احمدی نژاد: برنامه‌ای برای انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری ندارم!
احمدی‌نژاد در لابه‌لای تغییر ادبیاتش همان مواضع را هم دارد در كنار اینكه می‌گوید فراموش كرده است، مصداق از عدم فراموشی‌اش می‌آورد.
این ادبیات همیشگی‌اش نیست. اگر اسمش را از ابتدای جملات حذف كنیم حدس زدن اینكه گوینده چنین جملاتی مردی باشد كه هشت سال گذشته رییس دولت بوده است قابل باور نیست. محمود احمدی‌نژاد یا بسیار تغییر كرده یا اینكه می‌خواهد نشان بدهد كه تغییر كرده است.

شاید هم می‌خواهد وانمود كند كه مرد سال‌های پیش با آن مواضع سرسخت نیست یا آنكه واقعا دیگر به سرسختی گذشته نیست. حتی بر مواضع یك سال و نیم پیشش هم اصرار ندارد. دیگر خود و مشایی را یك روح در دو بدن نمی‌داند. زبان انتقادش نرم‌تر شده است. با این همه هنوز هم دو سال آخر ریاست‌جمهوری‌اش برایش یك خاطره تلخ است كه در كنار همه «وانمودكردن»هایش نمی‌تواند وانمود به فراموش كردن آن بكند.

تغییر ادبیات، تغییر مواضع و در پیش گرفتن سیاست‌های دو پهلو جدیدترین استراتژی محمود احمدی‌نژاد است. در كنار اینكه می‌گوید نمی‌آید اما می‌گوید كه شاید بیاید. هنوز هم معتقد است كه پایگاه مردمی‌اش بی‌شماراست. او با نمایندگان جبهه پایداری دیدار كرده و همین دیدار بهانه‌یی شده است برای بیان درددل‌هایش؛ دیدار جبهه‌یی كه در سال‌های اخیر تلاش كرده بودند بگویند نه نیروهای احمدی‌نژاد هستند و نه با آن رابطه‌یی دارند. آخرین مواضعش را شنیدند و از رابطه‌اش با مشایی پرسیدند. دعوت به رییس‌جمهور شدن دوباره‌اش كردند تا كار دولت روحانی در همان دوره چهار ساله اول به پایان برسد، همه‌چیز تمام شود و دوباره مردی كه این روزها مشغول تغییر چهره است به مسند ریاست‌جمهوری بیاید.

احمدی‌نژاد در لابه‌لای تغییر ادبیاتش همان مواضع را هم دارد در كنار اینكه می‌گوید فراموش كرده است، مصداق از عدم فراموشی‌اش می‌آورد. مردی كه در دو سال پایانی عمر دولتش بالاترین حجم منازعات با اصولگرایان را داشت می‌گوید كه در آن روزها سكوت كرده تا جبهه انقلاب خالی نشود. یك سخنرانی كامل برای یك هدف بلندمدت.

یك احمدی‌نژاد جدید با مجموعه‌یی از مواضع جدید. از توطئه جدید علیه مقام معظم رهبری صحبت می‌كند و می‌گوید اگر این توطئه شدت پیدا كند به سیاست بازمی‌گردد. مجموعه‌یی از آمدن‌ها و نیامدن‌ها با بودن‌ها و نبودن‌ها تاكتیك جدید احمدی‌نژاد است؛ تاكتیكی كه معلوم نیست با موفقیت مواجه شود یا نه؟ به رسم همیشه محمود احمدی‌نژاد ترجیح داده است كه ابتدا تحلیل كند؛ تحلیل از شرایط منطقه و جهان. او در ابتدا گفته است؛ كه اگر سیر تحولات بین‌المللی و نقشه‌های منطقه‌یی و فرامنطقه‌یی امریكا را نشناسیم نمی‌توانیم به تحلیل درستی از تحولات داخلی ایران برسیم. او یك نگاه جدید به تحولات داخلی هم دارد؛ «در هیچ دوره‌یی از سال‌های پس از انقلاب، تا این حد تحولات داخلی كشورمان متاثر از تحولات جهانی نبوده است. » نگاهی كه ظاهرا نشات گرفته از یك انتقاد نهفته در لابه‌لای صحبت‌هایش است.

