تهران – خبرگزاری ایسکانیوز : حکم قصاص چشمان خواستگار جنایتکاری که دختر دانشجو را با اسید سوزاند امروز در دیوان عالی کشور تائید شد.
به گزارش روز دوشنبه خبرنگار گروه حوادث ایسکانیوز : فریادهای دختر 27 ساله ای به نام «آمنه» غروب سه شنبه - 13آبان 1383- برابر با نوزدهمین روز ماه مبارک رمضان ، در کنار بوستان «رسالت» تهران ، لرزه بر جان مردم انداخت.
همان موقع شاهدان ، تلاش زیادی کردند تا پسر موتور سوار را هنگام فرار بگیرند اما او با سرعت گریخت.
سپس بدن نیمه جان «آمنه» در حضور افسران کلانترى ۱۲۰ سیدخندان به بیمارستان سوانح و سوختگی «شهید مطهری» برده شد و تحت درمان قرار گرفت.
تحقیق پلیس نشان می داد «آمنه» زمانى که از دانشگاه به خانه بر مى گشت، با اسیدپاشی خواستگارش رو به رو شد.
دختر نگون بخت به ماموران گفت:من و «مجید» در یک دانشکده تحصیل می کردیم. او دانشجوی الکترونیک بود و دو بار از من خواستگارى کرد که جواب رد شنید.به همین خاطر کینه به دل گرفت و با اسید، دست به جنایت زد.
خواهر «آمنه» نیز اظهار داشت : «مجید»چندین بار تلفنی از خواهرم خواستگارى کرد اما خانواده ام و خود «آمنه» با این وصلت مخالف بودند.آن پسر هم مدام تهدید مى کرد که اگر به خواسته اش نرسد ، به صورت خواهرم اسید می پاشد.
چندی بعد دختر نگون بخت در مرکز چشم پزشکی «لبافی نزاد» جراحی شد.با این وجود، چشم چپ وی نابینا شد و بیشتر بینانیی چشم راست خود را هم از دست داد.
در آن میان ، تلاش کارآگاهان به نتیجه رسید و «مجید» ردیابی و دستگیر شد.پسر جنایتکار در بازجویی ها جرمش را گردن گرفت و «آمنه» با کمک هشت هزار یورویی دولت وقت برای جراحی به «بارسلونا» اسپانیا فرستاده شد.
17 بار جراحی پلاستیک صورت و چشم نیز شادی را به «آمنه» برنگرداند و وی در حسرت دیدن روی خوش زندگی ، سوخت.هفتم مرداد امسال «مجید» بار دیگر در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران از سوی بازپرس «قیصری» بازجویی شد.
«آمنه» نیز با نشان دادن تصویر چهره اش پیش از اسیدپاشی گفت: من خواهان قصاص این جانی هستم.نمی خواهم او را دار بزنید ؛ چون به راحتی می میرد.باید با پاشیدن اسید روی صورتش تقاص زندگی مرا بگیرید تا لحظاتی را که من گذراندم تجربه کند.
بازپرس «قیصری» از مجید پرسید : حرفی داری؟
مجرم که پشیمانی در چهره اش موج می زد جواب داد : خیال می کردم با این کار ، همکلاسی و عشق قدیمی ام مال من می شود و حالا فقط می توانم بگویم خیلی متاسفم.گزارش ایسکانیوز می افزاید، به دنبال این اعتراف ها ، کیفرخواست جنایتکار عاشق پیشه در دادسرای جنایی پایتخت صادر و به شعبه 71دادگاه کیفری استان فرستاده شد.
در نشست رسیدگی به این پرونده که ششم آذر 1387 به ریاست قاضی «نورا... عزیز محمدی» و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا «شادابی» به عنوان نماینده دادستان ، کیفرخواست را خواند و درخواست مجازات کرد.
همچنین «آمنه» با اشاره به «مجید» گفت : این مرد عاطفه ندارد.مادرش برای خواستکاری به خانه ما آمد اما چون هیچ شناختی از او نداشتم پاسخ منفی دادم. «مجید» را چند بار در دانشگاه دیده بودم.بعد از صحبت های تلفنی ، جواب منفی دادم اما مدام تهدیدم می کرد که اگر با او ازدواج نکنم زندگی ام را سیاه می کند.آخر سر هم نقشه اش را عملی کرد.
نوبت دفاع به جانی که رسید جرم را گردن گرفت :«آمنه خودش به من ابراز علاقه کرد و خواست تا به خواستگاری اش بروم اما ناگهان تنفر در قلبش رخنه کرد.»
*قاضی : چرا متنفر شد؟
*مجید: چند نفر از همکلاسانش پشت سرم حرف های نامربوط زده بودند.
*قاضی : از کجا فهمیده بودی به تو علاقه مند است؟
*مجید: از نگاهش از حرف زدنش، او وقتی با من حرف می زد تپش قلب داشت.
*قاضی : چرا به او اسید پاشیدی؟
مجید : عاشق شده بودم و می خواستم هر طور که شده زن من شود اما به دروغ گفت که ازدواج کرده و به همین خاطر روانی شدم.
*قاضی : حاضری با او ازدواج کنی؟
*مجید : بله حاضرم.من هنوز هم او را دوست دارم.
*قاضی : آمنه برای سوختگی صورتش دیه خواسته ، می توانی بپردازی؟
*مجید : حاضرم اما پولی ندارم.
در آن هنگام «آمنه» برخاست و گفت : اگر مرده بودم خانواده ام چند ماه عزادار بودند اما حالا ذره ذره جلوی چشمان پدر و مادرم عذاب می کشم و آنها هم با من می سوزند.این مرد باید قصاص شود تا گوشه ای از رنج های من و خانواده ام را بفهمد.
مادر «آمنه» نیز لباس های سوخته و پاره ای را نشان داد که روز جنایت بر تن دخترش بود.
در پایان این نشست ، هیئت قضایی در حالی وارد شور شد که حاضران از جمله برخی خبرنگاران و عکاسان ، اشک می ریختند.
«مجید» به پرداخت «دیه» و قصاص هر دو چشم (کور شدن) محکوم شد و امروز این رای کم نظیر به تائید شعبه 33 دیوان عالی کشور رسید.