اگز می خواهید خانه تان به میدان جنگ تبدیل نشود این توصیه ها را جدی بگیرید.
1 - بی توجهی به کج خلقی ها
دخترعمه 2 ساله من، پالاوی، استاد هنر کج خلقی است.­­­ وقتی که اوضاع باب میل او نیست مشت‌های کوچکش را روی دیوار و زمین می‌کوبد. یا در بعضی موارد سرش را به دیوار می‌کوبد. عمه من از آن می‌ترسد و با عجله او را تسکین می دهد. کج‌خلقی‌ها مخصوصا در فروشگاه‌ها یا غذاخوری با دیگران افزایش می یابد. در چنین موقعیت‌هایی مادرش از نگاه کنجکاوانه مشاهده‌کنند­گان خجالت می‌کشد و این باعث رسیدن کودک به خواسته‌هایش می‌شود.
با نصایح مادرم،  عمه‌ام  شروع به بی‌توجهی به کج‌خلقی‌های او کرد. اگر در مغازه بودند، او روی دیگر را نگاه می‌کرد یا از مغازه بیرون می‌رفت. اگر در خانه بودند، او به آرامی به اتاق دیگری می رفت، تلویزیون را روشن راحت تماشا می کرد. وقتی پالاوی می‌دید که کسی به او توجه نمی‌کند، کج‌خلقی هایش فروکش می‌کرد، و در سطحی آرام‌تر ادامه پیدا می‌کرد. همچنین او کمی احساس نا‌امنی می‌کرد زیرا مادر او آنگونه که قبلا به او توجه می کرد توجهی به او نشان نمی‌دهد. به آرامی کج‌خلقی های او کاهش پیدا کردند و سرانجام  ناپدید شدند.
پس، بهترین راه برای مقابله با کج‌خلقی بی‌توجهی به آن است.
 
2 - استفاده از خلاقیت
بعضی مواقع کودکان ایده‌ها و تصورات ثابتی راجع به موضوعات خاص دارند. اگر چیزی با تصورات آنها هم‌خوانی نداشته باشد، ممکن است آنها آن را رد کنند یا دردسر درست کنند.
من برای میان‌وعده پیتزا درست کردم. فرزند دو و نیم ساله من عاشق پیتزا بود اما او پیتزا را نخورد و اسرار کرد که پیتزاها همیشه گرد بوده‌اند نه مستطیل. من یا باید پیتزای دیگری آماده می‌کردم یا او را مجبور به خوردن این پیتزا. فرزند پنج ساله‌ام مسئله را حل کرد. او به من گفت: مامان، چرا دور نان را نمی‌بری تا آن را به شکل دایره در بیاوری و بعد آن را بپزی؟ من مطمئنم که پایا از آن خوشش می‌آید. فرزند کوچکترم پیتزاهای کوچک را با اشتها خورد . گاهی مقداری خلاقیت می‌تواند موجب معجزه شود.
یکی از دوستان من می‌خواست که کاشی‌های حمام خود را در تابستان تمیز کند. هیچ کس قبول نکرد به او کمک کند. او به دو پسرش، که 6 و 8 ساله بودند، گفت می‌خواهند در آب، بازی‌ای را شروع کنند. از آنها خواست لباس شنا بپوشند. به پولیت یک اسفنج برای تمیز کردن یک دیوار داده شد و به آنوباو یک اسفنج دیگر. شما می‌توانید آب بپاشید، بپرید یا برقصید. می خواهم ببینم دیوار چه کسی تمیزتر است! موسیقی گذاشته شد و کودکان به شدت از این کار لذت بردند.

3 - استفاده از حواس پرت کن ها
بچه‌های کوچکتر زمان توجه کوتاه دارند است . حواس آن‌ها به راحتی پرت می‌شود . اگر آنها می‌خواهند کاری را انجام بدهند که شما نمی‌خواهید، مرکز توجه را عوض کنید (یعنی حواس‌شان را پرت کنید) احتمال تجربه یک احساس مثبت را زیاد کنید. سعی کنید آنها را درگیر فعالیتی سرگرم کننده کنید . از صدایی با محبت و دوستانه استفاده کنید، تا آنها به سوی شما جذب شوند. یک کودک یک ساله دستش به دفترچه شما رسیده و می‌خواهد آن را پاره کند. شما می‌توانید حواس او را با گفتن جمله‌ای پرت کنید مانند به این خودرو قرمز دوست داشتنی نگاه کن! یک کودک 3 ساله کج‌خلقی می‌کند. شما می‌توانید بگویید : من می‌خواهم به فروشگاه بروم، کسی می‌خواهد با من بیاید؟ یا من می خواهم ذرت در آشپزخانه درست کنم، می‌خواهی کمک کنی؟
یک دعوای بزرگ میان دو فرزند می‌تواند با این روش کنترل شود. چه کارتونی از تلویزیون پخش می‌شود؟ جری دارد تام را کتک می‌زند یا ببین بابا از فروشگاه چی خریده است !
 
