این روزها هر شبکه خبری را که نگاه کنید صحبت از بحران اقتصادی, سقوط سهام شرکتها و اوضاع بد بانکها در دنیاست. در بسیاری از کشورهای دنیا, بانکهای خصوصی بزرگ ورشکست شدهاند و افرادی که از آن بانکها وام دریافت کرده بودند دچار مشکل. سر و صدای بحران اقتصادی و حواشی آن در آمریکا شدیدتر است و رسانههای آن کشور هر لحظه میزان سقوط سهامها را در برنامههای تلویزیونی زیر نویس میکنند . گزارشهای زنده ای از وال استریت (مرکز اقتصادی آمریکا در نیویورک) و جلسات کنگره راجع به تصویب لایحه طرح نجات ملی را پخش میکنند. اما در میان این هرج و مرج مالی به غیر از اقتصاد دانها کسان دیگری هم هستند که نگرانند. روان پزشکهای زیادی احتمال بروز یک اپیدمی استرس و هراس عمومی را هشدار دادهاند و توصیههایی برای جلوگیری و مقابله با آن ارایه کردهاند.
به عقیده روان درمانگرها, بعد از یک بحران اقتصادی واکنش افراد به آن متفاوت است. در حالی که عده زیادی مضطرب و نگران حسابهایشان را چک میکنند, عده ای هم با بی خیالی شانه بالا میاندازند و کانال تلویزیون را عوض میکنند. به عقیده روان شناسان نوع واکنشی که فرد در زمان شرایط نا متعادل اقتصادی نشان میدهد, میزان استرس درونی او و استرس پذیری اش را مشخص میکند. اما تفاوت در بین واکنشها نسبت به استرس همیشه هم به مقدار موجودی حساب بانکی رابط ندارد و بیشتر یک مساله درونی است که به خود فرد ربط دارد و میتواند از یک سردرد ساده تا یک هراس و وحشت کامل متفاوت باشد. خانم دکتر کاتلین گورنی که مسوول یک موسسه روان پزشکی مخصوص استرسهای اقتصادی است, میگوید:" ممکن است دو نفر به یکاندازه از نظر مالی ضرر کنند اما نوع دریافت و نگرش فرد به این ضربه اقتصادی و همچنین سابقه و تجربه فرد در کنار آمدن با مشکلات مشابه در گذشته و استرسهای همراه آن است که مشخص میکند در این بحران اقتصادی چه میزان استرس را تحمل میکند."