كمی بعد بازهم محمود احمدی‌نژاد از همان مواضع قدیمش می‌گوید و تاكید می‌كند كه «مهم‌ترین برنامه امریكا در منطقه، طرح دو كشور برای حل دعوای صهیونیست‌ها با اعراب و تجزیه روسیه و ایران است. »

وی در ادامه افزود: «امریكایی‌ها به خوبی فهمیده‌اند كه در ایران، رهبری یك تنه در برابر برنامه‌های آنها در حال مقاومت هستند و مهم‌ترین نماد استقلال و تمامیت ارضی ایران شخص حضرت آقا است بنابراین تمام زورشان را در تخریب این محور متمركز كرده‌اند. او اما از نقشه امریكا هم خبر می‌دهد و می‌گوید كه «استراتژی امریكایی‌ها تخریب رابطه مردم با رهبری است و تاكتیك‌شان هم تبلیغ وجود فساد و ناكارآمدی در كشور است. »

او اما در ادامه به نقش ولایت در كشور اشاره كرده و می‌گوید كه «امروز حضرت آقا فقط نماد حاكمیت نظام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی نیستند بلكه مساله تمامیت ارضی و استقلال ایران هم به جایگاه رهبری پیوند خورده است بنابراین پشتیبانی از رهبری هم مساله‌یی اعتقادی و انقلابی است و هم مساله‌یی ملی و ایرانی.»

نیامدن همراه با آمدن

شاید بحث‌برانگیزترین بخش اظهارات محمود احمدی‌نژاد این بخش باشد. بخشی كه هر چند وقت یك‌بار گفته می‌شد و كمی بعد تكذیب می‌شد این‌بارهم با یك سیاست دو پهلو از سوی او مورد اشاره قرار گرفته است. جایی كه نمایندگان جبهه پایداری كه این روزها سخت مشغول تهیه لیست انتخاباتی شان هستند و هرچند وقت یك‌بار به دیدن آیت‌الله مصباح‌یزدی می‌روند از رییس دولت سابق كه این روزها از فعالیتش می‌پرسند برای آینده و او پاسخ می‌دهد كه «بنده دیگر برای فعالیت سیاسی انگیزه شخصی ندارم چون اولا تمام مراتب قدرت را در این كشور تجربه كرده‌ام و ثانیا ترجیح می‌دهم به فعالیت‌های پژوهشی و آموزشی مشغول باشم اما اگر ابعاد این توطئه‌یی كه علیه رهبری در جریان است شدت پیدا كند بر پایه شناختی كه از بنده دارید عافیت طلبی نمی‌كنم و با تمام ظرفیت‌های فردی و اجتماعی خود به صحنه می‌آیم. »

پاسخی كه نیامدن همراه با احتمال آمدن در آن نهفته است. پاسخی كه مشخص نیست بالاخره محمود احمدی‌نژادی كه از نگاه خودش همه مراتب قدرت را تجربه كرده است بالاخره قصد بازگشت به این عرصه را دارد یا نه؟ یك ناامیدی همراه با كورسوی امید به نمایندگان جبهه پایداری می‌دهد. حرف از انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦ هم به میان می‌آید.

انتخاباتی كه مجموعه همان اعضای جبهه پایداری كه تا دیروز می‌گفتند ارتباطی با احمدی‌نژاد ندارند معتقد می‌شوند كه رییس دولت سابق پایگاه مردمی خوبی دارد. خودش هم هنوز همین اعتقاد را دارد و معتقد است كه پایگاه مردمی خوبی دارد. در پاسخ به اصرارها برای آمدن به انتخابات ریاست‌جمهوری می‌گوید كه « مردم خادمان واقعی خود را می‌شناسند و به بنده هم لطف دارند. كاش در بادرود روز ۲۸ صفر بودید و شعارهای مردم را می‌شنیدید با تمام این الطاف مردمی بنده هیچ برنامه‌یی برای انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری ندارم مگر آنكه همان‌طور كه گفتم ریسك شرایط بسیار بالا باشد.»

