۶ پرسش درباره ٧ ماه تمدید مذاکرات
سال های اخیر به دلیل توهم ایران هراسی در عرصه بین المللی و برخی اقدامات در سیاست خارجی پیشین، اساسا یک مفاهمه مشترک عینی بر سر پرونده هسته ای وجود نداشت.
سیدمحمد اسلامی نوشت: آیا آقای ظریف در تمدید برنامه اقدام مشترک ژنو اشتباه کرده است؟ ممکن است هریک از ما قضاوت متفاوتی درباره آن داشته باشیم. اما فارغ از اینکه چه پاسخی به این سوال داده ایم، مهم تر این است که چگونه به این سوال پاسخ داده باشیم. به نظر می رسد برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا به چند پرسش اولیه بپردازیم.

١. پرونده هسته ای در یک سال گذشته چه مسیری را طی کرده است؟

سال گذشته در چنین روزهایی ایران و ٦ کشور دیگر توافق کردند تا تلاشی مشترک را برای رسیدن به یک چارچوب مشخص و عینی آغاز کنند که به رفع تنش ساختگی بین ایران و دیگران منجر شود. توافق نامه ژنو را باید نوعی قرارداد آتش بس موقت بین ایران و مخالفانش دانست. بنابراین مهم است بدانیم که در پایان برنامه اقدام مشترک ژنو اساسا قرار نبوده است که پرونده سیاسی شده ایران به طور کامل حل و فصل شود. بلکه قرار بوده است برای حداکثر یک سال آتش بس اعلام کنند و به دیپلماسی و مذاکره فرصت دهند که احتمال دستیابی به صلح سیاسی در این زمینه را بیازماید. ٢ روز پیش مذاکره کنندگان ایرانی و طرف های مقابلشان در برابر این ٢ راهی بودند که اعلام کنند راهی سیاسی برای حل این بحران وجود دارد یا اینکه نمی توانند یا نمی خواهند که این گره را به جای دهان، با دست باز کنند. پاسخ آن ها این بود که آتش بس فعلا برقرار بماند. آیا مذاکره کنندگان ایرانی از ابتدا برای اعلام تمدید آتش بس به وین رفته بودند؟ براساس اطلاعات دریافتی به نظر می رسد که به هیچ وجه این چنین نیست. تیم مذاکره کننده ایرانی به همان اندازه برای اعلام شکست آماده بود که برای اعلام توافق آماده بود. چه توافقی؟ توافق بر سر یک راه حل منطقی به گونه ای که رسیدن به نتیجه نهایی را تضمین کند. بنابراین مهم است یادآوری کنیم که از ابتدا نیز قرار نبود در وین یک آتش بس کامل اعلام شود.

٢. قرار است در زمان بندی جدید درباره چه موضوعاتی گفت و گو شود؟

واقعیت این است که سال های اخیر به دلیل توهم ایران هراسی در عرصه بین المللی و برخی اقدامات در سیاست خارجی پیشین، اساسا یک مفاهمه مشترک عینی بر سر پرونده هسته ای وجود نداشت. اما در یک سال گذشته ایران و ٦ کشور مورد مذاکره درک کرده اند که چه بخشی از گفته های پیشینشان صرفا اعلام مواضع دیپلماتیک و کدام بخش اعلام سیاست های قطعی است. اکنون دیگر از مرحله ناز و کرشمه های دیپلماتیک گذشته ایم. واقعیت این است که در آذر ماه جاری ٢ طرف مذاکره، ایران و ٦ کشور، می توانستند مذاکرات را پایان یافته اعلام کنند. در این شرایط قطعا ایران تصمیم های از پیش اتخاذ شده را اجرایی می کرد. اما برداشت همه جانبه این بود که صورت مسئله بعد از یک سال دقیق، جزئی و صریح روشن شده است و اکنون سطح مذاکرات از اعلام مواضع صرف به تلاش های چند جانبه برای دستیابی به فرمول های مشخص رسیده است.

