آقایان علما روضه می خواندند و می خندیدند!
در مطلبی به قلم میثم مهدوی با عنوان (قصدخدمت به دین است) : این روز‎ها خاطرات زیادی از مرحوم مهدوی کنی نقل می‎شود، اما برخی از آن‎ها را با ادبیات خود ایشان خواندن، طعم دیگری دارد
آیت‎الله طالقانی را هم به کمیته مشترک آورده بودند، تا آن وقت قبا و عبا را از ایشان نمی‎گرفتند، ایشان را اکرام می‎کردند. به‎عنوان روحانی پیر مرد و سابقه دار. ولی این دفعه گفته بودند: حاج آقا! لباست را در بیاور و لباس زندان را بپوش. ایشان صدا می‎زد: رسولی کجاست؟ رسولی بازجویی بود که ظاهرا قدری آرام‎تر بود. آن‎ها دو تیپ بودند: باز‎ها و کبوترها. یک عده‎شان می‎زدند و دعوا می‎کردند و بعد عده دیگری می‎آمدند و دلداری می‎دادند و می‎گفتند بیا و حرف‌هایت را بگو.

این شگردشان بود. رسولی از آن‎هایی بود که کمتر شکنجه می‎داد. آقای طالقانی می‎گفت که رسولی کجاست و من از این لباس‎‎های زندان نمی‎پوشم. این لباس‎ها کثیف و تنگ است. این حرف‎ها را مکرر گفته بودند تا بالاخره رسولی آمد.

گفتند لباس‎‎های این آقا را به خودشان بدهید و آقایان را دوباره بعد از یکی دو روز آوردند به همان بهداری اوین و در آنجا آقای انواری که خیلی خوشمزه بوده و هستند، روضه این جریان را به عربی خواندند. می‎گفتند: و قال الاسیر این الرسولی؟ بعد می‎گفتند: و قال الملعون ـ رسولی را می‎گفت ـ انا رسولی. شاید ۲۵ دقیقه همین‎طور روضه خواند. من الان یادم رفته است ولی روضه خیلی زیبا و خوشمزه‎ای بود. ما هم گوش می‎دادیم و می‎خندیدیم.

غافل از اینکه دستگاه تلویزیون مداربسته آنجا، همه را ضبط می‎کند. آن‎ها برایشان خیلی جالب بود که آقایان علما در اینجا روضه می‎خوانند و می‎خندند. بعد‎ها می‎گفتند که این خودش برای ما شده بود تفریح! ما گاهی فیلم و تلویزیون را باز می‎کردیم و گوش می‎دادیم. یعنی حرف‎‎هایی که می‎زدیم بعدا می‎دیدیم همه منعکس می‎شود.



گردآوری : گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع: afkarnews.ir

مطالب پیشنهادی :
حکم برهنه‌شدن در عزاداری ها چیست ؟
یک بابک زنجانی دیگر رو شد
فروش قسطی آپارتمان در منطقه 22+ جدول
بازداشت فرد مشکوک در اصفهان + عکس
ویتامین D به مدارس دخترانه راه پیدا کرد