بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، نیازهای خود را تحت الشعاع نیازهای سرگردان قرار می‌دهند، مسئولیت های مهم زندگی خود را به....
 

 

   اختلال شخصیت وابسته در گفتگو با دکتر محمد مهدی قاسمی، روان پزشک

 بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، نیازهای خود را تحت الشعاع نیازهای سرگردان قرار می‌دهند، مسئولیت های مهم زندگی خود را به گردن دیگران می‌اندازند، به خود مطمئن نیستند و اگر جز برای مدت کوتاه تنها بمانند احساس نگرانی و ناراحتی می‌کنند. اینها بخشی از گفتگوی ما با دکتر محمد مهدی قاسمی، روان پزشک بود که درباره اختلال شخصیت وابسته بود. اگر شما هم تمایل دارید با این افراد آشنا شوید با ما همراه شوید.

 سلامت: اختلال شخصیت وابسته در آقایان بیشتر است یا خانمها؟

اختلال شخصیت وابسته در خانم ها شایع تر از مردان است. تقریبا 5/2 درصد از تمام اختلالات شخصیت در این مقوله جای می‌گیرد. این اختلال در بچه های کوچک خانواده شایع تر از بچه های بزرگ است. افرادی هم که در کودکی بیماری مزمنی داشته اند ممکن است بیش از بقیه مستعد این اختلال باشند.

 سلامت: رفتار این افراد را چگونه تحلیل می‌کنید؟

مشخصه اختلال شخصیت وابسته، رفتاری حاکی از وابستگی و سلطه پذیری به صورت الگویی نافذ و و فراگیر است. افراد مبتلا به این اختلال از تصمیم گیری ها عاجزند مگر آنکه با دیگران به مقدار بسیار زیادی مشورت کرده باشند. آنها از موقعیتهای مسئولیت آور پرهیز می‌کنند و اگر از آنها خواسته شود که نقش مدیر را در جایی به عهده بگیرند، مضطرب می‌شوند و ترجیح می‌دهند تحت سلطه باشند. پافشاری درانجام تکالیفی را که مربوط به خودشان است دشوار می‌یابند اما اگر قرار باشد آن تکلیف را برای کس دیگری انجام دهند مداومت در آنها کاری برایشان ندارد. این گونه بیماران دوست ندارند تنها باشند و دلشان می‌خواهد کسی را پیدا کنند که بتوانند تابه او وابسته شوند، همین نیاز آنها به دلبستگی فرد دیگری است که روابط آنها را خدشه دار ساخته است.

 سلامت: اگر بخواهیم درباره مهم ترین خصیصه های این افراد صحبت کنیم به چه نکاتی می‌توان اشاره کرد؟

مهمترین خصیصه " اختلال شخصیت وابسته" نداشتن اطمینان به خود، وابستگی کامل به دیگران، رفتار تسلیم جویانه، کمرویی، تردید و پرهیز از پذیرش مسئولیت است. نیاز بیش از حد شخصیت وابسته برای تحت حمایت و مراقبت قرار گیرد، سبب می‌شود تسلط دیگران و اجحاف و بدرفتاری آنها را بپذیرد. ترس این افراد از جدایی موجب می‌شود رفتاری تسلیم جویانه و حقارت آمیز در برابر دیگران در پیش گیرند. فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، خود را بدون کمک دیگران کاملا بی پناه و ناتوان می‌پندارد در نتیجه می‌کوشد که با رفتارهای حقیرانه و چاپلوسانه حمایت و مراقبت دیگران را کسب کند.

 سلامت: این رفتارها از چه زمانی بروز می‌کند؟

این رفتارها از اوان جوانی بروز می‌کند و در زمینه های گوناگون نمود یابد. شخصیت وابسته در تصمیم گیری های معمولی روزانه هم دچار مشکل است. این افراد هیچ گاه کاری را به طور انفرادی شروع نمی‌کنند و منتظر می‌مانند دیگران آغازگر باشند و حتی درباره مسایل کاملا شخصی از دیگران میخواهند برایشان تصمیم بگیرند و مسئولیت را برعهده آنان می‌گذارند بنابراین دیگران برای این افراد تعیین می‌کنند که آنان چه کاری را انجام دهند یا چه کاری نباید انجام دهند

 سلامت: با این توضیحات "نه گفتن" برای افراد با شخصیت وابسته نیز خیلی دشوار است؟

این افرادبه دلیل اینکه می‌ترسند حمایت یا تاثیر دیگران را از دست بدهند قادر به گفتن "نه" نیستند و نمی‌توانند مخالفت خود را با دیگران بیان کنند. این افراد می‌ترسند کاری را به تنهایی انجام دهند و برای خرید، رفتن به مطب پزشک، رفتن به مدرسه فرزند باید دیگری آنها را همراهی کند. چنین افرادی جرات و جسارت ندارند یا به خود حق نمی‌دهند نسبت به دیگران به ویژه افرادی که مورد اتکایشان هستند خشمگین شوند زیرا همواره می‌ترسند حمایت و اتکای این افراد را از دست دهند، در نتیجه مورد ظلم و بدرفتاری از سوی دیگران قرار می‌گیرند و در حالی که ناراحتند اما خود خوری می‌کنند و لام تا کام حرف نمی‌زنند.

