوضاع موسیقی ایران به همین شکل باشد این کنسرت برگزار نمی‌شود. الان 6 شب وزارت کشور را نمی‌دهند، آن‌وقت بیایند به آریان و کریس دی‌برگ برای سالن 12 هزار نفری مجوز بدهند؟

پس اصلاً چرا این بحث‌های کنسرت کریس دی‌برگ را کلاً مطرح کردید؟

پیام صالحی: پس چه کار می‌کردیم؟ هیچ کاری نمی‌کردیم؟
علی پهلوان: به‌نظر من یک اتفاقاتی افتاد. فرق‌هایی کرد.
 
اما فقط به‌قول خودتان فرق‌هایی کرد. اما برای شما کمی گران تمام شد. شما به خیلی‌ها وعده آمدن کریس را دادید، اما این‌طور نشد.
پیام صالحی: ما هنوز هم سر وعده‌مان هستیم. این ماجرا دلخوری ماست.
علی پهلوان: مسئله این است که کریس دی‌برگ برای من ایمیل زد و کنسرت را به تاریخی دیگر موکول کرد چرا که آلبومش را منتشر کرده است و الان هم مشغول کنسرت دادن است.
پیام صالحی: با این‌حال من مطمئنم که این مجوز را نمی‌دهند. من فکر می‌کنم اگر اوضاع موسیقی این‌طور که الان هست پیش برود، یا ما دیگر وجود نخواهیم داشت، زیرزمینی می‌شویم یا باید با این موسیقی که داریم کلاً خداحافظی کنیم.
علی پهلوان: به جرگه غیرمجازها که نمی‌پیوندیم اما مسئله این است که آریان گروه اجرای لایو است. الان شما ما را در اجراهای لایو ببینید. ما از همین اجراها و کنسرت‌ها متولد شده‌ایم. دو شب تمرین و رفتن روی صحنه. زنده بودن آریان به این کنسرت‌هاست. ببینید مسئله‌ای که باید روشن شود این است که یا ما داریم کار درستی انجام می‌دهیم یا نه، اگر کار درستی انجام می‌دهیم که باید آن را تمام و کمال انجام داد اگر هم که نه برویم دنبال زندگی‌مان. تکلیف این جواب ده سال است که مشخص نیست.
پیام صالحی: ما الان داریم به زنده ماندن‌مان فکر می‌کنیم. ببینیم اصلاً می‌مانیم با هم یا نه.

این‌قدر جدی؟
پیام صالحی: بله، ما واقعاً نمی‌دانیم کجا ایستاده‌ایم و آریان دارد اصلاً به کجا پیش می‌رود؟
علی پهلوان: ما بارها و بارها با آقای رجب‌پور جلسه گذاشته‌ایم و از ایشان پرسیده‌ایم که ما داریم کجا می‌رویم؟ هنوز بعد از 10 سال نمی‌دانیم چه کاره‌ایم؟ هنوز بعد از 10 سال به ما می‌گویند که بیایید و خودتان را ثابت کنید. ما 10 سال است که داریم خودمان را ثابت می‌کنیم.
پیام صالحی: زمانی شور جوانی و این‌چیزهاست و آدم دلش را به این‌جور چیزها خوش می‌کند و کنار هم می‌ماند اما الان دیگر نه ما می‌توانیم و نه ما می‌خواهیم که با این شرایط ادامه دهیم. ما همه این کارها را کرده‌ایم که به آنجا برسیم حالا که به اینجا رسیده‌ایم به ما می‌گویند خودتان را ثابت کنید. آدم سنش که بالا می‌رود دلش می‌خواهد تکلیفش معلوم باشد.

منتظر چه اتفاقاتی هستید که بتواند بار دیگر تثبیت‌تان کند؟

علی پهلوان: برگزاری کنسرت. ما اگر بتوانیم برنامه داشته باشیم، اوضاع‌مان خوب می‌شود. ما دل‌مان می‌خواهد به همان شرایط 4، 5 سال پیش برگردیم.
نینف امیرخاص: داستان اصلاً این نبود، داستان این بود که ما می‌خواستیم حتماً یک همکاری بین‌المللی داشته باشیم و موسیقی پاپ ایران را به خارجی‌ها معرفی کنیم یعنی مثل لژیونرهای فوتبال یا برخی از بازیگران سینمای‌مان عمل کنیم. هیچ راهی برای این همکاری وجود نداشت مگر اینکه ما سراغ کسی برویم که در سطح موسیقی بین‌المللی بالا باشد، هم در ایران وجهه خوبی داشته باشد و هم سبک موسیقی‌اش به آریان نزدیک باشد. ضمناً آن‌قدر آن فرد سرشناس باشد که او هم بتواند موسیقی ما را بشناساند و قدم‌های اول را ما کاملاً درست برداشتیم. یعنی آدمی که انتخاب شد، آهنگی که کار کردیم و روشی که برای این همکاری انتخاب شد. مسئله این بود که شاید بهترین اتفاق در بدترین زمان افتاد. شاید هنوز آمادگی پذیرش این قضیه در ذهن برخی از مسئولان ما نبود، یک عده آدم به جای اینکه بیایند و از این حرکت حمایت کنند، روی حساب حسادت‌ها بسیار سنگ‌اندازی کردند و نهایتاً حرکتی که می‌توانست برای موسیقی ایران اصلاً جدای از گروه آریان مفید باشد و آغازگر خیلی پیشرفت‌ها و حضورهای بین‌المللی باشد، نیمه‌کاره ماند. اگر این حرکت ادامه پیدا می‌کرد نه تنها آریان بلکه بسیاری از گروه‌های دیگر ایرانی هم بعد از آن می‌توانستند برای خارجی‌ها کنسرت بدهند. در آن بستر زمانی که می‌گویم تفکر پیشرفت موسیقی پاپ وجود نداشت بلکه برعکس ترمزی بود برای آن...
ادامه دارد...
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: musicmagazine.ir
 
مطلب مرتبط:
گفتگو با گروه آریان: گلزار باید جدا می شد