همین جاست كه حرف از «اسفندیار رحیم مشایی» به میان می‌آید. مردی كه شده بود نقطه اصلی اختلاف نظر میان دولت سابق و اصولگرایان و هنوز هم كابوس شب‌های اصولگرایان است. از او در مورد جمله معروفش در مورد اسفندیار مشایی می‌پرسند و او می‌گوید كه «اولا از شما توقع دارم كه از مسائل فرعی عبور كنید ثانیا امروز همه می‌دانند كه آقای مهندس خودشان كناره‌گیری كرده اند»او اما برای نخستین بار در طول یك سال و نیم اخیر از علت حمایتش از اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات ریاست‌جمهوری صحبت می‌كند و می‌گوید كه «در انتخابات ۹۲ چون حضور آقای هاشمی قطعی شد و ما رای‌آورتر از مهندس مشایی برای رقابت با ایشان نداشتیم بنده با گفتن این جمله از خودم هزینه كردم تا بتوانیم انقلاب را از خطر ارتجاع دور كنیم بنابراین آن جمله مربوط به یك عرصه انتخاباتی كه به عرصه دفاع از انقلاب تبدیل شد، بود و امروز مطلقا موضوعیتی ندارد و تكرار آن، موجب تفرق میان نیروهای انقلاب می‌شود.»

او اما دیگر جمله معروفش در مورد اینكه مشایی یعنی احمدی‌نژاد را قبول ندارد و یك جمله معروف دیگر برای خودش ایجاد كرده است. می‌گوید كه «احمدی‌نژاد فقط سرباز انقلاب و رهبری و خادم مردم است و غیر از این شانی ندارد. » او هنوز هم از فشارها گلایه دارد و می‌گوید كه «جریان انقلاب اسلامی در عمر ۳۶ ساله خود هیچ‌وقت به این اندازه تحت فشار نبوده است در این شرایط شناخت اهداف انقلاب و پافشاری بر آنها در اولویت كارهای‌مان باید باشد.» وی افزود: در تشخیص دشمن هم نباید افق‌های‌مان كوچك باشد و دشمن را در سقف فلان شخصیت یا گروه سیاسی محدود كنیم ما باید مداوما به یاد خود بیاوریم كه دشمن اصلی انسان، شیطان است و نظام شیطانی امریكا اصلی‌ترین دشمن انسان امروز است.»

نگرانی از جنس جدیدهای احمدی‌نژاد

او در سخنرانی اخیرش در جمع اعضای جبهه پایداری «جدیدهای» زیادی دارد. هنوز اختلافات شدیدش با مجموعه اصولگرایان از یاد نرفته است اما می‌گوید كه دشمن همه تلاشش را می‌كند تا با اختلاف اندازی، ایجاد شك و تردید و پرداختن به موضوعات فرعی، جبهه نیروهای انقلاب را دچار تشتت كند تا به جای آنكه همه باهم یك صدا در برابر دشمن بایستیم با بزرگ كردن موضوعات فرعی، دشمن را فراموش كنیم و مقابل هم بایستیم. وی اما كمی بعدتر اظهارات جدیدتری دارد و همینجاست كه تغییر ادبیاتش بیش از اندازه به چشم می‌آید. او می‌گوید كه «باید بر آنچه تاكنون میان نیروهای انقلاب گذشته، صلوات بفرستیم، فارغ از اینكه در این اختلافات هر فرد یا گروهی چقدر قصور یا تقصیر دارد. »

اما همینجاست كه رییس دولت سابق از یك خاطره قدیمی یاد می‌كند. در لابه‌لای توصیه‌هایش برای كنار گذاشتن اختلافات اضافه می‌كند كه «در هشت سال دولت به خصوص در دوسال آخر، برخی دوستان به بنده و همكارانم جفا كردند اما از همه آنها گذشتم تا جبهه انقلاب از اختلاف خالی شود. اگر موضوعات اختلافی میان نیروهای انقلاب را بررسی كنید می‌بینید كه جنس همه این اختلافات از جنس اولویت دادن به مسائل فرعی و بزرگ كردن آنها است.»