٣. آیا کسی از محتوای مذاکرات و جزئیات آن خبر دارد؟

با همه این ها آیا کسی می داند که جزئیات مذاکرات چه بوده و یا قرار است از این به بعد چه باشد؟ خیر. به جز سران کشورها و مذاکره کنندگان ارشد (آن هم نه مذاکره کنندگان همه ٧ کشور) هیچ کسی چه در ایران و چه در کشورهای مقابل چیزی بیش از عناوین کلی موضوع مذاکرات شامل ١) موضوع غنی سازی اورانیوم و سطح آن، ٢) موضوع بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی و قواعد آن و ٣) موضوع لغو تحریم های غربی و جدول زمان بندی آن نمی داند. این را برای آن هایی گفتیم که منتظر گزارش های نیویورک تایمز و المانیتور و مانند این ها هستند. این را برای آن ها می گوییم که در ماه های گذشته پی در پی مدعی می شدند که دولت دکتر روحانی و تیم مذاکره کننده توافق پشت پرده ای را انجام داده اند و منتظر مهیاشدن شرایط برای اعلام آن هستند. البته باید بی پرده بگوییم که ضمن اعتماد به تمامی اعضای تیم مذاکره کننده، هیچ کسی نمی تواند خود را از اشتباه مصون بداند. مذاکره کنندگان ما هم معصوم نیستند. اما انتقاد مغرضانه را نباید با انتقاد منصفانه و فنی و حساب شده اشتباه کنیم.

۴. آیا ما در مذاکرات به کشورهای 1+5 به ویژه آمریکا اعتماد داریم؟

با این حال اگرچه کسی از جزئیات مذاکرات مطلع نیست، اما می توان اصول کلی حاکم بر فضای مذاکره را مرور کرد. هیچ کس اکنون در هیچ کشوری و درباره هیچ موضوعی مذاکره را بر مبنای اعتماد انجام نمی دهد. بدیهی است که مبنای جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات با ٦ کشور اعتماد نیست و نبوده است. همه ما می دانیم که دیپلمات های غربی، روس و چینی برای منافع ملی خودشان در مذاکرات حاضر شده اند. با این حال تلاش دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران این است که براساس محاسبات سیاسی و فنی دقیق، منطق و راه حلی را برگزینند که بتواند به یک بازی برد-برد تبدیل شود. آیا رسیدن به این راه حل شدنی است؟ کسی نمی داند. باید منتظر آینده ماند. آیا ٦ کشور حداقل های اعتماد را دارند؟ یکی از هدف های اصلی این مذاکرات دقیقا پاسخ به این پرسش است.

۵. آیااحتمال عدم توافق در مذاکرات در پایان ٧ ماه آینده وجود ندارد؟

ابتدا باید توجه کنیم که مفهومی تحت عنوان "شکست" در مذاکرات حداقل برای جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. ما در مذاکرات یابه نتیجه مطلوب مان می رسیم، یا این که اثبات می کنیم مانع دستیابی به توافق طرف مقابل بوده است. با این وجود، احتمال عدم توافق در تمام حدود یک هفته مذاکره اخیر، بلکه تمام سال گذشته وجود داشته و از این پس هم وجود خواهد داشت. بنابراین باید رک و صریح خودمان را برای عدم توافق آماده کنیم.

۶. آیا مذاکره به تنهایی می تواند متضمن منافع ملی باشد؟

با در نظر گرفتن این نکات باید همه بدانیم که مذاکرات اگرچه ممکن است مفید باشد، اما به تنهایی نمی تواند مشکلات کشور را حل کند. بسیاری از مشکلات کنونی نه به خاطر پرونده سیاسی هسته ای، بلکه به خاطر ضعف های ساختاری در مدیریت کشور و جامعه خودمان است. این روزها اجلاس اپک نیز در وین برگزار می شود. در این نشست احتمال ارزان تر شدن قیمت نفت جدی است. مخرب تر از تحریم ها و دشوار تر از مذاکرات هسته ای، اقتصاد وابسته به نفت کشور است. همزمان نبود شفافیت در اقتصاد کشور، رونق را از بین برده است. باید به همان اندازه که نگران پرونده هسته ای هستیم، برای اقتصاد آلوده به رانت مان نگران باشیم. قطعا اگر همزمان به مولفه های اساسی قدرت کشورمان مانند افزایش سرمایه اجتماعی و وفاق ملی بپردازیم، مذاکره کنندگان نیز با توان بیشتری می توانند برای تحقق حقوق کشور چانه زنی کنند. دولت نباید و نمی تواند اقتصاد کشور را به مذاکرات هسته ای گره بزند.



گردآوری : گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع: روزنامه خراسان

مطالب پیشنهادی :
تصمیم اتحادیه اروپا درباره تحریم‌ های ایران
همه‌ جانشینان احتمالی وزیر دفاع آمریکا
ماجرای لیست محرمانه کالاهای آسیب‌رسان چیست؟
حسن روحانی و عکس معنی دار اینستاگرام
امدادخودروها ساماندهی می‌شوند