گفت و گو با هومن سزاوار
به جز یکی دو تا از کارهایش که کلیپ شدهاند کاری از او نشنیدهایم. کلیپهایش همیشه از پروداکشن قویتر نسبت به بقیه برخوردار بود و همین باعث میشد توجهم را بیشتر جلب کند. شاید خیلی پیشترها در مقابل دوستانی که به اصطلاح ایران موزیکی شناخته میشوند موضع داشتم اما نسل جدید همین گروه نشان میدهد که افرادی مثل هومن سزاوار، مهدی مقدم، فرزاد فرزین و... در همان چارچوبهای موسیقیشان حرف بیشتری برای گفتن داشتند. شاید همه بر این باور باشند که ابتذال و سطحی نگری و قانع شدن به حداقلها به خاطر سیاستهای غلطی که در مورد موسیقی پاپ اتخاذ شد موسیقی امروز ما را فرا گرفته است. نمیدانم چرا ولی انتظار نداشتم هومن سزاوار هم چنین نگاهی در موسیقی داشته باشد و از اینکه با هنرمند خوب و فهمیدهای مثل او آشنا شدم خوشحالم. بعد از مصاحبه هم آلبوم زشتش به دستم رسید و گوش کردم و چند تا ترکش به نظر خوب بود. امیدوارم در آینده با رفع موانعی که جلوی کار امثال هومن سزاوار است و امکانات بهتر و بیشتری که در اختیارشان قرار داده میشود شاهد کارهای کاملتری از او باشیم.
به جز یکی دو تا از کارهایش که کلیپ شدهاند کاری از او نشنیدهایم. کلیپهایش همیشه از پروداکشن قویتر نسبت به بقیه برخوردار بود و همین باعث میشد توجهم را بیشتر جلب کند. شاید خیلی پیشترها در مقابل دوستانی که به اصطلاح ایران موزیکی شناخته میشوند موضع داشتم اما نسل جدید همین گروه نشان میدهد که افرادی مثل هومن سزاوار، مهدی مقدم، فرزاد فرزین و... در همان چارچوبهای موسیقیشان حرف بیشتری برای گفتن داشتند. شاید همه بر این باور باشند که ابتذال و سطحی نگری و قانع شدن به حداقلها به خاطر سیاستهای غلطی که در مورد موسیقی پاپ اتخاذ شد موسیقی امروز ما را فرا گرفته است. نمیدانم چرا ولی انتظار نداشتم هومن سزاوار هم چنین نگاهی در موسیقی داشته باشد و از اینکه با هنرمند خوب و فهمیدهای مثل او آشنا شدم خوشحالم. بعد از مصاحبه هم آلبوم زشتش به دستم رسید و گوش کردم و چند تا ترکش به نظر خوب بود. امیدوارم در آینده با رفع موانعی که جلوی کار امثال هومن سزاوار است و امکانات بهتر و بیشتری که در اختیارشان قرار داده میشود شاهد کارهای کاملتری از او باشیم.
بعد از آلبوم اولت که فکر میکنم سال 83 به بازار آمد چه شد که دیگر مجاز نشدی؟
بله بعد از آن آلبوم نمیدانم به خاطر کنسرتهایمان بود یا کلیپهای ماهواره ای که آلبومهایم مجوز نگرفتند. ولی آن موقع که ما از ماهواره کلیپها را پخش میکردیم همه آن شبکهها مجوز داشتند. یعنی خود ارشاد بهشان مجوز داده بود که این کلیپها را با این گزینشها میتوانید پخش کنید. بعدها انگار آبشان با هم توی یک جوب نرفت و میانه شان با شبکهها به هم خورد و خب ما هم روی آنتن بودیم، به جای اینکه شبکه را از بین ببرند ما را ممنوع الکار کردند.
