مردی مرده بود و او را غسل داده و کفن کرده بودند و روی تخت غسالخانه گذاشت بودند تا تابوت بیاورند . و تشیعش کنند...
مردی مرده بود و او را غسل داده و کفن کرده بودند و روی تخت غسالخانه گذاشت  بودند تا تابوت بیاورند . و تشیعش کنند.
زنش را دیدند که بادبزنی به دست گرفته و کفن او را که از آب غسل مرطوب شده بود، باد می زند!
گفتند: عجب زن با مهر و محبتی که حتی بعد از مرگ شوهرش به فکر آسایش اوست.
نزدیک رفتند و گفتند: ای زن، مرده را خیسی و خشکی و سردی و گرمی  تفاوت نمی کند. خودت را به رنج مینداز.

زن گفت: آخر، شوهرم وصیت کرده که تا کفنش خشک نشده، شوهر نکنم!!



گردآوری : گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع: ارسالی کاربران



مطالب جالب دیگر:
عکس بهرام رادان و مادرش و تبریک به مادرش
جراحی زیبایی عجیب در ایران: کاشت نگین در چشم!!
عکس منتخب روز / 2 اردیبهشت
میلاد کی مرام و تبریک روز مادر + عکس
کارتون روز: لحظه شماری برای آغاز فاز دوم هدفمندی