سراب و ورود آقایان ممنوع
كار با آقای سهیلیزاده همیشه برای من لذتبخش بوده و به همین خاطر وقتی پیشنهاد بازی در سریال «سراب» را به من دادند، مطمئن بودم خیر و صلاح من را در بازی این نقش دیدهاند، هر چند كه تفاوت وافر آن با «روشنك دلنوازان» تمایل من را برای بازی در این سریال بیشتر كرد.
حدیث در خصوص كار با «رامبد جوان» ادامه داد: «شخصا به طنز رامبد جوان علاقه بسیاری دارم و زمانی كه پیشنهاد بازی در فیلم «ورود آقایان ممنوع» را به من دادند، پس از خواندن فیلمنامه درصدد آن بودم كه با وجود همزمانی با سریال «زن بابا» حتما در آن فیلم حضور داشته باشم كه خوشبختانه با هماهنگی و لطف هر دو گروه، این اتفاق میسر شد.»
فوتبال
از دوران كودكی، خاطره زیادی به یاد ندارم. اما خانواده همیشه از شیطنتهای من، یاد میكنند، هر چند كه وجود 3 برادر بزرگتر هم دلیلی مبرهن بر این موضوع است. حدیث میگوید: در آن دوران برای من، فوتبال بازی كردن از خاله بازی جذابیت بیشتری داشت و دوچرخهسواری و اسكیت از علایق من در آن برهه از زمان بود.
سفر به مكه و مدینه
اردیبهشتماه حدیث به همراه گروهی از بازیگران به سفر حج رفته بودند. این بازیگر جوان در این باره گفت: با من تماس گرفتند و گفتند امسال قرار است، گروهی از بازیگران را به سفر حج ببریم كه اسم شما هم در این لیست هست. من به شدت خوشحال شدم، چون اصلا فكر نمیكردم، در این موقعیت زمانی و در این سن طلبیده شوم، با كمال میل پذیرفتم. جالب است كه نام تمام خانمهای بازیگری كه میشناسم در آن لیست بود، اما به علت مسایل كاری نتوانستند ما را همراهی كنند. حدیث میرامینی در ادامه چنین گفت: این سفر حال و هوای عجیبی برای شخص من داشت، اصلا یك دنیای دیگر بود. زمان طواف به قدری اشك ریختم كه تازه در دور چهارم توان باز كردن چشمهایم را داشتم تا كعبه را ببینم اگر دوباره به خانه خدا بروم، فقط دوست دارم داخل مسجدالحرام بنشینم و ساعتها به كعبه نگاه كنم. البته سفر اول هم این كار را انجام میدادم.
مادرم
به نظرم، دخترها از یك سنی به بعد با مادرشان رابطه عمیقتری پیدا میكنند و خوب الان من در این شرایط هستم و رابطه بسیار تنگاتنگی با مادرم دارم.به حرفهای مشترك ما افزوده شده است و در مورد مسایل مختلف خانه به خصوص دكوراسیون با هم تبادلنظر میكنیم. سلیقههای ما آن قدر به هم نزدیك شده كه اصولا با هم خرید میرویم و اگر مادر در كنارم نباشد، توان خرید كردن ندارم.
حواس مادرم جمع است
مانند خیلی از دوستان بازیگر برای خودم طراحی لباس انجام نمیدهم، اما style به خصوص خودم را دارم كه همیشه آن را حفظ میكنم. در این زمینه باید از مادرم ممنون باشم. چون در زمانهایی كه مشغله فراوان دارم و سر فیلمبرداری هستم، ممكن است یك لباس را چند روز متوالی بپوشم، كه مادرم با حواس جمع پیشنهاد آن چه را كه باید بپوشم به من میدهد و تمام آنها را اتو میكشد، تا در روزهای پر كاری شیك و تمیز به سركار بروم.
درك برادر
با تمام برادرهایم رابطهای صمیمی دارم، اما با برادر دومم زمان بیشتری را سپری میكنم. چون به لحاظ موقعیت و شرایط، زمان بیشتری را برای گذراندن وقت با یكدیگر داریم. اگر روزی حال مساعدی نداشته باشم همین برادرم است كه من را درك میكند و با بیرون بردن من سعی میكند حال نامساعد آن روز من را بهبود بخشد.
فرزند آخر خانواده
همه اعضای خانواده ما روابط بسیار خوبی با هم دارند و شاید چون من فرزند آخر خانواده هستم، همیشه حمایت خاص خانواده را نسبت به خودم احساس كردهام. حتی همیشه سعی میكنم با برادر بزرگترم كه سوئد زندگی میكند، روابط خوبمان را حفظ كنیم و از طریق اینترنت، یكدیگر را ببینیم و صحبت كنیم. همچنین با همسر برادرم هم رابطه خواهرانهای دارم و الان كه آنها در كنار ما نیستند اما با خواهر، مادر و خالههای همسر برادرم بسیار نزدیك هستیم و رفت و آمد داریم.
صدای بد
در دوران مدرسه، همیشه سعی داشتم كه در فعالیتهای فوق برنامه، به خصوص گروه سرود شركت داشته باشم. این در صورتی بود كه فاقد هرگونه صدا و شاید استعداد در این زمینه بودم. به خاطر دارم، زمان تمرین بچههای با استعداد نگاه خیلی بدی به من داشتند، چون با اعتماد به نفس هر چه تمام، میخواستم با آن صدای وحشتناك تكخوان گروه هم باشم. زمان اجرا هم كه فرا میرسید، صدای خودم در سرم میپیچید و جدا دلم برای بچههایی كه مجبور بودند صدای من را بشنوند میسوخت. بعد از سالها اولین بار است كه این موضوع را مطرح میكنم.(میخندد)
برادر دوم حدیث میرامینی در این مصاحبه حضور داشت و در معرفی خودش اینگونه گفت: متولد سال 1363 در تهران هستم و فارغالتحصیل رشته نقشهبرداری عمران میباشم.
وی در خصوص رابطه با حدیث میگوید: از اینكه خواهرم بازیگری را انتخاب كرده، خوشحال هستم و صددرصد موافق بودم. رابطهام با او همانند دیگر خواهر و برادرها خوب و صمیمی است. به عقیده من علت این گرما و روابط عالی بین كل اعضای خانواده ما، پدر و مادر خوبمان است و آنها در این صمیمیت نقش به سزایی را داشتهاند.