موفقیت نیز مثل شکست و ناکا‌می ‌فرمول دارد. فرمول موفقیت به راحتی قابل اجرا است کافی است هر روز چند قاعدۀ ساده را رعایت کنید...
  
 
شکست یک اتفاق واحد و مصیبت بار نیست. ما یک شبه شکست ن‌می‌خوریم. شکست ، نتیجۀ اجتناب ناپذیر سلسله افکار نادرست و انتخاب‌های نابجا است. به عبارت دیگر، ناکا‌می‌چیزی نیست مگر خطاهای مکرر و پی در پی در قضاوت‌ها و انتخاب‌های روزانه. حال این سوال مطرح ‌می‌شود که چرا افراد مدام در قضاوت‌هایشان خطا ‌می‌کنند و سپس به شکلی احمقانه هر روز این خطاها را تکرار ‌می‌کنند؟ پاسخ این است که آن فرد موضوع را جدی نمی‌گیرد و توجه کافی به اطراف خود ندارد.از نظر آنها، اتفاقات روزمره اهمیت چندانی ندارند. نگاههای بسته و بی توجه، تصمیم گیری‌های ضعیف و بی پشتوانه و ساعات و لحظات هدر رفته هیچ یک نتیجۀ تاثیرگذاری‌های کوتاه مدت و آنی نیستند. خیلی وقتها ما از عواقب و نتایج آنی رفتارهای خود ‌می‌گریزیم.
اگر از اینکه طی 90 سال گذشته حتی یک جلد کتاب هم نخوانده ایم اذیت نشده ایم، به این معنا نیست که آثار فوری در زندگی ما وجود ندارد. و به خاطر آنکه در 90 روز اول اتفاق ناگوار و فاجعه ای رخ نداده است، این خطا در قضاوت را در 90 روز بعدی هم تکرار ‌می‌کنیم و این روز‌ها همینطور ‌می‌آیند و ‌می‌روند و ما هم ثابت قدم به کجراهه ‌می‌رویم. چون موضوع را مهم و جدی تلقی نمی‌کنیم. آنچه که از کتاب نخواندن فاجعه آمیز تر است این است که برای کتاب خواندن ارزش و اهمیت هم قائل نشویم.
کسانی که پرخوری ‌می‌کنند و معدۀ خود را با غذاهای نامناسب پر ‌می‌کنند قطعا" در آینده با مشکلات‌ هاضمه و گوارشی مواجه خواهند شد اما لذت آنی را بر سلامت آتی خود ترجیح ‌می‌دهند و آینده نگری برای آنها اهمیتی ندارد. کسانی که سالها مشروبات الکلی مصرف ‌می‌کنند یا سیگار ‌می‌کشند، انتخاب نامناسب و ضعیف خود را سال به سال تکرار ‌می‌کنند و تکرار ‌می‌کنند.....چون برای آنها اهمیتی ندارد! مشکلات و پشیمانی ناشی از این خطاهای قضاوت در آینده گریبان آنها را خواهد گرفت.
عواقب خطاها بندرت بلافاصله نمایان ‌می‌شوند بطوریکه معمولا" روی هم انباشته ‌می‌شوند تا وقتی که روز مواخذه و بازخواست نهایی فرا برسد. در آن روز بهای انتخاب‌های نادرست باید پرداخت شود و دیگر آنجا نمی‌توان گفت اهمیتی ندارد.
خطرناکترین جنبۀ شکست، استمرار ناشی از عدم درک  آن است. خطاهای کوچک ممکن است در کوتاه مدت مشکل ساز نباشند. شاید حتی احساس نکنیم که شکست خورده ایم. گاه این خطاها مدتی لذت و کامروایی نیز در زندگی به بار ‌می‌آورند. به این ترتیب از آنجاییکه بلافاصله پس از برخی خطاها اتفاق فاجعه آمیزی ن‌می‌افتد و پیامد‌های فوری آن توجه ما را بخود جلب نمی‌کنند ، ما با خیال راحت اشتباهاتمان را هر روز تکرار ‌می‌کنیم، تصمیمات نادرست ‌می‌گیریم، افکار نادرست به ذهن راه ‌می‌دهیم، دروغ‌های دیگران را ‌می‌شنویم و خود دروغ ‌می‌گوییم و خلاصه مکررا" انتخاب‌های نادرست و قضاوت‌های غلط انجام ‌می‌دهیم... آسمان که بر سرمان خراب نشد ، پس احتمالا" این کار ضرر چندانی ندارد یعنی فقط در صورتی به عاقبت اشتباهاتمان ایمان ‌می‌آوریم که در دم ضرر آن گریبان ما را بچسبد. حال که یک ساعت گذشته و هیچ اتفاقی هم نیفتاده پس با خیال راحت تکرار ‌می‌کنیم و تکرار ‌می‌کنیم.
 
ما باید،..... آگاهانه تر و عاقلانه تر رفتار کنیم
اگر ساعات پایانی روزی که اشتباه کرده ایم آسمان روی سرمان خراب ‌می‌شد، بدون شک تمام توانمان را بکار ‌می‌گرفتیم که مبادا آن اشتباه را تکرار کنیم. بچه ای که علیرغم هشدار‌های والدینش دست خود را درون آتش ‌می‌کند و همان لحظه ‌می‌سوزد ، بچه است ولی از ما توقع ‌می‌رود عاقلانه تر رفتار کنیم و حداقل تجربیات خودمان را فراموش نکنیم.
متاسفانه، شکست نمی‌تواند مثل هشدار والدین، در گوش ما فریاد بزند و وجود خود و تبعات تکرار آن را به ما یادآوری کند. درست به همین دلیل است که فلسفۀ انتخاب صحیح مطرح شد و بوجود آمد. ما باید با یک فلسفۀ شخصی و قدرتمند مراقب هر یک گا‌می‌ که بر‌می‌داریم باشیم ؛ به این ترتیب خواهیم توانست در قضاوت‌ها و انتخاب‌هایمان آگاهانه تر عمل کنیم و یاد بگیریم که هیچ خطایی بی اهمیت نیست.حال بپردازیم به خبرهای خوش و نویدهای امیدبخش.

