کودکان و نوجوانانی که در خانواده فرصت بیان احساسات مثبت و منفی، نقد رفتارهای درست یا نادرست والدین، فرصت مطالعه، تحقیق و افزایش دامنه لغات و اطلاعات را ندارند و هر چه بگوییم قبول می کنند، مهارت« نه گفتن» ندارند و در تصمیم گیری های خود به والدین بسیار وابسته اند.

همه ما والدین انتظار داریم که فرزندانمان بهتر از ما باشند. همه ما دوست داریم که فرزندانمان خوب یا بد بودن رفتار دیگران را تشخیص دهند و به راحتی در مقابل خواسته های نامعقول دوستان، اطرافیان و ... تسلیم نشوند و این امر میسر نمی شود مگر این که زمینه های پرورش خردورزی، نقادی و اندیشیدن را برایشان فراهم کرده باشیم.
فرزندان ما باید بتوانند با کمک گرفتن از نیروی عقل، موضوعات دریافتی را پردازش کنند و سره را از ناسره تشخیص دهند و راه صحیح را برگزینند.

همانطور که قبلا گفته شد
« تربیت شدن » با « تربیت کردن » متفاوت است. در تربیت شدن با احترام گذاشتن به شخصیت فرد، توانمندی های عاطفی و روانی وی شکوفا می شود و بدون استفاده از کنترل های بیرونی مانند تذکر، تهدید، تشویق، تنبیه و...، زمینه رشد فرد در ابعاد مختلف فراهم می شود. آنچه دانستن آن ضروری است این که پرورش خردورزی در فرآیند « تربیت شدن » میسر است ؛ خردورزی یعنی تفکر، تعقل، اندیشیدن و پردازش صحیح و موضوعاتی که از طریق حواس مختلف دریافت می شود.
در فرآیند تربیت شدن برای این که یک کودک بتواند تمام دریافت های بیرونی را از کانال منطق، تفکر و اندیشه بگذراند، باید به قول شهید مطهری(ره) به جای اندیشه اندیشیدن را به او بیاموزیم. به عنوان مثال از زمانی که از سال اول دبستان کنار کودک می نشینیم و در انجام تکالیف پا به پای او هستیم، اگر کودک بد خط بنویسیم پاک می کنیم، تا دوباره بنویسد، سوالات کودک را می نویسیم تا او جواب دهد، دائم به او می گوییم که درس بخواند و تکالیفش را انجام دهد یا زمانی که امتحان دارد اضطراب ما بیشتر است، همه این ها به این معناست که ما والدین به جای کودک فکر می کنیم و در این شرایط او را فردی وابسته بار می آوریم که همواره از ما کمک می خواهد. ما ناخواسته به او القا می کنیم که نمی تواند، یاد ندارد و... .

در چنین وضعیتی کودک به جای کمک گرفتن از قدرت تفکر و تعقل خود، جواب آماده می خواهد اما اگر به کودک اجازه دهیم تکالیفش را خود انجام دهد، خودش مطالعه کند، سوال کند و جواب سوالاتش را بیابد و ما تنها نظارت داشته باشیم، بی گمان به او کمک بزرگی کرده ایم.

نکته دیگر این که
انسان خردورز تمامی اطلاعاتی را که دریافت می کند بدون چون و چرا نمی پذیرد بلکه آن ها را با بهره گیری از مهارت تفکر نقاد بررسی می کند و به نقد می کشد. به عنوان مثال کودک در مواجهه با سوالات، پیشنهاد و نظرهای دیگران سریع تسلیم نمی شود بلکه آن ها را نقد می کند و درباره این که کدام را بپذیرد و کدام را رد کند، می اندیشد.بی گمان کودکی دارای چنین مهارتی می شود که فرصت پیشنهاد و اظهارنظر ( هر چند اشتباه ) را در خانواده داشته باشد.

کودکان و نوجوانانی که در خانواده
فرصت بیان احساسات مثبت و منفی، نقد رفتارهای درست یا نادرست والدین، فرصت مطالعه، تحقیق و افزایش دامنه لغات و اطلاعات را ندارند و هر چه بگوییم قبول می کنند، مهارت« نه گفتن» ندارند و در تصمیم گیری های خود به والدین بسیار وابسته اند. همانطور که می دانیم در دین ما نیز به تفکر اهمیت زیادی داده شده است.

حال باید از خود پرسید که به راستی تفکری که در دین ارزش آن بیشتر از ۷۰ سال عبادت است، چگونه تفکری است؟
آن چه والدین باید به آن توجه کنند، این است که باید مقدمات تفکر را در خانواده فراهم کنند؛ سوالات ( موادخام ) را در اختیار کودک بگذارید و با تزریق عشق، محبت و صمیمت کودک را در مقابل آسیب های اجتماعی مصون کنند. کودک باید یاد بگیرد به جای تسلیم شدن، اندیشه کند و نظرات مختلف را نقد کند. از جمله مواردی که به پرورش قدرت تفکر کودک کمک می کند ، می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:

1 - به سوالات وی سریع پاسخ ندهید و از او بخواهید خودش درباره آن ها فکر کند.

2 - وقتی اشتباه می کند به جای متهم کردن وی یا توهین و تذکر از او کمک بخواهید به این سوال پاسخ دهد که چه کاری باید انجام دهد تا دوباره چنین اتفاقی نیفتد.

3 - به جای این که از شما بترسد، فرصتی فراهم کنید تا صادقانه و راحت حتی درباره اشتباهاتش با شما صحبت کند.

4 - به صورت کوتاه، مختصر و با بیان زیبا او را صحبت کنید. از طرفی باید به این نکته توجه داشت که امکانات و ابزاری که در خانه برای رفاه او فراهم می شود، باید عاری از هر گونه آلودگی باشد.
به عنوان مثال روزی حلال، محیط پاک و سرشار از عشق و محبت خانواده و عاری از خیانت، دروغ و ... می تواند به کودک کمک کند تا او موضوعات دریافتی را به شکل صحیح پردازش کند.

5 - کودکان در آینده آن گونه رفتار می کنند که می اندیشند. والدین در بستر خانواده زمینه این را که چگونه فکر می  کند فراهم می کنند. فرزندان ما آن گونه می شوند که هستیم نه آن گونه که می خواهیم.

بنابراین والدین باید به رفتار خود نیز توجه کنند. وقتی فرزندانمان نظری می دهند به آن ها گوش کنیم و احترام بگذاریم، حرفشان را قطع نکنیم و از هرگونه توهین و تحقیر وی بپرهیزیم.

نکته مهم این که لازمه تربیت شدن،
سعه صدر و حوصله است. زیرا وقتی بذری می کارید باید منتظر بمانید تا ثمر دهد بنابراین با توکل به خداوند بزرگ، صبر و تلاش کنید واین ضرب المثل را به یاد داشته باشید که اگر می خواهید یک ساله نتیجه بگیرید، برنج بکارید اگر می خواهید ۱۰ساله نتیجه بگیرید درخت بکارید و اگر می خواهید فرزندان صالحی داشته باشید به حوصله و صبر نیاز است.



گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : khorasannews.com



مطالب پیشنهادی :
چطور یک بازی کامپیوتری مناسب برای کودک مان انتخاب کنیم؟

اگر پسر نوجوان در خانه دارید بخوانید ...

استقبال از نوزاد تازه وارد
چگونه کودک مان را از خطرات اعتیاد آگاه کنیم؟
ریشه رفتارهای خشونت آمیز فرزندتان را در خودتان جستجو کنید