او اما گلایه هم دارد. از اینكه متهم به ضدیت با رهبری شده است انتقاد كرده و می‌گوید كه «چرا یك‌بار با خود نگفتید كه احمدی‌نژاد و ضدیت با رهبری؟ احمدی‌نژاد و ضدیت با ولایت فقیه؟من كتاب ولایت فقیه را نخستین بار سال ۱۳۵۰ خواندم و با همین آقای مهندس ثمره سال ۵۵ به دانشجویان علم و صنعت ولایت فقیه تدریس می‌كردیم.»

وی افزود: «رابطه بنده با حضرت آقا زمانی شكل گرفت كه نتوانستم در برابر مظلومیت ایشان در دوره ریاست‌جمهوری‌شان ساكت باشم و در همان دهه ۶۰ هم انجمن اسلامی علم و صنعت و هم گروه ٧٢ تن را به مركز حمایت از ایشان تبدیل كردیم.»

كمی بعدتر ادبیات جدیدش را با یك نگاه جدیدتر هم نشان می‌دهد و می‌گوید كه «با این وصف آیا اصلا ضدیت با ولایت فقیه و رهبری به شكل و شمایل بنده و همكارانم می‌خورد كه هنوز عده‌یی چماق ضدولایت فقیه را علیه بنده بالا نگه داشته اند؟ اگر حمایت‌های رهبری نبود باندهای قدرت و ثروت هیچ‌وقت نمی‌گذاشتند یك آدم مثل بنده در این كشور رییس‌جمهور شود و همان سال ۸۴ نسخه ما را می‌پیچیدند و دولت‌مان را سر شش‌ماه ساقط می‌كردند همان‌طور كه قولش را هم به شیوخ عربی داده بودند. بنده و همه همكارانم مدیون رهبری هستیم، اگر ایستادگی ایشان در برابر فتنه ۸۸ و پشتیبانی از آرای مردم در نمازجمعه ۲۹ خرداد نبود، هرگز دولت دهم شكل نمی‌گرفت.»

وی در ادامه تاكید كرد كه بنده واقعا اعتقاد دارم كه دولت نهم و دهم ثمره پایمردی رهبری بر اصول انقلاب و مقاومت ایشان در برابر دشمن بود بنابراین جز سربازی رهبری و ولی فقیه، شان دیگری برای خود و همكارانم قایل نیستم. مساله ما فقط و فقط باید صیانت از انقلاب اسلامی و استقلال و تمامیت ارضی ایران و دفاع از حقوق مردم باشد و اگر در دعواهای سیاسی با آدم‌های كوچك گرفتار بشویم قطعا خسر الدنیا والاخره خواهیم شد.»

احمدی‌نژاد در پایان این دیدار در پاسخ به سوال یكی از حاضرین كه با اشاره به پایگاه رای خوب ایشان، از انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ سوال كرد، گفت: مردم خادمان واقعی خود را می‌شناسند و به بنده هم لطف دارند. كاش در بادرود روز ۲۸ صفر بودید و شعارهای مردم را می‌شنیدید، با تمام این الطاف مردمی بنده هیچ برنامه‌یی برای انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری ندارم مگر آنكه همان‌طور كه گفتم ریسك شرایط بسیار بالا باشد.
 


گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع: روزنامه اعتماد

مطالب پیشنهادی:
نامه سلیمی نمین به سید محمد خامنه ای در مورد اظهارات اخیرشان درباره هاشمی رفسنجانی
بیشترین و کمترین پول ایرانیها در کجا خرج می شود؟ + عکس
مراقب نمک های تقلبی در بازار باشید!
آرزوی جالب جان کری در سال جدید میلادی
پاسخ رفتگر محله دکتر عارف به یک نامه!