استرس توانایی ما در درست دیدن یا بدقت شنیدن حرفهای شریک رابطه یا زندگیمان را فلج می کندبه وجود آمدن استرس در روابط عاطفی می تواند شروع یک دعوا باشد که باعث می شود ما احساس کنیم می خواهیم فرار کنیم یا بجنگیم. وقتی چنین اتفاقی می افتد احساسات خودمان و دیگران ممکن است غیرقابل تحمل و طاقت فرسا به نظر بیایند. بعضی از ما عصبانی می شویم ، کاری می کنیم یا حرفی می زنیم که بعدا پشیمان خواهیم شد.
بعضی ها سکوت و عقب نشینی می کنند و از ادامه بحث خودداری می کنند. از سوی دیگر ناتوانی ما در گوش دادن و حرف زدن هوشمندانه رودرروی استرس در این روابط فقط چیزها را بدتر می کند.
با یادگرفتن مهارتهای هوش عاطفی، می آموزید چطور در لحظات سخت، آرام و متمرکز بمانید و با قدرت و وضوح کامل رابطه برقرار کنید.
در زمان بوجود آمدن استرس شما نمی توانید به درستی فکر کنید و نکته های اخلاقی را برای حل ماجرا به یاد آورید. برای آموختن مهارتهای هوش عاطفی اول باید بدانیم در یک وضعیت پراسترس چه رخ می دهد؟
استرس در مردم به صورتهای مختلف نمود پیدا می کند:
سکوت، افسردگی و انزوا: شخص مقدار انرژی یا احساسات بسیار کمی از خود بروز می دهد.
منجمد شدن و آزردگی خاطر: شخص بسیار ناراحت است نمی تواند چیزی را ادامه دهد یا به انجام برساند. بعضی از مردم چنان تجربه طاقت فرسایی را متحمل می شوند که سیستم عصبی شان در کشمکش با استرس منجمد می شود.
عکس العمل های استرسی آنها بسیار پیچیده و متناقض است. در ظاهر بیحال به نظر می آیند ولی در درونشان جنگی برپاست.
چطور می توان در آن لحظه آرام و هوشیار باقی ماند؟ بعضی از ما انقدر در استرس زندگی کرده ایم که آرامش و هوشیاری را از یاد برده ایم. آن تعادل درونی را شاید تنها بتوان در لبخند یک نوزاد یافت، چهره ای پر از شادی حاکی از تعادل عاطفی که بیشتر بزرگسالان آن را از دست داده اند. در بزرگسالی تعادل یعنی نگهداشتن یک وضعیت آرام. هوشیار بودن نیز فاکتور مهمی برای رسیدن به تعادل و غلبه بر استرس است.
اگر جزو افرادی هستید که در هنگام استرس بسیار عصبانی، تهییج و برانگیخته می شوند، به فعالیتهایی بهتر پاسخ می گویید که آرامش دهنده باشند و اگر در هنگام استرس منجمد و دپرس می شوید به فعالیتهایی بهتر پاسخ می دهید که محرک باشند و به سیستم عصبی تان انرژی وارد کنند.
بهترین راه برای کاهش سریع و مطمئن استرس از طریق حواس است: بینایی، صدا، بوییدن، چشیدن و لمس کردن. اما هر شخص به شکل متفاوتی به داده های ورودی پاسخ می دهد، پس شما باید راه خود را بیابید.
برای کسانی که در هنگام استرس افسرده و بی حرکت می شوند:
در محل خود بدوید، تعدادی حرکات کششی یوگا انجام دهید، بالا و پایین بپرید، پا بکوبید، برقصید، پیادروی کوتاهی انجام دهید، سر خود را به اطراف بچرخانید، یک توپ لاستیکی مخصوص این کار را فشار دهید.
اگر شخصی هستید که از طریق بصری به آرامش می رسد باید تصویرهای متناسب با خود را ببینید یا تصور کنید. خانه یا محل کارتان را با تصویرهای شاد و عکسهایی از خاطرات دوست داشتنی خود طراحی کنید. تعدادی گل و گیاه بخرید و در محل خود داشته باشید، از زیبایی طبیعت، باغ، ساحل و یا یک پارک لذت ببرید. اطراف خود را با رنگهایی تزیین کنید که روحیه شما را بهتر می کنند (برای مثال دیوارها را با رنگ مورد علاقه تان رنگ بزنید) چشمتان را ببندید و یکی از صحنه های شاد و مورد علاقه تان را بخاطر بیاورید یا تصور کنید.
از بین بردن استرس از طریق لمس و تماس نیز تجربه جالبی است: خود را با یک پتوی گرم بپیچید، دوش آب گرم بگیرید، حیوان خانگی تان را نوازش کنید، دست و گردنتان را ماساژ دهید، لباس نرم بپوشید یا شئی خاطره انگیز و لذت بخشی را در بغل بگیرید.
آرامش از طریق صدا: آیا به صدا و نویز حساسیت دارید، عاشق موسیقی هستید؟ در این صورت روشهایی که با تمرکز بر شنوایی استرس را کاهش می دهند برای شما می تواند مناسب باشد. آواز بخوانید، یا قطعه مورد علاقه تان را زمزمه کنید، یک سی دی موسیقی کلاسیک و یا بدون آواز گوش دهید، به صداهای طبیعت مثل باد، آب و پرندگان گوش دهید.