گپ و گفتی با دو دختر فروشنده متفاوت

کمی من من کرد اما از نگاه منتظر من نتوانست فرار کند "خوبه همه خوششون می آید آنهایی که اروپا رفته اند و آنجا را دیده اند استقبال می کنند و ما را تشویق هم می کنند که کار بسیار خوبیه همین که می آیید و محصولتان را معرفی می کنید و مردم را آشنا می کنید اما آدمهای سطح پایین بعد از دیدن ما می گویند دو تا دختر بدبخت ایستاده بودند آنجا و جلوی مردم را می گرفتند تا مردم ازشون بخرند."

برنا/ مرضیه بابایی-"سلام خانم خسته نباشید تشریف می آورید ، ذرت کره ای... ؛ شما از این محصول ما استفاده کردید؟ کافیه این بسته را بگذارید داخل ماکروفر چند دقیقه زمان می بره تا آماده شود. اگر ماکروفر ندارید می توانید بریزید داخل قابلمه و درش را بگذارید ظرف 2 دقیقه آماده می شود. بفرمایید تست کنید."

دو دختر جوان مقابل سوپر مارکتی که سر راه مسیر هر روزه ام بود ایستاده بودند و جملات بالا را به هر کسی که از مقابلشان می گذشت می گفتند.با تعجب نگاهشان کردم پرسیدم مصاحبه می کنید اول ممانعت کردند اما زمانی که یک بسته پاپ کورن خریدم کمی نرمش نشان دادند تا سوالاتم را بپرسم.

"زهره رفعتی" 21 ساله دانشجوی رشته حقوق و مجرد ؛ می گفت دو سال در باشگاه خبرنگاران جوان به عنوان خبرنگار فعالیت می کرده اما به دلیل کم بودن میزان حقوق و بیمه نبودن از آنجا بیرون آمده. با تاسف می گفت: "تمام حقوقم صرف هزینه ایاب و ذهابم می شد." البته زهره در کنار این کار آموزش خط پهلوی نیز می داد. به گفته زهره، فارغ التحصیلان فوق دکترای زبان و ادبیات فارسی نیاز دارند که این خط را یاد بگیرند. این خط اصلی ایرانیان در زمان ساسانیان است که زهره از استاد جنیدی یاد گرفته بود و بابت تدریس ساعتی 10 هزار تومان مزد دریافت می کرد...

دیگری "معصومه خانی" هم لیسانس داشت مجرد بود او هم 4سال بود که بازیاریابی می کرد.

زهره برای پاسخ دادن به سوالاتم خود را مشتاق تر نشان می داد بر خلاف معصومه که بیشتر سرگرم جذب مشتری و معرفی محصول بود.زهره در جواب سوالم که چه مدت است به این کار اشتغال داری گفت" از اول اردیبهشت این محصول را تبلیغ می کنیم سه روز دریک جا هستیم و بعد به صورت چرخشی در مناطق مختلف جابجا می شویم."

خواستم بیشتر توضیح بدهد گفت : "ما سه روز مقابل سوپر مارکتی که از کارخانه خرید نموده است محصول را معرفی می کنیم و به مردم می گوییم که از کجا می توانند تهیه کنند یعنی ما فقط محصول را معرفی و اشانتیون را تقدیم می کنیم در حقیقت بودن ما در اینجا خدماتی است که شرکت رایگان به خریداران عمده محصولات خود می دهد تا فروش محصول بالا رود ."

درباره میزان حقوق دریافتی خود نیز با علاقه و احساس رضایتمندی می گوید: باپورسانت فروش محصولات حدود 300 هزار تومان می شود یعنی پایه حقوق 270 هزار تومان و البته وعده داده اند که اول خرداد ما را بیمه کنند.این میزان در آمد در قبال 6 ساعت کاری از دو و نیم بعد از ظهر که باید در شرکت حضور داشته باشیم شروع شده تا ساعت 5/8 شب ادامه خواهد داشت.

در جواب این سوال که نظر خانواده های شما در باره این شغل چگونه است و آیا این شغل را ادامه می دهید یا به صورت موقت به آن نگاه می کنید بدون هیچ تاملی می گوید: خانواده من با این شغل مشکلی ندارند. اما به عنوان شغل موقت به آن نگاه می کنم و دنبال کار نیز می گردم.

