پدر من به مانند خیلی از هم نسلانش بیشتر اهل عمل است تا حرف . او به خودش می گوید " این كار را انجام بده " و غیر قابل كنترل بودن مشكلات هم چندان اهمیتی ندارد .
 
شاید پدران نحوه خندیدن و خیلی از کارها را به ما یاد داده باشند . ولی هنوز فرصت ها یی هستند كه آنها تجربیاتشان را با ما قسمت كنند . 
در این مقاله نویسنده بزرگترین نكاتی را كه پدران همواره متذكر می شوند را در اختیار شما قرار می دهد .   

1 -
هنگامی كه با هم بحث می كنید دستان هم را بگیرید
والدین من 47 سال با هم زندگی كرده اند . یكی از قوانین پدرم برای داشتن یك ازدواج موفق این است كه به هنگام بحث های تند و شدید دستان هم را بگیرید .در پس انجام این كار رازی نهفته است كه بسیار خوب است .
اخیراً همسرم تام فراموش كرده بود چند قبض را پرداخت كند . از شدت عصبانیت بر افروخته و سرخ شده بودم . بنابراین هنگامی كه در مورد آن موضوع صحبت می كردیم  انگشتانمان را در هم قلاب كرده بودیم كاهش فشار خون  و خروج اندروفین از بدنم را احساس می كردم . شما نمی توانید بر سر كسی كه دارد دستان شما را به آرامی می فشرد فریاد بزنید . راز این كار در این است . 

2 -
به كسی كه دور كمرش یك كمر بند پر از آچار ها و ابزارهای گوناگون می بندد  ( تعمیرکار وسایل منزل تان در حین کار ) توجه کنید
پدر من درباره ایجاد اصلاحات و تغییرات در منزل بسیار فردی صرفه جو ، زرنگ و كاربردی است و تنها زمانی كه راه به هیچ كجا ندارد و كاری از دستش بر نمی آید كار را به  تعمیر كار می سپرد در آن موقع هم دائماً در اطراف تعمیر كار می چرخد و با انبوهی از سوالات تعمیر كار را بمباران می كند . پدرم می گوید : آن هنگام كه به دلیل نداشتن تخصص ، از متخصصی می خواهید كه آن كار را برایتان انجام دهد در حین كار با دقت هر چه تمامتر به دستان وی نگاه كنید  می توانید جاهای خالی ذهنتان را خودتان پر كنید . 
پدرم حق داشت پس از 1 ساعت مشاهده تعمیر كاری كه در خانه مان كار می كرد بعدها توانستم ماشین ظرفشویی را خودم تعمیر كنم.  

3 -
از کارگران سرویس های بهداشتی تشکر کنید 
این موضوع كه یك پیشخدمت برای سرو یك دسر 20 درصد انعام می گیرد اما یك گارسن هتل كه کارهای بیشتری را انجام می دهد، مبلغ زیادی عایدش نمی شود پدر مرا آزار داده است . پدرم  دائماً به كارگران سرویس بهداشتی  و خدمه ای كه دفتر كارش را تمیز می كردند می گفت  كه آنها كارشان را خوب انجام می دهند و این اطمینان خاطر را به آنها می داد كه در روزهای تعطیل پاداششان را دریافت خواهند كرد . در آن موقع كودكی، از این كه پدرم این كار را انجام می داد خجالت می كشیدم اما حالا خودم هم برای كارگران تاسیسات بهداشتی مجاور خانه مان همین كار را انجام می دهم . یك بار یكی از این كارگران در حالی كه صدایش می لرزید گفت در طی 10 سال گذشته این اولین بار است كه كسی از او تشكر می كند .    

4 -
همیشه وسایل خود را در کیسه های پلاستیکی مرتب کنید  
به عقیده پدرم همه چیز را می توان در كیسه های پلاستیكی مهر و موم كرد . بند كفش ها ، نقشه ها ، جوراب ها و گوشت ها . این عادت پدر را تقلید كردم  و از آن پس بود كه حقیقت نهفته در ورای این كار را كشف كردم  . آنها مستخدمان جادویی بودند كه مخفی كردن  وسایل در آنها كاملا آسان است و با یك نگاه می توان به محتویات درون آنها  پی برد . حالا به مانند پدرم یك کمد مخصوص این كیسه ها دارم كه آنها را از بزرگ ( برای قرار دادن لباسهای پشمی ) به كوچك ( برای قایم كردن آجیل در داخل كیفم ) مرتب كرده ام . 