 سلامت: رفتار افراد وابسته در جمع چگونه است؟

هنگامی‌که در جمع، موضوعی مطرح می‌شود که این افراد اطلاعات خوبی از آن دارند، کلامی‌نمی‌گویند و منتظر می‌مانند تا دیگری اظهار نظر کند زیرا به عنوان یک اصل پذیرفته اند که دیگران در هر مورد بهتر، واردتر و مطلع تر از آنها هستند. در واقع این افراد اعتقاد پیدا کرده اند که برای آغاز، ادامه یا پایان هر کاری محتاج کمک دیگران هستند. چه این کار رسیدگی به کودک شان باشد یا تهیه گزارش برای رییس اداره. آنان این گونه باور دارند که از کارکرد مستقل ناتوان هستند و خود را به صورت افرادی ناجور و نیازمند به یاری همیشگی دیگران می‌پندارند و در عین حال احتمال دارد که اگر به این افراد اطمینان دهیم فرد دیگری کارشان را سرپرستی یا تایید می‌کند به خوبی از عهده انجام کار برآیند.

 سلامت: بنابراین افراد وابسته هیچ گاه به موفقیتی در زندگی شان دست نمی‌یابند.

دقیقا همین طور است. زیرا این افراد تصور می‌کنند که هر پیشرفت یا موفقیتی موجب طرد شدن آنان از سوی دیگران می‌شود. افراد با اختلال شخصیت وابسته برای حل مشکل خود همیشه به دیگران اتکا دارند و در نتیجه مهارت هایی را که لازمه یک زندگی مستقل است، نمی‌آموزندو به این ترتیب سبب تداوم وابستگی خود می‌شوند.

 سلامت: روابط و تعاملات افراد وابسته با دیگران چگونه است؟

فرد وابسته می‌خواهد روابط خود با دیگران را به هر قیمتی حفظ کند. بنابراین ناچار به تحمل انواع حقارت ها می‌شود و پیوند های او با دیگران نا متعادل و مخدوش است. آنان بی آنکه هدف والایی داشته باشند تنها به منظور حفظ رابطه وابسته خود با دیگری ممکن است دست به فداکاری هایی بزنند و بدرفتاری های لفظی و جسمی‌را تحمل کنند. اگر تنها بمانند، به علت ترس های شدید و غیر واقعی در مورد ناتوانی از مراقبت خود، احساس ناراحتی و درماندگی می‌کنند. در برخی موارد خود را تنها به این دلیل که تنها نمانند وابسته می‌کنند، در حالی که از بودن با دیگران هیچ لذتی نمی‌برند. هنگامی‌که رابطه نزدیک آنان با دیگران به پایان برسد، برای نمونه در اثر مرگ آن فرد یا قطع رابطه از سوی افراد، شخصیت های وابسته به سرعت و بی درنگ در جستجوی رابطه با دیگری برمی‌آیند تا مراقبت و حمایتی که نیاز دارند فراهم شود.

 سلامت: افراد وابسته معتقدند که بدون حمایت دیگران قادر به زندگی نیستند، این باورها چه تبعاتی در پی دارند؟

این تلقی و تفکر موجب می‌شود افراد وابسته بدون بررسی و دقت، خود را به فرد دیگری وابسته کنند. به طور مثال مرد وابسته ای که زنش تحمل رفتارهای او را نداشته و از وی جدا شده است بلافاصله با نخستین زنی که به تقاضای ازدواج او پاسخ مثبت دهد، ازدواج می‌کند. این افراد نسبت به خود، دیدگاهی منفی و بدبینانه و مردد دارند. توانایی های خود و حتی آنچه را که مالک هستند ناچیز می‌شمارند، ممکن است همیشه در خلوت و چه در جمع خود را نادان فرض کنند. هر گونه انتقاد و نداشتن پذیرش از سوی دیگران را دلیلی محکم بر بی ارزش بودن خود تلقی کنند، و اعتمادشان به خود کمتر می‌شود. در شغلی که نیاز به تصمیم گیری مستقل وجود دارد قادر به فعالیت نیستند. هنگامی‌که باید تصمیمی‌بگیرند مضطرب می‌شوند و از موقعیت های مستلزم مسئولیت هراس دارند. روابط اجتماعی آنان محدود به افراد معدودی می‌شود که فرد به آنان وابسته است. افسردگی و اضطراب در این افراد شیوع دارد.

 سلامت: آیا اختلال شخصیت وابسته درمان پذیر است؟

درمان این افراد براساس روان درمانی است. روان درمانی بینش گرا بیمار را قادر می‌سازد که زمینه رفتار خود و چگونگی شکل گیری آن را دریابد. بیمار با حمایت پزشک می‌تواند نسبت به پیش از درمان مستقل تر، پرجرات تر و متکی تر به خود شود. البته باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که اگر پزشک، بیمار را به تغییر در روابط مختل او تشویق کند ممکن است بیمار مضطرب شود و خودرا از بین پذیرفتن آنچه بهتر است انجام دهد یا پذیرش وضعیت جاری سردر گم احساس کند و امکان دارد حتی با قطع درمان رابطه بیمارگونه و وابسته خود را ادامه دهد. رفتار درمانی، خانواده درمانی و گروه درمانی با نتایج موفقیت آمیز در بسیاری از موارد به کار رفته است.

 

 
تهیه و تدوین : گروه سلامت سیمرغ
 اختصاصی سیمرغ   www.seemorgh.com/health
 منبع: هفته نامه سلامت
 
 
مطالب مرتبط:
 پنج باور نادرست درباره استرس
آیا شما هم وسواس دارید؟
افسردگی چیست؟
دو قطبیها چگونه افرادی هستند؟
افسردگی پس از زایمان(1)
10 نكته برای بهتر خوابیدن