نامه شدیداللحن دفتر هاشمی به محمد خامنه ای
حجم ادعا‌ها در آن مصاحبه آنقدر گسترده بود که از پیش به نظر می‌رسید که آیت الله هاشمی هم به این ادعا‌ها پاسخ دهد و سرانجام هم وی به این مصاحبه واکنش نشان داد.
در روزهای گذشته، یکی از نشریات کشور، مصاحبه مفصلی ‌با آیت الله سید محمد خامنه‌ای انجام داد؛ مصاحبه‌ای که انصافا‌ باید گفت، در آن ادعاهای سنگینی درباره نظام سیاسی، رهبری حضرت امام خمینی (ره)، نقش آیت الله دکتر بهشتی ـ البته با صفاتی ناپسند نسبت به ایشان ـ نقش آیت الله هاشمی و البته ادعاهایی گران و غیر قابل اثبات علیه ایشان، نقش مرحوم سید احمد خمینی و مرحوم آیت الله منتظری‌‌ بیان شده بود.

 متأسفانه برخی ‌خبرگزاری‌های مدعی ارزشمداری هم، عباراتی را که مصاحبه شونده در مورد شهید بهشتی به کار برده بود، عینا در خبرگزاری‌های خود به کار بردند و برخی دیگر هم همه ادعاهای ‌اثبات‌ناشدنی در مورد آقای هاشمی رفسنجانی را استفاده کردند و تنها به حذف صفت تمامیت‌خواه ـ که سید محمد خامنه‌ای در مورد شهید بهشتی به کار برده بود ـ بسنده کرده بودند.

حجم ادعا‌ها در آن مصاحبه آنقدر گسترده بود که از پیش به نظر می‌رسید که آیت الله هاشمی هم به این ادعا‌ها پاسخ دهد و سرانجام هم وی به این مصاحبه واکنش نشان داد و البته آن ادعاهای سنگین، پاسخی تند و عتاب آلود ‌دریافت کرد.

اکنون دیگر آن مصاحبه و پاسخ آن‌ انجام شده و آنچه نمی‌باید می‌شد، شده است؛ اما اکنون سؤال از مدیران آن نشریه این است که با نبش قبر کردن حوادثی که صد‌ها شاهد زنده دارد و اتفاقا شخص رهبری انقلاب هم در جریان جزء به جزء تحولات آن سال‌ها بوده است، به دنبال چه هدفی هستند؟ چه کمکی با این ادعاپراکنی‌ها در جامعه دارند؟ ادعاهایی که نه خود آنان و نه مصاحبه شونده آنان قادر به اثبات آن نیستند و اتفاقا رهبری انقلاب، بار‌ها و بارها‌ در این مورد‌ خلاف ادعاهای آنان و مصاحبه شونده آنان، اظهاراتی را بیان کرده‌اند.

شاید اکنون مدیران آن رسانه از خوشحالی در پوست خود نگنجند که تیرشان به هدف خورده ‌و توانسته‌اند دو عالم با سابقه را رو در روی هم قرار دهند و به نوعی از آنان علیه همدیگر سخن بکشند. این خوشحالی‌ها البته زودگذر است. آنان شاید چند روزی سرمست افشاگری خود باشند و به زعم خود یکی از دشمنان خودساخته خود را که اتفاقا از ارکان‌های انقلاب اسلامی امام خمینی است، مورد هجمه قرار داده باشند، اما در میان‌مدت و دراز مدت، افراط و بد‌‌خواهی و بد‌اخلاقی آنان، دامن خود آنان را نیز خواهد گرفت.

غم انگیز‌ترین نکته در ماجرای اخیر این است، ‌نشریه‌ای که ‌چنین کاری کرده، متعلق به طیفی است که ثمره بد‌اخلاقی‌ها و پرده‌دری‌های خود را در سال‌های گذشته دید و خود عیان مشاهده کرد که نتیجه بی‌حرمتی‌های آنان، چه بلایی بر سر جامعه ایرانی آورد و چه هزینه‌ها به کشور و نظام اسلامی که تحمیل نکرد!

رسانه‌هایی که عامدا و آگاهانه و با علم به اینکه اعمالشان به نظام اسلامی آسیب می‌زند، ‌چنین کارهایی می‌‌کنند تا شاید چند صباح دیگر، باز بر بالای این بی‌اخلاقی‌ها، جامه قدرت ‌بر تن کنند، وگرنه چه دلیلی دارد که تریبونی باشند برای تخریب شهید بهشتی؟ چه لزومی دارد وی را تمامیت‌خواه بخوانند و همصدا با ادعاهای آن زمان بنی‌صدر شوند؟ آیا آنان نظر حضرت امام در مورد آیت‌الله شهید بهشتی را نمی‌دانند؟

این روز‌ها کشور برای حرکت به سمت جلو‌ به آرامش نیاز دارد. این کشور و این نظام اسلامی که ثمره خون هزاران هزار شهید گرانقدر است، این روز‌ها آنقدر تحت فشار ظالمانه‌ترین فشارهای غربی و تهدیدات تکفیری و وهابیان هست که هر حرکتی در جهت به هم زدن آرامش آنان، جز خدمت به بیگانه و بازی در زمین آنان نیست.

‌اگر بهای چند روزی قدرت، ‌تخریب و بی‌حرمتی به داشته‌ها و شهدای انقلاب اسلامی است، باید از هم‌ اکنون گفت، ‌چه بد قدرتی است آن قدرت و چه بد دولتی است، دولتی که بخواهد بر بالای این هه پلشتی‌ها‌ به قدرت برسد!


گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع: tabnak.ir

مطالب پیشنهادی:
دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا آغاز شد
نان ارزان شد!!
پلیس باید در حمایت از جامعه باشد نه سرکوب جامعه!
عامل گروگانگیری دراسترالیا ایرانی است!! + عکس
جیب بری به سبک جدید!! + عکس