دولت، همانگونه که تا دورافتاده ترین جاها ، مأمور مالیات دارد ، باید در قبال تفریح مردم هم پاسخگو باشد ولی دریغ که چنان سناریویی را اجرا کرده اند که مردم به جای مطالبات انسانی شان ، حداکثر دیالوگ شان با دولت این شده که یارانه را کی می ریزند...

 

 

عصر ایران:حادثه اخیر شهر خرمدره که در آن 3 کودک معصوم کشته و 7 تن دیگر زخمی شدند ، اتفاقی دلخراش بود که در حاشیه برنامه پربیننده یک مجری تلویزیونی بسیاری از خانواده ها را داغدار کرد.

علت یابی این حادثه دلخراش و مجازات مسئولانی که در اثر قصور و سوء مدیریت آنها  3 کودک معصوم قربانی شده و خانواده های بسیاری داغدار شده اند می تواند در عدم تکرار چنین حوادث دلخراشی در آینده موثر باشد.

هر چند که مسئولان محلی در خرمدره با سلب مسئولیت از خود اعلام کرده اند که با آنها برای اجرای این برنامه هماهنگی نشده(!) اما منطق طبیعی برای پیشامد چنین حوادثی در شهر کوچکی چون خرمدره حکم می کند که در گام نخست و متهم ردیف اول این رخداد تاسف برانگیز مسئولان شهری و مقامات محلی خرمدره هستند.
اینکه برنامه ای با چنین سطح از محبوبیت و این حجم از فروش بلیت در یک شهر کوچک چگونه می تواند بدون اطلاع یا هماهنگی با مسئولان مربوطه شهری و محلی برگزار شود ، محل تردید است و به نظر می رسد مسئولان محلی برای فرافکنی و سلب مسئولیت از خود چنین ادعایی را مطرح می کنند.

رسم معمول چنین است که برای برگزاری برنامه های اینچنینی باید از فرمانداری ، شورای تامین ، اداره فرهنگ و ارشاد ، پلیس و ... مجوزهای لازم را اخذ نمود و طبیعتا یکی از دلایل اینکه برگزاری این گونه برنامه ها منوط به کسب مجوز از دستگاه های مربوطه شده است ، کسب اطمینان از این مساله است که امنیت چنین برنامه ای تامین باشد و جایگاهی  متناسب با حجم و سطح میهمانان برنامه برای آن در نظر گرفته شود.
این که مسوولان محلی گفته اند با ما هماهنگی نشده و خبر نداشتیم و ... ، خود عذر بدتر از گناه است که در واقع معنایش این است که در حوزه استحفاظی آنها برنامه ای به وسعت تبلیغی تمام شهر برگزار شده و هزاران نفر هم از آن مطلع شده اند و بلیت خریده اند ولی مسوولان از آن خبردار نشده اند و لذا بی تقصیرند!

خبرهای رسیده حاکی از دستگیری عوامل این برنامه است که البته امری طبیعی است و افرادی که بیش از حد ظرفیت سالن بلیت فروخته و زمینه ساز فاجعه بوده اند باید هم جوابگوی اقداماتشان باشند ولی برخورد با ماجرا در حد دستگیری عوامل این برنامه نمی تواند دردی را  دوا کند.
متاسفانه رسم معمول در کشورما چنین است که همواره افراد و مسئولانی که بیشترین اختیارات را دارند کم ترین مسئولیت ها متوجه آنهاست و در هنگام پیشامد چنین حوادثی همواره مسئولیت ها متوجه ضعیف ترین حلقه ها است و مسئولان رده بالاتر ایمن از هر گونه تعقیب قضایی با فرافکنی های معمول در جایگاه خود باقی می مانند.
تجربه حوادث مشابه در گذشته نیز چنین مدعایی را ثابت می کند و هنوز برخی پرونده های این چنینی بدون اینکه محکمه ای مورد تایید وجدان عمومی در مورد آنها برگزار شود از نظر افکار عمومی مفتوح هستند (یادآوری می شود که در جریان حادثه کوی دانشگاه در نهایت چند سرباز به جرم سرقت ریش تراش محکوم شدند!)