5 -
با وجود كلینت Clint Eastwood  نمی توانید اشتباه كنید  
پدرم می گوید اگر در كلوپ اجاره فیلم هستید و نمی توانید تصمیم بگیرید كه چه چیزی را اجاره كنید یك فیلم از كلینت ایستوود Clint Eastwood  را انتخاب كنید . او ادعا می كند كه حتی فیلمهای نه چندان مقوی كلینت باز هم برتر از دیگر فیلمها هستند . حالا وقتی مقابل قفسه ای از DVD ها قرار می گیرم خیلی آسان به دنبال چهره كلینت بر روی كاور DVD ها هستم . 

6 -
 آداب و رسوم خانوادگی تان را حفظ کنید  
وقتی من و خواهرم به دوران بلوغ رسیدیم پدرم خیلی از رسوم خانوادگی مان را مورد حمایت قرار داده و بر آنها صحه گذاشت . او به ما گفت شاید از نظر شما كودكان معنایی نداشته باشد اما روزی خواهد رسید كه خودتان بر روی این آداب و رسوم سرمایه گذاری خواهید كرد . روز مشخصی در هر سال ما یك مسابقه دو با كیسه برگزار می كنیم.

7 -
در مشکلات قاطع و اهل عمل باشید 
پدر من به مانند خیلی از هم نسلانش بیشتر اهل عمل است تا حرف . او به خودش می گوید " این كار را انجام بده " و غیر قابل كنترل بودن مشكلات هم چندان اهمیتی ندارد . اقدام سریع و قاطعانه وی، مرا كه همواره دودل و مردد هستم تحت تاثیر قرار داد. من دریافتم تصمیمهای خوب حاصل جسارتند نه بررسی های عمیق و همه جانبه . حالا هر وقت مشکلی برایم پیش می آید این جمله را برای خودم تكرار می كنم و جواب همه سوالات به سوی من گسیل می شوند . 

8 -
دستمالی پارچه ای همراه داشته باشید 
سالها پیش من در حالی كه سرما خورده بودم به همراه والدینم به بازدید موزه ای رفتیم . پدرم دستمال نویی به من داد و گفت كه آن را در كیفم بگذارم . دستمال های كاغذی خرد می شوند اما این دستمالهای پارچه ای محكم هرگز . 

9 -
هیچ كس زرنگ تر از شما نیست  
خیلی وقت ها پیش اگر من در جمعی حاضر بودم و محور گفتگوهای گروه به سمت موضوع ناآشنایی می رفت من ساكت می ماندم ، پدرم مرا وادار می كرد كه بگویم " من نمی فهمم " " می شود برای من هم توضیح دهید درباره چه چیزی صحبت می كنید" . به عقیده پدرم سوال كردن باعث می شود باهوش تر  و هم چنین با اعتماد به نفس تر به نظر آیید .
در یكی از گردهمایی های اخیر شخصی از فلات قاره مائوریتیوس Mauritius Continental Shelf صحبت می كرد . من سوال كردم " این كه درباره اش حرف می زنی اصلاً چیست " . همان لحظه اعضای سابق جامعه دانشگاههای شرق آمریكا  Ivy Leaguer  حاضر در اطراف من  اقرار كردند كه آنها هم چیزی درباره آن نمی دانستند . 

10 -
شما كودكانی خواهید داشت 
پدرم همواره مرا به آوردن فرزند تشویق می كرد  و من می گفتم كه این موضوع برای همه مصداق ندارد  و او هم بر سر من فریاد می زد و می گفت " من تور را می شناسم  و تو او را دوست خواهی داشت . " این حرف او كاملاً درست بود . اخیرا خدا به من و همسرم دختر زیبایی عطا كرده است كه خوشی زندگی من است . 



تهیه و ترجمه : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
اختصاصی سیمرغ

 
مطالب پیشنهادی : 

چگونه به کودک مان بیاموزیم معذرت خواهی کند؟

چگونه به کودک نوپایمان رفتارها را آموزش دهیم؟؟؟؟

کار کودکان در منزل،درست یا غلط؟

چگونگی صحبت درباره مسائل جنسی با فرزندمان در سنین مختلف

مراقب باشید کودک تان زیاد تلویزیون تماشا نکند!!