با توجه به این که از اولین افرادی بودی که در نسل جدید سراغ کلیپ رفتند معمولا هم سعی کرده ای کلیپهایت از یک استانداردی پایین نباشد میخواهم نظر خودت را درمورد کیفیت کلیپهای ایرانی بدانم. به هر حال ساخت کلیپ و تیزر در دنیا به یک بخش مهم از صنعت صوتی تصویری تبدیل شده است. حالا ما در این بین کجای کار هستیم؟
فکر میکنم توی چند سال اخیر در حد امکانات موجود بد نبوده ایم. در کل با گسترش امکانات ارتباط جمعی مثل ماهواره، اینترنت و غیره دسترسی به هر چیزی راحتتر شده و همین طور تبادل تجربیات و معلومات درمورد موارد گوناگون هم راحتتر و سریعتر است. بعد از ماهواره مردم و تولید کنندگان بیشتر توانستند ببینند و بیشتر هم یاد گرفتند و انتظاراتشان بالاتر رفت. اما ما محدودیتهایی هم داریم، مخصوصا از نظر سخت افزای، مثلا هلی کوپتر یا کشتی به راحتی در اختیارمان قرار نمیگیرد. لوکیشینهایی که در آنجا مورد استفاده قرار میگیرد در اینجا پیدا نمیشود. حربههای تصویری و کامپیوتری آنها بسیار پیشرفتهتر است. گذشته از این کلیپ سازی بودجه میخواهد، اما چون از موزیک نمیشود پولی درآورد و نود درصد از جیبشان هم خرج میکنند و تنها افرادی که پول درمیآورند محدودند به افرادی که در صدا و سیما کار میکنند، پس انصاف نیست کلیپی که کلا من با پنج میلیون تمام میکنم را با کلیپی که خواننده آن طرفی میسازد و حداقل سیصد هزار دلار خرج میکند مقایسه کنم. حتی در سینمای ما هم چنین داستانی هست. حساب کنید که فوتبال ما از زمانی حرفه ای شد که پول وارد آن شد. سینما وضعیتش باز بهتر از موزیک است، موزیک باید اول به عنوان یک شغل پذیرفته بشود، ازش پول در بیاید، در آن پول خرج شود، منکوب شود و... اگر پول در بیاید، میشود محکمتر هم انتقاد کرد تا مسیر آینده بهتر شود. مثال این است که به فوتبالیست ما بگویید من در عرض نه ماه سیصد میلیون به تو میدهم که روزی چهار بار تمرین کنی. معلوم هست که این کار را با جان و دل انجام میدهد چون میداند هیچ جای دیگری نمیتواند یک پنجم چنین پولی را هم در بیاورد.
خود شما شغل دیگری هم داری؟
بله. نه تنها من خیلی از بچههای دیگر از خواننده و آهنگساز گرفته تا کلیپ ساز دو یا سه شغله هستند. تا الان هم باید ازشان تشکر کرد که ایستاده اند و کار کرده اند. به هر حال توی ماشین اکثر ما و خیلی از مردم 80 درصد کارهایی که گوش داده میشود مال بچههای این ور است و فکر میکنم این فقط به خاطر نبوغ و استعدادشان است.
برگردیم سر اقتصاد موسیقی و دیگر مشکلاتش.
بله بزرگترین لطمه ای که الان موسیقی ما میبیند این است که مردم عادت نکرده اند بابت گوش دادن موسیقی پولی پرداخت کنند. بزرگترین درد ما کپی رایت است. شاید اگر قرار باشد همین کارهای غیر مجاز را هم با پول بهش برسند شاید خیلیها همین طوری نروند یک ریز همه کارها را دانلود کنند. این سیاست غلط ارشاد باعث شده است که این عادت بد در مردم ایجاد شود و الان اگر ارشاد نظرش را هم درمورد موسیقی برگرداند بزرگترین لطمه ای که زده است این است که ما باید فرهنگ مردم را عوض کنیم. مقصر این فرهنگ غلط هیچ کس نیست جز وزارت فرهنگ و ارشاد. بدون رودربایستی هم باید بگویم از سال 84 به بعد این طوری شد. از آن سال به بعد 90 درصد بچههای موزیک خانهنشین شدند و بدترین چیز هم این است که شش ماه آخر نزدیک به انتخابات دوباره آزادی میدهند و چهار تا آلبوم مجوز میگیرند و ده نفر هم کنسرت میگذارند که بگویند توی این چهار سال ما این قدر به موسیقی رسیده ایم. ما باید به این جا برسیم که یا موسیقی را واقعا تعطیلش بکنند، یا اگر نمیخواهند تعطیلش بکنند آن را به عنوان یک شغل بپذیرند و بپذیرند که یک نیروی متخصص میخواهد بیاید این اوضاع را درست کند. متاسفانه درست کردن این ویرانه هم به این راحتی نیست چون همانطور که گفتم فرهنگ مردم را هم خراب کرده اند. فرض کنید فردا آزادی بدهند و همه بتوانند آلبوم بدهند، مردم عادت ندارند که از نوارفروشی کتاب بخرند و باید بنشینند پای کامپیوتر و دانلود کنند. چرخه معیوب هم اینجا ایجاد میشود که اگر شرکت نتواند از مردم پولی بگیرد به من هم پولی نمیدهد و هرچه من کمتر پول در بیاورم آثار سطح پایینتر و کم کیفیتتری را تولید خواهم کرد.
