در حالی که تنها 1 ماه از سال جدید گذشته، آشنایی با اصول برنامه ریزی کلی و اساسی برای رسیدن به زندگی موفق ضروری به نظر می‌رسد.
اولین قدم برای استفاده بهینه از فرصت‌ها و اوقات زندگی، داشتن یک برنامه کارآمد و صحیح است؛ و در حالی که تنها  1 ماه از سال جدید گذشته، آشنایی با اصول برنامه ریزی کلی و اساسی برای رسیدن به زندگی موفق ضروری به نظر می‌رسد.

محسن رجبی، کار‌شناس و مشاور خانواده، در این باره می‌گوید: من به جای اینکه بگویم امیدوارم سال خوبی داشته باشید، می‌گویم که امیدوارم سال خوبی برای خودتان بسازید. او همچنین نکاتی را درباره شیوه‌های بهتر برنامه ریزی برای ساختن سالی سرشار از موفقیت ارائه می‌کند که می‌توانید در ادامه مطلب بخوانید.

برای رسیدن به موفقیت باید با اصول برنامه ریزی و آسیب شناسی‌های آن آشنا شد :
برنامه ریزی فقط مکتوب :
قبل از هر گامی برای داشتن یک برنامه منظم، لازم است بدانید که یک برنامه موفق، برنامه‌ای است که نوشته شود. آمار‌ها و پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تعداد بسیار کمی از افراد برنامه‌‌هایشان را روی کاغذ ثبت می‌کنند. افراد می‌توانند برای برنامه ریزی‌های مکتوبشان از یک سالنامه استفاده کنند و برای هر روزشان برنامه‌ای تنظیم کنند.

تعیین هدف :
اولین قدم برای نوشتن یک برنامه موفق، دانستن این نکته است که هدف‌ها ۲ نوع است. اهداف هر انسانی شامل هدف‌های کلی و هدف‌های جزئی است. هدف‌های کلی مثل بالا بردن سطح اطلاعات عمومی، تصمیم به بهتر زندگی کردن و هدف‌های جزئی هم می‌تواند موفقیت در یک رشته خاص یا کم کردن ۵ کیلو از وزن و... باشد. برای یک برنامه ریزی موفق، افراد باید هر دو این هدف‌ها را برای خودشان مشخص کنند و برای هر کدام برنامه ریزی جداگانه‌ای داشته باشند.

تبیین هدف :
تبیین به معنای مشخص کردن چرایی و چگونگی رسیدن به هدف است. برای رسیدن به هدف دلیل انتخاب آن و همچنین چگونگی اجرای آن باید بررسی شود، این مسئله از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چرا که تبیین هدف مهم‌تر از تعیین آن است وقتی فرد چرایی کاری را پذیرفته باشد با چگونگی اجرای آن کنار خواهد آمد. مثلا اگر فردی تصمیم بگیرد که سطح مطالعاتش را بالا ببرد، باید دلیل آن را برای خودش مشخص کند تا احتمال موفقیتش بیشتر شود.

تشخیص نیاز‌ها و خواست‌ها :
برای داشتن یک برنامه ریزی موفق باید به ملزومات اجرای آن برنامه و امکانات مورد نیاز هم توجه شود. اگر ملزومات اجرای یک برنامه در دسترس نباشد، انجام برنامه دشوار و گاهی غیر ممکن خواهد شد.

تعیین زمان لازم :
برای انجام هرچه بهتر برنامه‌ها و تحقق اهداف، افراد باید حتما یک فرصتی را در نظر بگیرند تا مشخص شود که چند روز در هفته یا ماه را برای رسیدن به هدف‌‌هایشان باید اختصاص دهند. افراد معمولا در تعیین هدف و حتی تبیین آن مشکلی ندارند ولی چون تعیین زمان کافی برای رسیدن به هدفشان را به درستی در نظر نمی‌گیرند، به موفقیت نمی‌رسند.

داشتن برنامه‌های کوتاه مدت و بلند مدت :
برای هر برنامه ریزی موفقی باید ۲ برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت انجام شود. وقتی فرد برنامه بلند مدت و کوتاه مدت داشته باشد، با رسیدن به اهداف کوتاه مدت، تقویت روحی و برای رسیدن به اهداف بلند مدت انگیزه‌اش بیشتر می‌شود. برای مثال اگر فردی می‌خواهد برنامه ریزی کند که در سال جدید ۵ کیلو از وزنش کم کند، این یک هدف بلند مدت است. حالا اگر این شخص تصمیم بگیرد که در ماه اول یک کیلو کم کند و به نتیجه برسد، شانس اینکه بتواند وزنش را به میزان ایده آل کاهش دهد، بسیار زیاد‌تر می‌شود.