4 - برپایی مسابقه برای کودکان  
مادر شما می‌گوید : من فکر می‌کنم 6 کودک با سن‌های مختلف را با هم راحت‌تر از 2 کودک امروزی بزرگ کرده‌ام. کودکان زمان ما می‌دانستند چگونه در کارها کمک کنند و مسئولیت‌پذیر باشند. من 3 پسر و 3 دختر در خانه داشتم. کارهای خانه به‌طور مساوی بین آنها تقسیم شده بود. ما همیشه بین آنها مسابقه برپا می‌کردیم تا به آن‌ها انگیزه بدهیم. بعضی مواقع ما مسابقه‌ می‌گذاشتیم که چه کسی می‌تواند گردترین کوفته را درست کند و پدر آنها داور می‌شد یا چه گروهی بهتر می‌تواند سوپ سبزیجات درست کند و ... . ما حتی رقابتی تنظیم کردیم که چه کسی می‌تواند ماشین را بهتر واکس بزند. این روابط بیشتر شبیه بازی بود تا کار خانه.

یک مسابقه باعث می‌شود که در کودک روحیه رقابت سالم پرورش یابد. ممکن است بعضی مواقع او کاری را سریع و راحت انجام دهد که در صورت دیگر بی‌میل انجام می‌دهد. بردن یک مسابقه به او انگیزه و هدفی می‌دهد که بهتر انجام دهد.
این ترفند می‌تواند بین 2 خواهر یا برادرها استفاده شود. می‌توان آن‌ها را وارد فضای مسابقه کرد با چیزهایی مانند ( چه کسی شامش را زودتر تمام می‌کند یا کیفش را زودتر می‌بندد).
این می‌تواند برای کودکی که خواهر یا برادر ندارد هم استفاده شود. شما می‌توانید رقیب او را خودتان یا زمان قرار دهید، مثلاً بگویید: من تا 10 می‌شمارم و تو باید شیرت را تمام کنی یا ببینم می‌توانی کلمات را برای دیکته‌ در 20دقیقه یاد بگیری؟ یادتان باشد که به او زمان کافی بدهید و بگذارید بیشتر وقت‌ها برنده باشد تا انگیزه پیدا کند.

5 - جایگزینی
دختر 5/2 ساله من به تازگی یاد گرفته مدادی را نگه دارد. وقتی که من در آشپزخانه کار می‌کنم یا جای دیگری هستم، او تخیل خود را با نقاشی روی دیوارهای خانه تعریف می‌کند. من به او کتاب و دفترهای نقاشی بی‌شماری داده‌ام اما او از روی دیوار نقاشی کشیدن لذت می‌برد. سرانجام من برای او یک تخته سیاه با مقدار کافی گچ‌رنگی خریدم. من تخته را توی اتاق او آویختم و او از این کار بسیار لذت برد.
اگر کودکی کاری می‌کند که درست نیست برای او جایگزین مناسبی در نظر بگیرید. به کودکان باید یاد داده شود که چگونه، کجا و چه زمانی باید کاری را انجام دهد. یاد بگیرید که جایگزین‌های سریع، ارزان و جالب پیدا کنید که می‌تواند برای کودک مناسب باشد. پسر دوست من، روهان، هر روز بعداز‌ظهر از لوازم آرایش گران‌قیمت مادرش استفاده می‌کرد تا صورت خود را رنگ کند. او برای فرزندش جعبه‌ای از رنگ های غیرسمی صورت خرید، که به سادگی شسته می‌شوند. روهان از این کار خوشحال هست و هر روز ظاهری جدید برای خود می‌سازد.   
 
6 - بی‌توجهی به اشتباهات کوچک
بعضی مواقع بهترین کار بی‌توجهی به اشتباهات کوچک است. وقتی کودکی مشغول بازی است ممکن است از کلمات بدی استفاده کند که از جایی یاد گرفته است و معنی آنها را نداند. به او توجه نکنید، او به‌ زودی آن‌ را فراموش می‌کند. به هرحال، اگر شما به سمت او بروید و از او بخواهید که عذرخواهی کند، او ممکن است بعد از مدتی آن را تکرار کند تا تاثیر آن‌ را روی دیگران ببیند. بعضی مواقع کودکان به ‌سادگی از بعضی رفتارشان به علت بزرگ شدن دست می‌کشند. به آنها فضا دهید.
 