این موضوع فقط تهیه کننده و شما را شامل نمیشود. از نوار فروشی گرفته تا نوازنده و آبدارچی استودیو ضرر میکنند.
همین طور است. به قول خود شما وقتی میخواهی یک کار تصویری قوی انجام بدهی و استانداردهای روز دنیا را میبینی و پولی که در میآوری را هم کنارش میگذاری میبینی اصلا رسیدن به آن ممکن نیست. وقتی پول نداری به جای نوازنده از سمپل استفاده میکنی یا نوازنده ضعیفتر میآوری که خودش روی کیفیت تولیدات موسیقی کشورمان تاثیر میگذارد. استودیوها نمیتوانند امکاناتشان را به روز کنند و روی کیفیت تاثیر میگذارد. از شاعر خوب نمیتوانی کار بگیری و الی آخر. برای همین امروزه میبینیم این همه استودیوی کوچک با کمترین امکانات راه افتاده اند که به خاطر قیمتهای پایینشان کار میکنند اما کیفیتشان هم پایین تر است. اینها همه عادت بدی است که ارشاد پایه گذاری کرده است. از طرفی هم که با فرق گذاشتنها یا این که فلانی اگر از فلانی شکایت نکند ممنوع الکار میشود بچههای موزیک را انداخته اند به جان هم و باز هم این وسط موزیک و فرهنگ ماست که ضرر میکند نه کس دیگری.
فکر میکنی اینکه موزیسینها برعکس سینماییها یک صنف درست و حسابی ندارند چقدر در شنیده نشدن صدایشان موثر است؟
صدر در صد تاثیر گذار است.
پس چرا این صنفی شدن اتفاق نمیافتد؟
دلیل اصلی اش این است که هویت حضور ما مشخص نیست. موجودیت ما و موسیقی هنوز زیر سوال است و به رسمیت شناخته نمیشود. یکی از مسئولین ارشد وزارت وقتی دنبال مجوز بودم عین این جمله را به من گفت که آقای سزاوار موزیک پاپ برای ما مثل فرزند ناخلف و نامشروع است. نمیدانیم باهاش چکار کنیم ولی وجود دارد. هست و نمیتوانیم بهش شناسنامه بدهیم. خوب تا وقتی این نگاه در متولی فرهنگ این کشور هست نمیشود انتظاری درمورد صنفی حرکت کردن موزیسینها داشت چون اصلا ما را به رسمیت نمیشناسند که صنفی هم داشته باشیم. مسئولین باید تصمیمشان را بگیرند، یا بگویند آقا اصلا تعطیل، ما موزیک پاپ نمیخواهیم. آنهایی که میتوانند از ایران بروند، هر کسی هم نمیتواند حرفه اش را عوض کند. یا حداقل بدانند که قرار هست برای خودشان و دلشان کار کنند و انتظاری از مسئولین برای حمایت یا بازده مالی نداشته باشند. واقعا الان 90 درصد مردم فکر میکنند کسی که موزیک کار میکند کلی بهش خوش میگذرد. یک دلنگ و دولنگی میکند و خوش میگذرد دیگر. درصورتی که این نیست. موزیک واقعا یک حرفه است و باید برسیم به آن جایی که این به عنوان یک شغل مورد قبول مردم و مسئولین قرار بگیرد. وقتی هویت داشته باشیم تازه میتوانیم به صنفی شدن هم فکر کنیم و این صنف تاثیرگذار باشد. در سینما هم بحث لابی داشتن مهم است. خود من دو تا فیلم سینمایی را قرارداد بسته ام و چند سکانس هم گرفته شده است اما از ارشاد بهارستان گفته اند چون این آقا توی ماهواره کلیپ داشته باید حذف شود و