این در حالی است که در بسیاری دیگر از کشورها (حتی کشورهای در حال توسعه مشابه خودمان) در صورت وقوع چنین پیشامدهایی همواره عالی رتبه ترین مسئولی که حادثه یا قصور در حوزه مسئولیت او رخ داده در گام نخست از مردم عذرخواهی می کند و اگر حادثه روی داده ابعاد گسترده تر و فاجعه آمیز تری داشته باشد بلافاصله با استعفا از مقام خود کناره گیری می کند تا دستگاه قضایی برای بررسی و محاکمه عوامل آن حادثه بدون در نظر گرفتن پست سیاسی یا جایگاه آن مسئول مستعفی در نهایت انصاف و عدالت وارد عمل شود.

باید در نظر داشت که تا شرایط کشور ما نیز همچون بسیاری دیگر از کشورها نشود و سطح پاسخگویی در مورد چنین حوادثی به عالی ترین مقامات مسئول نرسد انتظار رسیدگی عادلانه به پرونده های این چنینی و نیز عدم تکرار حوادث مشابه در آینده انتظاری خام و بیهوده است.

در مورد حادثه خرمدره نیز ظاهرا و بنا به اعلام مسئولان (تا کنون) مسئول باشگاه و مدیر برنامه خاله شادونه و نیز مجری این برنامه  تلویزیونی دستگیر شده و خبرنگارانی که تلاش کرده اند با تلفن همراه مسئولان محلی تماس برقرار کنند ، با گوشی خاموش این مسئولان مواجه شده اند و این بدان معنا است که تجربه پیشامده در حوادث مشابه گذشته این بار نیز در حال تکرار است و باید همچنان انتظار پیشامد حوادث مشابه و دلخراش را در آینده نیز داشته باشیم ، چون ظاهرا در این کشور مسئولیت پذیری نسبتی معکوس با اختیارات دارد و هر مسئولی که اختیارات و دایره قدرت بیشتری داشته باشد ایمن تر از تعیقب و کیفر است.

موضوع دیگری که در این باره می توان مختصراً بدان پرداخت ، فقدان برنامه های شاد و تفریحات مستمر برای مردم است. این خلأ به ویژه در شهرستان ها بسیار مشهود و ملموس است و نه تنها کودکان و نوجوانان ، بلکه جوانان و بزرگسالان نیز عمدتاً از وجود برنامه ها و مراکز تفریحی محروم اند و این می شود که وقتی بعد از مدت ها ، پای یک برنامه مفرح به شهری باز می شود، مردم سر از پا نمی شناسند و فرصت کوتاه و گذرای پیش آمده را مغتنم می شمارند و گاه می شود آنچه نباید بشود.

دولت، همانگونه که تا دورافتاده ترین جاها ، مأمور مالیات دارد ، باید در قبال تفریح مردم هم پاسخگو باشد ولی دریغ که چنان سناریویی را اجرا کرده اند که مردم به جای مطالبات انسانی شان ، حداکثر دیالوگ شان با دولت این شده که یارانه را کی می ریزند و بنزین 1000 تومان می شود یا 1200 تومان و ...؟!

 

 
 
 
گردآوری:گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:asriran.com

 
 
مطالب داغ سایر بخشها:
تایید رسمی تخلف دیپلمات ایرانی در استخر مختلط!
دستگیری ۴۵ دختر و پسر در تور تفریحی مختلط
شايعه‌ای که حنا را در مشهد ناياب کرد: نوزاد چند روزه سخن می‌گوید!
احمدی نژاد با چهره ای متفاوت/عکس
ازدواجی که جانباز 60 ساله را جوان کرد+عکس