7 - جان‌بخشی به اشیاء
بعضی مواقع کودکان خودآگاه یا ناخودآگاه اشیاء را خراب می‌کنند یا آنها را می‌شکنند یا جانوران را اذیت می‌کنند. بعضی مواقع آنها عصبانیت خود را با پرتاب یا له کردن اسباب‌بازی‌هایشان خالی می‌کنند. آن‌ها ممکن است گیاهان یا گل‌ها را له کنند یا سنگ به‌ سگ‌ها و گربه‌ها پرتاب کنند. به آن‌ها باید آموزش داده شود که به دیگر جانوران و وسایل احترام بگذارند. یک راه راحت و مفید برای مقابله با این موقعیت جان‌بخشی به اشیاست. اگر کودکی یک عروسک مورد علاقه را به گوشه‌ای پرت می‌کند، پدر یا مادر می‌تواند ادای صدای یک کودک (که صدای خیالی عروسک می‌شود) را در بیاورد و بگوید: تو منو اذیت کردی، دستم درد می‌کند. من در خانه تو نمی‌مانم و به خانه دوستت می‌روم. احتمال وجود دارد، که کودک سورپرایز شود و احتمالاً می‌خندد و می‌دود و عروسک را برمی‌دارد.
شما می‌توانید این روش را به‌گونه‌های گوناگون انجام دهید: «جو من یک موجود زنده‌ام، تو داری برگ‌های من را له می‌کنی. من حالا چگونه زندگی کنم؟»  جو مطمئناً به این موضوع توجه می‌کند. همین ترفند باعث می‌شود که شما کارهایی را از کودک بخواهید تا انجام دهد. مثلاً می توانید از زبان یک گیاه بگویید: خیلی خوب است تو به من آب می‌دهی، بر‌گ‌هایم تازه‌تر و سبز شده‌اند. من گل‌های زیبایی برای تو می‌آورم.
کودکان کوچک عاشق این دنیای خیالی هستند.

تغییر محیط
بعضی مواقع بسیاری از مشکلات اخلاقی نیاز به فریاد یا حتی بحث ندارند. تغییر ساده‌ای در محیط می‌تواند مشکل را حل کند.
نوپاهای شما عاشق بازی کردن با تلفن، وسایل روی میز آرایش، کلیدها، داروهای داخل کشو یا کنترل تلویزیون هستند.
از وقتی که کودک چهار دست‌و‌پا راه می‌رود بهتر است که جای این وسایل عوض شود. تلفن را در بالاترین جا قرار دهید، لوازم آرایشی را داخل میز آرایش، داروها را در بالاترین کشو و کنترل را زیر کوسن مبل قرار دهید.
اگر کودک آنها را پیدا کرد جای‌شان را دوباره عوض کنید. اگر این وسایل را نبیند برای بازی با آنها وسوسه نمی‌شود.
 
تظاهر به جدی بودن
بعضی مواقع کودکان اشتباه‌‌شان را که به آنها تذکر می‌دهید، می‌فهمند. تظاهر به جدی بودن حرفه‌ای مفید است تا به یک کودک نشان دهید او در بعضی موقعیت‌ها چگونه باید رفتار کند. 
 
کودک را بغل کنید
این تکنیک برای نوزادان، نوپاها و کودکان قبل از مدرسه است. وقتی که کودک به دستورهای زبانی شما گوش نمی‌دهد و شما احساس می‌کنید که ممکن است به خودش آسیب برساند، وقت آن است که او را بغل کنید.
مثلاً ‌یک نوپا خیلی به وارد کردن انگشت‌هایش در پریز علاقه دارد. اگر با زبان به او بگویید که این کار را نکند اثری ندارد. بهتر است که او را بردارید (‌بغل کنید) و تا چند دقیقه نگه دارید. همین کار را وقتی انجام دهید که نوپا می‌خواهد تنهایی از پله‌ها پایین برود.
در همان حال سعی کنید کودک هیجان‌زده را آرام کنید. شما کودک را برای 10 تا 15 دقیقه نگه‌ داشته تا فراموش کند چه ‌می‌کرده است، حتی ممکن است وقتی او را از بغل خود خارج کردید به کاری که انجام می‌داده برگردد و شما را نگاه کند که آیا او را می‌بینید یا نه ! در این زمان آماده باشید که دوباره او را بغل کنید.



گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : shahrzadpress.com



مطالب پیشنهادی :
10 قانون مهم تربیتی که هر والدینی باید بداند
نکته هایی مهم برای کودکان بدغذا
وقتی با بچه‌ها برای خرید می‌رویم!!
آموزش های مهمی که باید به کودکتان یاد بدهید
چرا پسرم بچه های دیگر را کتک می زند؟