موفقیت نیز مثل شکست و ناکا‌می ‌فرمول دارد. فرمول موفقیت به راحتی قابل اجرا است کافی است هر روز چند قاعدۀ ساده را رعایت کنید.
یک سوال ساده ولی با ارزش : چگونه ‌می‌توانیم با بهره گیری از فرمول شکست، مقدمات و اسباب ساخت فرمول موفقیت را فراهم کنیم؟ جواب این است که باید آینده نگری را زیربنای فلسفۀ شخصی خودمان قرار دهیم و از خطاهایی که منجر به شکست ما شده اند درس بگیریم.
شکست و موفقیت هر دو در سرنوشت آیندۀ ما تاثیر خواهند داشت. به این معنا که همیشه از آثار مطلوب موفقیتهای گذشته بهره مند خواهیم شد و بابت خطاهایی که باعث ناکا‌می‌ما شده اند پشیمان خواهیم شد.  اگر این حقیقت داشته باشد پس چرا خیلی از مردم به آیندۀ خود بی توجه هستند؟ جواب ساده است : آنها آنقدر درگیر لحظات جاری زندگی اشان هستند که آینده را فراموش ‌می‌کنند و به آن اهمیت نمی‌دهند. شادی‌ها و مشکلات امروز آنقدر بعضی از انسانها را جذب خود ‌می‌کند که هرگز نمی‌توانند به قدر کافی تعمق کنند و در مورد فردایشان بیندیشند.
اگر ما برنامه ای تیظیم کنیم که طبق آن هر روز فقط چند دقیقه به فرداهایمان فکر کنیم ‌می‌دانید چه خواهد شد؟ در اینصورت ما قادر خواهیم بود پیامد‌های قریب الوقوع رفتار روزانۀ خود را پیش بینی کنیم. مجهز شدن به این اطلاعات ارزشمند، موجب ‌می‌شود بتوانیم رفتار مناسب و لازم را برای تبدیل خطاهای گذشته به فرمول موفقیت برگزینیم. به عبارت دیگر، اگر یاد بگیریم که چگونه پیشاپیش عواقب رفتارهایمان را پیش بینی کنیم، خواهسم توانست تفکراتمان را تغییر دهیم، اشتباهاتمان را تکرار نکنیم و عادات صحیح را جایگزین عادات غلط گذشتۀ خود کنیم.
یکی از نکات جالب در مورد فرمول موفقیت این است که با تمرین، باور کنیم که نتیجۀ رفتارمان را بزودی خواهیم دید. اگر عادت کنیم اشتباهات روزانه امان را به تجربه ای که تکرار نخواهد شد تبدیل کنیم خیلی زود نتایج مثبت آن در زندگی ما مشهود خواهد شد. به عنوان مثال با تغییر رژیم غذایی نامناسب، علایم سلامتی خیلی زود یعنی در عرض فقط چند هفته نمودار خواهد شد. وقتی ورزش را شروع ‌می‌کنیم، خیلی سریع احساس سرزندگی و نشاط ‌می‌کنیم. وقتی شروع به کتاب خوانی ‌می‌کنیم میزان آگاهی ما خیلی سریع سیر صعودی خود را طی ‌می‌کند و با افزایش آگاهی، اعتماد به نفس ما نیز بالا ‌می‌رود. قانون یا عادت نیکویی را که با بهره گیری از خطاهای گذشته به برنامۀ روزانه امان اضافه ‌می‌کنیم ‌می‌تواند حتی از قوانین و عادات پسندیده ای که خودمان آنها را تجربه نکرده ایم نیز موثر تر باشند.
امتیاز غیر قابل انکار قوانین و عادات جدید این است که باعث ‌می‌شوند ما تفکراتمان را اصلاح کنیم. اگر از امروز شروع به خواندن  کتاب کنیم ، مجلات مختلف بخوانیم، در کلاسهای مختلف شرکت کنیم، بیشتر بشنویم و بیشتر ببینیم آنگاه امروز اولین روز زندگی جدیدی برای ما خواهد بود...زندگی ای که به آینده ای روشن تر و مطمئن تر ختم خواهد شد. اگر از امروز تلاشمان را بیشتر کنیم و در هر مسیری آگاهانه تر گام برداریم و سعی کنیم عادات غلط خود را کنار گذاشته و خطاهای فاحش خود را به تجربیاتی با ارزش تبدیل کنیم، دیگر هرگز خود را به زندگی تسلیم نمی‌کنید بلکه بلند ‌می‌شوید و زندگی خود را مدیریت ‌می‌کنید. کافی است یک بار میوۀ شیرین زندگی دلخواهتان را بچشید....امتحان کنید!
 
تهیه و ترجمه:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
متفاوت، شکوهمند و پرانرژی زندگی کنیم
بخواهید تا موفق شوید
رسم خوب اوج گرفتن
چطور عادات خوب به عادات بد تبدیل می‌شوند!?
جدیت زیاد می‌تواند منجر به تخریب موفقیت شود!