بدون سوال خودش به سوالات در ذهن من پاسخ می داد انگار می دانست که قصد دارم چه بپرسم و ادامه داد "اولین باری که این کار به من پیشنهاد شد برای تهیه گزارش خبری به نمایشگاه محصولات آرایشی رفته بودم به کسی که خمیردندان ... تبلیغ می کرد گفتم دنبال کار می گردم آنها نیز پذیرفتند. از سن 18 سالگی شروع به کار کردم پاپ کورن اولین کارم نیست بلکه طی این دوسال بیشتر محصولات خارجی "سمپل" می کردم"

هم زمان با گفتگوی ما صدای معصومه را می شنیدم که در حال فروش محصول و معرفی بود کارش را خوب می دانست کمی نگاهش کردم می دانست که می خواهم از او هم سوالاتی بپرسم اما آنقدر وجدان کاری داشت که ترجیح می داد کارش را انجام دهد. از زهره در باره انتخابات پرسیدم گفت "من رای می دهم اما خواهشی که از رییس جمهور دارم به جوان ها بیشتر برسد و مشکلات جوانان را در راس کارهای خود قراردهد. کسی که دانشجوی این کشور هست نباید اینجا بایستد و سمپل کند این کار بدرد کسی می خورد که دیپلمه باشد چرا نباید هرکس در جایگاه خودش قراربگیرد."

معصومه هیچ نظری در مورد انتخابات نداشت و مدام به زهره هم تلنگر می زد او را از موضوعات سیاسی باز می داشت که این کارها به ما ربطی ندارد بیا سر کارت که از او پرسیدم عکس العمل مردم در مورد شما چطور است؟

کمی من من کرد اما از نگاه منتظر من نتوانست فرار کند "خوبه همه خوششون می آید آنهایی که اروپا رفته اند و آنجا را دیده اند استقبال می کنند و ما را تشویق هم می کنند که کار بسیار خوبیه همین که می آیید و محصولتان را معرفی می کنید و مردم را آشنا می کنید اما آدمهای سطح پایین بعد از دیدن ما می گویند دو تا دختر بدبخت ایستاده بودند آنجا و جلوی مردم را می گرفتند تا مردم ازشون بخرند."

بلافاصله پرسیدم خودتون چه فکر می کنید کارتون شیکه یا.......؟ " اگر شیک می دونستم که قایم نمی شدم این پشت که یک وقت فامیلی و دوست و آشنایی من را نبیند عارم می آید کسی مرا ببیند ، می دونید کار سمپل در ایران بد جا افتاده اما در خارج از کشور به این کار افتخار می کنند و معتقدند که کارشان کلاس دارد اینگونه تبلیغات را پیشرفته می دانند اما در ایران وقتی ما می گوییم کمی تست کنید فکر می کنند ما داریم شوخی می کنیم. دوستی از انگلیس به ما گفت که در آنجا زیباترین دختر و پسرها را برای این کار استفاده می کنند اما اینجا ما که اصلا زیبا نیستیم احتمالا زشت ترین ها را انتخاب می کنند."

معصومه هم که انگار چانه اش گرم شده بود ادامه داد "بیشتر برند خارجی معرفی کرده ام چون محصولات خارجی مزایای بیشتری دارد مثلا پول صبحانه و ناهار و آژانس ایاب و ذهاب داشتیم. "

تا بحال کسی تقاضای دریافت مجانی یا اشانتیون محصول از شما کرده است؟ "بله خیلی پیش می آید. گاهی شده که ظرفهای تست را تا آخر خورده و رفته اند و ما فقط نگاهشان کردیم ومعمولا منتظر می مانیم تا بخورند و تمام کنند."

تا به حال از دست کسی عصبانی شده اید؟ "نمی توانیم عصبانی شویم و کارمون طوری است که باید روابط عمومی مان خیلی بالا باشد و باید لبخند بزنیم. بیشترین مشتریان خانم ها هستند اما پسرهای جوانها را سمپل نمی کنیم چون خجالت می کشیم. "

بعد از مصاحبه درخواست کردم که از فضای کاریشان عکاسی کنم و با شرط نبودن خودشان در تصویر پذیرفتند.در حال دور شدن چند خانم جوان را دیدم که در حال گرفتن اطلاعات درباره محصول آنها بودند.