من را از فیلم کنار گذاشته اند. درحالی که چندتا از دوستانم که کلیپ بیشتری هم داشتند کار کردند و فیلمشان هم پخش شد. چون لابی قویتری داشتند. مسئله هم همین جاست. اگر یک قانونی هست باید برای همه باشد، اینکه قانونی را بگذاریم و هروقت دلمان نخواست از رویش بپریم که قانون نیست. اسمش میشود تبعیض. همه اش هم به نبودن پول است. اگر پول توی سیستم باشد تهیه کننده میرود میگوید شما مجوز داده بودید و من دو میلیارد تومان برای این آقا سرمایه گذاری کرده ام. حالا که میگویید مجوزش باطل است باید این دو میلیارد را بدهید. ما چون پول نداریم زور هم نداریم. انتخابات به انتخابات معلوم میشود که ما هم اهمیت داریم و مسوولین برای تبلیغات و غیره از ما سود میبرند و تازه یاد ما میافتند، پس چرا خودمان از این موضوع سود نمیبریم و چیزی عایدمان نمیشود؟ چرا وقتی لازممان دارند اهمیت پیدا نمیکنیم؟
الان که نه میتوانی مجوز بگیری و نه از ترس ادامه این جریان میتوانی کلیپ بدهی نگران فراموش شدن نیستی؟ هنوز کار میکنی و آلبوم جمع میکنی؟
مجبورم کار کنم. تکه تکه از پول تنظیمها یا کارهای دیگر میگذارم تا کارهای خودم را انجام بدهم. خیلیها هنوز لطف دارند و از طریق سایت یا در خیابان و... پیغام میدهند و احوال پرسی میکنند و از آینده کاری ام میپرسند. اما خودم هم از این آینده بیخبرم. فعلا خرده خرده کارهایی را جمع میکنم و گاهی یک کلیپی را به امید اینکه بشود پخش کرد آماده میکنیم تا ببینیم در آینده چه اتفاقی پیش خواهد آمد. توی این سه چهار سال سالای 46-47 بار تماس گرفته اند و گفته اند میخواهیم برایت کنسرت بگذاریم که نشده است. به هر حال میسوزیم و میسازیم اما این انرژی قطعا یک جایی ته میکشد. فقط نمیدانم کی و کجا، چه کسی میخواهد جوابگوی این چند سالی که من و دوستانم به جرم ندانسته و نداشته نتوانستیم کار کنیم باشد.
به عنوان آخرین سوال نظرات در مورد جریان آینده موسیقی ما و تاثیر موسیقیهایی مثل رپ روی آن چیست؟
خوب مشخص است که به نظر من همه نوع موسیقی باید باشد و رپ هم یکی از آنهاست. جایگاه رپ مشخص است. بیشتر کارهای رپ کارهای شادی هستند که برای مجالس شادی و... ساخته میشوند. شاید این کارها تاریخ مصرف کوتاهتری داشته باشند ولی به هرحال اجازه حضور دارند. موسیقی پاپمان هم که فعلا فقط همین کارهای زیر زمینی و رپ و غیره است و تا سیاستها روشن نشود نمیشود درمورد آینده اش قضاوت کرد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: ماهنامه نسیم هراز/ شماره 41/ میثم یوسفی
بازنشر اختصاصی سیمرغ
مطالب پیشنهادی:
گزارشی از بیمها و امیدهای خوانندههای غیرمجاز
همه میخواهند ساسی مانکن بشوند!!
از آلبومهای جدید تابستانی ستارههای موسیقی چه خبر؟!!
امید حاجیلی: از مجاز بودن پشیمان گشتهام!!
گزارشی از جلسه پرسش و پاسخ محسن نامجو در کانادا