طبقه بندی اهداف بر اساس اولویت :
هدف‌ها باید بر اساس اضطرار و اهمیتشان طبقه بندی شوند. بنابراین اگر به هر دلیلی قسمتی از برنامه ریزی انجام شود، افراد مطمئن هستند که برنامه‌های اصلیشان با موفقیت انجام شده است. کارهای ضروری کارهایی است که اگر انجام نشود، ضرری به آینده فرد می‌رسد.

تناسب با توانمندی :
برنامه باید در حد توان افراد باشد و از حد تعادل و توان خارج نباشد وگرنه افراد نمی‌توانند برنامه را به پایان برسانند.

تقویت روحیه انعطاف پذیری :
افراد باید روحیه انعطاف پذیری را در خودشان تقویت کنند. البته هر فردی باید تمام تلاشش را بکند که کار‌هایش را طبق برنامه ریزی انجام دهد ولی باید به این نکته هم توجه کند که گاهی ممکن است اتفاقاتی بیفتد که پیش‌بینی نشده است و کنترل آن‌ها در دست او نیست. در نتیجه باید همیشه، آمادگی تغییر در برنامه را داشته باشد و از ایجاد تغییر در برنامه ریزی، نا‌امید و ناراحت نشود.

بازخورد گرفتن از برنامه :
بعد از اینکه مدتی از اجرای برنامه گذشت، باید با ارزیابی فعالیت‌های خودمان ببینیم که چقدر به هدفمان نزدیک شده‌ایم. این باز خورد گرفتن و بررسی برنامه باعث می‌شود که ضعف‌های برنامه‌مان زود‌تر مشخص شود.

آسیب‌شناسی برنامه‌ها
در ادامه با چند آفت که بیشتر برنامه ریزی‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، آشنا خواهید شد.
پنداشتن پشتکار :
یکی از مسائلی که باعث می‌شود برنامه‌ریزی‌ها به سرانجام مورد نظر نرسد، نداشتن تلاش کافی و پشتکار است. افراد نباید به صرف داشتن برنامه، توقع موفقیت داشته باشند.
هرچند که داشتن یک برنامه مناسب، اولین گام برای موفقیت است ولی تلاش و پشتکار هم لازمه آن است. توصیه من به افرادی که برنامه ریزی اصولی انجام دادند، کار، کار و کار است.

زود ناامید شدن :
ممکن است افراد در روزهای اولیه به خاطر میزان دسترسی پایین به هدف‌‌هایشان، دست از ادامه آن بردارند. در روزهای ابتدایی برنامه به کندی پیش می‌رود ولی باید توجه داشت که افراد به مرور زمان به برنامه عادت می‌کنند. افراد به هیچ وجه نباید فراموش کنند که سخت‌ترین گام برای رسیدن به موفقیت، گام اول یا‌‌ همان روزهای ابتدایی عمل به برنامه است. افراد به جای اینکه در این مرحله ناامید شوند باید به بررسی برنامه‌شان بپردازند تا راه حل‌های بهتری برای اجرای آن پیدا کنند.

سازگار نشدن با برنامه :
انسان به خاطر کمبود وقت، هیچ‌گاه نخواهد توانست به همه خواسته‌هایش برسد، بنابراین بی‌تردید لازمه رسیدن به موفقیت چشم پوشی از بعضی تفریحات است. پس افراد اگر نتوانند خودشان را با چنین شرایطی سازگار کنند، موفقیت از آن‌ها دور خواهد شد. اینکه افراد بخواهند بیش از اندازه به تفریحاتشان هم بپردازند و به موفقیت هم برسند، خیالی واهی است. در پایان اگر افراد باز هم در عمل به برنامه ریزی‌هایشان دچار مشکل شدند و اصلا متوجه شدند که برنامه ریزی‌‌هایشان ایراد اساسی دارد، باید به یاد داشته باشند که با بازنگری می‌توانند در برنامه ریزیشان تغییراتی ایجاد کنند تا به موفقیت برسند. 



گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : khorasannews.com



مطالب پیشنهادی :
4 روش برای مسدود کردن عابربانک به سرقت رفته
روش هایی جالب برای صرفه جویی در مصرف برق
چگونه برای بچه دار شدن مان برنامه ریزی مالی داشته باشیم؟
7 راه ساده برای پول درآوردن
نکات طلایی در کرایه کردن آپارتمان