شعری زیبا از علی باباچاهی + بیوگرافی
این وزوز زنبور نیست غژغژ كفش نیست/ فش فش ماری كه با خش خش برگ ها/ قاطی شده باشد نیست - لطفا پیامتان را بگذارید یا بگذارید برای بعد!....

بیوگرافی علی باباچاهی

علی باباچاهی متولد سال ۱۳۲۱ در بندر کنگان استان بوشهر است. وی دوره دبستان و دبیرستان را در بوشهر گذراند. در دوره اول متوسطه، به شعر و ادبیات علاقه‌مند شد. در مسابقه ادبی دانش‌آموزی دبیرستان‌های بوشهر و سپس شیراز رتبه اول را به دست آورد. در این دوره شعرهایش در مجلات تهران، با نام مستعار «ع. فریاد» چاپ می‌شد اما وقتی یکی از شعرهای این شاعر در مجله امید ایران به عنوان «بهترین شعر هفته» به چاپ رسید، شعرهایش را به امضای خودش در مجلات چاپ کرد.

وی پس از اتمام دوره دبیرستان در بوشهر، حدود سال ۴۰–۳۹ به دانشکده ادبیات شیراز راه یافت. او در این سال‌ها به اتفاق چند تن از دانشجویان، جلساتی ادبی در دانشکده ادبیات شیراز برگزار کرد.

باباچاهی حدود سال ۴۵ وارد آموزش و پرورش شد و مدت ۱۸ سال در بوشهر به تدریس ادبیات مشغول شد که بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۲ به اجبار بازنشسته شد. باباچاهی در طول مدت تدریس خود در بوشهر علاوه بر چاپ شعر در مجله پایتخت، از فعالیت مطبوعاتی نیز غافل نبود.
                                               

شعر آدم آتش نشانی

    شما با گِردبادی وسط صفحه كاغذ تماس گرفته اید
    نه! درست گرفته اید!
    این وزوز زنبور نیست غژغژ كفش نیست
    فش فش ماری كه با خش خش برگ ها
    قاطی شده باشد نیست
    - لطفا پیامتان را بگذارید یا بگذارید برای بعد!
    اول آدم بوده این گردباد زیر درخت سیب با گردو بازی
    می كرده
    حوصله اش سر رفته شوخی شوخی به آتش نشانی زنگ زده
    كمی دیر كرده ماشینی كه چند آدمِ سر به هوا را كمی زیر
    كرده
    رسیده كه برسد اما به چیزی كه باید زیر و زبر بشود نرسیده:
    نه قوطی كبریتی زیر سبیل استالین منفجر شده
    نه هیتلر سر زیر برف كرده كه تقلید كند خودكشی كبكی كه
    اهل خودكشی اصلانیست
    آدم از اول آدم بوده گول كه خورده شیطان شده
    گفته گول بزنم بچه های محل را زده رفته در رفته
    باد به گردِ هیچ كجایش نرسیده
    مردم هنوز مار به مار مارپیچی ایستاده به ایستاده اند
    جلو خانه یی كه دیوارهایش از گیلاس های سرخ آتش نگرفته
    تو چه كار داری با دختری كه روسری اش را پس زده
    تا گوشواره هایش بشوند فروغ فرخزاد
    قاتل به محل قتل برمی گردد
    گِردباد به گردوبازی
    و دست گذاشته روی هیچ كجایش كه هیس!
    -لطفا پیامتان را بگذارید!
 

بیشتر بدانید : تازه‌ترین شعرهای علی باباچاهی در راه است

بیشتر بدانید : وصیت بر پاکتی قهوه ای

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture  
منبع: روزنامه اعتماد/ویکی پدیا