اگر شما در حال انجام یک پروژه خلاقانه هستید اما هنوز این فرد در تیم شما حضور دارد و شما تصمیمی برای اخراج کردن او ندارید ، شما یا مدیر آگاه و دانایی نیستید و یا...


آیا دلتان می خواهد شرکت پربارتر و بهتری داشته باشید؟
پس همین امروز از دست این افراد خلاص شوید.

یک مدیر عامل بسیار موفق که تقاضا کرده است نامش ذکر نشود ، گفت:"من دلم می خواست یک محیط شاد درشرکت داشته باشم پس همه افراد ناراحت و ناراضی را اخراج کردم." 

ما همیشه به فرزندانمان آموزش می دهیم که سخت کار کنند و هرگز تسلیم نشوند. ما به آنها یاد می دهیم که قدرشناس و خوش بین باشند و به آینده امیدوار باشند. ما به آنها می آموزیم که در هر ساحلی ، در هر اتاقی و در هر انسانی به دنبال گنجها و خوبیهای درون آنها باشند.

اما زمانیکه شکار خوبیها و گنجها به پایان رسید ، ما باید به فرزندانمان بیاموزیم که در مواردی که لازم است باید بعضی از افراد را اخراج کنند.

وقتی با این نوع از آدمها روبرو شدید و به این نتیجه رسیدید که نمی توانید آنها را تغییر دهید بهتر است با آنها خدا حافظی کنید : 



گروه اول : قربانیان

آیا می دانید این دسته از افراد از ما می خواهند چه کاری برای آنها انجام بدهیم ؟
کاری که ما مسلما" وقت انجام آن را نداریم. 

قربانیان کسانی هستند که وقتی با مشکلی روبرو می شوند بجای اینکه سعی کنند با آن روبرو شوند و بر آن غلبه کنند ،براحتی شکست را می پذیرند و افسرده و ناراحت می شوند. همه ما گاهی اوقات نقش قربانی را بازی می کنیم اما بعضی ها به این سبک زندگی عادت کرده اند و همیشه یک قربانی هستند.

این نوع از آدمها همیشه احساس می کنند توسط آدمها ، مشکلات و عوامل مختلف مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و ظاهرا" از این احساس لذت می برند. آنها همیشه عصبانی و ناراحت هستند و دائما" از همه چیز شکایت دارند. دقیقا" در زمانی که احساس می کنید همه چیز به نحو احسن و عالی پیش می رود ، این افراد یک مسئله ای برای شکایت کردن پیدا می کنند.

یک قربانی هیچگاه به دنبال یافتن فرصتها نیست بلکه همیشه بدنبال پیدا کردن مشکلات است . یک قربانی هیچ وقت نمی تواند خلاق باشد.بنابراین اگر دلتان می خواهد یک تیم خلاق داشته باشید هیچ وقت نباید یک قربانی در این تیم حضور داشته باشد. پس فورا" قربانی ها را اخراج کنید .

(البته به این نکته توجه کنید که این نوع از آدمها بعد از اینکه اخراج می شوند احساس می کنند که شرکت حق آنها را ضایع کرده و بدون دلیل آنها را اخراج کرده است . پس به دنبال کسی می گردند که تایید کند شما ناعادلانه با او رفتار کرده اید و معمولا" وکلا کسانی هستند که این حرف آنها را تایید می کنند. پس قبل از اینکه این افراد را اخراج کنید مدارک و اسناد لازم را جمع آوری کنید.) 



گروه دوم:افراد ناامید و بدبین

این نوع افراد همیشه می گویند:"چرا ما باید اینقدر سخت روی این موضوع کار کنیم؟
حتی اگر به ایده و نتیجه خوبی هم برسم رئیس از آن حمایت نمی کند و آن را تایید نمی کند و اگر او هم حمایت کند این ایده در بازار سرکوب می شود. من قبلا" صدها بار این موضوع را تجربه کرده ام." 

هنری فور می گوید:"وقتی فکر می کنی می توانی ، مسلما" موفق می شوی اما زمانی که با خود فکر می کنی نمی توانی ، هرگز موفق نمی شوی .تفاوت شرکتهای موفق و برنده که در بازار رقابت ، پیروز شدند و باعث شدند تحولات بسیار زیادی در صنعتهای مختلف ایجاد شود و شرکتهایی که بازنده بودند و سود بسیار کمی بدست آوردند در میزان خوش بینی و امیدواری آنها است . کمپانی های موفق همیشه بخود اطمینان می کنند و به آینده امیدوار هستند اما کمپانی های ناموفق و بازنده همیشه به تواناییهایشان شک می کنند و به آینده بدبین هستند.

ما در تجربیات خود به این نتیجه رسیده ایم که ارتباط بسیار زیادی بین موفقیت و امید و اطمینان وجود دارد . این ارتباط ، واقعی و فوق العاده قدرتمند است. رهبران و مدیران موفق این حقیقت را کاملا" درک کرده اند و به همین دلیل همیشه انسانهای خوش بین و امیدواری که به تواناییهای خود و شرکت ایمان دارند را استخدام می کنند. آنها از تاثیر یک فرد بدبین و شکاک بر روی سایر اعضای تیمشان کاملا" آگاه هستند و به همین دلیل بلافاصله چنین افرادی را اخراج می کنند و هرگز از این کار پشیمان نمی شوند.

اگر شما در حال انجام یک پروژه خلاقانه هستید اما یک کارمند بدبین و شکاک در تیم شما حضور دارد و شما تصمیمی برای اخراج کردن او ندارید ، شما یا مدیر آگاه و دانایی نیستید و یا این موضوع را تکذیب می کنید که شما لیاقت کارکنان خوب و شاسیته را دارید. پس فورا" از دست شکاک ها و نا امیدها خلاص شوید




گردآوری: گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : aftabir.com